Web Analytics Made Easy - Statcounter

او گفت: فقط سه سال داشتم که تیغ طلاق بین پدر و مادرم فاصله انداخت و آن ها از یکدیگر جدا شدند. دادگاه حضانت مرا به پدرم سپرد و من زندگی جدیدی را بدون مهر مادری آغاز کردم.

هنوز چند ماه بیشتر از این ماجرا نگذشته بود که پدرم با زن دیگری ازدواج کرد ولی نامادری ام علاقه ای به من نشان نمی داد و من از همان دوران خردسالی مورد بی مهری پدر و نامادری ام قرار داشتم و همواره مورد آزار و کتک کاری قرار می گرفتم .

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

گاهی رفتارهای کودکانه من پدر و نامادری ام را چنان خشمگین می کرد که به طرز وحشتناکی به سوی من حمله ور می شدند.

روزی به خاطر شکستن یک لیوان پدرم چنان سیلی محکمی به گوشم زد که پرده آن آسیب دید ولی هیچ گاه مرا برای درمان نزد پزشک نبردند. از همان دوران کودکی ترس، تحقیر و اضطراب مدام همراه من بود تا جایی که از شدت وحشت و کتک کاری دچار لکنت زبان شدم و نمی توانستم جملات را به درستی تلفظ کنم.

از سوی دیگر مادرم نیز که در شهر دیگری ازدواج کرده بود، به سرنوشت من بسیار بی تفاوت بود و حتی وقتی بستگان مان روزگار سخت مرا برایش بازگو می کردند، حاضر نبود سرپرستی مرا به عهده بگیرد. خلاصه در این شرایط وارد مدرسه شدم اما به خاطر لکنت زبان و کم شنوایی مورد تمسخر دوستان و همکلاسی‌هایم قرار می گرفتم. آن ها ادای مرا درمی آوردند و با خنده هایشان مرا مسخره می کردند. از سوی دیگر هم درس هایم بسیار ضعیف بود و نمرات پایینی می گرفتم تا این که معلمان مدرسه متوجه مشکل جسمانی من شدند و با کمک آن ها تحت پوشش بهزیستی قرار گرفتم.

از آن روز به بعد با گذاشتن سمعک و شرکت در کلاس های گفتاردرمانی توانستم راحت تر با دیگران ارتباط برقرار کنم. با این حال، بعد از پایان دوره ابتدایی ترک تحصیل کردم زیرا دیگر تحمل تمسخرهای دوستانم را نداشتم .بعد از این ماجرا پدرم تعدادی بادکنک به دستم داد تا آن ها را در پارک ها و تفرجگاه ها بفروشم و پول فروش را هر شب تحویلش بدهم. گاهی که فروشم کم بود به پدر و مادرها برای خرید بادکنک التماس می کردم چرا که می ترسیدم به خاطر فروش نرفتن بادکنک ها کتک بخورم.

سال ها به همین ترتیب گذشت تا این که در 20 سالگی با دختری ازدواج کردم اما هنوز یک سال از برگزاری مراسم عقدکنان نگذشته بود که «بهناز» آهنگ جدایی ساز کرد. او می گفت: دیگر نمی توانم تو را تحمل کنم! تو آبروی مرا می بری و من خجالت می کشم حتی در کنار تو راه بروم.

بهناز از من طلاق گرفت و من قصد داشتم دیگر ازدواج نکنم ولی چند سال بعد یکی از دوستانم پیشنهاد داد با دختر یکی از اقوامش ازدواج کنم. در شب خواستگاری وقتی فهمیدم پدر و مادر آن دختر معتاد هستند، دلیل اصرارهای دوستم را فهمیدم اما با خودم گفتم: «این دختر چه گناهی دارد که در این خانواده به دنیا آمده است؟» آن شب درحالی که نمی توانستم مثل همیشه به راحتی صحبت کنم به مینا گفتم که ازدواج ناموفقی داشتم و زندگی سختی را پشت سر گذاشته ام و حالا به دنبال خوشبختی هستم. خلاصه آن شب مینا همه حرف های مرا تایید کرد و مراسم عقدکنان برگزار شد اما او اخلاق خاصی داشت و با بروز هر مشکل کوچکی با حالت قهر منزل را ترک می کرد و به خانه مادرش می رفت به طوری که حتی با به دنیا آمدن دخترم نیز هیچ تغییری در زندگی ما حاصل نشد.

هنوز هم بعد از 15 سال زندگی مشترک با مینا رنگ خوشبختی را ندیده ام در حالی که همه این رفتارها را تحمل می کردم چند ماه قبل متوجه شدم همسرم با پسر جوانی ارتباط نامتعارف دارد ولی به خاطر این که دخترم مانند من فرزند طلاق نشود و آسیب نبیند همسرم را بخشیدم. با این حال او چند روز قبل با یک بهانه واهی دوباره منزل را ترک کرد ...

