موشک انصاراللهعربستان را درهمکوبید
تاریخ انتشار: ۱۲ مرداد ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۶۲۹۸۷۱
به گزارش خبرگزاری بسیج، انصارالله یمن بار دیگر سعودیها را غافلگیر کرد. به دنبال حملات وحشیانه اخیر آلسعود به بازاری در صعده و به خاک و خون کشیدن ۴۹ غیرنظامی از جمله 16 کودک، ائتلاف سعودی مورد حملات غافلگیرانه انقلابیون یمن قرار گرفت. طبق گزارشها رسیده نیروهای یمنی روز پنجشنبه با یک موشک دوربرد موفق شدند یک مقر نظامی سعودی را در شهر «الدمام» واقع در شرق عربستان را هدف قرار دهند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
شبکه خبری «روسیا الیوم» این حمله را «تحولی بیسابقه» خوانده و تأکید کرده که با یک موشک بالستیک انجام شده است. بر اساس این گزارش، «آنچه این عملیات را از سایر عملیاتهای موشکی به مواضع مختلف در عربستان متمایز میکند این است که برای نخستینبار از یک مسافت بسیار طولانی، شلیک شده است؛ زیرا قبلا، ریاض دورترین نقطهای بود که موشکهای حوثیها (انصارالله) به آن رسیده بود». فاصله بین الدمام و نزدیکترین نقطه به آن در شمال یمن که محل استقرار نیروهای یمنی است، حدود 1200 کیلومتر است و فاصله بین الدمام تا صنعا نیز به بیش از 1300 کیلومتر میرسد. البته الجزیره مسافت طی شده توسط این موشک انصارالله را 1300 کیلومتر اعلام کرده است.
پایگاههای مهم سعودی در تیررس انصارالله
روسیا الیوم در ادامه گزارش خود، نام پایگاههای سعودی را ذکر کرده که در مسیر این موشک قرار داشتند و نیروهای یمنی میتوانستند آنها را هم منهدم کنند. ضمن اینکه این پایگاهها هم نتوانستهاند موشک را رهگیری کنند. در برخی از این پایگاهها نظامیان تروریست آمریکایی حضور دارند. یکی از این پایگاهها، پایگاه هوایی «ملک خالد» است. این مقر وابسته به نیروی هوایی پادشاهی سعودی در نزدیکی شهر «خمیس مشیط» واقع در شرق «ابها» در جنوب غرب عربستان است. جنگندههای ائتلاف آمریکا که در عملیات سعودی علیه مردم یمن مشارکت دارند، از این پایگاه حرکت خود را آغاز میکنند. پایگاه هوایی روستای «اسکان» نیز در مسیر موشک انصارالله قرار دارد. این پایگاه در 20 کیلومتری جنوب شرق ریاض قرار دارد. در این مرکز، هیئت نظامی آموزشی آمریکا برای آموزش نظامیان سعودی حضور دارد. پایگاه هوایی «شاهزاده سلطان» نیز از جمله پایگاههای مهمی است که در مسیر این حمله قرار دارد. این پایگاه وابسته به نیروی هوایی پادشاهی سعودی است که در جنوب شرق شهر «السیح» در استان «الخرج» واقع در جنوب شرق ریاض قرار دارد.
به گزارش منابع خبری آمریکایی، واشنگتن نیروهای خود را به این پایگاه بازگردانده است. ارتش آمریکا در زمان عملیات در خلیجفارس و عراق، از این پایگاه استفاده میکرد، ولی این نیروها، 16 سال پیش از آن خارج شدند. بنابر این گزارش، صدها نظامی آمریکایی در حال حاضر در حال آمادهسازی این پایگاه برای استقرار نیروهای اصلی خود هستند. پایگاه هوایی ملک عبدالعزیز (فرودگاه بینالمللی سابق الظهران) نیز چهارمین پایگاه در مسیر این موشک است. نیروی هوایی سعودی از این پایگاه استفاده میکند. این پایگاه در 25 کیلومتری الدمام در منطقه شرقیه عربستان واقع شده و مرکز آموزشی نظامیان سعودی برای نبرد هوایی نیز در آن قرار دارد.
