سروش رفیعی باید سختی بکشد
تاریخ انتشار: ۲۱ مرداد ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۷۴۰۶۳۱
یحیی گلمحمدی، سرمربی تیم فوتبال شهر خودروی مشهد میگوید سروش رفیعی، بازیکن تازهوارد این تیم برای بازگشت به روزهای اوج، باید سختی بکشد.
به گزارش مشرق، یحیی گلمحمدی در خصوص آخرین وضعیت تیم فوتبال شهر خودرو در فصل نقلوانتقالات و اینکه چقدر از روند جذب بازیکن رضایت دارد، اظهار داشت: شرایط ما با چند تیم که به دنبال قهرمانی هستند و در همین راستا هزینه کردهاند، متفاوت است و تلاش کردیم براساس نیازهای فنی تیم بازیکن جذب کنیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
میتوانیم بازیکن خارجی جذب کنیم
وی در پاسخ به این پرسش که آیا این احتمال وجود دارد که بازیکن جدیدی به پدیده اضافه شود، تصریح کرد: لیست ما برای جذب بازیکن ایرانی پر شده است، اما میتوانیم بازیکن خارجی جذب کنیم. اگر بازیکنی پیدا کردیم که از لحاظ فنی در پُستی که میخواهیم به دردمان بخورد، در این زمینه اقدام خواهیم کرد.
رفیعی برای بازگشت به روزهای اوج باید سختی بکشد
سرمربی تیم فوتبال شهر خودرو با اشاره به جذب سروش رفیعی و با بیان اینکه هر مربی آرزو دارد بازیکنی مثل رفیعی را در اختیار داشته باشد، خاطرنشان کرد: رفیعی بازیکن باکیفیتی است و میتواند از لحاظ فنی و شخصیتی به تیم ما کمک کند. اگر سروش میخواهد به روزهای اوج برگردد، باید سختی بکشد و خودش را به شرایط ایدهآل برساند. اینکه رفیعی با چه انگیزهای تمرین کند به خودش بستگی دارد، اما او باید تلاش کند تا در بالاترین سطح فوتبال ایران قرار بگیرد. امیدوارم رفیعی با توجه به تواناییهایی که دارد، به ما کمک کند.
بیشتر بخوانید:
رفیعی با شهرخودرو تمرین کردشرایط زمین تمرین ما خوب نیست، شهرداری قول داده زمین جدیدی مهیا کند
گلمحمدی درباره چالشهای تیم شهر خودرو برای زمین تمرین گفت: قرار است شهرداری مشهد یک زمین تمرین را برای ما مهیا کند و قول دادهاند که این کار انجام شود. اگر همین الان هم کار آغاز شود، چند ماه زمان نیاز است تا این زمین آماده شود. متأسفانه شرایط زمین تمرین ما در منزلآباد خوب نیست و با رسیدن فصل سرما، شرایط خیلی بدتر میشود. این احتمال هم وجود دارد که ما زمین تمرین دیگری را هم در نظر بگیریم تا کیفیت زمین منزلآباد خراب نشود.
دوست ندارم بابت قهرمانی روی بازیکنانم فشار ایجاد شود
وی در پاسخ به این پرسش که آیا باید در این فصل از شهر خودرو توقع قهرمانی داشته باشیم یا خیر، اظهار داشت: از هر تیمی باید بر اساس امکاناتش توقع داشته باشیم. ما هزینه آنچنانی نکردیم، اما تمام هدفمان این است که بهترین نتایج را بگیریم و دل هواداران را با ارائه بازیهای تماشاگرپسند شاد کنیم. انتظارات از تیم ما نباید غیرمنطقی باشد و من دوست ندارم بابت قهرمانی روی بازیکنانم فشار روانی ایجاد شود. امیدوارم مسئولان هم به باشگاه و حمیداوی (مالک باشگاه شهر خودرو) کمک کنند تا تیم ما بتواند با شرایط خوبی در هر سه جام بجنگد.
