واکنش جدی ایران در صورت حضور نظامی رژیم صهیونیستی در خلیج فارس
تاریخ انتشار: ۲۲ مرداد ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۷۵۵۱۴۴
آفتابنیوز :
فرمانده نیروی دریایی سپاه پاسداران جمهوری اسلامی ایران در گفت وگوی اختصاصی با شبکه خبری المیادین روز دوشنبه ۲۱ مرداد اظهار داشت: امنیت خلیج فارس از مهمترین عناصر برای ایران است. ما معتقدیم که مسیر دریایی بین المللی باید بین المللی باقی بماند و طی دهه ها امنیت تنگه هرمز را فراهم کرده ایم و حضور کشورهای خارج از منطقه موجب اخلال در امنیت آن شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
«سردار علیرضا تنگسیری» افزود: آمریکا و انگلیس سناریوهای متعددی را برای قانونی جلوه دادن حضورشان در خلیج فارس تدارک دیده اند و برای غارت کشورهای منطقه و سوء استفاده از کشورهای اروپا و غرب آسیا که به نفت ایران نیاز دارند تلاش می کنند.
وی ادامه داد: آنها همچنین در صدد تشکیل یک ائتلاف غیرقانونی در منطقه در راستای تکمیل سناریوهای خود هستند. همچنین در تلاش برای حضور رژیم صهیونیستی در آب های خلیج فارس هستند و ما می گوییم که هرگونه حضور غیرقانونی اسرائیل در آب های خلیج فارس می تواند به درگیری دامن بزند و آنها باید مسئولیت حضور این رژیم را برعهده گیرند. ما نسبت به هرگونه حضور غیر قانونی در آب های خلیج فارس و تنگه هرمز هشدار می دهیم.
سردار تنگسیری در حالی این سخنان را بیان داشت که وزیر امور خارجه رژیم صهیونیستی روز سهشنبه ۱۵ مرداد اظهار داشت: اسراییل از جنبههای اطلاعاتی و امور دیگری که اولویت دارد با ائتلاف بینالمللی تحت رهبری آمریکا برای حفظ امنیت کشتیرانی در خلیج فارس همکاری خواهد کرد و این همکاری برای تأمین منافع اسرائیل و تقویت روابط با کشورهای عربی خلیج فارس در راستای مقابله با تهدید ایران صورت میگیرد.
با توجه به اهمیت موضوع پژوهشگر ایرنا با «حسین آجرلو» کارشناس مسائل خاورمیانه و استاد دانشگاه به گفت و گو پرداخت.
پیامدهای حضور رژیم صهیونیستی در منطقه خلیج فارس
آجرلو در ابتدای این گفت و گو اظهار داشت:رژیم صهیونیستی با کشورهای عربی حوزه خلیج فارس در حالت عادی رابطه خاص سیاسی ندارد و ارتباطات امنیتی و برخی اوقات در دعوت های سیاسی حضور دارد. خط عبری – عربی اسراییل و کشورهای عربی تا الان یک ماهیت امنیتی داشته و به صورت غیر آشکار بوده است و سران کشورها به جز بحرین و تا حدودی امارات و عمان تعارضی از نظر شکلی با این موضوع نداشته اند اما حضور نظامی لازمه یک رابطه دیپلماتیک و رسمی دارد و با توجه به شرایط منطقه رابطه رسمی با اسراییل شکل نگرفته است و به نظر می رسد تا این روابط رسمی بوجود نیایید حضور نظامی رژیم صهیونیستی با چالش های جدی روبه رو می شود.
این کارشناس مسایل خاورمیانه در ادامه بیان داشت: حضور در چنین ائتلافی نیازمند پهلوگیری ناوها در برخی از بنادر حوزه خلیج فارس می باشد و به نظر می رسد با توجه به شرایط کنونی این موضوع با چالش روبه رو شود اما احتمال دارد موافقت برخی از کشورها همانند امارات و بحرین با حضور رژیم صهیونیستی در منطقه را در پی داشته باشد اما کشورهایی همانند عربستان سعودی و قطر در ظاهر نمی توانند با این مساله کنار بیایند چون شرایط سیاسی داخلی آنان چنین اجازه ای نمی دهد.
