یادداشت تسنیم| ۳۰ سال با کارگزارانی که هنرشان ورشکستگی است
تاریخ انتشار: ۲۳ مرداد ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۷۶۱۳۷۷
تفکر مدیریتی و تیم اجرایی کنونی اقتصادی کشور همان تفکر و تیم مدیریتی است که در دهه ۱۳۷۰ باعث شکسته شدن رکورد تورم؛ و ورشکستی اقتصادی کشور در عرصه بینالمللی شد. ۲۳ مرداد ۱۳۹۸ - ۱۱:۱۱ اقتصادی پول | ارز | بانک نظرات - اخبار اقتصادی -
خبرگزاری تسنیم- اخذ وام برای کمک به ساخت زیرساختها و یا کارخانهجات برای تسریع در روند صنعتی شدن در تمام دوره بعد از جنگ جهانی دوم و تولد رژیمهای وامدهی مدنظر کشورهای در حال توسعه بوده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وامهای اعطایی از دوره پس از جنگ جهانی دوم و ایجاد نظام برتن وودز توسط دو نهاد بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول، و یا بانکهای بزرگ غربی با هدایت این دو نهاد `پرداخت شده است. کشورهایی که معتبر تشخیص داده شوند توان وامگیری از این نهادها را پیدا میکنند که البته با شروط پیچیده ممکن میشود؛ و عمدتا کشورهای پذیرنده را مجبور به اتخاذ سیاستهای خاصی میکند تا شرایط لازم برای وامگیری را پیدا کنند. بررسی سرنوشت کشورهایی که وارد بازی وامگیری شدند نشان میدهد که نتایج مشابهی پیش آمده و آنها که دیرتر وارد چرخه وامگیری شدهاند تاریخ را تکرار کرده و از آن تراژدی ساختهاند زیرا از سرنوشت دیگران عبرت نگرفته و چشمبسته از سیاستهایی ویرانگر پیروی کردهاند. سرنوشت موج اول وامگیران در دهه هفتاد میلادی پیش روی سایرین بود و تصمیمگیران کشوری مانند ایران میبایست پیش از اقدام به وامگیری تاریخ دوران نزدیک را تورق میکردند.
کشورهای زیادی هستند که از بانک جهانی وام گرفته و در تعامل با این نهاد بینالمللی هستند. هند با 102 میلیارد دلار در راس کشورهای وامگیرنده از بانک جهانی قرار دارد. ایران هماکنون 3.5 میلیارد دلار به بانک جهانی مقروض است که یادگار! دوران سازندگی و به راه افتادن نهضت وامگیری از نهادهای بینالمللی است. داستان وامگیری داستان شگفتی است که با سیاستهای تعدیل ساختاری توام شد و در نهایت نه تنها متوقف نشد، که بهصورت زیرزمینی ادامه یافت و به سیاست پنهان اقتصادی ایران در تمام دوران پس از جنگ تا مقطع فعلی تبدیل شده است.
نهضت وامگیری و نقشآفرینی زوج نوربخش-عادلی
نهضت وامگیری با طراحی محسن نوربخش و اجرای محمدحسین عادلی کلید خورد. محسن نوربخش متنفذترین چهره "کارگزارانی" اقتصادی ایران در تمام دوران انقلاب تا زمان وفات در سال 1382 است. سیاستهای وی در دوران بعد از جنگ به عدم توان بازپرداخت کشور انجامید و وضعیتی را رقم زد که پس از آن هم تکرار نشد. نکول ایران در دهه هفتاد در تاریخ کشور بینظیر است، بهطوریکه تلاطمهای بیسابقه دهه هفتاد را تکمیل و اقتصاد کشور را رسما ورشکسته کرد. بعد از زلزله منجیل وامی به مبلغ 250 میلیون دلار از بانک جهانی اخذ شد که عنوان نخستین وام بعد از انقلاب را از آن خود کرد. نهضت وامگیری با دو روش وامگیری از بانک جهانی برای پروژههای نیروگاهی، کشاورزی و کشت و صنعت ها، و خانه های بهداشت از یک سو؛ و وامگیری از کشورهایی که آلمان و ژاپن در راس آنها بودند برای پروژههایی که هرگز بهطور علنی و شفاف بر مردم عرضه نشد، آغاز گردید.
