Web Analytics Made Easy - Statcounter

اتفاقی که امروز درباره خاتمی افتاده است در دولت دوم وی نیز رخ داد و برخی از حامیان خاتمی که از دستاوردهای سیاسی دولت اصلاحات سرخوش شدند با تئوری «عبور از خاتمی» به دنبال یک دولت رادیکال چپ‌گرا بودند که روی مواضع اصلاح‌طلبی پافشاری بیشتری کند.

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ جریان اصلاحات در بسیاری از تنگناها از رهبران خود عبور کرده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

موضوع عبور از لیدر موضوعی جدیدی در این جریان نیست اما بازهم به نوعی دیگر با سخنان «غلامحسین کرباسچی» دبیر کل حزب کارگزاران سازندگی این موضوع در جریان اصلاحات زنده شد.

کرباسچی: خاتمی اصلاحات را رهبری نمی کند/ اصلاحات از ابتدا تاکنون رهبری نداشته است   کرباسچی در مصاحبه‌ای قابل تامل بیان کرده که اصلاحات از ابتدا تا‌کنون رهبری نداشته است که اکنون بگوییم نیازمند رهبر جدید است. آقای خاتمی مورد احترام همه بوده و هستند اما آیا به واقع آقای خاتمی اصلاحات را رهبری می‌کنند؟   وی تصریح کرده است:   «نه آقای خاتمی هرگز چنین ادعایی داشته‌اند که رهبر مجموعه جریان اصلاحات هستند و نه جریان اصلاحات با هم بر سر رهبری جریان اصلاحات توافق کرده‌اند. گروه‌های جریان اصلاحات به آقای خاتمی بسیار علاقه‌مند هستند اما اینگونه نیست که همه با هم توافق کرده‌اند که در شرایط فعلی ایشان رهبر جریان اصلاحات تلقی شوند. شاید جمله درست‌تر این باشد که جریان اصلاحات پیش از آنکه به «رهبرجدید» نیاز داشته باشد از اساس نیازمند «رهبر» است».   جنس این سخنان بوی مشاجره سیاسی درون اصلاحات آنهم از سوی برخی از  احزاب تاثیرگذار را می دهد. اردوگاه اصلاح طلبی مشکلات زیادی را با توجه به عملکرد ضعیفی که در شورای شهر تهران و مجلس شورای اسلامی داشته، تجربه می کند.   اصلاحات در حال ارزیابی این مشکلات است که حالا دیده می شود نزاع درون جناحی هم به مشکلات این جریان سیاسی افزوده شده است.   لیدر اصلاحات دیگر نمی تواند تکرار کند    اتفاقی که امروز درباره خاتمی افتاده است در دولت دوم وی نیز رخ داد و برخی از حامیان خاتمی که از دستاوردهای سیاسی دولت اصلاحات سرخوش شده بودند با تئوری «عبور از خاتمی» به دنبال یک دولت رادیکال چپ‌گرا بودند که روی مواضع اصلاح‌طلبی پافشاری بیشتری کند.   ضعف عملکردی جریان اصلاحات به نوعی از این جریان اعتبارزدایی کرده است. بی اعتباری از جمله مشکلات این جریان سیاسی است که به سبب ضعف عملکردی این جریان در مجلس، دولت و شورای شهر نشات می گیرد و حالا دامن رئیس دولت اصلاحات را گرفته است. لیدر اصلاحات دیگر توان تکرار لیست اصلاحات در آینده را ندارد و تاکتیک تکرار دیگر جوابگو نخواهد بود.   از همین روست که موضوع عبور از خاتمی در جریان اصلاحات دوباره کلید خورده است. اما اینکه چه شده که کرباسچی به این صراحت از عبور از خاتمی دم می زند به نظر می رسد به مشاجره سیاسی حزب کارگزاران با مرکزیت جریان اصلاحات مرتبط باشد.    دعوای کارگزاران و اصلاحات از نوع راهبرد سیاسی    «محمد قوچانی»، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران در این باره با بیان اینکه مصاحبه کرباسچی "دعوت خاتمی به رهبری اصلاحات است نه عبور از رهبری اصلاحات" بیان می کند: «عبور و انتقاد از شورای عالی سیاستگذاری به معنای عبور از آقای خاتمی نیست و موضوع اصلی ما مدیریت اصلاحات در شورای عالی است.»   سخنان کرباسچی حتی شائبه جدایی حزب کارگزاران از جریان اصلاحات را بوجود آورد که قوچانی دراین باره بیان می کند: «امکان ندارد کارگزاران از اصلاح طلبی خارج شوند،  از نظر گفتمانی خروج کارگزاران از اصلاح طلبی به معنی خروج از هویت خود بوده و امکان پذیر نیست.»   البته با حضور تکنوکرات های کارگزارانی در جریان اصلاحات رویه این جریان از ایدئولوژی رادیکال به منفعت طلبی سیاسی گرایش یافته است. انتخاب نامزد غیر اصلاح طلب به عنوان نامزد ریاست جمهوری مورد حمایت این جناح به خوبی اثرگذاری ایده کارگزاران در جریان اصلاحات را نشان می دهد اما حالا با وجود اینکه ضعف عملکردی اعضای این جریان حتی صدای بدنه اجتماعی اصلاحات را در آورده است، حضور کارگزاران در جریان اصلاحات با چالش جدی روبرو شده است.    درواقع با حضور کارگزاران در اردوگاه اصلاح طلبی دو ایده و نظر راهبردی برای ادامه راه این جریان مطرح شده که بسیار در این جریان چالش برانگیز شده است. برخی از اصلاح طلبان که به انحصارطلبان قدرت و مرکزیت این جریان وصل هستند خواهان ادامه راه جریان اصلاحات به رویه قدیم هستند و بیان می کنند که هویت این جریان سیاسی با رویه تکنوکراتی و عملگرایانه جور در نمی آید و هویت این جریان را به خطر انداخته است و بعدها با این سرمشق از اصلاح طلبی چیزی باقی نمی ماند.   به نظر می رسد با این شرایط این دعوای سیاسی در حال کشیدن به نقاط باریک است. این موارد نشان می دهد که مشکل اصلاحات تنها کم اعتبار شدن در نتیجه ضعف عملکردی نیست و مشکلات راهبردی و رهبری این جریان سیاسی نیز در آن موج می زند و شدت آن آنقدر زیاد است که به رسانه ها کشیده شده است.    انتهای پیام/      

