۶ حقیقت درباره چپ دستها
تاریخ انتشار: ۲۲ مرداد ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۷۵۳۹۷۱
درست است که افراد چپ دست چیزی حدود ۱۰ درصد جمعیت را تشکیل می دهند اما حقیقتا اینطور که به نظر می رسد انگار جامعه آنها و حقایق آنها را فراموش کرده است. ۲۲ مرداد ۱۳۹۸ - ۱۶:۴۴ رسانه ها خواندنی نظرات - اخبار رسانه ها -
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، درست است که افراد چپ دست چیزی حدود 10 درصد جمعیت را تشکیل می دهند اما حقیقتا اینطور که به نظر می رسد انگار جامعه آنها و حقایق آنها را فراموش کرده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
1- چه اتفاقی می افتد که یک فرد چپ دست می شود؟
در پاسخ به این سوال محققان هنوز کاملا مطمئن نیستند، اما تحقیقات زیادی نشان داده تعامل پیچیده ای از ژن ها و طبیعت این مسئله را باعث می شود. در حالی که ژن های خاصی به نام "ژن های چپ دستی" هم پیدا نشده اند. اما چیزی که ما می بینیم این است که افراد چپ دست در خانواده و اصل و نسبشان چپ دست های بیشتری داشته اند.
صرف نظر از اینکه چه چیزی باعث چپ دست و راست دست شدن افراد می شود، تحقیقات برخی تفاوت های فیزیولوژیک و شخصیتی افراد چپ دست با راست دست ها را پیدا کرده اند.
2- چپ دست ها در خطر بیشتری برای ابتلا به بیماری های روانی قرار دارند
همانطور که گفتیم چپ دست ها چیزی حدود 10 درصد افراد جامعه را تشکیل می دهند. اما محققان دریافته اند در جامعه هایی که شیوع بیماری های عصبی و روانی خاص در آنها بالاتر است، درصد چپ دست های جامعه نیز بالاتر بوده است.
مطالعات پیشین دریافته اند که 20 درصد افراد مبتلا به این بیماری ها از جمله افسردگی، اختلال دوقطبی، اسکیزوفرنی و شیدایی، چپ دست بوده اند. اما امروزه مطالعات جدیدتر اظهار می دارند که شیوع این بیماری در چپ دست ها بیشتر از 20 درصد خواهد بود.
3- چپ دست و راست دست بودن سلامتی شما را هم تعیین می کند
دانشمندان همچنین دریافته اند شیوع اختلالات شنوایی، بیش فعالی و برخی اختلالات رفتاری خاص در چپ دست ها بیشتر است. با این حال دلیل واقعی این مساله هنوز به طور کامل مشخص نشده، اما به نظر می رسد مغز این افراد پیچیدگی بیشتری نسبت به راست دست ها داشته باشد.
هنر و خلاقیت چپ دست ها بالاتر از راست دست ها است. آنها جالب تر و پیچیده تر فکر می کنند و معمولا در یک گروه از دوستان، ایده های بهتری به سرشان می زند
مغز انسان به دو نیمکره تقسیم شده است، نیمکره راست و نیمکره چپ مغز. بیشتر افراد برای انجام بیشتر فعالیت هایشان، مثل عمل صحبت کردن به نیمکره چپ مغز وابسته هستند. بیشتر راست دست ها در این گروه قرار دارند.
اما حدود 30 درصد چپ دست ها برای بیشتر فعالیت ها به نیمکره راست مغز وابسته اند و در بقیه آنها در انجام فعالیت ها نیمی از مغز بر نیمی دیگر برتری ندارد.
بر اساس مطالعات موجود، وجود یک نیمکره مغزی غالب در انجام فعالیت های روزانه باعث افزایش کارایی فرد می شود و به همین خاطر است که خطر اختلالات یادگیری و ناهنجاری های روانی در چپ دست ها بیشتر خواهد بود.
اگر از جهت سایر شرایط بالینی بخواهیم آنها را مقایسه کنیم، مطالعه های زیادی نشان داده اند که شیوع بیماری های نظیر آرتریت روماتوئید و زخم های گوارشی در جمعیت چپ دست به طور قابل توجهی کمتر از راست دست ها خواهد بود.
4- شنوایی و سخنرانی چپ دست ها با راست دست ها متفاوت است
چپ دست ها قدرت بالاتری در شنیدن تغییرات ریز و ظریف صداها دارند. جالب است بدانید نیمکره های راست و چپ مغز هر کدام در درک و تحلیل برخی صداهای خاص قدرت دارند و چیزی که واضح است قدرت نیمکره راست مغز، یعنی همان نیمکره ای که چپ دست ها بیشتر به کار می گیرند قدرت بیشتری در تحلیل و شناخت تغییرات ریز و دقیق در صداها دارد.
5- چپ دست ها هنرپیشه های قوی تری هستند
هنر و خلاقیت چپ دست ها بالاتر از راست دست ها است. آنها جالب تر و پیچیده تر فکر می کنند و معمولا در یک گروه از دوستان، ایده های بهتری به سرشان می زند.
جالب است بدانید مطالعه های انجام شده پی برده اند که چپ دست ها در انتخاب یک کار و روش، کمتر به نقاط منفی آن فکر می کنند و به همین خاطر قدرت ایده پردازی و خلاقیت آنها بالاتر است.
6- چپ دست ها در مسابقه های ورزشی هم شما را شکست خواهند داد
اگر نگاهی به تاریخ ورزش و قهرمانان جهانی بیندازید، متوجه می شوید که تعداد بالایی از قهرمانان ورزشی چپ دست بوده اند، مخصوصا در ورزش هایی مانند گلف و تنیس.