تغییر قواعد بازی
شبکه تلویزیونی الجزیره اما در واکنش به این عملیات منحصربهفرد اعلام کرده، «حمله موشکی به شهر مهم الدمام در عربستان، پایهگذاری قواعد جدید درگیری در یمن است. مسئله جدید، وارد شدن شهر الدمام بزرگترین شهر در شرق عربستان در فهرست اهداف انصارالله است... به نظر میرسد راهبرد انصارالله در مرحله آینده تغییر کرده است و حمله موشکی به الدمام تاکیدی بر این مسئله است. انصارالله بهدنبال رویارویی فراگیر و باز کردن همزمان جبهههای متعدد هستند. اقدام انصارالله در شلیک موشک بالستیک به طرف الدمام، آزمونی برای قدرت موشکی آنها بود.» روزنامه الاخبار پرتاب موشک بالستیک دوربرد به منطقه الدمام عربستان را به مثابه «هشداری بیسابقه» دانسته که «نشان میدهد صنعا میتواند دامنه عملیات خود را گسترش دهد.»
هشدار به شرکتهای خارجی
سرتیپ «یحیی سریع» سخنگوی نیروهای مسلح یمن در واکنش به این عملیات موشکی، بار دیگر از شرکتهای خارجی در عربستان دعوت کرده از اهداف نظامی و حیاتی دور شوند. این مسئول بلندپایه در ارتش یمن در ادامه تصریح کرده که حمله مذکور، در پاسخ به حملات و جنایات سعودی و استمرار جنگ عربستان و تداوم ریختن خون مردم انجام شده است.
حمله دوم، عدن
اما در عملیاتی دیگر، شهر عدن مرکز جنوب یمن صبح پنجشنبه شاهد یک عملیات موفقیتآمیز نیروهای موشکی و پهپادی ارتش یمن و انصارالله بود که در آن دهها نفر از شبهنظامیان وابسته به دولت مستعفی یمن به ریاست «عبدربه منصور هادی» کشته یا زخمی شدند. این عملیات نیروهای یمنی علیه شبهنظامیان مستقر در پادگان «الجلا» واقع در منطقه «البریقه» شهر عدن و در حین برگزاری مراسم رژه نظامی نیروهای دولت مستعفی صورت گرفت. شبکه المیادین درباره تلفات ناشی از این عملیات مشترک یگانهای پهپادی و موشکی یمن که با پهپاد انتحاری قاصف کی 2 و یک فروند موشک بالستیک میانبُرد صورت گرفته، گزارش داده که در این حمله ۴۱ نفر، از جمله یک فرمانده ارشد، کشته شدهاند. منیر الیافعی از فرماندهان نیروهای جداییطلب جنوبی تحت حمایت امارات در عدن موسوم به «کمربند امنیتی» نیز در این حمله کشته شده است. بنابر اعلام شبکه المسیره، نیروهای نظامی که در جریان رژه هدف قرار گرفتند، خود را برای انجام عملیات علیه دو استان «تعز» و «ضالع» آماده میکردند.
منبع: بسیج نیوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت basijnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «بسیج نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۶۲۹۸۷۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ماجرای یک مناسبت جدید و مهم در تقویم عربستان
سلطان العمر پژوهشگر مرکز مطالعات خاورمیانه در دانشگاه هاروارد در نشریه «نیو لاینز» نوشت: ۲۲ فوریه مصادف بود با پنجمین سالگرد یک مناسبت جدید در عربستان سعودی تحت عنوان روز تاسیس که طی سالهای اخیر در تقویم این کشور گنجانده شده است. این مناسبت که بر اساس حکم پادشاه عربستان در سال ۲۰۱۹ ایجاد شد، گرامیداشت «آغاز سلطنت امام محمد بن سعود و تاسیس اولین دولت سعودی» در سال ۱۷۲۷ است.