کسی در شهر خودرو احساس ریاست نمیکند
سرمربی شهر خودرو در مورد انتخاب کاپیتان اول تیمش تصریح کرد: کاپیتان اول تیم ما اکبر صادقی است، اما در تیم ما این چیزها اصلاً مهم نیست و هیچ کس در شهر خودرو احساس ریاست نمیکند. بچههای ما همدل هستند و همه برای موفقیت تیم تلاش میکنند.
استقلال و پرسپولیس قطعاً کار سختی در پیش دارند
گلمحمدی درباره ارزیابی خود از شرایط تیمهای پرسپولیس و استقلال با مربیان جدید خاطرنشان کرد: با توجه به انتظاراتی که هواداران پرسپولیس و استقلال دارند، قطعاً این دو تیم کار سختی در پیش خواهند داشت. مربیان این دو تیم هم نیاز به زمان دارند تا با شرایط فوتبال ایران آشنا شده و تفکرات خود را در استقلال و پرسپولیس جا بیندازند. حضور آنها باعث جذابتر شدن لیگ خواهد شد.
منبع: مشرق
کلیدواژه: دادگاه نجفی بازار سکه و ارز اخبار خودرو نفتکش انگلیسی یحیی گل محمدی پدیده شهر خودرو سروش رفیعی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۷۴۰۶۳۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نگاهی به بیبدن|متهمان ردیف اول قتل که قاتل نیستند!
فیلم سینمایی "بیبدن" دنبال زدن تلنگری به خانوادههاست و قصد دارد در بستر یک داستان جنایی، گسستهای والدین و فرزندان و روابط بعضاً ناقص آنها را به رخ بکشد. - اخبار فرهنگی -
خبرگزاری تسنیم- گروه فرهنگی
فیلم «بیبدن» ساخته مرتضی علیزادهِ فیلم اولی با نویسندگی کاظم دانشی، خیلی زود پس از رونمایی از جشنواره فیلم فجر به پرده سینما رسید و با فروش بیش از 32 میلیارد تومانی تا به امروز، اقبال نسبتا خوبی را به عنوان فیلمی در ژانر درام جنایی به خود دید.
دانشی که پیش از این با ساخت «علفزار» تجربه خوبی از بازخوانی پروندههای جنایی کسب کرده بود، این بار در مقام نویسنده، سراغ داستانی نزدیک به واقعیت رفت و با برداشتی آزاد از پرونده «غزاله و آرمان» که مربوط به سالهای 1392 تا 1400 است، فیلمی در ژانر درام جنایی را به سینماها آورد تا روایتگر یکی از هولناکترین قتلهای چند سال اخیر و در عین حال جنجالیترین پرونده قضایی باشد.
حواشی روز پنجم فیلم فجر|رقابت سنگین «بی بدن» و «بهشت تبهکاران» بر سیمرغ حاشیه/ 14 کیلو کم کن تا «مجنون» شوی!مروری بر زیرمتنهای نهفته در این اثر، یک پیام روشن و جدی را برای مخاطبانش دارد و آنهم تلاش کارگردان و نویسنده برای ایجاد یک پل ارتباطی بین این پرونده قتل با عقبه روابط عاطفی در هر 2 خانواده قاتل و مقتول است. موضوعی که در شخصیتپردازی و دیالوگگویی بازیگران و نوع بازی آنها نهفته شده و شاید مخاطب را پس از تماشای فیلم به این فکر فرو ببرد که آیا میشد قتلی اتفاق نیفتد؟ به جز فرد قاتل، آیا افراد دیگری هم در شکلگیری این جنایت هولناک سهم داشتند؟ به نظر میرسد که پاسخ به هر دو سوال «مثبت» است؛ اما چرا؟
جستوجو در شخصیتپردازی بازیگران فیلم، ابعاد دیگری از قتل دختر جوان (ارغوان) را به نمایش میگذارد؛ سروش صحت در نقش پدر «ارغوان»، کاملا منفعل و سرد است، از مهمترین اتفاقات رخ داده در بطن خانوادهاش بیخبر است، تلاشی برای ارتباط پدرانه با دخترش برای فهم نیازهای او در دوران حساس جوانی و نوجوانی نمیکند و حتی پس از مرگ او با حالتی سردرگم و بیاراده، تنها شنونده دیالوگهای طرفین است. رفتار منفعلانه او در اکثر سکانسهای فیلم، مخاطب را آزار میدهد که چرا این مرد، حتی یک برخورد سخت و خشن با قاتل دخترش ندارد؟ که البته به نظر میرسد این شخصیتپردازی و بازیگردانی به عمد توسط کارگردان طراحی شده است.
