ضربالمثلهای مازندرانی، عصاره و بازتاب اعتقادات و باورهای مردم
تاریخ انتشار: ۸ مرداد ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۵۹۸۴۱۸
به گزارش ایرنا، مازندران سرزمین غنی از فرهنگ و ادبیات است و ضربالمثل، بخش کوچکی از این فرهنگ غنی را شکل میدهد که بیانگر غنای فرهنگی این منطقه است.زبان مازندرانی به عنوان یکی از زبانهای رایج جنوب دریای خزر، گستردگی واژهها، اصطلاحات، ترکیب و مفاهیم و گویشهای متنوعی را با خود به همراه دارد.
اگرچه که امروز زبان مازندرانی در بین نسل جدید کمرنگ شده و جوانان امروزی کمتر به زبان مادری خود صحبت میکنند اما همچنان علاقهمندانی دارد که سعی در زنده نگه داشتن این زبان دارند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
ضربالمثل به عنوان انتقال دهنده بخشی از مفاهیم فرهنگ مازندرانی، نقش موثری در انتقال پیام دارد و مازندرانیها ضربالمثلهای بدیعی دارند که برخی از این ضربالمثلها با شعری از شعرای نامدار ایران مانند سعدی برابری میکند.
کتاب "فرهنگ ضربالمثلهای مازندرانی" عصاره و بازتاب فرهنگ، اعتقادات و باورهای مردم مازندران اثر مصطفی انصاری است که توسط انتشارات شلفین منتشر شده است.
نویسنده در فصل نخست به مباحثی از قبیل مختصری درباره زبان تبری و گویش مازندرانی، ضربالمثل، زبان، گویش و لهجه، گویش منطقهای و گویش اجتماعی، ادبیات عامه، روند تاریخی گردآوری ضربالمثلها، حروف و آوانگاری پرداخته است.
فصل دوم کتاب به ۲ هزار و ۲۰۰ ضربالمثل مازندرانی پرداخته که بخشی از آنها با استفاده از کتابهای ضربالمثل موجود و بخش دیگر به شکل میدانی یا شفاهی جمعآوری شده است.
نویسنده در بخش سوم و پایانی کتاب، واژهنامه مازندرانی را مورد توجه قرار داده است.
در بخشی از مقدمه این کتاب آمده است: "ضربالمثلها، عصاره و بازتاب فرهنگ، اعتقادات و باورهای مردم است. بنابراین برای شناخت بومی هر ناحیه و آشنایی با ویژگیهای اعتقادی، اجتماعی و ... آن مرز و بوم، شناخت ضربالمثلها که بخش مهمی از ادبیات عامه یا فولکلور محسوب میشود، ضروری است".
برخی ضربالمثلهای مازندرانی همانطور که عنوان شد با بیتی از شعرای نامدار ایران زمین برابری میکند، مانند "اونتا که زن هسه، مرد میر کنده، اونتا که گند هسه مرد پیر کنه" که اشاره به این بیت از سعدی دارد " زن خوب و فرمانبر و پارسا/ کند مرد درویش را پادشاه".
بعضی از ضربالمثلهای مازندرانی مشابه برخی از ضربالمثلهای فارسی است که البته در فرهنگهای دیگر هم مشابه آن وجود دارد مانند این ضربالمثل که در فارسی به این مفهوم است که پیراهن ما بد پاره شد "امه جمه بد بلاردندی بیه".
یا این ضربالمثل" انده اونجه هرس تا ته سر و وند کلی دونده" با این معنا که "آنقدر آنجا بایست تا روی سرت تار عنکبوت ببندد" و معادل ضربالمثل فارسی "سبز شدن علف زیر پا" است.
حیوانات در ضربالمثلهای مازندرانی مورد توجه هستند.
"شیر کمند سر، شال نتونده شکار هاکنه" به این مفهوم که جایی که شیر برای شکار کمین کرده، شغال نمیتواند شکار کند. این ضربالمثل در باره کسانی به کار میرود که دارای صلابت و شکوه هستند.