به گزارش انتخاب، بر خلاف روز ملی عربستان، که در آن ایده سیاسی اتحاد و تشکیل دولت معاصر عربستان در سال ۱۹۳۲ جشن گرفته میشود، روز تاسیس ۲ کارکرد اصلی دارد: گرامیداشت یک افسانه سیاسی و پاک کردن یک افسانه دیگر. این روز بزرگداشت این روایت تاریخی است که دولت معاصر سعودی سومین دولت در طی ۳ قرن متوالی در شبه جزیره عربستان است. این مناسبت همچنین این روایت سیاسی را که اولین دولت سعودی پس از انعقاد پیمانی بین محمدبن عبدالوهاب، موسس جنبش وهابی و محمد بن سعود در ۱۷۴۴ تشکیل شد رد میکند. با انتخاب سال ۱۷۲۷ به عنوان سال آغازین اولین دولت سعودی به جای سال ۱۷۴۴، روز تاسیس به دنبال جایگزین ساختن وهابیت در روایت سیاسی سعودی است.
برای بسیاری از متخصصان و تحلیلگران عربستان، زدودن روایت وهابی یک اقدام عمیق و رادیکال تلقی میشود. نگاه پذیرفته شده قبلی این بود که از ۱۷۴۴، دولت سعودی همواره به عنوان تنها محافظ و گسترش دهنده وهابیت برای خود مشروعیت قائل بوده و اینکه اقتدار سیاسی در عربستان سعودی بین خانواده سلطنتی آل سعودی و نخبگان مذهبی وهابی تقسیم شده است. بر اساس این نگاه، با کنار گذاشتن وهابیت، دولت سعودی یک منبع اصلی مشروعیت را از دست میدهد و به شرکت تاریخی خود با نظام مذهبی پایان میدهد.
اما نگاهی دقیقتر به نحوه تاسیس دولت معاصر سعودی نشان میدهد که این داستان که دولت سعودی با اتکا به وهابیت به خود مشروعیت بخشیده، گزارهای نادرست است. پادشاهی سعودی نه از طریق وهابیت بلکه با تکیه بر یک سنت هنجاری ترکیبی که شامل دو عنصر عربیت و سلفی گری بود مشروعیت یافته است.
اولین گام در فهم نحوه مشروعیت یافتن دولت معاصر سعودی در طی دوره تشکیل این است که به این نکته واقف باشیم که نخبگان حاکم آن دولت در آن دوران مردانی از آخرین نسل عربهای عثمانی بوده اند. این نسل به گفته ویلیام کلیولند، بین سالهای ۱۸۷۰ تا ۱۸۹۰ متولد شده بود و اعضای آن در دوران اواخر امپراطوری عثمانی آموزش دیده و صاحب مشاغل گوناگون شده و برای آینده برنامه ریزی کرده بودند.
با پایان جنگ جهانی اول، امپراطوری عثمانی از هم پاشید و بسیاری از اعضای این نسل نقشی محوری در تاسیس خاورمیانه پساعثمانی ایفا کردند. در مورد عربستان، این نسل نه تنها شامل بسیاری از مشاوران، بروکراتها و روشنفکران مصری، سوری و سایر ملل عرب بود که در تاسیس دولت سعودی ایفای نقش کردند، بلکه خود موسس رژیم یعنی عبدالعزیز آل سعود نیز از این نسل بود. عبدالعزیز در اولین مصاحبه خود با روزنامه الدستور چاپ بصره در سال ۱۹۱۳، خود را یک "عرب عثمانی" توصیف میکند که خود را متعهد به انجام هر کاری برای «صیانت از وطن عثمانی در شبه جزیره عربستان» میداند. وی این مصاحبه را برای توجیه بیرون راندن پادگانهای عثمانی از دو واحه استراتژیک در شرق عربستان یعنی الاحصی و القطیف و متقاعد کردن نخبگان حاکم عثمانی در بغداد و استانبول به اینکه اقدامات وی نباید به عنوان اقداماتی جدایی طلبانه قلمداد شود، انجام داد.
