Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «جام جم آنلاین»
2024-05-03@03:54:16 GMT

شوهر مهرنوش را با دستمال گردن خودش خفه کردم!

تاریخ انتشار: ۸ مرداد ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۶۰۰۵۱۹

شوهر مهرنوش را با دستمال گردن خودش خفه کردم!

به گزارش جام جم آنلاین از باشگاه خبرنگاران جوان، شامگاه ۱۳ آبان سال ۹۴ محمدرضا ۶۰ ساله واقع در خانه اش در آجودانیه به طرز مشکوکی جان سپرد.دوست قربانی که برای سگ وی غذا آورده بود وقتی دید کسی در را باز نمی‌کند با برادر محمدرضا تماس گرفت و آن‌ها پس از گشودن در با جنازه وی روبه رو شدند. پلیس به تحقیق پرداخت و دریافت مرد ثروتمند در شب تولد پسر خردسالش قربانی جنایت یک آشنا شده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در بررسی‌ها روشن شد این مرد به تازگی از همسرش جدا شده و همسرش برای گرفتن حضانت دختر ۱۳ ساله و پسر خردسالش با وی درگیر بوده است.

با افشای این ماجرا پلیس در نخستین گام از تحقیقاتش همسر سابق محمدرضا به نام مهرنوش را بازداشت کرد. این زن ادعا کرد از نحوه مرگ شوهر سابقش بی اطلاع است، ولی در بازجویی‌های بعدی به طراحی نقشه جنایت خانوادگی با همدستی پدرش و دختر نوجوانش به نام آریسا و یک وکیل دادگستری به نام احمد و دوستش اعتراف کرد.

این زن ۳۸ ساله گفت:من و همسرم اختلاف سنی زیادی با هم داشتیم به همین دلیل هیچ وقت رابطه مان با هم خوب نبود. او مدتی قبل مدارکی علیه من جور و ادعا کرد من با افراد غریبه در ارتباط هستم. به همین دلیل مرا طلاق داد. می‌خواستم هر طور شده حضانت دختر و پسرم را قبول کنم، اما او حاضر نبود سرپرستی فرزندانم را به من بدهد. به همین خاطر ماجرا را به پدرم گفتم. پدرم با وکیل دادگستری به نام احمد که دوست او بود مشورت و احمد پیشنهاد قتل شوهرم را مطرح کرد. قرار بود پدرم در ازای کشتن شوهرم ۳۰۰ میلیون تومان به احمد بدهد. پدرم ۱۰۰ میلیون تومان هم به عنوان پیش پرداخت به او داد.

این زن در تشریح جزئیات ماجرا گفت: آن شب تولد پسرم بود. دختر ۱۳ ساله ام از خانه بیرون آمد و به من پیامک فرستاد و گفت در خانه را باز گذاشته است. طبق نقشه، احمد و دوستش حبیب وارد خانه شوهرم شدند و با همدستی یکدیگر او را خفه کردند. همان زمان سند خانه شوهرم را که از قبل برداشته بودم در اختیار احمد گذاشتم و او توانست خانه شوهرم را به ارزش دو میلیارد تومان با سند جعلی بفروشد.

با اظهارات این زن احمد و حبیب بازداشت شدند و مشارکت در قتل را گردن گرفتند.احمد ۳۳ ساله گفت:من و حبیب طبق نقشه وارد خانه محمدرضا شدیم. او به محض روبه‌رو شدن با ما شوکه شد که من دستمال گردن او را باز کردم و دور گردنش پیچیدم و حبیب هم دهان و بینی او را با دستانش گرفت تا خفه شد.

حبیب نیز مشارکت در قتل را پذیرفت و به همدستی در قتل اعتراف کرد.پدر مهرنوش هم اتهام معاونت در قتل را پذیرفت و گفت:من به خاطر دخترم حاضر شدم به وکیل دادگستری پول بدهم تا شوهرش را از میان بردارد.دختر ۱۳ ساله قربانی نیز گفت:می‌خواستم با مادرم زندگی کنم به همین دلیل حاضر شدم با او همکاری کنم.

با اعتراف متهمان برای احمد و حبیب به اتهام مشارکت در قتل و برای مهرنوش، پدر و دخترش به اتهام معاونت در جنایت کیفرخواست صادر و پرونده شان به شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد و آن‌ها به ریاست قاضی زالی و با حضور یک قاضی مستشار از خود دفاع کردند.