در نگاه اول، شاید به نظر برسد که انتخاب چنین نقشی برای سروش صحت با توجه به عقبه بازیگری او، اشتباه بوده اما نباید فراموش کنیم که کارگردان بی بدن به دنبال نمایش «پدر بیمسئولیت» است. پدری که حتی حساسیت لازم برای امور روزانه دخترش را ندارد و سردرگم در زندگی روزمره تا جایی پیش میرود که با خبر قتل دخترش مواجه میشود.
البته اینکه سروش صحت در ایفای چنین نقشی موفق عمل کرده یا خیر، موضوع دیگری است. صحت را بیشتر با ایفای نقش در بازیهای انرژیک میشناسیم و بازی در نقش پدر ارغوان تجربه جدیدی برای اوست. برای یادآوری هنرمندی سروش صحت در بیبدن فارغ از نقدی که به بازی کم عمق او وارد است، کافی است بازی احساسی او در جایی که از عروسی دخترش یاد میکند را دوباره مرور کنیم تا بازی هنرمندانه او در آنجا تبدیل به یکی از ماندگارترین سکانسهای بیبدن شود.
در نقطه مقابل، الناز شاکردوست ایفاگر نقش مادر «ارغوان» است که هدایت پرونده را به دست گرفته و برخلاف پدر، با کنگشریاش، قاتل را تا چوبه دار بدرقه میکند؛ در ظاهرِ ماجرا، با مادری دلسوز طرفیم، اما در تعدادی از سکانسهای فیلم پنهانکاری او تو ذوق میزند و در نهایت زنجیرهای از اتفاقات که ارغوان را به آن سرنوشت شوم دچار میکند. شاکردوست نمادی از مادر مهربان اما «پنهانکار» است. پنهانکاری او در بخشهای مختلفی از فیلم دیده میشود. از پنهانکاری او در ماجرای کویر رفتن ارغوان با دوستانش و اتفاقات تلخ بعدش تا ارتباط پنهانی سروش و ارغوان.
خانوادهای را تصور کنید که مادرش پنهانکار است و مهمترین رخدادهای فرزندش را با همسر خود در میان نمیگذارد، پدر هم تلاش چندانی برای ارتباط گرفتن با دختر و کنترل رفت و آمدهای او ندارد؛ خروجی این همه بیمسئولیتی والدین چه میتواند باشد؟
سری به خانواده قاتل بزنیم؛ پژمان جمشیدی در نقش پدر سروش، رقم زننده یک شکست عاطفی برای پسرش است؛ او به راحتی همسر اول خود را ترک کرده و بدون توجه به آیندهای که انتظار پسرش را در سنین حساس نوجوانی میکشد، تصمیم به ازدواج مجدد میگیرد. لجبازیهای مکرر او و هدایت سروش در مسیر اشتباه هم مزید بر علت میشود که سرنوشت سروش بیشباهت با ارغوان نباشد. به نظر میرسد در اینجا هم با جنس دیگری از «پدر بیمسئولیت» مواجهیم؛ پدری که غرورش از فرزندش مهمتر است و بهای این غرور، خون پسرش است.