منبع: دانا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.dana.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «دانا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۷۵۳۵۸۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

تظاهرات دانشگاهی، مهم‌ترین عنصر تحلیل قدرت آمریکا

دانشگاه‌های آمریکا یکی از مهم‌ترین عناصر قدرت نرم راهبردی آن به شمار می‌روند. نقش دانشجویان و اساتید تنها به کسب علم محدود نمی‌شود، بلکه بیشتر به شخصیت‌سازی و جوانه زدن تمایلاتی می‌رسد که پشتوانه درک حقیقت هستند. این همان چیزی است که جرقه‌های تحصن و تظاهرات در محکومیت جنایت نسل کشی رژیم صهیونیستی را در فلسطین اشغالی برانگیخته است.

به گزارش ایسنا، متن پیش رو یادداشت احمد القطامین، تحلیلگر سیاسی اردن است که در پایگاه خبری«راهبرد معاصر»منتشر شده است:

وقتی صحبت از نقش دانشگاه ها در زندگی اجتماعی هر کشوری می شود، از بستری تعاملی صحبت می شود که در آن دو عنصر علم و اندیشه با هم ارتباط تنگاتنگ دارند و در نتیجه لوکوموتیوی را تشکیل می دهند که جامعه را هدایت می کند و آن را در جنبه های مختلف تحت تأثیر قرار می دهد.


وقتی از نقش دانشجویان و اساتیدشان در زندگی جوامع صحبت می‌کنیم، در واقع وارد دنیایی پیچیده و به هم پیوسته می‌شویم که تأثیر آن در تمام ابعاد سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فکری گسترده است. دانشگاه‌ها فقط مراکز آموزش نیستند، بلکه قطب‌های حیاتی ای هستند که بر توسعه جوامع تأثیر می‌گذارند و اجتماع حول محور آن شکل می‌گیرد.

تحولات اخیر نشان دهنده پیدایش محوری راهبردی و تعیین کننده است که مواضع دولت آمریکا را درقبال موضوع فلسطین به دو مرحله جدا تقسیم می کند


دانشجویان تنها افرادی نیستند که از اساتید خود دانش دریافت می کنند، بلکه آنها نیروی محرکه راهبردی برای تحول هستند که با دریافت آموزش و پروراندن مهارت ها، قادر به تجزیه و تحلیل موضوعات، ابداع راه حل ها و بکارگیری آنها در محیط می شوند.