با انتخاب محمدحسین عادلی که سابقهای در اقتصاد و بانکداری نداشت به ریاست بانک مرکزی، وی به مجری وامگیری از نهادهای بینالمللی تبدیل شد. نوربخش دلیل انتخاب عادلی را این میداند که "در زمینه های بینالمللی و چانه زنی تحرک بسیار خوبی داشت". وی به صراحت میگوید که در آن زمان هم سیاستهای آقای قاسمی در بانک مرکزی با دولت همخوانی نداشت و آقای رییس جمهور هم این سیاستها را نمیپسندیدند. لذا یک اجماعی برای انتخاب فرد دیگری که هماهنگ با دولت باشد، وجود داشت. بخش عمده وامها یوزانس بود که دوره بازپرداخت کم و نرخ بهره بالا داشت و بیشتر به درد پولدارهایی میخورد که بهطور مقطعی پول لازم دارند، نه کشورهایی که بهدنبال اجرای برنامههای بلندمدت توسعه هستند.
نوربخش و حزب کارگزاران در عمل و برخلاف شعاری که همواره سر دادهاند و میدهند؛ میگوید که اعتقادی به استقلال بانک مرکزی نداشته و دنبال کسی بوده است که هاشمی رفسنجانی بپسندد. و چون عادلی در مذاکرات بینالمللی موفق بوده (در کدام مذاکره و در کجا موفق بوده هم مهم نیست و تاکنون کسی خبردار نشده) به ریاست بانک مرکزی انتخاب میشود و در نهایت، نوربخش با قاطعیت میگوید که، از آنجایی که بنده ایشان را در مذاکرات بینالمللی بسیار قوی میدیدم مطمئن بودم ایشان در کارشان موفق خواهند بود.
پایان ماهعسل!
رشد اقتصادی ایران در دو سال اول پس از جنگ به دلیل انبوه ظرفیتهای خالی در اقتصاد و هزینههایی که به قیمت آیندهفروشی امکانپذیر شد، بالا بود. اما این دوران خوشحالی تداوم نیافت و با سررسیدن بدهیها به کابوس تبدیل شد. به گفته نوربخش، در آن زمان تعهدات ما رقمی حدود 34 میلیارد دلار بود. ذخایر ارزی ما حدود 1.5 تا 2 میلیارد دلار و بدهی معوقه نیز حدود 20 میلیارد دلار بود. لذا تنها کاری که در آن زمان میتوانستیم انجام دهیم این بود که LCهایی (اعتبارات اسنادی) که خود بانک مرکزی باز کرده بود را بموقع پرداخت کنیم تا چهره بانک مرکزی در صحنه بینالمللی مخدوش نشود. اما هرکدام از بانکهای دیگر با انباشتگی از LCهایی که سررسید شده بود و باید پرداخت میشد، مواجه بودند. آنها به فروشنده گفته بودند صبر کن تا ارز بیاید. لذا در ابتدا یک رویه نانوشتهای جاری شده بود مبنی بر این که LCها به تدریج تا شش ماه پرداخت میشود یعنی هرکس که امروز LC اش سررسید میشد و باید پولش را میگرفت، میدانست که حدود شش ماه دیگر پول به دستش می رسد. در ابتدا چون آمار و ارقام تعهدات کامل نبود و تصویر روشنی که ما امروز داریم وجود نداشت، اینگونه تصور میشد که با یکسری اقدامات کوتاه مدت مواجه هستیم. مثل همین که بگوییم هر LC که سررسید میشود را با ششماه تأخیر پرداخت میکنیم و ما میتوانیم از این گردنه عبور کنیم. بنده وقتی که به بانک مرکزی آمدم و همان زمانی هم که در ریاستجمهوری بودم در بررسی به این نتیجه رسیدم که با این کارها نمیتوان قضیه را حل کرد. چون حجم درآمدی که به ما اختصاص پیدا میکند بسیار کمتر از تقاضای پرداخت دلاری است که هر روز به بانک مرکزی میآید. لذا بحث مذاکره با کشورهای طلبکار و زمانبندی مجدد بازپرداختها به عنوان یکی از مسائل اساسی در دستورکار بانک مرکزی و کمیتههای مربوطه قرار گرفت. این مذاکرات برای ما جدید بود. ما تا به حال تجربه این را که بدهیمان به تأخیر بیفتد و با شرکت و یا بانک مربوطه مذاکره کنیم نداشتیم. لذا ما با مذاکراتی که داشتیم و تجربیاتی که سعی کردیم از دیگران کسب کنیم، توانستیم در این زمینه آشنایی بیشتری پیدا کنیم و به یک چارچوب و پیشنهاد مشخص برسیم.