آجرلو در ادامه افزود :پیامد حضور اسراییل در منطقه ازطرف برخی از منابع رسمی و غیر رسمی نوعی شانتاژ خبری و رسانه ای است و به نظر می رسد بیشتر یک کار رسانه ای است البته یکی از راهبردهای امریکا و مخصوصا شخص «دونالد ترامپ» این است که به عادی سازی روابط رژیم صهیونیستی با کشورهای عربی بپردازد، کشورهای عربی و اسراییل سال هاست با هم اختلافات اساسی دارند و این محور غربی- عبری – عربی با تلاش های ترامپ، با محور تهدید ایران شکل گرفته است و ترامپ قصد دارد این محور امنیتی و غیر آشکار را به سمت یک محور آشکار و سیاسی بکشد و لازمه اش این است که اقداماتی انجام دهد اما با توجه به شرایط فعلی باید به دیده تردید به این موضوع نگریست.
تبعات احتمالی وجود اسراییل در منطقه
آجرلو کارشناس مسایل خاورمیانه در مورد تبعات احتمالی حضور رژیم صهیونیستی در منطقه اظهار داشت: اصولا ایران، امریکا و اسراییل را در راس کشورهای تهدید کننده منافع امنیتی و ملی خود می داند و با توجه به اینکه حضور آمریکا از قبل در منطقه وجود داشته و هم پیمانانی با کشورهای منطقه دارد که به نوعی سابقه تاریخی محسوب می شود اما ورود احتمالی رژیم صهیونیستی به خلیج فارس هدفی جز تهدید برای جمهوری اسلامی نیست و این برای ایران قابل قبول نخواهد بود زیرا حضور رژیم صهیونیستی احتمال تنش در منطقه خلیج فارس را افزایش می دهد.
وی در ادامه بیان داشت: اگرچه ایران، آمریکا را به عنوان دشمن تعریف کرده است اما در طول سال ها از طریق مختلف نوعی ارتباطات و پیام های داشته است سطح دشمنی با اسراییل به قدری بالا می باشد که هر نوع تنش احتمال جنگ افروزی در منطقه را زیاد می کند به نظر می رسد با حضور اسراییل در منطقه سطح تنش افزایش پیدا می کند. ورود اسراییل به خلیج فارس در واقع نوعی اقدام فرا منطقه ای شمرده می شود و این اقدام به نظر می رسد که تهدید جدی برای ایران و کشورهای منطقه ای می باشد و ورود اسراییل به منطقه فراتر از پیرامون خود برای منطقه خطرناک است و در بلند مدت آسیب های جدی به امنیت منطقه وارد می کند.
این استاد دانشگاه یادآور شد: رژیم صهیونیستی نیروی دریایی قدرتمندی ندارد که بتواند در سطوح فرا منطقه ای عملیاتی انجام دهد زیرا اسراییل سال ها تهدید دریایی نداشته است بیشتر تمرکز بر نیروهای هوایی و زمینی خود داشته است.
آجرلو همچنین اظهار داشت: آمریکا در بحث ائتلاف خلیج فارس تنها ماند و کشور های همچون آلمان، ژاپن و چین که تامین انرژی آنان از خلیج فارس بود با این ائتلاف مخالفت کردند و هیچ یک از کشورهای منطقه به جز عربستان به صراحت اعلام حمایت از این ائتلاف نکردند وامریکا در این ائتلاف در انزوا مانده است و رژیم صهیونستی به صورت اسمی می خواهد وارد این ائتلاف شود و هدف از ورود به این ائتلاف این است که روابط خود در منطقه را عادی سازی کند و تلاش زیادی تاکنون داشته است. ورود ناوگان دریایی اسراییل زمینه را برای عادی سازی روابط اسراییل در منطقه فراهم می کند و به نظر می رسد این عادی سازی برای منطقه و ایران خطری جدی محسوب می شود.
واکنش جدی ایران در مقابل حضور رژیم صهیونیستی در منطقه خلیج فارس
این کارشناس مسائل خاورمیانه بیان داشت: امکان حضور نظامی اسراییل در منطقه وجود ندارد و واکنش ایران به رژیم صهیونیستی که یکی از بزرگترین تهدیدها جهت ناامنی منطقه محسوب می شود، جدی است. ایران به هر نوع حضور نظامی و امنیتی رژیم صهیونیستی در منطقه حساس است و این نوع تهدید را پاسخ می دهد و به نظر می رسد که در این زمینه قاطع است. در هر شرایطی اسراییل در منطقه خلیج فارس فعال شود، برای ایران پذیرفته نیست زیرا به تبعات بلند مدت در این مساله واقف است و برای بازدارندگی به هر صورتی که امکان داشته باشد اقدام می کند و اگر این حضور در منطقه اتفاق بیفتد چالش های آشکار از جمله برخورد نظامی را شاهد هستیم و چنین تهدید افزایی علیه امنیت ملی و منطقه ایران واکنش جدی را به همراه خواهد داشت.