می توان گفت، نقش دانشجویان و اساتید دانشگاه تنها به کسب علم محدود نمی شود، بلکه بیشتر به شخصیت سازی، تقویت ارزش ها و جوانه زدن تمایلاتی می رسد که پشتوانه درک حقیقت هستند و به شکل گیری مواضع اخلاقی در زمینه موضوعات اساسی مطرح شده کمک می کند.


این در واقع همان چیزی است که جرقه های تحصن و تظاهرات در محکومیت جنایت نسل کشی رژیم صهیونیستی را در فلسطین اشغالی برانگیخته است. تحولات اخیر نشان دهنده پیدایش محوری راهبردی و تعیین کننده است که مواضع دولت آمریکا را درقبال موضوع فلسطین به دو مرحله جدا تقسیم می کند.


نخبگان سیاسی آمریکا که دوره های طولانی هژمونی صهیونیست ها بر مؤسسات آمریکایی به دنبال سرکوب اعتراضات بودند، اکنون شاهدند دانشگاه های آمریکا با نهایت قدرت به محلی برای مبارزه با صهیونیست ها تبدیل شده اند و نمی توانند جلوی این حالت غیرقابل کنترل را بگیرند. دانشگاه های آمریکا یکی پس از دیگری به جنبش اعتراضی می پیوندند و ماهیت و وحدت شعارهای مطرح شده به وسیله دانشجویان از تمام خطوط قرمز تعیین شده به وسیله طبقه سیاسی حاکم در آغاز جنبش مردمی فراتر رفته است.


این شعارها از درخواست آتش بس در غزه و تسهیل دسترسی به کمک های بشردوستانه به شعارهای صریح در محکومیت صهیونیسم و نژادپرستی و توقف جنایت ها و نسل کشی های رژیم صهیونیستی تبدیل شده است. تظاهرات دانشگاهیان باعث افزایش ترس میان نخبگان سیاسی حاکم بر آمریکا شده است و با توسل به زور شروع به تهدید و ارعاب کرده اند.


 وقایع آمریکا ساعت به ساعت متشنج می شود. تیم‌های پلیس و سرویس‌های امنیتی به کمپ‌های معترضان در بسیاری از دانشگاه‌ها حمله کرده، به محوطه‌های دانشگاهی یورش برده و صدها دانشجو و استاد دانشگاه را به شیوه‌ای بسیار خشن و تحقیرآمیز دستگیر کرده اند.


در این مرحله نخستین حلقه‌های قدرت نرم دانشگاه‌ها شکسته شد و به نظر می‌آید آمریکا از نظر اخلاقی در برابر جهانیان در حال سقوط است. شاهد صحنه‌هایی هستیم که از صحنه های هجوم حامیان دونالد ترامپ، رئیس جمهور سابق آمریکا به ساختمان کنگره در ۶ ژانویه ۲۰۲۰ میلادی عجیب و توهین‌آمیز نیست.

انتهای پیام

دیگر خبرها

  • اصلاح‌طلبان؟ خیر، متشکرم!
  • عبور موتورسوار خوش شانس از میان رودخانه + فیلم
  • افغانستانی‌ها بمانند یا بروند؟!/ ردّ پای ۲۰ ساله لیدر اصلاح‌طلبان در مشکلات مردم و ایران
  • افغانستانی‌ها بمانند یا بروند؟!/ ردّ پای 20 ساله لیدر اصلاح‌طلبان در مشکلات مردم و ایران
  • مردم گم شده در دعوای سیاسی بر سر تورم!/یک ضربه دیگر بر بار شیشه/بازی بن‌سلمان با کارت فلسطین
  • تظاهرات دانشگاهی، مهم‌ترین عنصر تحلیل قدرت آمریکا
  • واکنش عباس عبدی به سخنان مهدی نصیری: اصلاح‌طلبی و براندازی دو راهبرد غیر قابل جمع است
  • آقای احمد خاتمی، چه کسی گفته شما بهشتی هستید؟
  • رحمت‌اله بیگدلی خطاب به احمد خاتمی: نه در مقابله با فساد صادقید نه کلید بهشت دست شما است!
  • رحمت‌اله بیگدلی خطاب به احمد خاتمی: نه کلید بهشت دست شماست و نه در ادعای مبارزه با ناهنجاری صادق هستید!