این تلقی از عبدالعزیز به عنوان عضوی از آخرین نسل عربهای عثمانی به نحو قابل توجهی با نگاههای آلترناتیو دیگر که در سالهای اخیر مورد استناد قرار گرفته و وی را رهبری وهابی یا یک عنصر امپراطوری بریتانیا توصیف میکند متفاوت است. آلترناتیو اول (رهبر وهابی) وی را از نسل و زمان خود جدا میسازد و عبدالعزیز را به یک گذشته افسانهای وهابی پیوند میزند که اغلب بدون در نظر گرفتن بستر زمانی خود مورد تفسیر و استناد قرار گرفته است. آلترناتیو دوم (عامل بریتانیا) عاملیت شخص عبدالعزیز را رد میکند و سه دهه پویایی سیاسی و رویدادهای تاریخی در شبه جزیره عربستان را که با ایجاد حکومت معاصر سعودی به اوج خود رسید، به یک طرح انگلیسی صرف تقلیل میدهد.
در اوایل قرن بیستم میلادی، واژه "سلفی گری" همچون امروز معادل واژه وهابی گری نبود. در آن دوران، این کلمه به یک جنبش اصلاحگری اسلامی اشاره داشت که به گفته هنری لائوزیر، «به دنبال آشتی دادن اسلام با ایده آلهای اجتماعی، سیاسی و روشنفکری عصر روشنگری بود.» این جنبش در اواخر قرن نوزدهم ظهور و بروز یافت و روشنفکران اصلی آن افرادی، چون جمال الدین افغانی، محمد عبدو و رشید رضا بودند. این جنبش انتقاداتی را بر آن دسته از رفتارها و اعتقادات مسلمانان که تناسبی با جهان مدرن نداشتند، مطرح میکرد.
بعد از جنگ جهانی اول، بسیاری از اعضای جنبش سلفی گری شروع به حمایت از پروژه سعودی کردند، زیرا آن را تنها امید باقی مانده برای یک ایجاد یک دولت مستقل عربی پس از تحمیل نظام قیمومیت بر بسیاری از سرزمینهای عرب پسا عثمانی میدانستند. به عنوان مثال، رشید رضا، اصلاحگرای شناخته شده اسلامی، مجله خود المنار را که در جهان اسلام به شدت صاحب نفوذ بود، به جبههای برای ترویج و مشروعیت بخشی به دولت جدید سعودی بر اساس اصول سلفی گری تبدیل کرد.
سایر سلفیها نیز تصمیم به مهاجرت برای ساخت دولت جدید سعودی گرفتند. یکی از آنها محمد بهجت البیتر، اصلاح طلب سوری بود که نقش برجستهای در امر آموزش در عربستان سعودی ایفا کرد. آنگونه که دیوید کومینز، مورخ غربی مینویسد، سلفیها همچنین نقش مهمی در تفسیر ایدئولوژی وهابی به عنوان بخشی از سلفی گری و جنبش ناسیونالیستی متعهد به پیشرفت در شبه جزیره عربستان ایفا کردند.
آنچه از همه این روایتهای تاریخی برداشت میشود این است که دولت سعودی به عنوان دولتی وهابی که ادامه و دنباله قرارداد خیالی بین خاندان آل سعود و یک خانواده مذهبی باشد، تاسیس نشد. این رژیم به عنوان یک پادشاهی عرب با تاکید جدی بر سلفیت مدرن تاسیس شد. فهم این مسئله از اهمیت روز تاسیس و گسست آن با روایت سیاسی وهابی نمیکاهد، اما توجه ما را به دو نکته جلب میکند: اول اینکه روایت وهابی از از ساخت قدرت توسط موسس عربستان سعودی معاصر مورد استناد قرار نگرفته است. دوم اینکه استفاده از روایت وهابی به عنوان ابزار مشروعیت بخشی یک پدیده جدید است که با به قدرت رسیدن ملک فیصل رواج یافت. تاسیس دولت سعودی نتیجه مستقیم تلاقی نیروهای تاریخی بود که رویکرد سعودی به سیاست و دولت سازی را تغییر داد.