منبع: خبرگزاری ایرنامنبع: آفتاب
کلیدواژه: خلیج فارس رژیم صهیونیستی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۷۵۵۱۴۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ابعاد رویکرد آمریکا و رژیم صهیونیستی در غزه
به گزارش خبرگزاری مهر، پایگاه خبری مرکز مطالعاتی «الزیتونه» در مقالهای به بررسی رفتارشناسی آمریکا طی شش ماهه گذشته جنگ غزه پرداخته و مینویسد که آمریکا در شش ماه گذشته به صورت گسترده و در سطح بالا به مدیریت جنگ طوفان الاقصی در غزه پرداخته و به عنوان شریک کامل رژیم صهیونیستی در این جنگ تجاوزکارانه مشارکت کرده است.
دولت آمریکا با وجود مشغولیت در مدیریت پرونده روسیه و جنگ در اوکراین و همچنین رقابت با چین، خود را ناگزیر دانست تا بار دیگر به صورت قوی وارد درگیریهای منطقه شود، چرا که احساس کرد ساماندهی ساختارهای امنیتی و نظامی و اقتصادی در منطقه که آنها را پیش از این طراحی کرده بود؛ در آستانه فروپاشی است.
با وجود شکافهایی که در مواضع دولت «جو بایدن» رییس جمهور آمریکا و کابینه «بنیامین نتانیاهو» نخست وزیر رژیم صهیونیستی دیده میشود و با وجود اختلافاتی که در جزییات روند جنگ و مدیریت آن وجود دارد، تاکنون هیچ اختلاف نظری در خصوص اهداف این جنگ به وجود نیامده است. اختلافاتی که به صورت موقت بین آمریکا و رژیم صهیونیستی مطرح شده و برخی از آنها ماهیت شخصی دارد، به سطحی نرسیده که بتوان آن را اختلافات بین آمریکا و اسراییل قلمداد کرد.
الزیتونه در ادامه این مقاله تلاش کرده مولفههای سیاسی آمریکا در رفتار این کشور و مواضع آن نسبت به جنگ غزه و بررسی رویکردهای قریبالوقوع و قابل پیشبینی از آمریکا تا زمان برپایی انتخابات ریاست جمهوری در این کشور در اواخر سال جاری میلادی را ترسیم کند.
اول: رفتار آمریکا در تعامل با جنگ غزه
مولفههای رفتاری آمریکا و فعالیتهای عملی این کشور در قبال جنگ غزه را میتوان در موارد زیر برشمرد:
۱- ارایه کمک و پشتیبانی کامل و نامحدود از مواضع رژیم صهیونیستی و تامین مطالبات تلآویو برای استمرار جنگ سیاسی و نظامی و اقتصادی و همراهی کامل با تمامی اهداف اعلام شده اسراییل از جنگ.
۲- پذیرش کامل روایت رژیم صهیونیستی و چراغ سبز دادن به این رژیم نسبت به آغاز جنگ و استمرار آن و توجیه جنایتهای وحشیانه اسراییل در غزه و نفی نسبت دادن این جنایتها به اسراییل. دولت آمریکا همچنین سعی کرده اقدامات رژیم صهیونیستی را نقض قوانین بینالمللی یا انسانی ندانسته و اتهامات متوجه این رژیم را رد کند.
۳- ارسال کشتیهای جنگی آمریکا به منطقه برای تاکید بر حمایت کامل از رژیم صهیونیستی و تلاش برای ممانعت از مداخله مستقیم ایران و متحدان منطقهای این کشور در این جنگ تا به این ترتیب رژیم صهیونیستی بتواند زمان لازم برای اجرای اهداف خود در غزه را به دست آورده و مانع از گسترش جنگ در سطح منطقه شود.
۴- تامین پوشش لازم برای تجاوزطلبی صهیونیستها و به شکست کشاندن صدور قطعنامههای شورای امنیت در محکومیت اسراییل و الزام این رژیم به آتشبس دایم و پایدار. آمریکا در این راستا تاکنون سه بار ازحق وتوی خود ضد قطعنامههای شورای امنیت استفاده کرده است.
۵- افزایش فشار بر تشکیلات خودگردان برای انجام اصلاحات اساسی در ساختار این گروه فلسطینی در جهت متناسبسازی آن با معیارهای مورد نظر رژیم اسراییل برای مدیریت روند تحولات غزه بعد از جنگ.