ماجرا به همینجا ختم نمیشود؛ سوی دیگری از پرونده قتل ارغوان، یک دختر جوان که مالامال از حسادت است، نشسته؛ در ظاهر دوست است، در واقعیت دشمن؛ در ظاهر، عملی که مرتکب میشود، ساده است اما اثر وضعی کار او به قدری عمیق است که آتش یک خشم مردانه را شعلهور میکند و در نهایت به جنایتی هولناک ختم میشود. «دوست حسود» گاهی از دشمن هم خطرناکتر است.
بیبدن ضد قصاص است؟
یکی از سوالاتی که پس از اکران این فیلم مطرح شد، همین موضوع بود؛ آیا بیبدن از قصاص طرفداری میکند یا علیه آن است؟ تجربه تماشای فیلمهایی که برچسب «ضد قصاص» را یدک میکشند، نشان میدهد که مخاطب وقتی صندلی سینما را ترک میکند، برای فرد اعدام شده دلسوزی میکند؛ آیا این اتفاق در بیبدن برای سروش تکرار میشود؟
تصاویر دوربینهای مدار بسته که در بخشی از فیلم پخش میشود، بخش مهمی از حقیقت پرونده و مرتکبین جرم را فاش میکند؛ از سویی دیگر، تمام اتفاقات برای اینکه قاتل بخشیده شود، به خوبی کنار هم چیده شده اما پدر سروش همه راهها را برای بخشش میبندد. موضع بی بدن نسبت به قصاص متفاوت است؛ روی انجام قصاص پافشاری نمیکند و بارها اعلام میکند که راه بخشش باز است و از سویی دیگر، موضع آوانگارد نیز نسبت به این مسئله نمیگیرد. به نظر میرسد که کارگردان و نویسنده هوشمندانه از کنار این مسئله عبور کردند تا سراغ مسئلهای مهمتر بروند و آنهم «گسستهای درون یک خانواده» است.
چرا پیگیری مورد «بی بدن» مهم است/ نباید زیر بار حق کشی رفت
یک بازیِ درخشان، یک بازیِ درخشانتر
اگر الناز شاکردوست را کنار بگذاریم، دو بازی درخشان در بیبدن توجهات را به خود جلب کرد؛ نوید پورفرج و گلاره عباسی.
پورفرج که با بازی در فیلمهای سینمایی «مغزهای کوچک زنگ زده» و «مغز استخوان» توانایی هنریاش را به رخ کشید، در بیبدن هم به عنوان بازپرس ایفای نقش کرد و درخشان بود. او هم کنش قهرمانی داشت، هم در جایی پایش لغزید و به ضدقهرمان تبدیل شد و به خوبی از پس هر دو نقش برآمد. تلاش او برای بخشش قاتلینی که در پروندههایش با آنها سروکار دارد، برای مخاطب قابل باور است.
در نقطه مقابل، گلاره عباسی را در نقش مادر سروش میبینیم که علیرغم بازی کوتاهش اما بسیار اثرگذار است و نقش مادر شکست خورده را به خوبی بازی میکند.
بیبدن شباهتهای زیادی به «علفزار»، فیلم قبلی کاظم دانشی دارد، اگرچه شاید به اندازه آن جسور نباشد و خیلی سراغ خط قرمزها نرود اما به هر حال امضای دانشی پای آن است. اوست که داستان را از لابهلای پروندههای قضایی که عمدتا دسترسی به آنها ساده نیست، بیرون میکشد و خط سیر یک درام جنایی را کنار قرار میدهد. تنها ابهام این است که چرا خود او در نقش کارگردان حاضر نشد؟
به نظر میرسد که بیبدن دنبال زدن تلنگری به خانوادههاست و قصد دارد در بستر یک داستان جنایی، گسستهای والدین و فرزندان و روابط بعضاً ناقص آنها را به رخ بکشد. «پدر بیمسئولیت»، «مادر پنهانکار» و «دوست حسود» اگرچه قاتل نیستند، اما در وقوع این جنایت بیگناه هم نیستند.
انتهای پیام/