هنر نیایشی به روایت سعید تشکری
تاریخ انتشار: ۲۶ مرداد ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۷۸۹۱۲۲
هنر نیایشی بر خلاف نظری که وجود دارد و بیشتر همه چیز را در بالا و آسمان تصور میکنند به هنری گفته میشود که بسیار عملگرا است و آدمها تلاش میکنند که جهان به معنویت دست پیدا کند و بیش از آنکه به مفاهیم تکیه کند بر عمل تکیه دارد. ۲۶ مرداد ۱۳۹۸ - ۰۹:۵۶ فرهنگی ادبیات و نشر نظرات - اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرگزاری تسنیم، سعید تشکری:
به روایت رماننویس؛گفت اول "هنر نیایشی"
زمانی که به سراغ ادبیات میآییم به ویژه ادبیات پُرپیشینه و عمیق فارسی مناجاتنامههای بسیاری در آن مییابیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بگذارید به سراغ این نوع هنر در جهان برویم. برای ورود به این نوع هنر نیاز است خالق این نوع را بیشتر بشناسیم، از شناخت آن میتوانیم پی به اثر او نیز ببریم. میتوان اظهار کرد که اگر درباره هنر نیایشی در کشور خودمان توافق نداشته باشیم، جهانیان_منظور افرادی هستند که به هنر التزام خاصی دارند_در مورد آندری تارکوفسکی(1932-1986) و فیلمساز خاص بودن او قطعا توافق و اعتراف دارند. تا جایی که اینگمار برگمان(1918-2007) کارگردان شهیر سوئدی که بیش از 40 فیلم ساخت، درباره او گفت: «همواره میخواستم با فیلمهایم به اتاقی وارد شوم که تارکوفسکی به راحتی در آن قدم میزد، اما تنها به آستانه آن اتاق نزدیک شدم.» بسیاری دیگر از فیلمسازان غرب هم از تارکوفسکی به عنوان «فرشته» یا «شاعرِ» سینمای جهان نام بردند.
تارکوفسکی فیلمی به نام «سولاریس» که اقتباسی از رمانی فلسفی_علمی_تخیلی به نویسندگی استانیسلاو لم(1921-2006) ساخته است. این فیلم را میتوان پاسخی به فیلم اودیسه فضایی قلمداد کرد که در آن به ماتریالیست بسیار توجه شده است.
این فیلمساز معتقد بود که در بطن زندگی معمولی، زندگی حقیقی وجود دارد. فیلمساز، فیلم حقیقی میسازد نه فیلم معمولی از زندگی معمولی. همچنین معتقد بود که هنرمندان پیامبران عصر خود هستند. پیامبران نیز به «فردا» تعلق دارند. از همین نقطه، درمییابیم که بخش اعظم هنر به فردا تعلق دارد. حال چنین هنری کارکرد نیایشی خود را به خوبی میتواند پیدا کند.
جالب توجه است که هر پدیده جدیدی در هنر همواره برای برآورده کردن نیازهای معنوی ایجاد میشود. در ابتدا عنوان شد که نیایش در ذات خود نیاز را میپروراند، نیازی که عبد به معبود خود دارد. حال این نیاز اگر در هر جای دنیا نادیده گرفته شود یک بخشی از هنر کارکرد خود را از دست میدهد. تارکوفسکی به همین دلیل، نظرگاهش این است که اگر بپذیریم حکومت وقت شوروی یک حکومت ماتریالیستی است، غرب ماتریالیستیتر از شوروی است زیرا غرب به اضافه بیحوصلگی، به اضافه معمولی شدن همه چیز. در غرب زندگی ایدهآل به شکلی تداعی شده است که اگر شخصی ثروتمند باشد همه چیز دارد و هیچ کمبودی ندارد. به عبارت دیگر معنویت در هیچ بخشی از زندگی وجود ندارد و به همین ترتیب جایگاه نیایش در چنین فرهنگی بسیار خالی میشود.
