اسرائیل بهشت تجارت اعضای بدن انسان؛ مجاز بودن کشتن ملتها در ایدئولوژی صهیونیستی
تاریخ انتشار: ۲۶ مرداد ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۷۹۱۸۸۱
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، با وجود تمام ادعاهای صهیونیستها درباره مبارزه با این پدیده (تجارت اعضای بدن انسان)، این امر به ویژه سوء استفاده آنها از مهاجران، کودکان، افراد عقب افتاده و حتی شهدای فلسطینی به شکل سازمان یافتهای با علم و درایت حتی و مشارکت برخی از مسئولین رژیم صهیونیستی در حال انجام است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
تقریبا هیچ گزارشی درباره تجارت اعضای بدن انسان در سرتاسر دنیا منتشر نمیشود که اسرائیل را در صدر فهرست خود در این امر قرار نداده باشد.
به نوشته روزنامه یدیعوت آحرونوت، این فعالیت مختص داخل فلسطین اشغالی نیست، بلکه جنبه فرامرزی داشته و سطح بین المللی را در بر گرفته است.
همین امر هم باعث شده است تا کمتر شبکه قاچاق اعضای بدن انسان در جهان کشف شود که سرنخی آنها را به اسرائیل مرتبط نکند.
«نانسی شیپر هاجز» استادیار دانشگاه کالیفورنیا، بنیانگذر مؤسسه «اورگان واچ» و یکی از متخصص مهم پدیده تجارت اعضا در گفتگویی با رادیو نیویورک در این رابطه میگوید: اسرائیلیها دارای ساختار سازمان یافته و شگفت انگیزی در خرید و فروش اعضا در سرتاسر جهان دارند، آنها حسابهای بانکی در همه جا دارند و افرادی را در این زمینه به کار گمارده و حتی مترجمان و شرکتهای توریستی را هم با خود سازمان دهی کردهاند.
بی بی سی هم در گزارشی که چند سال پیش منتشر کرد خبر داد اسرائیل بیشترین مصرف کننده کلیه در جهان است و خط تولید کلیه خود را در مولداوی ایجاد کرده است به نحوی که مردان این کشور اکثرا با یک کلیه زندگی میکنند.
این امر به خودی خود نشانگر بخشی از بهشتی است که عاملان این رفتار غیر انسانی در اسرائیل برای خود یافتهاند. یک صهیونیست به نام «موشه هارئیل» سردسته یکی از باندهای خرید وفروش اعضای بدن انسان محسوب میشود و چند بار نامش در این رابطه مطرح و بارها هم دستگیر شد، اما با کمک و نفوذ اسرائیل از زندان خارج و به این فعالیت ادامه میدهد.
روزنامه یدیعوت آحرونوت هم گزارش کمیته حقوق بشر پارلمان اروپا را برای سال ۲۰۱۵ منتشر کرد که تاکید داشت پزشکان دارای تابعیت اسرائیل مسئولین اصلی توسعه تجارت اعضای بدن انسان در تمام دنیا از جمله اروپای شرقی محسوب میشوند.
در اروپای شرقی به دلیل نوع زندگی مردم آن از کار افتادن کلیه و کبد امری بسیار شایع و به تبع آن تقاضا برای پیوند این دو عضو هم بسیار بیشتر است.
در سال ۲۰۱۶ پلیس فدرال آمریکا یک باند قاچاق اعضای بدن انسان را که توسط سه خاخام صهیونیست مدیریت میشد کشف و متلاشی کرد، تحقیقات از این سه خاخام نشان داد که آنها با استفاده از روایتهای توراتی سعی در متقاعد کردن مردم برای اهدای عضو در مقابل ۱۰ هزار دلار میکردند و بعد این عضو را به نیازمندان پیوند کلیه به قیمتهایی بالاتر از ۱۵۰ هزار دلار میفروختند.
این در حالی است که گزارشهایی از سرقت اعضای بدن قربانیان جنگهای منطقه حتی در کشورهایی همچون سوریه و عراق هم منتشر شده است. روزنامه هاآرتص با اعتراف به این اقدام کثیف نوشت: شماری از دلالان و نیز جراحان در تل آویو در انتظار ورود قربانیان این جنگها به ویژه از سوریه هستند.
این روزنامه نام دو دلال بزرگ فعال در این زمینه که یکی ترکیهای به نام یوسف سونمز و دیگری اسرائیلی به نام موشه هارئیل را ذکر کرد. به نوشته این روزنامه، هارئیل بعد از آنکه در کوزوو دستگیر شده بود فعالیت خود را به آنکارا منتقل کرد در حالی که شریک ترکش یک جراح است و مرد شماره ۲ مافیای تجارت اعضای بدن انسان از طریق سوء استفاده از پناهجویان سوری محسوب میشود.
