مایلیکهن: با من درباره گچ و سیمان صحبت کنید
تاریخ انتشار: ۲۳ مرداد ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۷۶۵۷۱۵
به گزارش جهان نيوز، با محمد مایلیکهن که تماس میگیریم، همیشه پیشنهاد مصاحبه را رد میکند، اما وقتی از او میخواهیم به عنوان یک پیشکسوت سرد و گرم چشیده صحبت کند و مشکلات فوتبال را بگوید، کمکم به حرف میآید و انتقادهایی درست و درمان انجام میدهد. او به نکتههایی اشاره میکند که فوتبال ایران را تحت تأثیر قرار داده.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
با من در رابطه با فوتبال حرف نزنید. اگر میخواهید راجع به گچ، سیمان و آجر صحبت کنم. البته تخصص من فوتبال نیست، الآن میتوانم در رابطه با پوشک هم حرف بزنم.
* اما شما سالها در پرسپولیس بازی کردهاید، در این تیم مشغول مربیگری بوده و در تیم ملی ایران نیز نسلی طلایی را تشکیل دادهاید. شما با این رزومه باید هم درباره شرایط این روزهای فوتبال ایران حرف بزنید.
همه چیز امن و امان است. چه انتقادی بکنم؟ وقتی نمیتوانیم ۴ تا سکو بسازیم و همه هم این را میبینند، من چه حرفی بزنم؟
* منظورتان کدام ورزشگاه است؟
اکثر ورزشگاهها و بخصوص انزلی. ۳ سال قبل وقتی در ملوان حضور داشتم، سکوهای ورزشگاه تختی انزلی به گونهای بود که داشت روی سر مردم خراب میشد. از این وضعیت ویدئو گرفتم و به وزارت ورزش فرستادم. همیشه گفتهام همه جای ایران سرای من است. اول ایران و بعد هم گیلان که من در این استان به دنیا آمدهام. هم از ورزشگاه انزلی ویدئو فرستادم و هم شهید عضدی رشت. در آن مقطع آقای سلطانیفر محبت کردند و دستور دادند که آن سکوها را تخریب کنند. واقعاً سکوهای خطرناکی بودند. از آن مقطع تا به امروز سکوها ساخته نشده و به حال خود رها شده است. باز هم به آقای سلطانیفر پیغام دادم که تو را به خدا سکوها را درست کنید تا مردم نگویند تو باعث شدی از سکوها استفاده نکنیم.
* نتیجهای نداشت؟
بروید ببینید نتیجهای داشته یا نه. بعد میروند خرمآباد، سالن افتتاح میکنند و خبرش را همه رسانهها مینویسند. دیگر راجع به چه موضوعی حرف بزنم؟ همهاش هم میگوییم آمریکا نمیتواند هیچ کاری کند، چون خودمان میکنیم و نوبت به آنها نمیرسد. هر روز میگوییم فلانی را گرفتیم که احتکار میکرد. اگر این کارها باعث پیشرفت میشد، چرا تا به حال جواب نداده؟ این همه میگویند افرادی که گوشت را در اختیار مردم قرار ندادهاند دستگیر شده اند. چطور فقط وضع آنهایی که اینها را دستگیر میکنند خوب میشود؟
* کمی هم درباره فوتبال صحبت کنیم. انگار قرار است لیگ در تاریخ ۳۱ مرداد آغاز شود. البته بعد از کلی تأخیر.
تاریخ لیگ را چه کار داری، باید درباره تاریخ دیگ صحبت کنیم. لیگ کیلویی چند؟ الان همه میگوییم باید کالای ایرانی بخریم، اما آیا همینطور است؟ استقلال و پرسپولیس تیمهای دولت هستند و همین آقایان مدام میگویند کالای ایرانی. آیا خودشان برای تیمهایشان بازیکن ایرانی میخرند؟ * در این زمینه انتقادهایی وجود دارد، اما بپذیرید که نمیشود فقط از نیروهای داخلی استفاده کرد. چرا نمیشود؟ مگر در این فوتبال مربی ایرانی یا بازیکن داخلی نداریم؟ برانکو ماههاست از پرسپولیس رفته، اما بروید ببینید برای بودیمیر چقدر هزینه کردهاند. ۳۰۰، ۴۰۰ هزار دلار دادند، اما باور کنید در همین ایران ۲۰۰ بازیکن بهتر از او داریم. سروش رفیعی را رد میکنند و بشار رسن را نگه میدارند. کالدرون اصلا رسن را ندیده، اما چطور سروش را کنار میگذارد و بازیکن عراقی را حفظ میکند؟ اینها همه درد است.