تارکوفسکی با توجه به نظریههایی که درباره رسالت هنرمند و دیدگاههایی درباره معنویت دارد هنری به وجود میآورد که کاملا شرقی، به معنای اشراقی آن است. هنری که در پی بیان ارتباطات عمیق انسانی و رسیدن به جایگاهی است که بفهماند انسان نمیتواند نیاز انسان دیگر را برطرف کند و در این تنهایی باید به سراغ چیزی برود که فراتر از خودش است، همان معنای نیایش.
در کشور ما بسیاری آسمانی فکر کردن را یک بخش بیهوده در هنر میدانند در صورتی که هنرمند میکوشد که مخاطب را به بخشی که نمیبیند ارجاع دهد و متوجه آن سازد نه به آن بخشی که توجهش به سوی آن است. آیا شخصی که فیلمی میسازد یا رمانی مینویسد که در آن فقر را نشان میدهد کار خارقالعادهای انجام داده است یا نشان دهد که اعتیاد بسیار نافرجام است؟ با تمام فوایدی که اینگونه آثار میتوانند داشته باشند اما اثری مستند یا یک قطعه عکس نیز میتواند چنین پیامی را به خوبی منتقل کند، پس هنرمند چه میکند و چه رابطهای را به نمایش میگذارد؟
میتوان گفت، هنرهای نیایشی مغایر روشهای مرسوم زندگی نیستند. ادبیات نیایشی میتواند از حالت منحصربهفردی خارج شود، به عبارت دیگر ادبیات اقلیت خاصی نباشد و ادبیات حداکثری شود. اگرچه میتوان گفت که ادبیات نیایشی بنا ندارد که ادبیات حداکثری باشد زیرا پیامبران نیز پیروان حداکثری نداشتند و تنها محدود و معدود افرادی پیرو واقعی ایشان بودهاند. اگرما بپذیریم که پیامبران و شهدا انسانهایی برای فردا هستند و امروز کشف نمیشوند و به گفتمان تبدیل نمیشوند، هنرمندان نیایشی نیز برای فردا راهکار و راه حل نشان میدهند.
هر زمان سعی میکنیم در هنر نیایشی کاری انجام دهیم، باید به سه بخش ملتزم باشیم: یک، پرستش. دو، روبرویی و گاهی صحبت با عالم غیب. سه و در پایان عالم معنوی را به زندگی عادی آوردن.
هنر نیایشی بر خلاف نظری که وجود دارد و بیشتر همه چیز را در بالا و آسمان تصور میکنند به هنری گفته میشود که بسیار عملگرا است و آدمها تلاش میکنند که جهان به معنویت دست پیدا کند و بیش از آنکه به مفاهیم تکیه کند بر عمل تکیه دارد.
انسان برای هر کشفی نیازمند عمل بوده است. برای کشف آتش انسان ابتدا باید سرما میخورد و بعد یک چیزی را در عمل میدید و از آن حادثه به کشف آتش میرسید و دیگر روشمند آتش را به وجود میآورد بنابراین هنرهای نیایشی قصد دارند که بخشی از تجربههای زمینی را پیدا کنند و به مخاطبان خود بگویند که به جای متصل شدن به عالمی که برای شما مکشوف است و فناپذیر به سراغ کشف عالمی دیگر بروید و به آن به عنوان یک روش در زندگی نگاه کنید.
سعید تشکری: ادبیات داستانی امروز ایران اقیانوسی است با نیم بند انگشت عمقسعید تشکری با «هندوی شیدا» به سراغ نوشتن رمانی درباره امام حسین(ع) رفتبرای سعید تشکری: «دیگر مرا به خود نخوانید»جدیدترین اثر سعید تشکری در نمایشگاه کتاب مشهد رونمایی شددر پایان میتوان عنوان کرد که فیلمها و بسیاری از رمانها هنر نیایشی هستند. هنری که به وسیله آن انسان به جهانی ورای جهان مادی میاندیشد. گوته(1749-1832)، شاعر، ادیب، نقاش، فیلسوف و سیاستمدار آلمانی در کتاب «دیوان شرقی و غربی» که به حافظ تقدیم کرده است، به صورت مکاشفه عمل میکند و درباره حافظ میگوید که شاعری نیایشگر است، اما این در حالی است که ساختار شعر را به خوبی میداند و آن را بسیار خوب پرورانده است. از این رویکرد میتوان دریافت که نیایش وجهی انسانی و جهانی دارد که اگر شاعری با دلمشغولیهای خاص شرقی خود شعری بگوید و اثری بیافریند، اندیشمندی در دل غرب میتواند از آن همان برداشت را داشته باشد. بر سنگ قبر گوته دو صندلی قرار گرفتهاند که به بهترین شکلی نشان میدهند: اساس هنر، گفتگو است!
