نمیدانم خانمها چطور توانستند کتاب «دا» را بخوانند؟
تاریخ انتشار: ۱۳ مرداد ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۶۴۱۰۷۹
نخستین رمان عاشقانه داوود امیریان با عنوان «عاشقیت در خیابان چهاردهم» همزمان با هفته دفاع مقدس منتشر میشود.
قدس آنلاین: به گفته داوود امیریان، «عاشقیت در خیابان چهاردهم» برگرفته از زندگی واقعی دختران مدافع خرمشهر است.
داوود امیریان نویسنده داستانهای طنز دفاع مقدس بعد از نوشتن چند زندگینامه داستانی، به انگیزه ادای دین به مدافعان خرمشهر کتاب «عاشقیت در خیابان چهاردهم » را نوشته است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گفته این نویسنده «عاشقیت در خیابان چهاردهم» روایت عشق دختر و پسری مؤمن است که به خاطر شرایط خاص، مجبورند به نوع دیگری روزگار عاشقیشان را بگذارنند و به جای آنکه مثل دختران و پسران امروزی به کافه بروند و نوشیدنی بخورند، مجبورند برای دفاع از شهرشان دوشادوش هم اسلحه بردارند و با عراقیها بجنگند.
نویسنده «سربدار» می افزاید: از 31 شهریور که حمله به خرمشهر آغاز میشود تا 3 آبان که خرمشهر سقوط میکند، اتفاقات زیادی در این شهر رخ میدهد که هر کدام قابلیت داستانی شدن، دارند و آخرین کتاب من روایت رابطه عاشقانه میان دختر و پسری است که زیر توپ و خمپاره شکل گرفته است.
به باور امیریان حماسه خرمشهر چکیده 8 سال دفاع مقدس ماست چون مدافعان، با کمبود امکانات، دست خالی، زن و مرد دوشادوش هم مقابل سپاه عراق جنگیدند .
نویسنده «جام جهانی در جوادیه» با بیان اینکه جمعیت خرمشهر در آن سالها 50 هزار نفر بوده و از این تعداد فقط 500 نفر در شهر ماندند و دفاع کردند، به نقش زنان اشاره میکند و میگوید: تعداد زیادی از آمار مدافعان خرمشهر، متعلق به زنان و دختران است. نقش زنان و دفاع شان در این روزها بسیار مهم و تاثیر گذار بوده که در این سال ها همیشه مغفول واقع شده و من خواستم با نوشتن این اثر ادای دینی کنم به زنان و دختران ایرانی که دوشادوش مردان و حتی جلوتر از آن ها در این روزها دفاع جانانهای از شهر و کشورشان کردند.
او ادامه می دهد: خوشبختانه با چند اثری که با موضوع دفاع زنان و دختران خرمشهری نوشته شده به نقش و اهمیت این بزرگواران توجه شده اما راجع به این روزها و آدم هایش هر چه نوشته شود، باز هم کم است.
امیریان در پاسخ به این پرسش که اثرش متاثر از کتاب «دا» بوده است یا نه، می گوید: دا یک کتاب خاطره است و کتاب من داستان است چون تلفیقی از واقعیت و تخیل است. ضمن اینکه من کتاب «دا» را تا آخر نخواندم چون واقعاً حالم از صحنههای مشمئز کننده این کتاب بد می شد. یک زن در آن شرایط پیکر شهدای زن را جمع می کرده، آنها غسل میداده و میشسته، این یک مجاهدت است اما واقعا من نتوانستم این کتاب را تا آخر بخوانم. نمیدانم خانمها چطور این کتاب را خواندند و بعدش توانستند آشپزی کنند. موفقیت این کتاب مرهون نوشتهاش نیست، مرهون حمایتی است که از آن شد. به نظر من برای کتاب «دا» یک موج راه افتاد. موجی که تمام شد.
گفتنیست کتاب «عاشقیت در خیابان چهاردهم» همزمان با هفته دفاع مقدس و توسط نشر ستاره ها منتشر می شود و در اختیار علاقهمندان قرار می گیرد.