1717

کد خبر 1284086

منبع: خبرآنلاین

کلیدواژه: ازدواج خیانت به همسر باشگاه استقلال باشگاه پرسپولیس انگلیس مسکن محمدجواد ظریف فدراسیون فوتبال استان البرز والیبال نفتکش ایالات متحده آمریکا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۵۶۱۳۹۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

عدم صدور ویزا همچنان مشکل جدی ماست/ المپیک را قطعی شده می‌دانم

به گزارش خبرنگار مهر، مسابقات بین المللی دوومیدانی درحالی به میزبانی دبی به پایان رسید که در جریان این رقابتها حسن تفتیان دونده ۱۰۰ متر ایران با ثبت زمان ۱۰.۳۰ در جایگاه پنجم ایستاد؛ حمیده اسماعیل نژاد دیگر نماینده کشورمان نیز در ماده ۱۰۰ متر بانوان موفق شد با ثبت حد نصاب ۱۱.۷۴ ثانیه در جایگاه سوم قرار بگیرد و مدال برنز را کسب کند. امیرعلی امیریان هم در جریان برگزاری رقابت‌های ماده ۸۰۰ متر در جایگاه نخست ایستاد و صاحب نشان خوش رنگ طلا شد.

حمیده اسماعیل نژاد در گفت وگو با خبرنگار مهر درخصوص کیفیت این دوره از مسابقات و میزان رضایتش از عملکرد خود اظهار داشت: سطح فنی مسابقات بسیار بالا بود چون اکثر دونده‌های سرعتی آسیا و اروپایی که از رکوردهای خوبی برخوردار هستند در این رویداد شرکت کرده بودند. نزدیک المپیک پاریس هستیم و رقابت در همه مسابقات سخت می‌شود چون اکثرا ورزشکاران یا به دنبال گرفتن مجوز ورودی المپیک هستند و یا در تلاش‌اند که بتوانند شرایط و جایگاه خود را تا آغاز بازی‌ها حفظ کنند.

وی افزود: رقابت‌های بین المللی دبی نخستین رویداد فصل برای من بود. طبیعی است که ورزشکاران در اولین مسابقه فصل آن آمادگی ۱۰۰ درصدی را نداشته باشند که من هم از این قاعده جدا نبودم ولی هر چه بود تلاش کردم تا بتوانم نتیجه خوبی را کسب کنم تا مسیر رسیدن به پاریس را برای خودم هموار کرده باشم.

رکورد دار دوی ۱۰۰ متر ایران با اشاره به اینکه تصمیم دارم در ۳ الی ۴ رویداد پر امتیاز شرکت کنم؛ گفت: برای کسب سهمیه المپیک از طریق رنکینگ باید در چند رویداد مهم شرکت کنم. هنوز موفق نشدم برنامه کامل خودم را به فدراسیون بدهم البته جلسه‌ای داشتیم و صحبت کردیم اما نه برنامه‌های من کامل بوده و نه فدراسیون هنوز تاییده لازم را برای اعزام به برخی مسابقات و اردوهای برون مرزی داده است.

عضو تیم ملی دوومیدانی ایران اضافه کرد: مسابقات قبرس، رقابت‌های قزاقستان و قهرمانی کشور از جمله مسابقاتی است که برنامه‌های آن را با فدراسیون درمیان گذاشتم امیدوارم هر چه سریعتر به جمع بندی نهایی برسیم تا بتوانم جدی‌تر به دنبال کسب سهمیه باشم. اخیرا مسابقات گرید B را به دلیل نگرفتن ویزا از دست دادم. دریافت ویزا این روزها برای ما بسیار مشکل ساز شده است حتی برای همین مسابقات قبرس هم ممکن است با این مشکل مواجه شوم. برای اخذ ویزای قبرس فقط تا پایان اردیبهشت مهلت داریم که فدارسیون پیگیر کارهاست.

اسماعیل‌نژاد که در حال حاضر از طریق رنکینگ شانس کسب سهمیه المپیک را دارد؛ گفت: در حال حاضر جایگاه خوبی در رنکینگ دارم و اگر بتوانم در مسابقاتی که گفتم شرکت کنم می‌شود گفت که موفق شدم مجوز شرکت در المپیک را برای خودم قطعی شده بدانم. البته که شرایط در مجموع سخت است و همه احتمالات را هم باید در نظر داشت اما هدف من حضور در المپیک پاریس است و دوست دارم قبل از این بازیها نیز بار دیگر رکورد ایران را که در حال حاضر هم دست خودم است بشکنم.

رکورد دار دوی ۱۰۰ متر ایران در پایان در پاسخ به این پرسش که آیا در مسیر کسب سهمیه از فرزانه فصیحی مشورت و کمک هم می‌گیرد؛ عنوان کرد: بله قطعا همینطور است. البته فرزانه این روزها در اردو و مسابقات خارج از کشور است و در صربستان حضور دارد. امیدوارم هر دوی ما بتوانیم نماینده‌های شایسته‌ای برای دوومیدانی ایران در بازیهای المپیک ۲۰۲۴ پاریس باشیم.

کد خبر 6098095

دیگر خبرها

  • داستان قتل مدیر عالیرتبه شهرداری تهران با خیانت همسرش
  • عدم صدور ویزا همچنان مشکل جدی ماست/ المپیک را قطعی شده می‌دانم
  • حاج‌کناری: در استانم غریبم؛ کاری کردند خودم نیایم
  • بازیگر «نون خ»: چند بار تا مرز خفگی رفتم
  • برای نجات خودم شوهرم را کشتم
  • متهم به قتل: برای نجات خودم شوهـرم را کشتم
  • می‌ترسم جنگ تمام شود و این زندگی ادامه داشته باشد!
  • به دانشجویان خیانت شد/ اعتراضات صلح‌آمیز را با باتوم سرکوب کردند
  • سناریوی خودکشی قتل از آب درآمد/ همدستی خیانت‌آمیز زن جوان با مرد همکار
  • سناریوی خودکشی قتل از آب درآمد | همدستی خیانت‌آمیز زن جوان با مرد همکار