او حتی متهم به سرقت بیش از ۲۲۰۰ کلیه هم هست که به این دلیل هم توسط پلیس ترکیه در داخل مطبش دستگیر شد، ولی با وجود محکوم شدن با فشارهای اسرائیل با قید ضمانت از زندان خارج و از کشور گریخت.
یک رسانه عربی به نقل مجله دیر اشپیگل خبر داد قاچاقچیان انسان با سوراخ کردن عمدی قایقهای بادی پناهجویان آنها را غرق و در فاصله شش ساعته پیش از تلف شدن اعضای داخلی بدن، این اعضای را خارج تا به بالاترین قیمت به افراد نیازمند پیوند بفروشند.
این در حالی است که برخی از رسانهها یکی از اهداف ایجاد بیمارستانهای صحرایی اسرائیل برای جنگجویان مخالف دولت سوریه را هم سرقت اعضای بدن مجروحین اعلام میکنند.
اسرائیلیها پیشینه دور و درازی در این رابطه دارند، سال ۲۰۰۲ بود که نظامیان صهیونیست سه نوجوان فلسطینی را به شهادت رسانده، اما بعد از چند روز اجساد آنها را بدون اعضای داخلی آنها تحویل طرف فلسطینی دادند.
یاسر عرفات رئیس تشکیلات فلسطینی با نشان دادن تصویر این سه نوجوان به رسانهها گفت: «آنها فرزندان ما را کشتند و اعضای بدنشان را هم بردند».
جمعیتهای مدافع حقوق بشر فعال در فلسطین از ثبت حداقل ۲۵۰ مورد در این زمینه سخن میگویند که بدون اعضای داخلی به خانوادههایشان تسلیم شدهاند.
روزنامه هاآرتص هم در شماره اکتبر ۲۰۱۸ خود از تکرار این اقدامات علیه پناهجویانی که خود را به مصر رساندند، پرده برداشت و نوشت مافیای تجارت اعضای بدن اقدام به ربودن پناهجویان و خارج کردن کلیه برخلاف خواست و میل آنها میکنند.
از نکات قابل توجه آن است که با وجود دستگیری شمار زیادی از اسرائیلیهای مرتبط با این اقدام ضدانسانی در سرتاسر دنیا، کمتر دیده شده است که در داخل فلسطین اشغالی چنین باندهایی دستگیر شوند.
به گفته «رافائل ماتیسانز» مبتکر اسپانیایی توافق سانتیاگو برای مبارزه با تجارت اعضای بدن انسان، سالانه دست کم ۱۰ هزار نفر از اتحادیه اروپا عازم اماکنی همچون اسرائیل (مناطق اشغالی) میشوند تا به شکلی غیرقانونی عمل پیوند عضو انجام دهند، این تجارت دست کم سالانه ۱.۲ میلیارد دلار برای فعالان در آن سود به همراه دارد.
به گفته یک کارشناس امور رژیم صهیونیستی، اسرائیل به دلیل آنکه اکثریت قریب به اتفاق اسرائیلیها سابقه نظامی گری داشته و آمادگی کشتن هر ملتی را دارند و نیز امکان سفر، حضور و فعالیت در اکثر کشورهای جهان را دارند و نیز میدانند که خبری از مجازاتهای مهم و قابل ذکر برای قاچاق و فروش اعضای بدن انسان در قوانین رژیم صهیونیستی وجود ندارد، به بهشت این تجارت کثیف تبدیل شده است، به ویژه که در ایدئولوژی صهیونیستی وارد آمدن زیان به غیر یهودی نه تنها نکوهیده نیست، بلکه مورد ستایش جامعه اسرائیل هم قرار میگیرد.
منبع: تسنیم
انتهای پیام/
منبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: اخبار بین الملل رژیم صهیونیستی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۷۹۱۸۸۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
«حشاشین» روایتگر حسن صباح تروریست یا کلیددار بهشت؟
قبل از اینکه بخواهد سروکله حسن صباح به روایت مصریهای سکولار در سریال «حشاشین» پیدا شود، تاریخ از امت و رحلت پیامبر شروع شده، از ابوبکر، عمر، عثمان و امام علی (ع) عبور کرده، تا به مکاتب فکری مختلف و فرقهها بخصوص فرقه اسماعیلیه در قرن ۱۱ میرسد.
بنا به ادعای سازندگان سریال، «خلافت عباسی بر نیمی از جهان حکومت میکرد. ولی در قرن یازدهم وضعیت خلافت عباسی در بغداد رو به وخامت بود و در بدترین شرایط خود قرار گرفت. گروهی از چوپانان ترک در سلسله سلجوقیان ظهور پیدا کردند و بزرگترین ارتش را روی زمین تشکیل دادند. آنها مشروعیت خود را با ادعای حمایت از خلیفه عباسی سنی به دست آوردند. آنها بر خلیفه نفوذ داشتند. همزمان خلافت شیعه فاطمی در مصر و مراکش در ضعیفترین حالت خود بود. فرقهها، عقاید و مکاتب افزایش یافت. در بین آنها فرقه باطنی توسط مردی به وجود آمد، که خطرناکترین و عجیبترین فرد بود. او «حسن بن الصباح» بود.