ادامه دارد...
انتهای پیام/
R1013198/P/S4,35/CT4 واژه های کاربردی مرتبط ادبیات داستانی کتاب و ادبیاتمنبع: تسنیم
کلیدواژه: ادبیات داستانی کتاب و ادبیات ادبیات داستانی کتاب و ادبیات
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۷۸۹۱۲۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پیام محمدعلی اسلامی ندوشن به خاتمی چه بود؟ / شاهنامه نمی گذارد ایران در خواب غفلت باقی بماند / ادیبان و فیلسوفان بزرگی که عامل تهاجم فرهنگی اعلام شدند
گروه اندیشه: زمانی کشور می تواند امیدوار به توسعه و پیشرفت باشد که بداند آخرین پیام های فیلسوفان، متفکران و به ویژه ادیبانش در سال های آخر عمر و به ویژه در لحظه های پایان زندگی چیست؟ و در آخرین لحظات حساس که لحظه ها را در می یابند تا آخرین پیام های را برای سعادت آدمیان بگویند، برچه نکاتی تاکید می کنند. به عبارت دیگر آخرین توصیه هایشان برای رهایی آدمیان چیست؟
«تلاشی این سالها در باره فردوسی و شاهنامه آغاز شده است، خود نشانه آن است که هر گاه ایرانی در بزنگاه قرار می گرفته دست توسل به این کتاب دراز می کرد. اکنون در برابر برخورد با تمدن صنعتی ما در چنین وضعی هستیم. چنانکه می دانیم محتوای شاهنامه نبرد نیکی با بدی است. ایرانیان سرانجام نیکی را بر بدی پیروز می کنند. فردوسی می گوید:
مرا دانش و دین رهاند درست
شاهنامه نمی گذارد که ایرانی در خواب غفلت باقی بماند. »
شاید این پیام، که فیلم اش در شبکه های اجتماعی درحال دست به دست شدن است، از آخرین پیام های استاد اسلامی ندوشن باشد. صدایی که حکایت از آرامش او می کند، و متفکرانه، که گویی از اعماق هستی، هدیه ای برای ایرانیان فراهم کرده؛ کلامی اینچنین محکم را برای ایرانیان به یادگار می گذارد. یادگاری برای رهایی ایرانیان.
دکتر محمّدعلی اسلامی نُدوشَن ( تولد ۳ شهریور ۱۳۰۳ – و تولدی دیگر ۵ اردیبهشت ۱۴۰۱) شاعر، منتقد، نویسنده، مترجم، حقوقدان و پژوهشگر ایرانی بود. او دانشآموختۀ حقوق بینالملل از فرانسه بود و پس از بازگشت به ایران، در آغاز قاضی دادگستری شد، اما پساز چندی به دعوت فضلالله رضا به دانشگاه تهران رفت. و به دلیل آثارش در ادبیات، عضو هیئت علمی دانشکده ادبیات دانشگاه تهران شد و به تدریس نقد ادبی و سخنسنجی، ادبیات تطبیقی، فردوسی و شاهنامه، شاهکارهای ادبیات جهان» در دانشکده ادبیات، و تدریس تاریخ تمدن و فرهنگ ایران در دانشکده حقوق پرداخت. اسلامی ندوشن، ۱۳۵۹ از دانشگاه تهران بازنشسته شد. آخرین فعالیت او در ایران، تدریس در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران، تدریس مکتبهای ادبی جهان به دانشجویان دکترا بود.
اسلامی ندوشن برخی از آثارش را با امضای مستعار «م. دیدهور» منتشر میکرد.۱۳۴۲، کتاب ابر زمانه و ابر زلف وی، کتاب برگزیده سال انجمن کتاب شد. او در مدت ۷۰ سال، بیشاز ۷۰ کتاب و صدها مقاله درباره فرهنگ و تاریخ ایران و ادبیات فارسی نوشت. تأسیس فرهنگسرای فردوسی و انتشار فصلنامهٔ هستی از کارهای او در اعتلای فرهنگ و ادب فارسی است.
