سه پروژه در یک قاب
تاریخ انتشار: ۲۰ مرداد ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۷۲۹۴۲۲
نمایشگاه گروهی عماد انوشیروانی، آزاده باربد و امید مهدیزاده شامل سه پروژهی مجزا با سه رویکرد متفاوت است که هریک به مقولههایی چون «ابدیت تکرار»، «تراکم» و «فزونِ شهری» میپردازند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری شبستان، نمایشگاه سه نفره حجم، چیدمان و چاپ دستی «عماد انوشیروانی»، «آزاده باربد» و «امید مهدیزاده» از 18 تا 30 مرداد در گالری محسن برپاست.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
نمایش سه نفره «عماد انوشیروانی»، «آزاده باربد» و «امید مهدیزاده»شامل سه پروژهی مجزا با سه رویکرد متفاوت است که هریک به مقولههایی چون «ابدیت تکرار»، «تراکم» و «فزونِ شهری» میپردازند ؛ انگار این شهر با مصداقهایش شناخته میشود نه با مفاهیم: پلهای انبوه، سازههای ناتمام، ساختمانهای بدمنظر بالایههای چرک، تکرار و ازسرگیریها.
«عماد انوشیروانی» عموما با چیدمانهایش چرخهای میسازد که در عین پویایی متضمن مفهوم سکون و تکرارند. «تشییع یک، دو یا سه جنازهی احتمالی» دستگاهی گرفتار دور باطل است که عکسهای مربوط به مراسمهای گوناگون تشییع جنازه را بر روی خود مکررا نمایش میدهد. این سازهی مثلثیشکل در هیئت یک شی ابدی، مفهومی فانی را متذکر میشود که هرروزه و اجتنابناپذیر است.
«آزاده باربد» در سناریوی نقاشی و حجم «زیستگاه» بهنوعی دوپیکرهی دور و نزدیک/ملموس و ناملموس شهر را نمایش میدهد. ویژگی این مجموعه همچون پروژههای شهری، دارای یک فرایند است با مدیومهای مختلف در تولید و ساخت که طی زمان شکل گرفته و هنوز متوقف نشدهاند. تغییر کالبدی مکانِ زندگی انسانها که از تبعات توسعهی شهرها و تغییر بافت و ریخت فضای سکونت است روندی ناپایدار دارد که گاه متوقف میشود و گاه صعود مییابد. در پیکرهی ساختوساز آجر و بتون و توسعهی شهری، زمان یک متغیر «ناپایدار» است. نقاشیهای «زیستگاه» سه نمای شهری با رنگهای پختهاند اما سازهها و بناهای نقاشیشدهیشان در حلقهی تکرار و خامی گرفتار آمدهاند. باربد که مجسمهسازی خوانده در نقاشیهایش رد اهمیت پیکر و ساختار را به جا گذاشته و در حجمهایی که ارائه میدهد، اهمیت زیرساخت را.
«امید مهدیزاده» در مجموعه «قبح» با حجمها و چاپفلزهای زمخت اما پرجزییاتش طعنهای کنایهآمیز به بیهودگی انبوهسازیهایی شهری میزند که منافع سازندگانش بر بسترسازیهای درست و سنجیدگی امر ارجحیت یافته است. فزون شهری با پیکربندی و توسعهی مداوم اما پراکنده و بیسامانش مفهوم مکان و زمان را تحت تاثیر قرار داده؛ گردنکشی سازههای بلند، نیمهکاره و بدنما که محصول کجسلیقگی و بیخردی است. چاپهای فلز این مجموعه چشماندازهایی از شهرند که لایهای خام و زنگزده بر رویشان نشسته و درخشندگیشان را سلب کرده است. در کنار این چاپها، سازههایی ناپایا ایستادهاند که هستهی آنها از داخل تخریب شده و دیر یا زود فرومیپاشند.
بیوگرافی هنرمندان:
«عماد انوشیروانی» (م. ۱۳۷۰، مشهد، ایران) چند سالی است که بهعنوان مدیر تولید و مدیر پروژه در صنعت تبلیغات فعالیت دارد. او در آثارش همیشه به دنبال کسب تجربیات جدید و ساختن آثاری است که فرایند تولیدشان نیز به اندازه پرورش ایدهی آن برایش چالشانگیز باشد. تلاش او ساخت سیستمهایی است که خودگردان، زنده و مدام در حال تغییر باشد.
«آزاده باربد» (م. ۱۳۶۱، تهران، ایران) دانشآموختهی دانشکدهی هنرهای زیبای دانشگاه تهران در رشتهی مجسمهسازی است. طی سالهای پس از پایان دورهی تحصیل، به مطالعه و پژوهش در مورد انسان، زیستگاه او و مسائل پیرامون آن پرداخته و بنابر ماهیت این پژوهش، مشغول تجربهاندوزی و سامان دادن بنیهی بیانی مورد نیاز کارش بوده است. در همین بازهی زمانی و بر اساس این پژوهشها، پروژهای هنری را با نام «زیستگاه» به صورت چیدمانِ طراحی، نقاشی، عکس، ویدیو و حجم پیش برده است.