* شاید سروش با تاکتیکهای کالدرون همخوانی نداشته که پرسپولیس عذرش را خواسته.
بعد از یک ماه تمرین فهمیدند که سروش همخوانی نداشته؟ رسن را کجا دیدند که بدانند همخوانی داشته؟ اصلاً به والیبال بپردازیم. شما باورت میشد که جوانان ما قهرمان جهان شوند و تیم بزرگسالان نیز به جمع ۶ تیم برتر راه پیدا کند؟
* قبلا هرگز تصورش را نمیکردیم، اما حالا والیبال ایران کار بزرگی انجام داده. حالا چرا این سؤال را پرسیدید؟
یک سؤال دیگر هم میپرسم. شما اگر بچه داشته باشید، فوتبال را برای او انتخاب میکنید یا والیبال؟
* فوتبال. چطور؟
همین است دیگر. والیبال ما به رده پنجم جهان رسیده، اما کسی به این رشته تمایل ندارد. همه میخواهند وارد فوتبال شوند. به نظر من فوتبال ایران این توانایی را دارد که جزو ۱۰ تیم برتر دنیا باشد. بخصوص وقتی میبینیم این همه علاقهمند به فوتبال وجود دارد.
* اما علاقه که تنها راه رسیدن به موفقیت نیست.
منظور من از لحاظ استعداد است. شما از خیل عظیمی که به فوتبال علاقه دارند میتوانید استعدادهای بزرگی کشف کنید. من چیزی بلد نیستم، اما کسی نمیتواند بگوید مایلیکهن استعدادیاب بدی است. در همین انزلی، ۷، ۸ و شاید ۱۰ مدرسه فوتبال وجود دارد که مشغول فعالیت هستند. هر مدرسه فوتبال ۳۰۰ تا ۴۰۰ عضو دارد. این را در شهرستانهای مختلف ضرب کنید و ببینید چقدر علاقهمند داریم و از بین آنها چند استعداد میتوانیم پیدا کنیم. در کشورهای دیگر و حتی آلمان که نظم و انضباطش سرلوحه سایر کشورها است، بازیکنان دورگه زیادی میبینیم. اوزیل، خدیرا، گوندوغان و آن مهاجمی که سالها قبل برایشان بازی میکرد.
* میروسلاو کلوزه.
دقیقا. ببینید همه دورگه هستند، یعنی استعداد آنچنانی ندارند. آنجا از چوب بازیکن میسازند و ما از بازیکن چوب میسازیم. دنبال بازیکنان بنجل خارجی میرویم و در نهایت هم باید دنبال شکایت آنها به فیفا باشیم.
* قبول کنید که اگر بازیکنان باکیفیت خارجی به ایران بیایند، سطح لیگ هم بالاتر میرود. اینطور نیست؟
من غیر از این نگفتم، اما معتقدم فوتبال ما میتواند از طریق انتقال بازیکن به اروپا درآمدهای بسیاری به دست بیاورد. دهه ۹۰ میلادی و بعد از جام ملتهای ۱۹۹۶ ببینید چقدر بازیکن صادر کردیم.
* البته صادرات خوبی هم بود. بازیکنان ایرانی در آن مقطع به بوندسلیگا و لیگ برتر انگلیس میرفتند، اما حالا انتقال ستارهها به بلژیک، لهستان و ترکیه خلاصه شده.