خاطره دعایی در باره اسلامی ندوشن
سید محمود دعایی در مراسمی که به یاد مرحوم اسلامی ندوشن در خانه علوم انسانی برگزار شده بود گفت: « از استاد اسلامی ندوشن چند خاطره کوتاه دارم. فکر می کنم که نقل آن بد نباشد. اولا شخصیتی که ایشان داشتند و در ذهن ما بود انسان فرهیخته ای که خیلی فراتر از زمان خودش و فراتر شخصیت های پیرامونی خودش نقش و ارزش داشت. مجیز هیچ کسی را نمی گفت. عنصر ادبی فرهیخته ارجمندی بود که در کشور تحت تاثیر شانتاژها قرار نمی گرفت. به خاطر ایراندوستی، زمانی که ایران پرستی و جشن های ۲۵۰۰ را راه انداختند، هیچ اظهار نظری نکرد. و اینگونه رژیم گذشته را آزرد. و خودش را در تنگنایی قرار داد که در انزوا قرار بگیرد. و این انزوا را خودخواسته بهش افتخار کرد. اما در دوران انقلاب اسلامی هم برای هیچ کسی سری تکان نداد، و راهی را که تصور این شود می خواهد بهره ای بگیرد، از خود نشان نداد. اما وقتی درک کرد یک همشهری شایسته اش، یک انسان در طراز خودش، از شاگردان و عاشقان راه و منش خودش، به همت این مردم در موقعیتی قرار گرفته که در صدر است، و به ریاست جمهوری این کشور انتخاب شده است، برای اولین بار در تاریخ زندگی اش در ارتباط با شخصیت های تاثیرگذاری سیاسی کشور مقاله نوشت. مقاله را برای ما فرستادند و در روزنامه اطلاعات چاپ کردیم. بعد از پیروزی آقای خاتمی گفت که:
ساقیا آمدن عید مبارک بادت
آن مواعید که کردید نرود از یادت»
سید محمود دعاییاو در ادامه گفت: «در این گفته هم نصیحت کرد و هم نیاز جامعه را و امید امثال خودش و آن دولت را بیان کرد. البته طبیعی بود که مخالفان حضور کاکا را، برنتابند. و در روزنامه متفاوت با ما مطلبی خیلی سخت و سنگین و تهمت آمیز علیه اش نوشتند. بغض اش ترکید، پاسخ داد، پاسخ اش را چاپ کردیم. با ما رابطه برقرار کرد، در چند مناسبت قدم روی چشم ما گذاشت علیرغم شخصیت والا و ارجمندی که داشت، به تفقد از ما آمد.»
شاید منظور مرحوم دعایی ستون «نیمه پنهان» در روزنامه کیهان بوده است که در آن اغلب نویسندگان، متفکران، وفیلسوفان ایرانی مانند محمدعلی اسلامی ندوشن، داریوش شایگان، محمود دولتآبادی، و بسیاری دیگر را به عنوان عنوان تئوریسینها و مجریان تهاجم فرهنگی و شبیخون فرهنگی غربی و خائن به کشور یاد می کرد.
عطاالله مهاجرانی و خاطره استیضاح
زمانی که خانواده اسلامی ندوشن تصمیم گیرفتند پیکر او را به ایران منتقل کنند، عطاالله مهاجرانی با ذکر خاطره ای در باره استیضاح او، و مشورتی که اسلامی ندوشن در این باره کرده بود در روزنامه اعتماد نوشت: «در ماجرای استیضاح با او مشورت کردم.گفت:«برای رای آوردن تلاش نکن، ببین چه سخنی به یادگار میماند، وزیران میآیند و میروند، البته خوشحال میشوم که وزیر بمانی، اما ببین چه چیزی بزرگتر از وزارت است! برای مجلس نمایندگان صحبت نکن، برای مجلس مردمان و ساحت سخن صحبت کن!»
