نظر مردم آمریکا در مورد جنگ احتمالی با ایران
تاریخ انتشار: ۲۶ مرداد ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۷۹۱۶۷۷
به گزارش جماران؛ ایسپا نوشت: چه خطراتی آمریکا را بیشتر از همه تهدید می کند. در یک نظر سنجی که توسط مرکز تحقیقات پیو (Pew Research Center) صورت گرفته شده از مردم امریکا خواسته شده مهمترین خطراتی که متوجه کشور امریکاست را نام ببرند. در این نظرسنجی چند تهدید عمده به عنوان گزینه پیش روی مصاحبه شوندگان قرار گرفته است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
خطرات احتمالی که امریکا را تهدید می کند؛ 2019
در مقابل، دیدگاه مردم آمریکا در مورد خطرات احتمالی دیگر نظیر حملات سایبری و برنامه های هسته ایران تغییری چندانی نکرده است. دیدگاه دمکرات ها و جمهوری خواه ها در مورد جدی بودن خطرات تغییرات آب و هوایی و خطر نفوذ و قدرت روسیه بسیار متفاوت از هم است. خطرات ناشی از تغییرات آب و هوایی در یک دهه گذشته عمیقا موضوع اختلاف برانگیزی بین دمکرات ها و جمهوری خواه ها بوده است. در نظرسنجی جدید (2019) در میان 7 خطر عمده جهانی، تغییرات آب و هوایی در جهان از نظر دموکرات ها در صدر موضوعات قرار داشته است. از نظر 84 درصد دمکرات ها این موضوع را خطرناک ترین تهدید جهانی می دانند اما فقط 27 درصد جمهوری خواه های آمریکا بر این باورند تغییرات آب و هوایی مهمترین تهدید پیش روی جهانیان است. در سال 2016 بزرگترین شکاف بر سر موضوع خطر روسیه بوده است. 65 درصد دمکرات ها بر این باور بودند که روسیه بزرگترین خطر پیش روی آمریکاست در مقابل 35 درصد جمهوری خواه ها چنین تصوری داشتند.
این نظرسنجی توسط مرکز تحقیقات پیو در روزهای بین 10 تا 15 جولای (2019) انجام شده است. پاسخگویان 1502 نفر از افراد بزرگسال (بالای 18 سال) بوده اند. نتایج نظرسنجی بیانگر آن است که از نظر مردم آمریکا، هم دمکرات و هم جمهوریخواه خطر کره شمالی کاهش یافته است. با این همه مردم آمریکا نسبت برنامه های رهبر کره شمالی در مورد سلاح های هسته ای بدبین هستند.
از هر ده آمریکایی شش نفر (حدود 58 درصد) بر این باورند رهبران کره شمالی در بیان دیدگاه هایش در مورد کاهش سلاح های هسته¬ای جدی نیستند. در حالیکه 35 درصد بر این باورند آنها در اقداماتشان جهت کاهش سلاح های هسته¬ای جدی است. یک سال قبل تردید در مورد جدیت رهبران کره شمالی به 49 درصد افزایش یافته بود.
نگرانی عمومی در مورد نفوذ و قدرت چین از سال 2017 رو به افزایش است. در پژوهش تازه 54 درصد آمریکایی گفته اند مهمترین خطر پیش روی آمریکا افزایش قدرت و نفوذ چین است. در حالیکه این رقم قبل از سال 2017 حدود 46 درصد بوده است. به علاوه این دیدگاه که «چین مساله چندان مهمی نیست» کاهش معناداری داشته است. این دیدگاه در سال گذشته (2018) 34 درصد طرفدار داشته است اما در حال حاضر فقط 24 درصد به این دیدگاه اعتقاد دارند. در مقابل این دیدگاه که چین یک کشور مخالف و یا یک مساله جدی است رو به افزایش است.
یک شکاف دیگر بین طرفداران دو دیدگاه (دمکرات و جمهوری خواه) در مورد ایران وجود دارد. در ارتباط با مناقشه اتمی ایران نزدیک به نیمی از مردم آمریکا (49 درصد) بر این باورند که باید از یک جنگ احتمالی با ایران پرهیز کرد. در مقابل 43 درصد آمریکایی ها خواستار تدابیر سفت و سخت در برابر اقدامات ایران هستند. جمهوری خواهان سه برابر دمکرات ها طرفدار اتخاذ رویکردی جدی در برابر ایران هستند. یعنی68 درصد در برابر 23 درصد.
در حدود 40 درصد جمهوری خواهان بر این باورند که نسبت به گذشته آمریکا احترام بیشتری در بین جهانیان پیدا کرده است. به نظر آنها به نسبت 15 سال گذشته بعد از روی کار آمدن ترامپ احترام آمریکا بیشتر شده است. در مقابل 82 درصد دمکرات ها بر این باورند احترام آمریکا به نسبت گذشته کمتر شده است.