انتهای پیام/
منبع: قدس آنلاین
کلیدواژه: داوود امیریان رمان عاشقانه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۶۴۱۰۷۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
یادداشت مهرداد خدیر / این مرد طراح لایحه عفاف و حجاب است /او در چه سمتهایی مشغول به کار بوده است؟ /آن اقبالی این اقبالی نیست!
خیلیها دوست دارند بدانند لایحۀ حجاب و عفاف را کی نوشته که این قدر شورای نگهبان به آن ایراد شرعی و قانونی میگیرد؟ روشن است که یک روحانی و فقیه آشنا با شرع آن را ننوشته و گرنه این همه مشکل شرعی نداشت و آقای حسین شریعتمداریِ کیهان را هم به این نتیجه نمیرساند که قانون (لایحه نهایی نشده) را بگذارید کنار و با همین طرح نور (گشت ارشاد - ۲ نیروی انتظامی) جلو بروید. فرمانده کل فراجا هم از حرکت بیدرنگ به جانب «عفت اسلامی» سخن گفته و به قانون خاصی استناد نمیشود. آنچه یک نماینده مجلس هم هر از گاهی میگوید پیشنهادهای محدود کننده اوست و هنوز تصویب و نهایی نشده.
به گزارش صدای ایران از عصرایران، اما این لایحه را کی نوشته؟ یک فقیه؟ نه! یک خانم؟ نه! چهرۀ اصلی این لایحه آقایی است به نام ابوالفضل اقبالی که سال ۸۸ و در گرماگرم التهابات انتخابات لیسانس علوم اجتماعی خود را از دانشگاه علامۀ طباطبایی گرفت و ۸ سال بعد موفق شد در رشتۀ مطالعات زنان فوق لیسانس خود را از دانشگاه غیر دولتی خوارزمی دریافت کند.
از گشت ارشاد تا چادر المیرا، زنان در دنیای وارونه، ساخت اجتماعی طلاق توافقی...
نگاهی به مشاغل او بعد از دریافت مدرک و حتی حین دانشجویی نیز نشان میدهد در جامعه به مفهوم عام آن کار و زندگی نکرده بلکه در نهادهای مختلف حکومتی و نه حتی دستگاههای اجرایی دولتی (دستکم تا پیش از روی کار آمدن دولت ابراهیم رییسی) مشغول بوده است: معاون رصد و پایش موسسه بینا وابسته به سازمان تبلیغات، مدیر روابط عمومی ستاد امر به معروف و نهی از منکر، کارشناس کودک و نوجوان سازمان رسانهای اوج، دبیر کارگروه زنان در مؤسسۀ اشراق وابسته به بنیاد خاتمالاوصیا و سرانجام در دولت آقای رییسی وارد دولت میشود (ستاد حجاب و عفاف وزارت کشور).
چون در برخی گفتگوها از او به عنوان «آقای دکتر» یاد میشود بررسیها حاکی از آن است در دانشگاه علوم تحقیقات دانشگاه آزاد وارد تحصیل در مقطع دکتری جامعه شناسی شده، اما ادامه نداده و گویا به تازگی در دانشگاه تهران از سر گرفته است.
ویژگی آقای اقبالی این است که مانند امامان جمعه به شرع استناد نمیکند (هر چند آقای علمالهدی مشهد هم به تازگی از شاهنامه گفت و این شعر را خواند: "منیژه منم، دُختِ افراسیاب/ برهنه ندیده تنم آفتاب" و تفاخر دختر افراسیاب به بیژن درباره جایگاه طبقاتی خود را بیتوجه به ابیات قبل درباره شادنوشی این دو را به حساب الگوی حجاب و پوشش گذاشت!) یا به قانون. چون قانون را خودش نوشته و در گیر و دار رفع اشکالات شرعی است. از این رو تعابیر خاص خود را به کار میبرد کما این که به تازگی در برنامه تلویزیونی «بدون گارد» گفت:
«تحمل مخالف، رفتار اخلاقی است، اما بیحجابی مزاحمت برای ماست و تحمل مزاحم رفتاری انفعالی است». تعابیری که ما به ازای شرعی و قانونی ندارد.
