قصه و زندگی در «قطاری از کلمات»
تاریخ انتشار: ۱۳ مرداد ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۶۴۵۴۶۶
به گزارش گروه فرهنگی ایسکانیوز، سیدحسین موسوینیا بر کتاب «قطاری از کلمات» نوشتۀ احمد اکبرپور یادداشتی نوشته است که در ادامه میخوانید.
عکس، هنر عکاس در یافتن و انتخاب یک قاب زیبا از جهان برای ثبت تصویری منفک از پیرامون قاب است، شعر، پیوند لحظه با معناست برای خلق یک آنِ شور انگیز فارغ و داستان، زندگی است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
هر روز ماجرایی دارد و هر لحظه معنایی. زندگی ما هر لحظه اش روایتی است که تقاطع داشتهها و نداشتههای ماست و قصه و روایت در جهان خیال، زندگی و خود ما را میبرد به جایی که باید باشد جایی که رویا و تخیل آرزویش را دارد. ما با قصه، قهرمانی میکنیم که این حس را در زندگی مان تکثیر و تزریق کنیم. ما با قصه آنچه میخواهیم را داریم.
مخاطب قصه در یک قرار ناگفته و نانوشته خود را قهرمان داستان میپندارد و روحش را و چه بسا جسمش را با ماجرا همراه میکند و این است بر گرده قصه و داستان که داشتههای قهرمان را در روح و جان مخاطب تکثیر کند و نداشتههای مخاطب را از او بگیرد و امید و راه روشن را به جای آن پیش رویش بگذارد.
«قطاری از کلمات» کاروان قصههای روشن است. قصههایی از متن و بطن زندگی. کتابی که خودِ نوشتن و قصه گفتن میشود ماجرا و مساله قهرمانش.
این کتاب قطاری که راویاش دست ما را میگیرد و کوپه به کوپه جلو میبرد و آدمها را با زندگیشان نشان مان میدهد. قصه آدمها را زندگی میکند و زندگی آدمها را تبدیل به قصه.
باری در کوپهای با دختر کوچکی که مادرش را از دست داده و معلمی جوانی که قصه میگوید و قصه مینویسد آشنا و همراه میشویم؛ که معلم دختر را از عالم واقعیت به داخل قصهاش میکشد و او را مینویسد و برای دختر اما قصه تبدیل به واقعیت و زندگی و عاطفه مادری میشود و معلم را مادر خود میبیند.
معلم مینویسد از آنچه دیده از دختر کوچک و آنچه باید باشد را با دانش آموزانش گام به گام میسازد. گویی قصه، آدمها را مینویسد و میسازد.
مرز قصه گفتن و زندگی کردن در این کتابِ صمیمی و پاک، مرز باریکی است که گاهی نویسنده و حتی مخاطب دوست دارد همین مرز باریک را هم نادیده بگیرد و بخواند که قصه همان زندگی است و زندگی چیزی جز قصههایی که ما میبافیم نیست.
نویسنده ماجراها را با یک فرم زیبا و منطقی و باورپذیر که از خود قصه گویی گرفته، به هم گره می زند و هیچ ماجرایی را منفرد رها نمیکند. مثلا وقتی پدر دختر کوچولویی که در کوپه ی قطار روایت کرده، شب برای دخترش قصه میگوید. قصه ی دختر کوچکی که در پارک کنار پیرمردی تنها مینشیند و با او انس می گیرد و زمانی که دختر از آن شهر می رود قول میدهد که برای پیرمرد نامه بنویسد و هیچ وقت انتظار آن پیرمرد برای دریافت نامه ای از سوی دختر به سر نمیآید تا این که از دنیا میرود ، نویسنده این قصه که پدر دختر از روی کتابی برای دختر کوچکش روایت شده با زندگی واقعی معلم پیوند می دهد آنجا که: همان معلم نویسنده که در کوپه قطار با دختر کوچک آشنا شده وقتی برای پرس و جوی وضعیت کتاب های داخل کتاب فروشی میشود، فروشنده میگوید، خانم نویسنده، دختری برای شما و کتاب تان نامهای فرستاده. و میفهمیم که نامه از سوی همان دختری که داخل پارک با پیرمرد انس گرفته برای معلم ارسال شده و آنجا ادامه قصهای که پدر برای دختر تعریف کرده تا شب آرام بخوابد در واقعیت ساخته و روایت میشود.