«امید مهدیزاده» (م. ۱۳۶۲، تهران، ایران) تاکنون ۹ نمایشگاه انفرادی برگزار کرده و در بیش از ۳۰ نمایشگاه گروهی در داخل و خارج از ایران شرکت کرده است. مهدیزاده نفر برتر جشنواره عکس «هانس کریستین اندرسن»، آلمان، ۲۰۰۲، و نفر برتر عکاسی و طراحی پوستر جشنوارهی فیلم کوتاه وین، اتریش، ۲۰۰۶ است.
نمایش سه نفره حجم، چیدمان و چاپ دستی عماد انوشیروانی، آزاده باربد و امید مهدیزاده از 18 تا 30 مرداد در گالری محسن برپاست عبلاقمندان برای بازدید از این نمایشگاه می توانند به خیابان ظفر، خیابان ناجی، خیابان فرزان، کوچه نوربخش، بلوار مینای شرقی، پلاک42 مراجعه کنند.
پایان پیام/32منبع: شبستان
کلیدواژه: روز خبرنگار خطبه نماز جمعه دعای عرفه اوقات فراغت خطبه های نماز جمعه نماز جمعه خبرنگار خبرگزاری شبستان مراسم دعای عرفه تراکم گالری محسن
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت shabestan.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «شبستان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۷۲۹۴۲۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حمله تند روزنامه نزدیک به قالیباف به مهدی نصیری /بعد عمری رادیکالیسم به کسانی رسیده که نان فحش دادن به آنها را سر سفره خود برده بود
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، روزنامه صبح نو در شماره امروز خود نوشت:
سخنان مهدی نصیری در مصاحبه با بیبیسی فارسی واکنش برانگیز شده است. او در این مصاحبه از ضرورت اتحاد اپوزیسیون جمهوری اسلامی سخن گفته؛ یعنی اتحاد شاهزاده با تاجزاده. جمهوریخواهان با هواداران سلطنت. این سخنان چندان قابل نقد نیست، نه از آن باب که سخن بسیار دقیق و فکر شده و ایدهای است که از عطاری هیچکس جز عطاری نصیری نمیتوانسته بیرون بیاید، نه از تاجزاده که از شاهزاده تا مسیح هم نتوانستند چند ماهی دور یک میز بنشینند و امروز به یکدیگر فحشهای مثبت ۱۸ میدهند. بنابراین امتناع این ایده از روز روشنتر است. و باز نه جای تعجب که نصیری چنین سخنانی را بر زبان رانده که جای تعجب نیست؛ چراکه مسیر هر فرد رادیکالی، افتادن در چرخه رادیکالیسم است.
بنابراین مدعای مطلب حاضر نه نقد این سخن نصیری که نقد روشنفکران ایرانی است که در ۲۰۰ سال اخیر قدمی به جلو برنداشتند و همچنان اسیر توهماند. توهمی که باید آن را توهم انفکاک از جامعه و بیگانگی با انسان ایرانی نامید.
باید مسیر طی شده و جریان روشنفکری ایرانی نقد شود که امروز مهدی نصیری در این نحله خود را قرار داده است. نقد روشنفکران نه از باب غرض با این جماعت، بلکه از فرط بیگانگی است که با جامعه دارند و رؤیاهایی که اینها در دویست سال اخیر به جای فکر، ایده و اندیشه پیشرفت بهعنوان جنس بنجل به مردم ایران فروختهاند و به جای پیشرفت و توسعه برای مردم ایران، وضعیتی ایجاد کردند که بعد از دویست سال دوباره ایده بازگشت به وضعیت دویست سال گذشته را تئوریزه میکنند.
روشنفکر ایرانی ۲۰۰ سال است که اسیر این توهم است، از مردم سخن میگوید؛ اما فهمی از مردم ندارد. روشنفکر ایرانی که علیه سلطنت شورید و امروز دوباره به سلطنت رسیده است. زمانی مخالف شهر بود و زندگی در روستا را تئوریزه میکرد و امروز مقلد غرب و مدرنیته شده است.
این موجود ناقصالخلقه در عرصه فکری ایران باید پاسخگو باشد که چگونه با همه ادعای روشنفکری خود و تحقیر جامعه از تولید یک ایده هم عاجز مانده و امروز مهدی نصیری بعد عمری رادیکالیسم به کسانی رسیده که عمری به آنان فحش داده و نان فحش دادن به آنان را سر سفره خود برده است.
رمانتیسم روشنفکر ایرانی عارضهای است که روشنفکر فکر میکند که فهم بالاتری از جامعه دارد؛ اما در عمل جز همین آشفتگی فکری و مشتی کلیات که به درد کسی نمیخورد غیر از اداهای روشنفکری، رویکرد شاهزاده تا تاجزاده نشان میدهد که روشنفکر ایرانی بعد از حدود ۲۰۰ سال دستش خالی است، جز اینکه تلاش میکند آشی بار بگذارد که هر چیز اضافه خانه را در آن بریزد. مهدی نصیری چیز تازهای نگفته، بلکه ۲۰۰ سال آشفتگی روشنفکر ایرانی را دوباره با دو کلمه شاهزاده و تاجزاده روایت و توصیف کرده است. اتفاق خاصی، نیفتاده فقط روشنفکران ایرانی مشغول کار هستند.
۲۷۲۱۸
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1901683