جنایتهای مادرانه!
تاریخ انتشار: ۱۳ مرداد ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۶۴۳۳۵۸
به گزارش جام جم آنلاین از باشگاه خبرنگاران، این دختر با حضور در دادسرای جنایی تهران، پرده از قتلهایی برداشت که مادر حسودش در سالهای قبل انجام داده بود.
اواخر هفته گذشته دختر جوانی سراسیمه پا در دادسرای امور جنایی تهران گذاشت و از ماجرای ربوده شدن شوهرش توسط مادرش پرده برداشت.دختر جوان ادعا کرد مادرم به خاطر حسادتهای زیاد و جنون، همیشه مرا تحت فشار قرار میداد تا این که چندی قبل برای رسیدن به آرامش به خانه خالهام رفتم ودر آن جا زندگی میکردم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی افزود: مدتی گذشت تا این که با پسر جوانی آشنا شدم و بعد از این که رابطه ما عاشقانه شد، پسر جوان و خانوادهاش به خواستگاریام آمدند و در حالی که مادرم مخالف این ازدواج بود، تصمیم گرفتیم با هم ازدواج کنیم.
با جود تمام مشکلات سر سفره عقد نشستم و هربار که به خانه شوهرم میرفتم، مادرم بهانه گیری میکرد و اصرار داشت تا از او طلاق بگیرم، اما من تصمیم خودم را گرفته بودم و مادرم به خاطر حسادتهایی که به من داشت، همیشه با من درگیر میشد، اما تلاش او برای جدایی بی نتیجه بود تا این که متوجه شدم شوهرم از جلوی در خانه ربوده شده است.
ربودن تازه داماد
دختر جوان در اظهاراتش به بازپرس پرونده گفت: روز حادثه، مادرم به همراه برادرم و دامادمان و دو مرد دیگر که لباس سفید به تن داشتند، به جلوی خانه شوهرم آمدند و همان طور که در دوربینهای مداربسته در نزدیکی خانه شوهرم مشخص است، آنها سعی کردند شوهرم را به زور سوار یک آمبولانس کنند، اما شوهرم در برابر آنها مقاومت کرده است و مادرم به کمک مردانی که همراهش بودند، با تزریق یک آمپول شوهرم را بیهوش کردهاست.
وی افزود: وقتی با دیدن فیلم دوربین مداربسته متوجه ماجرا شدم با مادرم تماس گرفتم، اما مادرم جوابی نمیداد و حتی به جلوی در خانه مادرم رفتم، اما هیچ کسی در را به روی من باز نکرد به همین دلیل، چون دیده بودیم شوهرم را با یک آمبولانس از جلوی خانه ربودهاند همراه برادر شوهرم به چند بیمارستان و آسایشگاه اطراف خانه رفتیم، اما اثری از شوهرم نبود.
جنایتهای مادرانه
دختر جوان پس از این که اظهارات ابتدایی خود را پیش روی قاضی پرونده بیان کرد، به دستور بازپرس جنایی از دست مادرش شکایت کرد و در این مرحله پرده از دو جنایت مادرش برداشت.
نوعروس جوان گفت: پدر من شوهر دوم مادرم بود و بعد از این که من به دنیا آمدم و بزرگتر شدم، یک روز در حال نگاه کردن آلبوم عکس مادرم بودم که تصویر خواهر ناتنی ام را در کنارش دیدم و پیگیر ماجرا شدم که ابتدا مادرم گفت، شوهر اولش فوت کرده و دخترش نیز به خاطر افسردگی که داشت خودش را آتش زد.
در این سالها فکر میکردم بدرفتاریهای مادرم به خاطر اتفاقات تلخ در زندگیاش است، اما بعد از مدتی مادرم دست به افشاگری زد و گفت که با شوهر اولش اختلاف شدیدی داشته و برای رهایی از این اختلافات او را به بیابانهای اطراف تهران کشانده و به قتل رسانده و جسدش را همان جا دفن کرده است.