عطاالله مهاجرانیمهاجرانی می گوید که سپس این بیتها را از شاهنامه آرام و با تانّی خواند. انگار در حضور حکیم طوس زمزمه میکرد:
جز از آشتی ما نبینیم روی نه والا بود مردم کینهجوی
نه والا بود خیره خون ریختن نه این شاه با بنده آویختن
سبکسار مردم نه والا بود وگر چه به تن سرو بالا بود
چنین بال و این چنگهای دراز نه والا بود پروریدن به ناز
سخنان اصغر دادبه و ژاله آموزگار
یک روز پس از بازگشت پیکر استاد محمدعلی اسلامی ندوشن به خاک وطن، آیین بدرقه و تشییع او ابتدا از محل دانشکده ادبیات تا دانشکده حقوق دانشگاه تهران برگزار شد و سپس چهره های دانشگاهی و فرهنگی کشور برای تکریم و تمجید از او و آثارش در موسسه اطلاعات گرد هم آمدند.
اصغر دادبهاصغر دادبه درباره زمینه تحقیقات اسلامی ندوشن توضیح گفت: «تخصص اسلامی ندوشن در زمینه ای بوده است که نمی گویم دیگران تجربه نکرده و نیازموده اند اما کسی مانند او تلاش نکرده است. بدیهی است که تخصص او در ایران شناسی بود اما کسی مانند او این کار را نکرد.» او با بیان اینکه ذهن اسلامی ندوشن درباره ایران بود، افزود: «روزی اسلامی ندوشن گفت، ایران هرگز تنها نخواهد بود. باید این ایده و اندیشه را دنبال کنیم.»
ژاله آموزگار نیز با بیان اینکه گوهر گران بهای ایران به سرزمینش بازگشته است، گفت:«اسلامی ندوشن به ایران بازگشت تا راه و رسم وطن دوستی و وفاداری را بیاموزد. این فرزند صالح و خلف ایران، کوه ها، رودهای کم آب و پرآب را عاشقانه دوست داشت.» این ادیب با تاکید بر اینکه ندوشن دانشمندان بی مانند را بزرگ داشت و به دیگران آموخت تا بزرگشان بدارند، گفت: «او در حسرت ایران در غربت چشم فروبست اما چشمانش نگران بود تا زمانی که چشمانش را در ایران ببندند.» او افزود:« ایران، سرزمین ما، چگونه عشقی است دوست داشتن تو که در دل ما نهفته است، که گاه سر بر میدارد و گاه به اجبار خاموش است.»
ژاله آموزگاربه گفته آموزگار، ندوشن کوشید که ایران را با عیب ها و حسن هایش بشناساند. او چون به این دیدگاه رسیده بود به دیگران یاد داد که دوست داشتن ایران باید به دور از خودبزرگ بینی باشد. هیچ رویدادی نتوانسته است و نخواهد نتوانست ریشه ژرف تو را قطع کند زیرا به قول اسلامی ندوشن تا ریشه در آب است، امید است. او ادامه داد: «اسلامی ندوشن هرگز به انقطاع این سرزمین نیندیشید و به تداوم آن اعتقاد داشت، او به مولوی، سعدی و حافظ حرمت گذاشت و از دیگر فرزندان غافل نشد و در آثارش از رودکی تا بهار را بررسی کرد. او با دلیل و برهان و زندگی و مرگ در شاهنامه به ما ثابت کرد که چرا فرزند نامدار ایران، فردوسی، شاعری بزرگ و جهانی است.»
بیشتر بخوانید:
نقد شاعران مداح و متملق در اشعار سعدی شیرازی / پندهای سعدی برای به سر عقل آمدن قدرتمداران / نوآوری معتدلانه سعدی و تحول تند و تیز مدرنیتههوشیاری شراب لحظه باوری، نظریه ای که خیام به جهان عرضه کرد / نظریه خیام خارج از هستی شناسی مسلط شاعران ایرانی
فرهنگ رجایی: یادگار طباطبایی برای «ایران خانم» اندیشه ایرانشهری در قرن 21 است / طباطبایی نه گذران زندگی که زندگی به جا گذاشت
لحظه ای که به حال عادی بازگشتم، ساعتها گذشته بود ...
۲۱۶۲۱۶
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1899421