چنانکه نوربخش به صراحت بیان میکند، بانک مرکزی اطلاعات روشنی از وضعیت تعهدات ایران نداشته و نمی دانسته که چقدر تعهد و چقدر عایدی احتمالی داریم و واقعه پس از آن بر مدیران اقتصادی کشور مکشوف شده که با تمام قدرت و مانند بهمن فرود آمده است. محسن نوربخش حتی مذاکره موفق علینقی خاموشی رییس وقت اتاق بازرگانی با دولت آلمان را به حساب خود گذاشته و فرصت دادن دوباره دولت آلمان را به حساب ابتکار عمل خود و عادلی مینویسد، و میگوید، اولین مذاکره با آلمان صورت گرفت و خوشبختانه به توافق خوبی هم رسیدیم. به همین صورت با فرانسه و ژاپن هم این شیوه را تکرار کردیم. بعد این نوع مذاکره و توافق باب شد که همواره میتوانند درقالب این بسته و مجموعه با ما تفاهم داشته باشند و پول خود را دریافت کنند. این یک موفقیت برای ما بود که بتوانیم خارج از آن مناسبات سیاسی فرصتی برای تنظیم امور در داخل کشور خود داشته باشیم.
نوربخش درحالی بدون ذکر دلیل و جزئیات دولت هاشمی را فاتح ختم قائله بدهیها میداند که علینقی خاموشی روایت دیگری با جزئیات کامل ارائه کرده که کسی به صحت آن خدشه وارد نکرده است. خاموشی میگوید: ملاقاتی با مستر مولن رابط اقتصادی آلمان با ایران داشتیم. موسویان(سفیر وقت ایران در آلمان) گفت ببین می توانی با این مولن 10 دقیقه صحبت کنی. اون موقع به خاطر روابط غیراخلاقی یک آلمانی با یک ایرانی اوضاع بدتر شده بود. به محض ملاقات گفت که چرا به اینجا آمده ای؟ گفتم برای حسن روابط آمده ام. گفت هفته پیش نوربخش و عادلی اینجا آمده بودند که سوال کردم 4 میلیارد دلار بدهی را کی می خواهید بدهید؟ که گفتند دو سه ماه دیگر می دهیم. که من در واکنش به حرف مولن خندیدم. تعجب کرد و گفت چرا می خندی؟ گفتم نمی توانیم دو سه ماهه بدهیم. عصبانی شد و گفت وزیر اقتصاد و بانک مرکزی شما گفته. جواب دادم من با منطق اقتصادی حرف می زنم و وعده بی ربط نمی دهم.
خاموشی و سایرین میدانستند که بانک مرکزی و وزارت اقتصاد وعده بیربط دادهاند و نیازی به توضیح نیست که عادت کردن به دادن وعده بیربط چه بر سر اعتبار کشورها میآورد. پذیرش استمهال وامهای معوق شده ایران توسط آلمان باعث شد تا ژاپن و فرانسه هم کوتاه آمده و به ایران فرصت بدهند و معلوم نبود که اگر رئیس وقت اتاق بازرگانی به موضوع ورود نمی کرد و وعده وعیدهای نوربخش و عادلی جمع نمیشد، چه بلایی بر سر اعتبار اقتصادی کشور میآمد. نکول دولت سازندگی و رکورد تورم تقریبا 50 درصدی آن با دو سیاست همزمان مسکوت گذاشتن و حتی قلب تاریخ به فراموشی سپرده شده و بانیان آن وضعیت تا زمانی که فرشته مرگ به سراغ آنها نیامده؛ مدیر و تصمیمگیر باقی ماندهاند.