باورش سخت بود و در ادامه مادرم که در این مدت گفته بود خواهر ناتنی ام خودش را آتش زده است، داستان دیگری گفت و ادعا کرد دخترش بعد از کشته شدن پدرش افسرده شده بود و میدانست که مادرش دست به قتل زده است تا این که تصمیم میگیرد مادرش را لو دهد که مادرم برای پنهان ماندن این داستان، دخترش را آتش میزند و به همه میگوید، دخترش به خاطر افسردگی شدید دست به خودسوزی زده است.
اما این پایان داستان زندگی مادرم نبود. پدرم فوت کرد و مادرم برای سومین بار ازدواج کرد و صاحب یک دختر شد، اما بدرفتاریهای مادرم آن قدر آزاردهنده بود که خواهر ناتنیام چند سال قبل دست به خودکشی زد.
این دختر گفت:خسته شده بودم، تنها فرزند مادرم بودم که به زندگی من حسادت میکرد به همین دلیل همیشه مرا آزار میداد. تصمیم گرفتم راز قتلهای او را فاش کنم که مادرم مرا به خانه خودش برد و قصد داشت مرا به قتل برساند، اما شوهر سومش مرا فراری داد و حالا میخواهد با ربودن شوهرم از من انتقام بگیرد. نمیدانم چه بلایی سر او آمده است.
اشکهای ترس از مادر
این دختر ادامه داد: بعد از ازدواج نیز مادرم که میدانست قصد دارم او را لو بدهم نقشه قتلم را کشید، اما این بار شوهرم مرا نجات داد و توانستم زنده بمانم.دختر جوان در حالی که از سرنوشت تلخ و زندگی در کنار مادر قاتل اش مینوشت، اشک میریخت و اصرار داشت که جان شوهرش در خطر است.
فیلم واقعی
بازپرس پرونده در این مرحله دستور داد تا تحقیقات برای اظهارات عجیب این دختر جوان آغاز شود که ماموران در گام نخست به سراغ دوربینهای مداربسته رفتند و مشخص شد که تازه داماد توسط دو مرد با لباس سفید و با خودروی آمبولانس ربوده شده است.
بنا بر این گزارش، تحقیقات برای دستگیری آدم ربایان و رهایی تازه داماد در دستور کار ماموران پلیس تهران قرار گرفته است و تجسسها برای بررسی ادعاهای دختر جوان درباره مادرش در شاخهای دیگر صورت میگیرد.
منبع: جام جم آنلاین
کلیدواژه: آدم ربایان تازه داماد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت jamejamonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام جم آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۶۴۳۳۵۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اعلام حکم دختری که باعث مرگ مادرش شد
دختری که در یک جدال خانوادگی مادرش را به قتل رسانده بود با جلب رضایت اولیای دم به ۱۰ سال حبس محکوم شد.
به گزارش مشرق، فروردین سال ۹۸ دختر جوانی به نام نرگس در تماس با مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰ مدعی شد که پس از درگیری با مادرش، او به طور ناخواسته فوت کرده است.
پس از آن مأموران به محل حادثه که خانهای در جنوب تهران بود، رفتند و با جسد زن ۶۵ سالهای به نام مریم که آثار خونریزی روی سرش پیدا بود، مواجه شدند.
نرگس در توضیح ماجرا به مأموران گفت: مادرم به لحاظ روانی مشکلات زیادی داشت و مجبور بود هر روز تعداد زیادی قرص مصرف کند به همین خاطر تعادل روانی نداشت و مدام با هم دعوا میکردیم. چند ساعت قبل دوباره با هم بحثمان شد و کارمان به درگیری کشید و مادرم با سرعت به آشپزخانه رفت و چاقویی برداشت و به سمتم حمله کرد و من هم برای دفاع از خودم او را هل دادم که سرش به دیوار خورد و از حال رفت. بعد برای اینکه خودم را آرام کنم، قلیان درست کردم و به تراس رفتم تا بکشم اما مادرم دوباره به تراس آمد و لگدی به قلیان زد و با چاقو چند ضربه سطحی به پا و شکمم زد. با اینکه مجروح شده بودم اما وقتی دیدم از سرش خون میآید دستهایش را گرفتم تا آرام بگیرد اما او عصبانیتر شد و گفت باید از خانه بروم. من هم با ناراحتی از خانه بیرون رفتم. میخواستم قرصهایش را بخرم اما بعد از دو ساعت که برگشتم در را باز نکرد. نگران شدم و با آتشنشانی تماس گرفتم. وقتی در را باز کردند با جسد مادرم رو به رو شدیم. پس از آن جسد با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد.