از نظر تحلیل گران به نسبت سال 2017 نوعی چرخش دیدگاه در میان آمریکاییان به وجود آمده است. به نسبت سال 2017 در مجموع از نظر مردم آمریکا خطر نفوذ و قدرت روز افزون چین در کنار توان هسته ای ایران خطر بزرگتری برای آمریکا محسوب می شود تا تهدید کره شمالی و خطر داعش.
درصد کمتری از جوانان آمریکایی بر این باورند که گروه نظامی اسلامگرا (داعش) یک خطر جدی برای آمریکا محسوب می شود. در سال 2017 نزدیک به 68 درصد مردم امریکا عمده ترین خطر جامعه آمریکا را داعش می دانسته اند. در حالیکه در حال حاضر فقط نیمی از مردم آمریکا (53 درصد) چنین دیدگاهی را بیان می دارند. هم جمهوری خواهان و دمکرات ها دو سال پیش تمایل داشتند داعش را به عنوان بزرگترین خطر پیش روی آمریکا معرفی کنند.
حملات سایبری از سوی دیگر کشورها سال هاست که یکی از نگرانی های اصلی مردم آمریکایی محسوب می شود . تحقیقات جدید نشان می دهد 74 درصد مردم امریکا حملات سایبری را یک تهدید عمده برای امنیت امریکا تلقی می کنند. در حالیکه فقط 57 درصد این پاسخگویان اقدامات هسته ای ایران و همینطور 57 درصد تغییرات آب و هوایی را عمده ترین تهدید دانسته اند.
خطرات احتمالی که امریکا را تهدید می کند؛ (2019-2017)
در نهایت با در نظر داشتن جمیع مسایل نگرانی های مردم آمریکا را می توان بر حسب میزان و درصد نگرانی مردم در جدول زیر نشان داد.
انتهای پیاممنبع: جماران
کلیدواژه: قیمت خودرو قیمت دلار نقل و انتقالات لیگ برتر تحریم ظریف ایران و آمریکا برنامه هسته ای ایران داعش حملات سایبری جنگ ایران و آمریکا قیمت خودرو قیمت دلار نقل و انتقالات لیگ برتر تحریم ظریف امام خمینی س سید مصطفی خمینی سید احمد خمینی سید حسن خمینی انقلاب اسلامی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jamaran.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جماران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۷۹۱۶۷۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تداوم فرهنگی ایران از دیدگاه اسلامی ندوشن
علی اکبر جعفری ، عضو هیات علمی دانشگاه یزد به مناسبت ۵ اردیبهشت سالروز درگذشت دکتر اسلامی ندوشن ، در مطلبی نوشت: اسلامی ندوشن کتاب رباعیاتش- بهار در پاییز-که فشرده دریافتهای عمر خود میداند با این رباعی آغاز میکند: «آن دخت پریوار که ایران من است پیدا و نهان بر سر پیمان من است هم نیست ولی نهفته در جان من است هم هست ولی دور ز دامان من است» او عشق پیدا و پنهان خود به ایران را که جان در گرو آن دارد در این رباعی بیان میکند و البته که بیش از دهها جلد از آثار ش نیز اعم از کتاب و مقاله، عنوان «ایران» بر تارک خود دارد. حتی نابجا نیست اگر بگوییم کمتر نوشتهای از او میتوان یافت که در آن سخنی از ایران نرفته باشد . اما با وجود این عشق پرشور به ایران، هرگز از تلخیها و ناکامیابی های این سرزمین نیز دور نمانده و همواره اعتقاد و ارادت به ایران را با نقد و نقب معایبش بازخوانده است. در مقدمه همین کتاب بهار در پاییز مینویسد: «این را موهبتی میدانم که در کشوری به دنیا آمدهام که پر از حکمت و عبرت و رمز و راز است، کشوری چون ایران که مانند معشوقهای غزل فارسی هم دلفروز است و هم رنجدهنده.» و شبیه به همین مضمون را در پایان جلد چهارم کتاب روزها و در بخش حسابرسی از خود نیز میآورد: «کشوری را نمیشناسم که آنچه ایران به من داد، توانسته باشد بدهد. با همه آنکه افتاد مشکلها... ، از این که در این خاک به دنیا آمدهام، از بخت خود شکرگزارم. ایران مانند معشوق غزل فارسی است که هم همۀ عوامل ستمگری را با خود دارد و هم نمیتوان از او دل برگرفت.» اسلامی ندوشن در اولین مقالۀ کتاب «ایران چه حرفی برای گفتن