"شال تلا رِ باته ورف سر چه گرد دنی؟" شغال به خروس گفت روی برف چرا گرد و خاک هوا میدهی، این ضربالمثل مازندرانی به مفهوم بهانهجویی کردن است که گفتار بین روباه و خروس است.
"اسب کره اگه مارِ دم، یرقه باشه، بتره" این ضربالمثل به بهتر بودن صفات مادرزادی اشاره دارد و به این معنا است که " کره اسب اگر مادرزاد، نرم و راهور رود بهتر است".
ضربالمثلهای مازندرانی مانند ضربالمثل در هر زبان دیگری، بیانگر مفهوم عمیقی است که با پیشینه تاریخ شفاهی، سینه به سینه نقل شده و امروز باید از این میراث کهن، صیانت کنیم.
به گزارش ایرنا این کتاب در ۵۱۹ صفحه تدوین شده است.
/۱۸۹۹/۹۹۲۷
منبع: ایرنا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۵۹۸۴۱۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
میدان شهرت در ایران
به گزارش گروه پژوهش خبرگزاری علم و فناوری آنا، کتاب «میدان شهرت در ایران» اثر پژوهشی احسان شاهقاسمی (عضو هیأت علمی گروه ارتباطات دانشگاه تهران) است. این پژوهش به بررسی نقش سلبریتیها در جامعه ایران میپردازد و به جنبههایی از این صنعت نوپدید در کشورمان اشاره دارد که تاکنون دیده نشده است.
این کتاب با مقدمه آرتور آسابرگر که یکی از بزرگترین استادان و پژوهشگران زنده علم ارتباطات در دنیا است، از سوی انتشارات پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی منتشر شده است. کتاب «میدان شهرت در ایران» در شانزدهمین جشنواره بینالمللی پژوهش فرهنگی در محور رسانه و ارتباطات بهعنوان اثر برگزیده معرفی شد.
سه فصل اول کتاب به توضیح تاریخچه شهرت در ایران، شالودههای شهرت، نقش صنعت شهرت در سلبریتیسازی و... اختصاص دارد.
در سه فصل دوم، به مسائلی همچون فمنیسم شهرت، نیکوکاری سلبریتیها و شهرت و دین پرداخته شده است.
در فصل ششم نشان داده میشود صنعت شهرت چگونه از عناصر دینی برای سلبریتیسازی استفاده میکند و چگونه مخاطبان و کاربران به مسیری کشانده میشوند که احساس کنند با سلبریتیها روابط صمیمانه شخصی و دوسویه دارند.
در فصل هفتم، نویسنده به مسأله مصرفگرایی و رابطه آن با شهرت پرداخته و نشان میدهد چگونه سلبریتیها بهصورت آشکار و نهان، مصرفگرایی را تبلیغ میکنند و چگونه این کار آنها در تضاد با ادعاهای زیست محیطی آنها قرار میگیرد.
فصل هشتم این کتاب به توصیههایی برای مدیریت فرهنگ شهرت اختصاص یافته است. این کتاب تلاش دارد به این سوالات پاسخ گوید:
فرهنگ شهرت از کجا پیدا شد و در ایران چه روندی را طی کرده است؟ رابطه شهرت و پول چیست؟ فضای مجازی چه کمکی به سلبریتیها کرده است؟ چرا نیکوکاری سلبریتیها زیانبار است؟ شهرت چه ارتباطی با فمنیسم پیدا میکند؟
آسابرگر در مقدمه کتاب «میدان شهرت در ایران» مینویسد: این کتاب به جنبههایی از این صنعت نو پدید در ایران اشاره میکند که تا کنون دیده نشدهاند. مطالب این کتاب کمک میکند که حتی مخاطب غیرایرانی هـم به جنبههایـی از شهرت در کشور خودش آگاه شود کـه تا کنون در پیش چشم او بوده و نمیدیده است، و شاید این را بتوان مهمترین امتیاز کتاب دانست.
