از تصویر شاه جنتلمن تا واقعیت پهلوی بددهن
تاریخ انتشار: ۱۳ مرداد ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۶۴۲۴۶۹
یک شاه چقدر باید جنتلمن باشد؟ خیلی زیاد؟ کمی؟ تصویری که رسانههای ماهوارهای و نوستالژیبازهای فضای مجازی از محمدرضا پهلوی نشان میدهند، زیادی جنتلمن است؛ اما این فقط «تصویر» است. شخصیت وی را باید از زندگی واقعیاش دریافت. ۱۳ مرداد ۱۳۹۸ - ۱۱:۲۰ رسانه ها خواندنی نظرات - اخبار رسانه ها -
بخش عمده شناختی که از زندگی خصوصی محمدرضا پهلوی داریم از اسناد تاریخی، منابع مکتوب نظیر کتابهایی که اطرافیانش نوشتهاند و اظهارات شفاهی خانواده وی و درباریان حاصل شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
برادر شاه؟!
شاه خود را بالاتر از مردم میدانست.حتی بالاتر از ایران. شاهد این مدعا شعار «خدا، شاه، میهن» بود که بر سر در پادگانها و هر جا که امکانش بود، نوشته بودند. اینگونه بود که وقتی ارتشبد «فریدون جم» رئیس ستاد ارتش در جمع فرماندهان نظامی از روی تملق گفت که او شاه را نهتنها فرمانده خود میداند بلکه مانند برادری به وی عشق میورزد، این جمله به گوش شاه رسید و وی برآشفت. مدتی بعد پیش از جلسه جم با شاه، اسدالله علم به وی خبر داد که شاه از بیمبالاتی وی و اینکه شاه را برادر خود خطاب کرده شدیداً ناخشنود است! و البته گفت اگر جم بخواهد استعفا بدهد شاه میپذیرد. تکلیف هم روشن بود. (برگرفته از کتاب خدمتگزار تخت طاووس، نوشته پرویز راجی، سفیر رژیم پهلوی در لندن)
یک آشپز قابل!
شاه در مصاحبه با اوریانا فالاچی در 1 دسامبر 1973 درباره زنان جملاتی به زبان آورد که بسیار پرسروصدا شد. وی در برابر خبرنگار زن که اصرار داشت آیا شاه قابلیتهای زنان را نادیده میگیرد، چنین گفت: «شما هرگز یک میکلآنژ یا باخ تولید نکردهاید. شما حتی یک آشپز مهم نیافریدهاید. و حرف نبودن فرصتها را نزنید... شما فرصتش را نداشتید که حتی یک آشپز قابل به تاریخ بدهید؟ شما هیچچیز باارزشی تولید نکردهاید، هیچچیز!»
ماجرای سیفون!
وی وزیران خود را با القاب زشتی نظیر الاغ خطاب میکرد و معتقد بود به درد نمیخورند! درمجموع از توهین به شخصیتهای نظامی و سیاسی ابداً ابایی نداشت و به این کار خود افتخار هم میکرد. در حقیقت توهین را نشانه قدرت میدانست. معروفترین جمله وی درباره رجال سیاسی هم اینکه: «این رجال را باید در توالت انداخت و سیفون را کشید». این جمله حتی در روزنامههای آن زمان چاپ شد. علاوه بر آن در کتابهای خاطرات نظامیان و رجال سیاسی دوره پهلوی بهدفعات ذکرشده است.
ایرانیهای تنبل! چشمآبیهای تنبل!
وی معتقد بود که مردم ایران تنبل و قدرنشناس هستند و البته در یک مصاحبه مطبوعاتی اروپاییها را نیز چشمآبیهای تنبل نامید! متأسفانه شاه بددهن مانند پدرش از فحاشی به اطرافیان و دولتمردان و حتی مردم ابایی نداشت و برخی از فحشهای رکیک وی در منابع مکتوب ثبتشده است.
تقلید صدا برای شاه!
درباره خلقیات شاه نقلشده است که همواره از همبازی خود در قمار که نامش را نمیآوریم میخواست صدای الاغ دربیاورد و وقتی وی بامهارت این کار را انجام میداد صدای خندههای طولانی شاه و حاضران به هوا میرفت.
القاب شاهانه!
گل سرسبد خلقیات محمدرضا شاه پهلوی که از کتاب خاطرات تاجالملوک پهلوی نقلشده و البته اطرافیان شاه نیز بهدفعات آن را نقل کردهاند اینکه شاه به رجال سیاسی و نظامیان که وفاداران و چاکرانش بودند لقبهای زشت میداد و آنان را با این القاب صدا میزد. برای مثال دوست دوران کودکی خود و ژنرال فردوست را خردوست صدا میزد و ارتشبد نعمت نصیری را خرگردن لقب داده بود. ارتشبد قرهباغی رئیس ستاد مشترک ارتش شاهنشاهی را هم با لقب پشگل صدا میزد! سند این لقب آخری در یک مصاحبه تاجالملوک پهلوی هم تکرار شده است:«همین عباس قرهباغی که ما به او عباس پشگل میگفتیم. مدتها مأمور اداره اسواران گارد بود و ما رفتیم در مانژ فرحآباد که متعلق به گارد جاویدان بود آنجا اسبسواری میکردیم و این عباس قرهباغی همیشه بوی پهن و پشگل و سرگین اسب و استر میداد. در بین افسران نیز جزو بیسوادها بود. محمدرضا دست این آدم را گرفت و او را بالا کشید و کرد رئیس ستاد بزرگ ارتش.»