یعنی نویسنده به زیبایی و با شیوهای نرم ، مرز بین قصه و زندگی را بر میدارد و شما هر دو را حاضر و موثر میبینی. هم قصه را و هم زندگی را، و شخصیتها به درستی برای تولید معنا نقشهای خود را بازی می کنند. دختر کوچکی که مادرش را یعنی کسی که بچه را باقصه آرام میکند و میخواباند از دست داده و حالا با معلمی که قصه مینویسد آشنا میشود و آرزو میکند که او مادرش باشد.
آن که قصه می گوید و قصه میآورد پیام آورده و پیام رسان است، او مادر است. آرام میکند و هدایت می کند. آن که قصه میگوید و مینویسد هادی و پیامبر است.
و یا در ماجرای عمه مهوان و شوهرش که بچه دار نمیشدند و قباد را به فرزندی گرفتهاند و اکنون سال هاست که قباد به خارج سفر کرده و شوهرِ عمه مهوان هم ناپدید شده، آنجا هم نویسنده با زیبایی تمام و با یک طراحی نرم و دوست داشتنی ، نوجوانی را خلق کرده که بیش از زندگی واقعی و درس و مشق منجمد کننده ذهن و کُشنده تخیل، به قصه خواندن و قصه نوشتن علاقه دارد. این نوجوان کسی است که از طرف عمه مهوان برای قباد نامه مینویسد و این پسر بیش از تعامل با دیگران و بیش از زندگی در چارچوب تعیین شده مدرسه و خانواده، هزارتوی خودش را دارد و با تخیلش زندگی میکند. قصه خودش را مینویسد و آن را زندگی میکند.
او میگوید برای من پیرها مثل کتاب هستند و هر دوست تازه برایم یک کتاب جدید است.
در نظام آموزشی مرسوم پدر نیز مانند دیگران فکر میکند فرزنش بیمار است و برای این مدل زندگی میخواهد او را به شهر و دکتر ببرد و گناه پسر این است که رویا دارد و با تخیلش دنیایی رویایی برای خود ساخته است. او با نوشتن قصه، روشی برای بیان دلتنگیهای خودش و عمه مهوان برگزیده.
و در اوقات و احوالش خیال و زندگی مرتب مانند رفت و برگشت موج و نسیم، در ساحل و دشت به ساحت هم رفت و آمد دارند.
نوجوانی که از نظر دستگاه تحلیلی خشک و بسته و محدود آموزش مَدرَسی، باید فقط درس و مشقهایش را انجام دهد، به تشخیص پدر، بیمار است ولیکن او زندگی و دنیای خودش را دارد و رویاها و آرزوهایش را زندگی میکند.
ویژگی بارز کتاب «قطاری از کلمات» به رسمیت شناختن ذهن و تخیل کودک و نوجوان است، یعنی آن چیزی که گاهی همه زندگی یک کودک یا نوجوان است را ارزشمند و موثر و سازنده تلقی میکند.
برای یک کودک هر چه در پیرامونش هست واقعیت دارد و واقعیت را آنچه و آنگونه که میفهمد میشناسد.
قصه وارد زندگی راوی میشود و او سررشته کار را دست می گیرد و از نخ رویا و تخیل برای خودش تنپوشی میبافد که آرزویش دارد و از داشتنش لذت می برد.