دارد؟» سیمای ایران باستان را در چهار محور ترسیم میکند؛ کشور آفتاب رخشان و آسمان پاک؛ واقع در ناف کره زمین، کم باران... از اینکه آفتاب رخشان داشته، خورشید فرمانروا و مهر در نظر مردمش پایگاه خاص یافتند و آسمان صافضمیر مردمش را به عمق لایتناهی متوجه کرد و کمبارانی سر مردمش را در انتظار دهش آسمان به بالا نگاه داشت و واقع بودن در مرکز جهان او را کشوری حادثهخیز کرد و سپس دین اشراقیاندیش زرتشتی را در خور توجه مییافت که در آن، اندیشۀ اشراقی ملهم از احساس و قلب مانع آن نیست که اهورامزدا خدای خرد نیز باشد در مقالۀ «ایران لوک پیر» از کتاب ایران و یونان در بستر باستان که در سال 1378 منتشر شد نیز به سیادت بیهمتای سیاسی ایران در جهان باستان میپردازد و در تمدن امپراتوری هخامنشی، این اقتدار سیاسی را متکی بر برتری ایرانیان در کشاورزی و جنگاوری میشناسد. «ایران و یونان» مقالۀ دیگری از این کتاب است که در کمال بیطرفی به مقایسه این دو کشور باستانی پرداخته شده است؛ هر یک زائیده اوضاعواحوال خاص سرزمین خود؛ ایران گرایش به فرهنگ عملی داشته است و یونان گرایش به فکر و چون وچرا... ایران ادارۀ دنیای شرقی را بر عهده داشت، اما شهر-کشورهای یونان بیشتر از این باری بر دوش نداشتند که خود را بپایند. ازاینرو میتوانستند در دو خط فلسفه و سوداگری کار کنند. و سرانجام بر این نکته تأکید دارد که؛ هیچکس نمیگوید که مردم ایران در دوران امپراتوری عیبهایی نمیداشتهاند، ولی در میان عیبها و حسنها این نیز مهم است که یک حکومت ملت خود را سربلند و کارساز و ایمن نگاه دارد. اما او در باره تاریخ ایران بعد از اسلام در کتاب «ایران چه حرفی برای گفتن دارد؟» سقوط ساسانیان و گرویدن ایرانیان به دین اسلام را مهمترین رویداد در تاریخ سههزارسالۀ ایران میداند که موجب میشود تا با فروپاشی نظام طبقاتی ساسانی بسیاری از استعدادها مجال رشد بیابند و مرزهای کشوری که بر سر چهارراه شرق و غرب و شمال و جنوب بود بهتدریج به روی اقوام و ملل گوناگون گشوده شود و آمیزشی در نژادها و فرهنگهای آن به وجود آید؛ و سپس بنا به شواهد تاریخی میگوید؛ بنیامیه که خلافت را به فساد آلودهاند سرزمینهای فتحشدهای چون ایران را به دیده تحقیر مینگریستند. همین رفتارها تبعیضآمیز بهتدریج واکنش قوم ایرانی را برمیانگیخت و در غیاب قدرت فائقه سیاسی پیشین، برای مهار این اجحافها و برتریطلبیها، نوعی سیادت فرهنگی را جانشین سیادت سیاسی سابق خود کرد. اسلامی ندوشن، نخستین پیشگامان این جریان را ابن مقفع، طبری و حلاج میداند که در پیوند ذخایر فرهنگی ایران پیش و پس از اسلام جانفشانی کردند؛ اما او قرن سوم هجری را بهواسطه احیاء زبان فارسی دری و سرایش شاهنامه فردوسی مهمترین قرن تاریخ ایران پس از اسلام میشناسد و معتقد است اگر کشور اسیر دست تورانینژادانی نظیر غزنویان و سلجوقیان و خوارزمشاهیان نشده بود بهویژه با ظهور تفکر علمگرای کسانی چون رازی، فارابی، ابنسینا و بیرونی، ایران سرنوشت گشاینده و روشنتری مییافت ولی در برابر همدستی این کارگزاران تورانی با خلفای بغداد ناگزیر به اتخاذ روشهای دفاعی نرم گردید و از نظر او ادبیات عرفانی، پناهگاه قوم ایرانی گشت: «ورود عرفان به ادب فارسی با این آبوتاب و عرض و طول بسیار معنیدار است. ایرانیان از نبرد متعارف چه با بازو و چه با قلم خسته شدند. دیدند که کار پیش نمیرود؛ بنابراین در عالم معنا پناه جستند.» در نظر اسلامی ندوشن، هرچند گرایش ایرانیان به عرفان و تصوف از سر ناگزیری و در واکنش به قشریگری و ایرانستیزی بود که با سقوط سلسلههای ایرانیگرای چون سامانی و صفاری و آلبویه، و ورود ترکهای غزنوی و سلجوقیِ تحتالحمایۀ خلافت بغداد پدید آمده بود اما از