منبع:فارس
انتهای پیام/
بازگشت به صفحه رسانهها
R41383/P/S9,1299/CT12منبع: تسنیم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۶۴۲۴۶۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سن مناسب برای فرزندآوری؛ از تصویر تا واقعیت
درحالی که موضوع فرزندآوری و جلوگیری از سرعت گرفتن روند پیری جمعیت یکی از مهمترین سیاستهای دولتمردان است یکی از مهمترین سئوالها در میان زوجین و البته بخشهای آکادمیک سن مناسب فرزندآوری است. - اخبار فرهنگی -
بهگزارش خبرگزاری تسنیم؛ فائزه مرادی- روانشناس بالینی
فکر میکنیم به بخشی از تاریخ رسیدهایم که در کمال آزادی و آزادگی تصمیم میگیریم و نسبت به گذشتگان استقلال تفکر بیشتری داریم، اما واقعیت و نظر محققان با این تصویر فاصله زیادی دارد. از نظر محققین حوزه علوم انسانی، از جمله روانشناسی، رسانه در تمام جنبهها و ابعاد زندگی ما وارد شده و ذائقه و سبک زندگی ما را تغییر داده است و این تاثیر در اکثر موارد ناخودآگاه، منفی و در راستای از بین بردن ارزشهای پذیرفتهشده انسانی و اخلاقی و عادی کردن ضدارزشها از طرف کسانی بوده که تخصصی نداشته و صرفا قواعد بازی در دنیای رسانه را به خوبی بلد بودهاند.
مخاطبین شاید اصلا متوجه نباشند که چه زمانی و چطور، قدمبهقدم و به نرمی، جای ارزشها و ضدارزشها برای آنها عوض شده و قدرت تفکر و تحلیلشان با بمباران اطلاعاتی کاهش پیدا کرده است؛ یعنی در حالیکه مخاطبان معتقد هستند عقایدشان خالص و محصول تجربه خودشان هست، در واقع گاهی فقط نسخهای ضعیف و تقلید شده از صفحات مجازیای که دنبال میکنند، فیلم و سریالهایی که میبینند و اخباری که میخوانند هستند. اگر این رسانهها اهداف شومی را دنبال کنند، مخاطبی که اظهارنظرهای رسانه را به اشتباه، نظرات خودش میداند، مرز بین درست و غلط را گم میکند. در زمانهای که هرکس با یک صفحه و تولید محتوا، رسانه شده است، نظر متخصصین گم و ناپیداست.
از نظر بیشتر روانشناسان، هر انسانی نسخهای منحصربهفرد است و تصمیمگیری درمورد ازدواج و فرزندآوری کاملا به شرایط فردی، خانوادگی و فرهنگی زوجین بستگی دارد اما مسیر رشد و خودشکوفایی انسانها تا حد زیادی از داشتن یک رابطه متعهدانه، دلسوزانه، واقعی و ماندگار و داشتن فرزند در زمان مناسب میگذرد، پس نمیتوان این تصمیمات را تا زمان نامعینی به تاخیر انداخت. درگیر کمالگرایی شدن، لزوما به معنی نتیجهگیری بهتر نیست.
آنها همچنین اضافه میکنند که:
داشتن فرزند نقطه توقف زندگی نیست، بلکه نقطه عطف است. وجود فرزند در زندگی انسانها هدف و انگیزه ایجاد میکند؛ افراد برای اینکه والد بهتری باشند، تلاش میکنند نقاط قوت و ضعف خود را بشناسند و آنها را تقویت یا برطرف کنند. بر اساس تجربیات افراد و مطالعات و تحقیقات علمی میتوان گفت والد بودن یکی از ارزشمندترین، رشددهندهترین و مثبتترین اتفاقات زندگی افراد است و افرادی که در سنین پایینتر خانواده خود را گسترش دادهاند، موفقتر و دارای سلامت روان بالاتری هستند.
طائب: عدم تحول محیط در برابر «زن اجتماعی جدید» از مادر، «متهم» میسازداما رسانه برخلاف یافتههای علمی و آنچه انسانها برایش برنامهریزی شدهاند، تلاش میکند تنهایی را زیبا نشان دهد، روابط با افراد مختلف و بدون تعهد و حد و مرز را عادی کند و طوری القا کند که مخاطب باور کند برای همیشه وقت دارد و وقتی آماده شد (بخوانید دلزده و خسته) میتواند سراغ ازدواج و داشتن فرزند برود و هر کسی هم که تصمیم بگیرد در زمانی زودتر از آنچه رسانه تجویز کرده است اقدام کند، برچسب امل، متحجر و ناآگاه میگیرد.
رسانه ارزشهایی را که قرنها در جوامع انسانی وجود داشته کمرنگ میکند و میخواهد از ما نسخهای از انسانهایی بسازد که در جوامع غربی امتحان شدهاند و حالا بعد از رسیدن به پوچی و ناامیدی، باز هم سراغ تشکیل خانواده و زندگی در خانوادههای پرجمعیت رفتهاند. با دیدن این چرخه چرا ما هم باید در این دام بیفتیم؟ این روزها باید شجاعت افرادی را که به جای خرج کردن شور و انرژی جوانی در روابط بیمعنی و گذرا تصمیم گرفتهاند ازدواج کنند و مسئولیت داشتن فرزند را بپذیرند، تحسین کنیم چون علاوه بر تمام موانعی که دارند، باید با تصویر کلیشهای رسانه از خوشبختی، شادی، استقلال و عشق هم مبارزه کنند و افراد را به آزاداندیشی، به دور از سلطه رسانه، دعوت کنند.
پایان پیام/