در تحقیقات بعدی مشخص شد که مادر و دختر هر دو به مواد مخدر شیشه اعتیاد داشتهاند.
در این میان پزشکی قانونی در گزارشی اعلام کرد: «علت فوت ضربه مغزی و خونریزی بوده است.»با اعلام این گزارش، پدر و مادر مریم و پسرش (دایی متهم) علیه نرگس شکایتی را ثبت کردند و خواستار قصاص او شدند.
با تکمیل تحقیقات، پرونده برای رسیدگی به شعبه ۱۲ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در دادگاه چه گذشت
در ابتدای جلسه، اولیای دم درخواست قصاص کردند. سپس متهم به جایگاه رفت و ضمن رد اتهام قتل عمد گفت: ۷ سال قبل پدرم، من و مادرم را تنها گذاشت و رفت و من و مادرم با هم زندگی میکردیم تا اینکه چندی قبل با پسر همسایهمان دوست شدم و او با فریب، من را مورد آزار و اذیت قرار داد که شکایت کردم و او را به تبعید و شلاق محکوم کردند. یکی از روزهایی که با مادرم برای پیگیری پرونده رفته بودیم، مادرم زمین خورد و سرش با جدول کنار خیابان برخورد کرد و بعد از مدتی فراموشی گرفت و مشکل روانی پیدا کرد تا جایی که دست به خودکشی زد و یک بار هم نزدیک بود خانه را به آتش بکشد. او سر هر موضوعی با من درگیر میشد. آنقدر به من فشار روانی وارد شد که به خانه داییام در شهرستان رفتم. نمیخواستم به خانه برگردم اما مادرم بارها با من تماس گرفت و التماسم کرد تا برگردم و من هم دلم سوخت و دوباره به خانه برگشتم، با این حال دوباره درگیریهای ما شروع شد.
من در این سالها خیلی سختی کشیدم اما من قاتل مادرم نیستم.
در پایان جلسه، قضات برای صدور رأی وارد شور شدند و با توجه به مدرکهای موجود در پرونده، متهم را به قصاص محکوم کردند. وقتی حکم در شعبه ۴۱ دیوان عالی کشور مهر تأیید خورد و قطعی شد، دختر جوان در یک قدمی چوبه دار قرار گرفت.
رضایت اولیای دم و محاکمه از جنبه عمومی جرم
در حالی که زمان زیادی تا اجرای حکم نمانده بود او توانست پیش از اجرای حکم رضایت اولیای دم مقتول را جلب کند.
بدین ترتیب وی از جنبه عمومی جرم پای میز محاکمه رفت. در جلسه رسیدگی که در شعبه ۱۲ دادگاه کیفری یک استان تهران برگزار شد، متهم به با تکرار اظهاراتش گفت: در مدت ۵ سالی که در زندان بودم یک شب آرام نخوابیدم و عذاب وجدان نابودم کرد. حالا از قضات درخواست میکنم در حد امکان در مجازاتم تخفیف قائل شوند تا بتوانم دوباره آزاد شوم.
در پایان جلسه، قضات برای صدور رأی وارد شور شدند و طبق ماده ۶۱۲ قانون مجازات اسلامی، وی را به ۱۰ سال حبس با احتساب روزهای بازداشتی محکوم کردند.
منبع: روزنامه ایران