تازه آنجا هم که میفرستیم به خودمان برمیگردانند. محمد نادری را ببینید که اتفاقاً بازیکن خیلی خوبی هم هست. به بلژیک رفته، قرارداد بسته، بازی نکرده و به لیگ ایران برگشته. ببینید آنجا چقدر به او پول دادهاند و اینجا و تا به امروز پرسپولیس چقدر برای او هزینه کرده. در بلژیک با حساب و کتاب کار میکنند و از کوچکترین مسیر بهترین درآمد را به دست میآورند. بازیکن را با ۱۰ هزار دلار بردهاند و در این یک سال حدود ۲۰۰، ۳۰۰ هزار دلار به جیب زدهاند. یا همین اللهیار صیادمنش، به ترکیه منتقل شده و همه در ایران جشن میگیریم که بازیکن به فنرباغچه دادهایم.
* درباره ورود زنان به ورزشگاهها هم صحبت کنید. شنیدهاید که لیگ به دلیل اولتیماتوم فیفا برای ورود زنان با تأخیر آغاز خواهد شد؟
الان مشکل فوتبال ایران ورود زنان است؟ باور کنید اینها را خودمان عنوان میکنیم و من که بعید میدانم واقعی باشد. ما چیزی به نام ورزشگاه نداریم که درباره ورود زنان صحبت کنیم. ورزشگاه آزادی را ببینید که بهترین استادیوم فوتبال ایران است. این ورزشگاه را سال ۵۳ ساخته اند، یعنی حدود ۴۵ سال قبل. تازه این ورزشگاه در سطح دنیا و در مقطع فعلی اصلاً مدرن نیست. زمانی که آزادی ساخته شد، من دانشجوی مدرسه عالی ورزش بودم و مجموعه را برای بازیهای آسیایی تهران ساختند. آزادی به معنای واقعی و در آن مقطع بهترین مجموعه خاورمیانه بود. کرهایها و چینیها آن زمان جلوی ما حرفی برای گفتن نداشتند. ژاپنیها هم از ساخت چنین مجموعهای حیران شده بودند. استخر شنا بینظیر بود و سالن ۱۲ هزار نفری هم دیگر به جای خود. با آن مساحت، آیا ستونی میبینید که جلوی چشم تماشاگر را بگیرد؟ طوری تعبیه شده که مزاحم هیچ تماشاگر یا بینندهای نباشد. استخر را هم که گفتم و البته دریاچهای که کنار ورزشگاه ساختهاند. باز هم میبینیم که مصاحبه میکنند و میگویند آزادی در خاورمیانه تک است. زمانی که ساخته شد تک بود، اما حالا نه. راجع به چه موضوع دیگری حرف بزنم، وقتی این اتفاقها را میبینیم.
* اما بعضی فشارها باعث شده تا برخی ورزشگاهها جان بگیرند و امکانات آنها بهتر از قبل شود.
کدام امکانات و کدام فشارها. شاید منظورتان فشارهایی است که باعث شده تا برای ورزشگاه استان مازندران ۴ تا صندلی یک بار مصرف بگذارند. به هر حال باید به یک شکلی و یک راهکاری نشان بدهند که دارند کار میکنند. داستان انزلی را که برایتان گفتم، تا آخرش را بروید.
* قبول داریم که کسی توجهی به این مسائل ندارد، اما نمیشد با پیگیری بیشتر مثلا ساخت سکوهای ورزشگاه انزلی تکمیل شود؟
چقدر پیگیری؟ من با مرکز توسعه تجهیزات ورزشی وزارت ورزش حرف زدم، با خانم بخشی که مدیر کل ورزش استان گیلان است صحبت کردم، با آقای نیکبین که مدیر کل سرپرستی وزارت ورزش است نیز رایزنی کردم، اما ۳ سال است سکوها خراب شده و هیچ کس هم برای ساخت آن پیگیری نکرده. جالب اینجاست که همه معتقدند انزلی فوتبالخیز است، اما اتفاقهایی در استان گیلان دیدهام که جای تأسف و گریه دارد.
* چه اتفاقهایی؟
جای استان گیلان که میروید چمن میروید، به جز زمینهای فوتبالش. الآن رشت چمن مصنوعی دارد و لاهیجان هم همینطور. فکر کنم در لنگرود هم چمن مصنوعی ساخته اند. در رشت ورزشگاههای سردار جنگل و شهید عضدی هم چمن مصنوعی دارند، آن هم با چه کیفیتی. در عضدی که بازی میکنید، در پایان ۹۰ دقیقه انگار از کارخانه تولید قیر برگشتهاید.