۶- افزایش فشار بر کشورهای عربی و اسلامی و اتحادیه عرب و سازمان همکاریهای اسلامی جهت خودداری از صدور قطعنامههای سیاسی شدیداللحن ضد رژیم صهیونیستی و انجام تلاشهای گسترده برای قانع کردن طرفهای عربی به مشارکت در ساختار امنیتی آینده مد نظر صهیونیستها در غزه.
۷- دعوت مستمر از رژیم صهیونیستی برای اجازه دادن به ورود کمکهای انسانی به غزه و دوری از هدف قرار دادن غیرنظامیان و کاستن از حجم تلفات در میان نظامیان خود در حد امکان، بدون اینکه جرائم مستمر رژیم صهیونیستی ضد غیرنظامیان و از بین بردن زیرساختها و بیمارستانها و مدارس و مساجد و کلیساها با تسلیحات و موشکهای آمریکایی را مورد نقد یا محکومیت قرار دهد.
۸- انجام عملیات هلیبرن کمکهای انسانی در غزه با هدف بهبود وجهه آمریکا در ابعاد انسانی و آغاز تلاش برای احداث بندری در مقابل سواحل غزه جهت تامین ابزارهای مربوط به ورود کمکهای انسانی.
۹- دعوت به آغاز روند سیاسی بر اساس راه حل تشکیل دو دولت. این در حالی است که آمریکا میداند هیچ فرصتی برای موفقیت این روند سیاسی وجود ندارد؛ چرا که اسراییلیها به شدت با برپایی دولت فلسطین مخالف هستند و این موضوع در مصوبات کنیست رژیم صهیونیستی گنجانده شده است.
۱۰- ادامه تلاشها برای پیشبرد عادیسازی روابط بین عربستان سعودی و رژیم صهیونیستی و پشت سر گذاشتن مانعهای این اتفاق که در نتیجه جنگ غزه پدیدار شده است. آمریکاییها در این راستا توافق دفاع مشترک با سعودیها امضا میکنند و قرار است ریاض را به تاسیسات هستهای برای اهداف مسالمتآمیز تجهیز کنند. آنها همچنین وعدههایی مبنی بر تلاش برای برپایی دولت فلسطین در چهارچوب راه حل تشکیل دو دولت دادهاند.
دوم: نقاط توافق و اختلاف در دیدگاههای آمریکا و رژیم صهیونیستی:
آمریکاییها از زمان آغاز جنگ غزه همراهی کاملی با اهداف رژیم صهیونیستی در این جنگ از جمله در زمینه تحقق پیروزی نظامی و از بین بردن مقاومت فلسطین و جلوگیری از تبدیل شدن آن به تهدیدی ضد امنیت اسراییل و همچنین تلاش برای آزادی اسرای اسراییلی و تغییر موقعیت سیاسی نوار غزه و پایان دادن به حاکمیت حماس در آن از خود نشان دادند.
با این وجود دو طرف در خصوص برخی جزییات مدیریت جنگ، اختلاف نظر داشتند و دولت دموکرات آمریکا انتقاداتی را متوجه رفتارهای نتانیاهو و کابینه وی و برخی سردمداران راستگرای افراطی در سرزمینهای اشغالی داشته است. از جمله مهمترین این انتقادات زمانی بود که جو بایدن رییس جمهور آمریکا تاکید کرد نتانیاهو بیش از اینکه برای اسراییل سود داشته باشد، به زیان این رژیم رفتار میکند. وی به انتقاد از نحوه مدیریت جنگ غزه توسط نتانیاهو پرداخته است.
چاک شومر رییس اکثریت دموکرات در مجلس سنای آمریکا نیز اواسط مارس گذشته انتقاداتی را متوجه نتانیاهو کرده و او را متهم کرده که به مانعی در برابر سازش تبدیل شده و تسلیم مطالبات عناصر افراطی اسراییل شده است. شومر خواستار برپایی انتخابات زود هنگام در اسراییل شده و تاکید کرده که کابینه نتانیاهو دیگر برای تامین مطالبات این رژیم مناسب نیست.
نقاط اختلافی موجود بین دولت آمریکا و کابینه رژیم صهیونیستی را میتوان در موارد زیر برشمرد:
۱- اختلاف نظر در خصوص جریانی که میتواند بعد از پایان جنگ غزه مسوولیت اداره این منطقه را در دست بگیرد. دولت آمریکا معتقد است که تشکیلات خودگردان با انجام برخی اصلاحات باید به عنوان تنها طرف فلسطینی همراه با آمریکا و رژیم صهیونیستی این مسوولیت را بپذیرد. آنها از دیدگاه وجود قدرت چند ملیتی عربی برای ساماندهی اوضاع امنیتی در نوار غزه نیز حمایت میکنند. کابینه نتانیاهو اما موضعی منفی نسبت به نقش آینده تشکیلات خودگردان در مدیریت غزه دارد و معتقد است که باید روشی منطقهای برای مدیریت غزه متشکل از شخصیتهای مطرح عشایر ارایه شود. مسوولان امنیتی این رژیم با تعدادی از شیوخ مورد نظر خود نیز دیدار کردهاند، اما این دیدارها نتیجه بخش نبوده است.