پیشتر در مناظره با دکتر احمد بخارایی - جامعه شناس- هم وقتی مجری پرسید: "با توجه به این که برای سلبریتیها جریمههای بیشتر تعیین کرده اید آیا نباید نگران بود این رفتارها به مهاجرت بینجامد؟ " او پاسخ داد: جریمههای آنان را بیشتر تعیین کردیم، چون رفتارشان تبعیت اجتماعی دارد ولی اگر هم به مهاجرت بینجامد، خوب بینجامد!
منتها بلافاصله اضافه کرد: البته قدم هنرمندان روی چشم ما! انگار او میزبان و مالک است و دیگران قرار است وارد قلمرو او شوند. در فضای مجازی هم در واکنش گفته شد: قدمتان روی چشم برای فردی بیرونی به کار میرود. یک ایرانی متولد ۱۳۶۲ که نماینده اقلیت جامعه است (به گواه انتخابات ۱۴۰۰ و ۱۴۰۲) نمیتواند به ایرانیان دیگر بگوید قدمتان روی چشم! چون این خاک که متعلق به اوی تنها نیست! بحث انگیزترین سخن او، اما باز در همان مناظره با دکتر احمد بخارایی بود که در آن گفت:
بی حجابی جلوی حرص و ولع را میگیرد در حالی که هر چه افراد حریصتر و گرمتر و پرقدرتتر و ولع بیشتری داشته باشند برای تشکیل خانواده مصممتر میشوند و اگر در غرب خانوادهها واقعی نیست به خاطر این است که ولع ندارند و بعد از آن آماری ارایه داد.
هنگامی که مجری گفت، چون این آمارها را مراکز رسمی و حکومتی منتشر میکنند برخی در آنها تشکیک میکنند او این گونه پاسخ داد: آمارگیران پژوهشگاه فرهنگ و ارتباطات ظاهری کاملا مردمی دارند. با یک من ریش و انگشتر و یقه آخوندی که آمار نمیگیرند.
این که یک آقا و همکاران غالبا مرد او و نه خانمها متولی طراحی و دفاع از لایحه حجاب هستند و تحصیلات فرد هم نه در فقه و حقوق که در زمینه علوم اجتماعی است ولی ماحصل صبغه مجازات دارد و ادبیاتی که به کار میگیرد مطلقا شبیه فقیهان و حتی واعظان یا حقوقدانان نیست در حالی که به شرع و قانون استناد میشود مورد توجه ناظران قرار گرفته و روشن شده بنای او بر دو اصل است: یکی این که حجاب کم یا بیحجابی حرص و ولع تشکیل خانواده و ارتباط مشروع را از بین میبرد و دوم این که «مزاحم ما هستند». [این «ما»را هم توضیح نداده مشخصا شامل چه کسانی میشود؟
همه مردم ایران که بار تامین نصف بودجه دولت را با پرداخت انواع مالیات بر عهده دارند یا تنها همفکران ایشان؟]با این اوصاف این سوال هم قابل طرح است که چرا آقای رییسی، ابوالفضل اقبالی را برای معاونت زنان و خانواده انتخاب نکرده با توجه به این که خانم خزعلی معاون کنونی بارها گفته اولویت خانمها باید خانه و خانواده باشد و طبعا این قاعده شامل خود خانم انسیه خزعلی هم میشود.
در تاریخ معاصر ایران یک ابوالفضل اقبالی دیگر هم البته داریم که ربطی به حجاب و زنان نداشت و ۱۶ سال قبل از تولد این ابوالفضل اقبالی درگذشته و او نماینده آستارا در دوره ۲۱ مجلس شورای ملی بود و مدتی قائم مقام دکتر حسین خطیبی در جمعیت شیر و خورشید سرخ ایران.
آقای اقبالیِ مورد نظر این نوشته، اما جایی قائم مقام نبوده او مدیر عامل موسسه فرهنگی هنری بصیرت است.