الزامات سیاستهای تعدیل اقتصادی که بابت آن به ایران وام پرداخت شد، وامهایی که هنوز به طور کامل تسویه نشده است، هنوز در کشور بدون عنوان تعدیل اقتصادی درحال اجرا شدن است. خصوصیسازی، مقرراتزدایی(در مورد ایران عدم وضع مقررات برای بازار)، رها کردن اقتصاد به اسم سپردن بازار به دست نامرئی، دو زدن قانون اساسی و تاسیس بانکهای خصوصی که اقتصاد را به آشوب کشیدهاند و در هر فسادی نقش اول را بازی میکنند؛ در تمام دوران پس از توقف رسمی تعدیل اقتصادی با فشار رهبر معظم انقلاب، در عمل اجرا شده و این دکترین مخرب هرگز بهطور عملی متوقف نشده است.
انتهای پیام/
Rbahrami/P/S7,79/CT4منبع: تسنیم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۷۶۱۳۷۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تولید گاز باید افزایش پیدا کند/ لزوم بهینه سازی مصرف
امین نوربخش کارشناس انرژی در گفت و گو با خبرنگار مهر با اشاره به اینکه بر اساس شاخصهای موجود امنیت انرژی مربوط به کشورهای مصرف کننده است، گفت: کشورهایی نظیر ایران و کشورهایی که بیشتر صادر کننده هستند باید ابتدا تغییراتی در شاخصها ایجاد کنند و سپس به عنوان امنیت انرژی از آن یاد نمیشود و بیشتر ابعاد صادراتی آن و تنوع مقاصد صادراتی مطرح میشود.
وی ادامه داد: ما هم در تولید و هم مصرف دچار مشکل هستیم، زیرا تولیدمان در مقایسه با ذخایری موجود بسیار کم است و اگر این روند ادامه دار باشد اتمام ذخایر گازی و نفتی ما تقریباً ۸ دهه طول می کشدو آخرین کشوری هستیم که ذخایر آن به اتمام میرسد.
نوربخش ادامه داد: ما اگر این نسبت را افزایش ندهیم باعث میشود که پس از چند دهه ایران و چند کشور دیگر نفت و گاز دارند و سایر کشورها نفت و گازشان به اتمام رسیده است در این شرایط سایر کشورها روندی را طی نمیکنند که برای تأمین انرژی خود به یک یا دو کشور وابسته شوند.
به گفته این کارشناس انرژی، روندی که برای کاهش مصرف سوختهای فسیلی آغاز شده به این دلیل است که قدرتهای بزرگ دسترسی چندانی به انرژی ندارند و هر چقدر ادامه پیدا کند کشورهای بیشتری را همراه خود میکند و کشور ما که تقاضا برای سوختهای فسیلی وجود دارد اگر تولید را افزایش ندهد در دورهای مجبور به فروش نفت و گاز میشوند که مشتری برای آن نیست و قیمتها را به شدت کاهش پیدا میکند به همین دلیل در عرضه و تولید باید به فکر افزایش باشیم.
وی با اشاره به اینکه در مصرف نیز چالشهایی وجود دارد و شدت مصرف انرژی در کشور ما نسبت به میانگین جهانی بیشتر است، خاطر نشان کرد: برای انجام یک واحد کار مشخص دو برابر میانگین جهانی انرژی مصرف میشود و فرصت بالقوه ای وجود دارد که با بهینه سازی بتوانیم مصرف انرژی را کاهش دهیم تا ظرفیتی برای صادرات و درآمد ارزی و حتی ایجاد روابط سیاسی از طریق توسعه روابط انرژی در فضای منطقه ایجاد شود.
به گفته نوربخش میتوان گفت تولید نسبت به ذخایر موجود کم است و باید حجم تولید را افزایش داد و حتی آن را به دو برابر برسانیم و هم به لحاظ مصرف آن را کاهش دهیم.
وی در خاتمه یادآور شد: بهینه سازی راههای مختلفی دارد به عنوان مثال تبدیل نیروگاهها به سیکل ترکیبی، رفع نشتی خطوط لوله و حتی تعویض بخاری و راه کارهای قیمتی؛ قیمت گذاری پلکانی میتواند در بهینه سازی مصرف مثمر ثمر واقع شود. اما ابتدا باید برسی کرد که مدام یک از این راهکارها ظرفیت بیشتری دارد به عنوان مثال در بخش خانگی از راهکارهای غیر قیمتی نظیر تعویض بخاریها میتوان دنبال کرد
کد خبر 6097948 فاطمه صفری دهکردی