در این جلسه اولیای دم برای متهمان حکم قصاص خواستند. اما دختر قربانی که حالا ۱۷ سال دارد به قضات دادگاه گفت:من از متهمان هیچ شکایتی ندارم، ولی باور کنید از این ماجرا اطلاع نداشتم و نمی‌دانستم مادرم نقشه قتل پدرم را کشیده است. من در آگاهی اذیت شدم و به همین دلیل معاونت در قتل پدرم را پذیرفتم.

سپس حبیب به دفاع پرداخت و گفت:من هیچ نقشی در این ماجرا نداشتم و مشارکت در قتل را قبول ندارم.وقتی احمد در جایگاه ویژه ایستاد گفت: من وکیل دادگستری هستم. وقتی مهرنوش بازداشت شد بی دلیل مرا به عنوان قاتل شوهرش معرفی کرد. من بی گناهم و فقط اتهام جعل سند و فروش مال غیر را قبول دارم. مهرنوش سند خانه شوهرش را به من داد و من آن را برایش با سند جعلی فروختم.

پدر زن قربانی نیز گفت: من کارخانه دار هستم و نیاز مالی نداشتم تا بخواهم به خاطر تصاحب اموال دامادم نقشه قتل او را بکشم. من هیچ انگیزه‌ای برای قتل داماد سابقم و فروش اموال او نداشتم و نمی‌دانم چه کسی او را کشته است.وی به قضات دادگاه گفت: پلیس به دلیل این که گوشی موبایل من در منطقه کشته شدن دامادم آنتن دهی داشته است مرا بازداشت کرد. اما خانه من در نزدیکی خانه دخترم قرار داشت و طبیعی بود که موبایلم در آن منطقه آنتن‌دهی داشته باشد. من هیچ پولی به وکیل دادگستری ندادم و او را برای کشتن دامادم اجیر نکردم.

مهرنوش آخرین متهمی بود که از خود دفاع کرد. وی گفت: اتهام معاونت در قتل را قبول ندارم. من در آگاهی تحت فشار روانی بودم که با طراحی نقشه قتل اعتراف کردم.
در پایان جلسه هیئت قضایی وارد شور شد و با توجه به مدارک موجود در پرونده، احمد را به قصاص، حبیب را به خاطر معاونت در قتل به ۱۵ سال زندان، مهرنوش را به پنج سال و پدرش را به دو سال زندان محکوم کرد. دختر قربانی نیز از همدستی در این ماجرا تبرئه شد.

منبع: جام جم آنلاین

کلیدواژه: دستمال گردن خفگی وکیل

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت jamejamonline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام جم آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۶۰۰۵۱۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

چفیه فلسطینی بر گردن جرج واشنگتن! | تصاویر

دریافت 848 KB

به گزارش همشهری آنلاین، پیش از این و در روزهای گذشته نیز عکسی از این اقدام در آمریکا منتشر کردیم. اکنون تصاویری از مجسمه «جرج واشنگتن» در دانشگاه آمریکایی بیروت ببینید.

کد خبر 848396 منبع: مهر برچسب‌ها دانشگاه - دانشجو خبر ویژه اعتراض - تجمع - تحصن ایالات متحده آمریکا

دیگر خبرها

  • احکام شرعی | روش تطهیر کف خانه و مانند آن
  • مادر روحانی شهید گیلانی به فرزند شهیدش پیوست
  • مادر روحانی شهید «حبیب الله رضایی» آسمانی شد
  • آسمانی شدن مادر روحانی شهید حبیب الله رضایی در رودسر
  • دخترم عکس‌های شرم‌آوری از خود در فضای مجازی گذاشت و آبرویم را بُرد / دیگر نمی‌‌توانم او را تحمل کنم!
  • ببینید/ ماجرای پلاک آویخته بر گردن شمسایی چه بود؟
  • پیدا شدن دختر فراری در کلانتری | عکس‌های زننده دختر جوان در فضای مجازی | دخترم آبرویم را برده است 
  • دام سیاه مرد رمال برای ۵ زن | می‌خواستم شوهر خوبی نصیبم شود اما این مرد...
  • چفیه فلسطینی بر گردن جرج واشنگتن! | تصاویر
  • طلاق به‌خاطر پیدا شدن روسری در خودرو شوهر