جهتی هم اسباب ظهور سخنگویان ممتازی چون مولانا، حافظ، سعدی، خیام و عطار و... شاهکارهای بزرگی در ادب فارسی فراهم کرد که جز با رشد و نضج در مکتب عرفانی ایران قابل ظهور نبودند. بنابراین به اعتقاد اسلامی ندوشن ایران در دوره میانه تاریخ خود که به دوران پس از اسلام شناخته میشود از امپراتوری سیاسی دوره باستان بهنوعی امپراتوری فرهنگی کوچ کرده و با بهرهگیری از آموزههای اسلام راستین و میراث اشراقی ایران باستان، سنت فکری ژرفنگر و گشایندهای به نام عرفان بنیان نهاد که توازن بخش ایرانیت و اسلامیت بود و عیارهای انسانی و اسلامی را در هم میآمیخت تا خود را از کوران تعصب و تزاید، برهاند و راه تعقل و توازن را به مردم بنماید، حاصل چنین رویکردی بزرگترین شاهکارهای فرهنگ و ادب فارسی است که در این دوران به وجود آمد. بنابراین از دیدگاه وی، ورود اسلام به ایران مهمترین حادثه در تاریخ دراز آهنگ ایران است. چون در کتاب ایران و تنهائیاش نیز آورده است؛ در میان افتادنهای تاریخ، افتادن ساسانیها از همه عجیبتر است براثر آن سرنوشت ایران دگرگون گشت و ورق تازهای در تاریخش باز شد. چه میبایست کرد؟ اسلام، با پیام توحید، عدالت، و... به ایران آمده و ایرانی آن را با آغوش باز پذیرا گشت؛ اما دیری نپایید که بنیامیه، سیاست تبعیض نژادی در پیش گرفت و مردمی را که بیش از هزار سال، پیشینه مدنیت و جهانداری داشت، «عجم» و «موالی» خواند. او دراینباره می گوید؛ هر چند پیام اسلام، شیرین و گوارا بود وحتی پارهای قیدهای زندگی اجتماعی ایرانیان همچون نظام طبقاتی را از میان برداشت و سبب شکفتگی استعدادها گشت؛ ولی عملکرد بنی امیه وبنی عباس که به نام اسلام حکم میراندند، ایرانی را بار دیگر در تاریخ خویش، بر سر دوراهی قرار داد. این جنبوجوش تازه و درعینحال تنگناهایی که ایرانی احساس میکرد، او را چند گاهی در ابهام و گیجی فروبرد، ولی سرانجام تصمیمی تاریخی گرفت. تصمیم نهایی آن شد که دین جدید پذیرفته شود، بیآنکه ایران از دست برود. ایران به صورتی که در گذشته بود دیگر نمیبود اما جوهره آن را میشد در شکل دیگری نگاه داشت. او در ادامه می گوید؛ من گمان میکنم که تاریخ این هزار و چهارصد ساله ایران بر روی این تصمیم حرکت کرده است. این امر، از یک سو به آفرینشِ گونهای پویش و پویایی انجامید که سرچشمه آثار مهمی شده است؛ و لذا ازاینپس وزنه زندگی بر فرهنگ افتاد. در پی این تحول دورانساز، فرهنگ ایران اسلامی با فرهنگ کهن ایرانی پیوند یافت. سپس با تأکید فراوان ادامه می دهد؛ در این میان جایگاه شاهنامه، ممتاز است. زبان فارسی و شاهنامه سرنوشت ایران را تغییر دادند؛ و به تولای آنان، باز ایرانی شد قومی متفاوت با دیگران، این کتاب، ایران گذشته را به ایران بعد پیوند داد. ایران، تغییر مذهب داده بود، ولی زبان فرهنگ، زبان جاویدان و عام است ازاینرو، فرهنگ ایران باستان، همچون آب قنات که از ژرفای خاک و پنهان حرکت میکند، به دوران اسلامی نفوذ کرد؛ و رد پای خود را بر همه چیزاز آداب و آیینها، آتشافروزی نوروز، موسیقی، نقشهای قلمکار، قالی، کاشی، اندرزها، نامها، یادها، داستانها و...گذاشت. اسلامی ندوشن در کتاب مرزهای ناپیدا از این انباشت فرهنگی که تهنشین وجدان آگاه و ناآگاه قوم ایرانی است بهعنوان مرزهای ناپیدا یاد می کند و آن را بایگانی ذهنی و حافظه تاریخی حبس شدۀ گذشتگان میداند که بقول خیام؛ گفتند فسانهای و در خواب شدند، او معتقد است؛ همین افسانۀ بزرگ، در اتصال رودوار خود، زندگی انسان را پهناور کرده است تا انسان از مرحله خور و خواب درگذرد و پشت دیوار سربیرنگ پوچی و ملالت متوقف نماند و امروز خود را بر پایه آموختههای دیروز، سامان آگاهانهتری دهد.
کانال عصر ایران در تلگرام