شاهقاسمی، نویسنده کتاب میگوید از حدود ده سال پیش که مطالعه روی شهرت را آغاز کرده است، هر روز افراد بیشتری متوجه شدهاند مسأله شهرت مسئلهای مهم در فرهنگ ماست. اوایل کار، حتی جامعهشناسان بسیاری به او میگفتند مسأله شهرت در ایران چندان مهم نیست که ارزش پژوهشهای گسترده و ژرف را داشته باشد. رسانههای رسمی و غیررسمی ایران چندان مسأله شهرت را جدی نمیگرفتند و دانشجویان علوم انسانی کمتر این حوزه را حوزه مهمی برای انجام پژوهش و نگارش پایاننامه و رساله میدانستند. امروز که میلیونها نوجوان ایرانی عملا برای سلبریتیهای داخلی و خارجی بردگی میکنند، پژوهشهای بسیار بیشتر و بهتری در این حوزه انجام میشود.
بریدهای از کتاب «میدان شهرت در ایران» که گوشهای از این ابعاد ناپیدا را ملموستر بیان میکند به این شرح است:
«سلبریتیهای ایرانی معمولاً از اصطلاح «خراب شده» در توصیف کشورشان استفاده میکنند انگار این کشور ویرانهای است که لیاقت آنها را ندارد و آنها با بازگشت به این کشور یا ماندن در آن باید بر سرش منت بگذارند. هر وقت چنین اظهار نظرهایی را میشنوم سه نکته به ذهنم میرسد، نخست باید از دوگانه حکومت ملت پرهیز کرد حکومت هم بخشی از ملت است و برعکس. نمیتوان تصور کرد نیرویی اسرارامیز تعدادی غیرایرانی را از کشوری دیگر آورده است تا در جایگاههای مؤثر حکومتی قرار بگیرند و ایران را خراب کنند. دوم سلبریتیها هرگز نمیگویند که این خراب شده باعث بالیدن و موفقیت آنها شده است. سوم و از همه مهمتر، سلبریتیها هرگز توضیح نمیدهند که اگر ایران شایستگی آنها را ندارد چرا حاضر نیستند در جایی کار کنند که شایستگی آنها را دارد.»
احسان شاهقاسمی در سال ۱۳۵۷ در شهرستان رستم به دنیا آمد. کودکی را در نورآباد ممسنی، شیراز و تهران گذراند. در سال ۱۳۸۱ با مدرک کارشناسی مهندسی مکانیک از دانشگاه شیراز فارغ التحصیل شد و بعد از گذراندن دوره سربازی، در سال ۱۳۸۴ وارد دوره کارشناسی ارشد ارتباطات در دانشگاه تهران شد و تحصیلات خود را تا سطح دکتری در این دانشگاه ادامه داد. شاهقاسمی از سال ۱۳۹۴ به عنوان عضو هیات علمی در گروه ارتباطات دانشگاه تهران مشغول کارشد.
وی در دو دهه گذشته بیش از پنجاه کتاب را از انگلیسی به فارسی ترجمه کرده و دست کم چهار کتاب را به زبانهای فارسی و انگلیسی منتشر نموده است. مقالههای او در مجلات مهم منتشر شده است. از سال ۱۳۹۹ شاهقاسمی برای اولین بار درس مطالعات شهرت و هواداران را در ایران ارائه کرد. او پیش از آن یک دهه را صرف مطالعه و تحقیق درباره شهرت و رابطه آن با رسانهها کرده بود. در سال ۱۴۰۲ پژوهشهای او در قالب کتابی به نام «میدان شهرت در ایران» به وسیله پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی منتشر شد و به عنوان مهمترین منبع تدریس مطالعات شهرت در اختیار دانشگاههای مختلف قرار گرفت.
انتهای پیام/