* هر سال هم این اتفاق تکراری را میبینیم که بخشی از باشگاهها به دلیل بدهی و کمبود امکانات از فدراسیون فوتبال اولتیماتوم میگیرند، اما چند هفته بعد با تو بمیری و من بمیرم مجوز حضور در لیگ را به دست میآورند.
این را شما باید بگویید. من که حرفهایم را زدم.
* خودتان چه کار میکنید؟ بخصوص که حدود یک ماه قبل بحث بازگشتتان به ملوان مطرح شد، اما به سرانجام نرسید.
خیر، من فوتبال بلد نیستم. برای چه باید به فوتبال برگردم؟ در فوتبال افرادی حضور دارند که متخصص هستند، من که تخصصی ندارم.
منبع:خبر ورزشی کپی متن خبر برچسب ها: مایلی کهن کالدرون فوتبال
منبع: جهان نيوز
کلیدواژه: مایلی کهن کالدرون فوتبال
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jahannews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جهان نيوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۷۶۵۷۱۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مثل لوئیز انریکه در فوتبال ایران داریم!
به گزارش "ورزش سه"، حالا دیگر فوتبالیهای ایران میتوانند در صحبتهای خود بگویند که فقط لوئیز انریکه متخصص زدن کامبک در فوتبال نیست و در کشور خودمان هم یک مربی داریم که اگر در 90 دقیقه، وقتهای اضافه و حتی ضربات پنالتی هم از پرسپولیس عقب میافتد، توانایی عوض کردن ورق بازی را دارد و با تاکتیک و تغییرات خود میتواند سرنوشتساز شود.
کامبک قبل از بازی!
نمایش کاملا پایاپای مقابل استقلال در اراک و باخت یک گله در جدال با صدرنشین لیگ و همچنین شکست پس از دقیقه 90 در فولادشهر کاری کرده بود تا حال آلومینیومیها خیلی خوب نباشد و با ناراحتی از اصفهان به شهرشان برگردند، اما سید مجتبی حسینی توانست تیمش را برگرداند و اولین کامبک را قبل از دیدار مقابل پرسپولیس، با بالا بردن انگیزه و روحیه شاگردانش بزند.
مجتبی حسینی ناراحت بود که تیمش علیرغم نمایش شایسته در سه دیدار گذشته لیگبرتر نتوانسته بود به برتری برسد، اما به بهترین شکل آلومینیوم را جمع و جور کرد تا روحیه مضاعف برای دیدار مقابل پرسپولیس بگیرند و با روحیه بالا در سختترین بازی جام حذفی حاضر شوند.
حسینی که قبل از شروع فصل توانسته بود آلومینیوم را پس از جدایی 14 بازیکن بزرگسال و مهمتر از آن، در زمستان با جدایی 3 مهره شناخته شده و آسیب دیدگی جدی 3 بازیکن دیگر به شرایط خوبی برساند و اجازه ندهد وارد بحران شوند، قبل از رقابت حساس در جام حذفی مقابل پرسپولیس هم سرنوشت متفاوتی برای ایرالکو رقم زد.
خروج از شوک پرسپولیس با تعویضهای طلایی
پرسپولیس به اراک رفته بود تا آخرین شکست خود را جبران کند و دو گل هم زد و پیش افتاد، اما در شرایطی که همه تصور انتقام سرخ پوشان از آلومینیوم را داشتند، مجتبی حسینی با تعویضهای خود سرنوشت بازی را عوض کرد و توانست در کمترین زمان، بهترین اتفاق را رقم بزند.
آلومینیوم که نمایش تاکتیکی برتری نسبت به پرسپولیس داشت و حملات بیشتری روی دروازه قرمزها به وجود آورد، بالاخره مزد بازی خوب خود را در دقیقه 85 گرفت و ارسال احسان قهاری از جناح راست زمین و تاثیرگذاری رضا جبیره تعویضی روی گئورگی گولسیانی برای عدم دفع توپ کاری کرد تا شروین بزرگ که او هم تعویضی بود از راه برسد و توپ را به مهدی لیموچی برساند و او با شوت والی تماشایی امیدها را برگرداند.