۲- اختلاف در خصوص مدیریت پرونده تبادل اسرا و انجام معامله در این رابطه. این در حالی است که رفتار بنیامین نتانیاهو و مواضع عملی وی هیچ تلاشی برای انجام معامله جدید برای آزادی اسرای اسراییلی در ازای آتشبس شش هفتهای را نشان نمیدهد. نتانیاهو طی هفتههای گذشته مواضع سختگیرانهای داشته که منجر به توقف مذاکرات شده است، وی حتی از دادن اختیارات لازم به هیئت مذاکره کننده اسراییلی نیز خودداری میکند. این در حالی است که طرف آمریکایی اصرار دارد این معامله انجام شود و در این رابطه بر میانجیهای قطری و مصری برای ادامه تلاشها فشار وارد میکند.
۳- اختلاف نظر در خصوص اشغالگری مجدد اسراییل در غزه و باقی ماندن طولانی مدت در این منطقه. آمریکا مخالفت خود را با دیدگاههای ارائه شده از سوی کابینه نتانیاهو در این خصوص مطرح کرده است. با این وجود دولت بایدن مخالفتی با حضور موقت رژیم صهیونیستی در غزه برای تامین اهداف جنگ از خود نشان نداده، ولی نمیخواهد این حضور به اشغالگری کامل در غزه منجر شود.
۴- اختلاف نظر در حجم و زمان انجام حمله نظامی گسترده به رفح: در حالی که کابینه نتانیاهو شور و شوق عجیبی برای انجام این حمله از خود نشان میدهد و مدعی است که این حمله میتواند توانمندیهای نظامی حماس را فلج کرده و اهداف جنگ را برای اسراییل محقق کند و در شرایطی که مدعی شده عدم اجرای این مرحله به معنی پیروزی حماس در جنگ است، دولت آمریکا تلاش دارد این حمله را به تعویق بیندازد. بایدن از طرف اسراییلی درخواست کرده تا تضمینهایی برای جلوگیری از وقوع تلفات گسترده انسانی در نتیجه تمرکز زیاد شهروندان در رفح ارائه کند. آمریکاییها گزینههای دیگری برای حمله به حماس و مقاومت و از بین بردن رهبران آن ارائه کردهاند و معتقدند که با این گزینهها امکان جلوگیری از پیامدهای گسترده حمله احتمالی به رفح فراهم میشود.
۵- اختلاف نظر در خصوص مدت زمان ادامه جنگ: در حالی که نتانیاهو تلاش دارد جنگ را تا زمان نامحدودی ادامه دهد و تا زمان تحقق پیروزی کامل و رسیدن به اهداف، تجاوزهای خود را پیش ببرد؛ دولت آمریکا معتقد است محاسبات شخصی نتانیاهو و نگرانی وی از محاکمه نسبت به شکست در حمله ۷ سپتامبر باعث شده وی به گستردهتر کردن زمان جنگ پناه ببرد و نمیخواهد واقعیت عدم تحقق اهداف جنگ را بپذیرد. البته آمریکاییها تغییر نسبی در مواضع خود در خصوص آتشبس دائم در غزه داده اند و این موضوع در پیش نویس ارائه شده در شورای امنیت -البته بر اساس چارچوب مورد نظر آمریکا- مطرح شد، پیشنویسی که با وتوی روسیه و چین و الجزایر مواجه شد.
۶- اختلافات علنی در خصوص کوچ اجباری فلسطینیان به خارج از غزه. کابینه رژیم صهیونیستی در ابتدای جنگ چنین طرحی را در نظر گرفته بود، اما با مخالفت مصر و بسته شدن گذرگاه رفح این طرح را کنار گذاشت. آمریکاییها در ابتدا مخالفت صریح خود را با این طرح اعلام نکردند، اما وقتی مصر و اردن مخالفت خود را با آن اعلام کردند، گفتمان سیاسی آمریکا نیز به سمت مخالفت با طرح کوچ اجباری فلسطینیان پیش رفت.
ادامه دارد...
کد خبر 6080643