در حقیقت چپ دست ها در ورزش هایی که نیاز به تمرکز بیشتر دارد موفق تر ند، مانند تنیس، بوکس، بیس بال و بولینگ.
بررسی ها نشان داده اند که شانس موفقیت چپ دست ها در مسابقات ورزشی زمانی که رقیب آنها یک راست دست است بیشتر خواهد بود و این همان قوت قلبی است که قهرمانان چپ دست در مسابقات نهایی به آن نیاز دارند و با شنیدن آن دلگرم می شوند.
این هایی که گفتیم فقط بخش کوچکی از ویژگی های فیزیولوژیک و روانی چپ دست ها بود. پیچیدگی های این افراد به قدری زیاد است که همه آن در یک مطلب نمی گنجد، اما در مطالب آتی درباره سایر ویژگی ها و تفاوت های چپ دست ها و راست دست ها صحبت خواهیم کرد.
منبع:تبیان
انتهای پیام/
بازگشت به صفحه رسانهها
R41383/P/S9,1299/CT12منبع: تسنیم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۷۵۳۹۷۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
توصیههایی برای انتخاب رشته صحیح و اصولی
روح انسان با توجه به حقیقت «نَفَختُ فِیهِ مِن رُوحی» از خداوند تبارک و تعالی منشأ گرفته و فطرت الهی انسان ذاتاً کمالجو و عاشق وصل به بینهایت و قرب الهی است. میل به آموختن و یادگیری حتی از سنین کودکی، نشانهای از روحیه کمالطلبی انسان است. همانطور که او بزرگتر شده و در تلاش برای کسب آموختنیهاست، درهایی به روی ناشناختهها باز کرده و به اسرار عالم آگاهتر میشود. هر رشته تحصیلی همین خصوصیات را دارد و انسان با ورود به آن به حقایقی ناشناخته آگاهی پیدا میکند.
فرد این احساس و گرایش را در خود مییابد که میخواهد به راز و اسرار اشیا و حوادث اطراف خود آگاه شود. آثار این تمایل و احساس بهصورت محدود و ضعیف از لحظه پیدایش در او مشاهده میشود و بهتدریج که قوای ادراکی او رشد میکند، زمینهها و شرایط لازم برای تبلور آن فراهم میشود و آهسته آهسته آثار و نتایج آن نیز در زندگی او گسترش و تکامل مییابد.
عامل و منشأ اصلی پیدایش و تکامل فلسفه و علم بشری، حس کنجکاوی و حقیقتجویی او است. هر چند عوامل مختلف اجتماعی نیز در این امر تأثیر داشتهاند، ولی شالوده آن را حس کنجکاوی و علمدوستی انسان تشکیل میدهد. به عبارت دیگر، علمدوستی و حقیقتجویی حقیقت فطری بشر است و تفاوتهای کمی و کیفی در تعین و تحقق یافتن این گرایش فطری تحت تأثیر عوامل مختلف اجتماعی قرار میگیرند.
بر اساس همین نیاز فطری، انسان باید با آگاهی و علم پا به دنیای رشد و علمآموزی و آموزش بگذارد. در سنین پایینتر و سالهای ابتدایی تحصیل معمولاً والدین در انتخاب راه نقش پررنگی دارند و مسیر زندگی کودکان در گرو تصمیمات آنان است. اندکی پس از آن و در زمانی که برای روشنتر شدن مسیر زندگی باید رشتهای را انتخاب کنند، برخی دانشآموزان بدون هیچ فکر و داشتن نقشه راهی، فقط درصدد ورود به دانشگاه هستند.
حتی از افرادی میخواهند بدون توجه به استعداد، علایق و... برای آنها انتخاب رشته کرده و به گونهای این رشتهها را کنار هم بچینند که با رتبه کسب شده بتوانند عنوان دانشجو را بدست بیاورند. آنها به این نکته توجه ندارند که این انتخاب، چهار سال از عمر آنها را معطوف به خود میکند و در زندگی و آیندهشان تأثیرگذار است. به همین دلیل است که برخی در دوره تحصیل انصراف میدهند، زیرا متوجه میشوند رشته انتخاب شده، با روحیات آنها سازگار نیست. برخی دیگر نیز با توجه به علایق و توانمندی خود انتخاب رشته کرده و براساس رتبهای که دارند، رشتهای را انتخاب میکنند.
اما خوب است در تمام این مراحل توجه داشه باشیم قرآن کریم و پیامبر اسلام(ص) همواره بر ضرورت علماندوزی و تحقیق و پژوهش تأکید کردهاند. همچنین معارف دینی، گنجینهای از معلومات ناب به ما میدهد که از برکت آن میتوانیم دنیا و آخرت خود را بسازیم.
قدم گذاشتن در مسیری که به یاری مطالعه، تحقیق، پژوهش، تلاش و توکل میتوان به شناخت خود و خداوند دست یافت حتماً یکی از بهترین ثمرات دینپژوهی و بازگشت به فطرت خداجوی انسان است. به یاد داشته باشیم مطالعه رشتههای حوزوی، الهیات و زیرمجموعه آنها تأثیر زیادی در جهانبینی فکری و حوزه عملکردی انسان در این زندگانی و فرصت محدود عمر دارد.
پسندیده است دانشجویان عزیز هنگام انتخاب رشته دانشگاهی به این نکات هم توجه داشته باشند و با علم و چشمی باز دست به انتخاب بزنند و این فرمایش رهبر معظم انقلاب را در نظر داشته باشند که «انتخاب رشته صحیح پایه پرورش استعداد است».
منبع: روزنامه قدس