مجتبی حسینی که لحظهای ناامید نشده بود، اجازه نداد خوشحالی بازیکنان تیمش ادامه داشته باشد و سریع آنها را به وسط زمین فرستاد تا بازی را دنبال کنند که دوباره فشار حملات کاری کرد تا در دقیقه 5+90 معجزه اول رخ بدهد و پرش رضا جبیره بالاتر از حسین کنعانی و پاس این بازیکن با ضربه سر برای شروین بازیکن را این بازیکن با شوت استثنایی تبدیل به گل کند تا هر دو بازیکن تعویضیِ ایرالکو روی گل تساوی نقش داشته باشند.
ناباورانه و شگفت انگیز
دو گل از پرسپولیس در وقتهای اضافه کاری کرد تا خیلی از بینندگان به تصور اینکه بازی تمام شده از پای گیرندهها بلند شوند و دیگر بازی را تماشا نکنند، اما هواداران آلومینیوم در استادیوم ماندند؛ آنها ایمان داشتند که مجتبی حسینی و شاگردانش برای دومین بار در این بازی کامبک میزنند و به بازی برمیگردند.
دوباره بازیکن تعویضی حسینی گرهگشا بود. دوباره شروین بزرگ. این بار ارسال محمدمهدی لطفی از کرنرِ سمت راست زمین در دقیقه 113 با پرش و ضربه سر او تعویض به گل شد، اما این پایان ماجراجویی برای پسرانِ مجتبی نبود و آنها کار ناباورانه را 60 ثانیه قبل از سوت پایان انجام دادند.
دو دقیقه از 120 دقیقه گذشته بود که در سمت چپ زمین دو بازیکن تعویضی با همکاری خود موقعیت ساختند؛ ابوالفضل قنبریِ 20 ساله با رضا جبیره یک- دو کرد و پاس در عمق تماشایی به مهدی لیموچی داد تا این بازیکن با نفوذ سریع وارد محوطه جریمه شود و پاس در عرض او را علیرضا نقیزاده که او هم تعویضی به زمین رفته بود، تبدیل به گل کند.
گل نقیزاده ناباورانه بود و هیچکدام از بینندگان نمیتوانستند باور کنند که آلومینیوم گل چهارم را زده، اما مجتبی حسینی و تیمش اطمینان داشتند که تیمش میتوانند برگردند و باورشان به این موضوع کاری کرد تا شب به یادماندنی رقم بزنند و بازی را به پنالتی بکشند.
تکرار معجزه نیو کمپ و مونتخوئیک در ایران!
شاگردان حسینی که خدا را بیشتر از همیشه در کنارشان میدیدند، پنالتیها را هم پراسترس شروع کردند و یک بر صفر عقب افتادند، اما دوباره کامبک زدند؛ دوباره با مهار احمد گوهری مقابل ضربهی دانیال اسماعیلیفر امیدوار شدند و در هفتمین پنالتی، کار پرسپولیس را تمام کردند.
معجزه نیو کمپ و مونتخوئیک با سرمربیگری لوئیز انریکه، دیشب در فوتبال ایران و اراک اتفاق افتاد؛ تیم شایسته آلومینیوم با هدایت حسینی توانست سه بار به بازی برگردد و یکی از بزرگترین شگفتیهای تاریخ فوتبال را رقم بزند و به جمع هشت تیم برتر جام حذفی برسد.
دقیقا دو سال قبل، در 7 اردیبهشت 1401 تلخترین روز تاریخ آلومینیوم با شکست در فینال جام حذفی رقم خورد، اما درست در همین شب و این بار در 7 اردیبهشت 1403 پیروزی تاریخی برای شاگردان حسینی رقم خورد و آنها توانستند پرسپولیس را شکست بدهند و یک قدم دیگر به فینال نزدیک شوند.
آنها حالا امیدوارتر از همیشه هستند تا خاطره تلخِ دو سال قبل را با رسیدن به فینال و قهرمانی در جام حذفی جبران کرده و سال معجزهوارشان را تکمیل کنند.