طبق نوشته حسن فضیلتخواه در کتاب «حسن صباح فرمانروای قلعه الموت»، سابقه پیدایش فرقه هفت امامی اسماعیلیه به قرون اولیه اسلام و زمان امام جعفر صادق (ع) امام ششم، شیعیان بر میگردد. امام صادق (ع) دارای چندین پسر بود. از میان پسران خود ابتدا اسماعیل را به جانشینی خود و به عنوان امام هفتم شیعیان انتخاب و به جامعه پیروان خود معرفی کرد. بعدها گویا به دو دلیل تاریخی از این تصمیم منصرف و اسماعیل را به امر الهی از مقام امامت خلع و عهد خود را از او برداشت.
در کتب تاریخی آمده است که امام ششم به دو دلیل اسماعیل را از امامت برکنار کرد. یکی اینکه او با گروههای افراطی و تندرو در ارتباط بود و امام احساس خطر کرد که مبادا بعد از او جامعه شیعیان به خطر بیفتد. دوم اینکه اسماعیل شراب مینوشید و یک چنین انسانی نمیتوانست صلاحیت امامت جامعه شیعیان را داشته باشد.
امام صادق (ع) برای بار دوم پسر چهارم خود موسی کاظم (ع) را به امامت برگزید و به شیعیان معرفی کرد. در آن میان، جمعی از شیعیان انتخاب اول امام را شرعی و متقن و صحیح دانسته و بر امامت اسماعیل پافشاری کردند. دو پسر دیگر امام یعنی عبدالله و محمد هم در مقام دفاع از حق امامت خویش برآمدند. پس هر یک جماعتی را جمع کرده و در مقابل اراده پدر مقاومت کردند.
در آن میان، پیروان اسماعیل از بقیه نیرومندتر و قویتر بودند. فرقه اسماعیلیه بعدها در بلاد اسلامی به طغیان و عصیان و اعتراض روی آورده و به برخی اقدامات افراط گرایانه دامن زدند. اسماعیل در زمان حیات پدرش از دنیا رفت. پس اسماعیلیان پسر او محمد را به عنوان امام و جانشین پدرش برگزیدند و او را امام مستور (پنهان) لقب دادند. بعدها حسن صباح خود را نائب امام مستور معرفی کرد.
شروع داستان از جنگ بین صلیبیان با فرقه اسماعیلیه میگذرد، تا اینکه اولین خون با دستور حسن صباح در تاریخ سریال «حشاشین» ریخته میشود. سریال روایت میکند: «حسن صباح قوی است، اگر موقعیتش با قلبش تضاد پیدا کند، قلبش را میکشد».
در انتهای سریال «حشاشین» یار باوفای حسن صباح میگوید: «مولای ما دیگر واسطه بین ما و اماممان نیست، او با امام یکی شده است و در مقابلش هزینههای زیادی پرداخت کرده. تو پسرت را کشتی، همسرت را، عزیزانت را، پسرت هادی روانه آسمان کردی. شما کاری کردید که هیچ مومن و نگهبانی حتی هیچ پیامبری تحمل انجام آن را نداشت».
امیدعلی مسعودی، مدیر گروه ارتباطات اجتماعی و عضو هیات علمی دانشگاه سوره با نقد محتوایی سریال «حشاشین» از این حیث که تاریخ اسلام را تحریف کرده است، گفت: سروکله حسن صباح از کجا پیدا شد؟ آیا او بیسواد بود؟ راهزن بود؟ یا ایشان دو همکلاسی با سواد داشت؟ آنها بر اساس عقایدشان که تغییر جامعه بود، از دست پادشاهان فرار کردند و به قلعه الموت پناه بردند. اما سریال «حشاشین» مبنای شکلگیری حرکات حسن صباح را ایران میداند. در حالی که آن زمان حکومتها ملوک الطوایفی بود. لازم بود این سریال بازبینی بشود و تحریفهای تاریخیاش توضیح داده شود.
مسعودی ادامه داد: سریال «حشاشین» القا میکند که فرقهای تحت رهبری صباح، ایرانی و تروریست بودند. در این سریال چهرهای از حسن صباح به تصویر کشیده شده، که گویا او ایرانی است و هر ایرانی تروریست است. در حالی که اسماعیلیه اعتقادات سفت و سختی داشتند. آنها آدمهای معتقدی بودند و اگر با کسی درگیر میشدند، بخاطر اعتقاداتشان بود. بنابراین، کلیت روایت سریال «حشاشین» روایت علمی نیست.
باشگاه خبرنگاران جوان فرهنگی هنری ساير حوزه ها