وجه دیگر کتاب حرکت اصلاحی قصه است در جهان واقعیت که نویسنده با شیوهای دلنشین و خوشساخت، قصه را مصلح اوضاع معرفی میکند. آنجا که راوی تنها امید و پناه ارتباط عمه مهوان با پسرش اقبال میشود که سرنوشتی نامعلوم دارد و کمکم این خود راوی است که در جای اقبال می نشیند تا روح و روان عمه مهوان آرامش گیرد و یا جایی که دختر کوچکی که مادرش را از دست داده و رنگ و بوی مادر را در معلم قصهنویس و قصهگو در مییابد و قصه واقعیت و خیال را در زندگی آنها به پیوند عاطفی میرساند. همه اینها، کتاب «قطاری از کلمات» را به عنوان یک کتاب شاخص و ارزشمند از منظر فنی و محتوایی و فرهنگی به مخاطب معرفی میکند.
وقتی صحبت از اثر تالیفی میشود، منتقد و کارشناس از مولفه ایرانی بودن و ایرانی نوشتن میگوید و مینویسد ولی مساله مهم این است که، آنچه مقدم بر گفتن و نوشتن با صفت ایرانی است، ایرانی زیستن است ایرانی اندیشیدن است. لذا هنرمند و از میان رشتههای هنری ، هنر روایت گری جهان و زندگی ، بیش از هر چیز به زیست فرهنگی و آن هم فرهنگ خویش نیازمند است. هنرمند مولف تا با فرهنگ میهن خود مانوس نباشد و از ذخیرههای آن بهره نبرده باشد، اثرش مایهای از ایرانی بودن را عرضه نخواهد کرد.
فارس
انتهای پیام/
20 / 20 سیدحسین موسوینیا کتاب «قطاری از کلمات» نوشتۀ احمد اکبرپور کاروان قصههای روشن به رسمیت شناختن ذهن و تخیل کودک و نوجوانمنبع: ایسکانیوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.iscanews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسکانیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۶۴۵۴۶۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
روایت زندگی قهرمانان در دستان دانش اموزان
سرهنگ فلاحی مدیرکل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس گفت: از سال گذشته حوزه هنری و دفاتر حفظ آثار در شهرستانها فعال شده و قرار است زندگینامه شهدای هر شهرستان توسط جوانان داوطلب در همان شهرستان به تحریر درآید.
وی افزود: سال گذشته ۲۰ عنوان کتابچه چاپ شد که هر کدام اختصاص به یک شهید دارد و به صورت جیبی قابل حمل است.
سرهنگ فلاحی بیان کرد: این کتابچهها شامل زندگینامه، خاطرات و با وصیت نامه شهدا به همراه تعدادی عکس است تا دانش آموز با فضای دفاع مقدس آشنا شود.
مدیرکل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس گفت: در مدارس هر شهرستان، کتابچهها توزیع میشود تا دانش آموز قهرمانان خود را بشناسند.
سرهنگ فلاحی با بیان اینکه در حوزه تولید کتاب قلم و تجربه نویسندگان مهم اند، افزود: در خراسان جنوبی از نظر نویسنده توانمند مشکل داریم، به همین منظور با کمک دستگاههای هنری و برگزاری کارگاه در تقویت قلم نویسندگان تلاش خواهیم کرد.
مدیرکل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس تصریح کرد: در حال حاضر ۱۵۶ نویسنده در حوزه دفاع مقدس داریم که ۲۳ نفرشان فعال اند و کتابها در حوزههای کودک، نوجوان، موسیقی، تئاتر، رمان، کتاب شعر، تاریخ شفاهی، خاطره، داستان و کتابهای اسنادی تالیف میشوند.
سرهنگ فلاحی گفت: در نمایشگاه کتاب که قرار است از ۱۹ تا ۲۹ اردیبهشت در تهران برگزار شود به صورت حضوری و میدانی شرکت خواهیم کرد.
باشگاه خبرنگاران جوان خراسان جنوبی بیرجند