Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «خبرگزاری دانشجو»
2024-05-04@14:25:08 GMT

چهار توصیه کلیدی از امام هادی علیه السلام

تاریخ انتشار: ۲۶ مرداد ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۷۹۵۲۱۱

چهار توصیه کلیدی از امام هادی علیه السلام

تولد امام دهم شیعیان حضرت امام علی النقی (ع) را نیمه ذیحجه سال ۲۱۲ هجری قمری نوشته اند. پدر آن حضرت، امام محمد تقی جوادالائمه (ع) و مادرش سمانه از زنان درست کردار پاکدامنی بود.

 به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، تولد امام دهم شیعیان حضرت امام علی النقی (ع) را نیمه ذیحجه سال ۲۱۲ هجری قمری نوشته اند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!
پدر آن حضرت، امام محمد تقی جوادالائمه (ع) و مادرش سمانه از زنان درست کردار پاکدامنی بود که دست قدرت الهی او را برای تربیت مقام ولایت و امامت مأمور کرده بود، و چه نیکو وظیفه مادری را به انجام رسانید و بدین مأموریت خدایی قیام کرد. نام آن حضرت - علی - کنیه آن امام همام " ابوالحسن " و لقب‌های مشهور آن حضرت " هادی " و " نقی " بود. حضرت امام هادی (ع) پس از پدر بزرگوارش در سن ۸ سالگی به مقام امامت رسید و دوران امامتش ۳۳ سال بود.

در این مدت حضرت علی النقی (ع) برای نشر احکام اسلام و آموزش و پرورش و شناساندن مکتب و مذهب جعفری و تربیت شاگردان و اصحاب گرانقدر گام‌های بلند برداشت. نه تنها تعلیم و تعلم و نگاهبانی فرهنگ اسلامی را امام دهم (ع) در مدینه عهده دار بود، و لحظه‌ای از آگاهانیدن مردم و آشنا کردن آن‌ها به حقایق مذهبی نمی‌آسود، بلکه در امر به معروف و نهی از منکر و مبارزه پنهان و آشکار با خلیفه ستمگر وقت - یعنی متوکل عباسی - آنی آسایش نداشت.

به همین جهت بود که عبدالله بن عمر والی مدینه بنا بر دشمنی دیرینه و بدخواهی درونی، به متوکل خلیفه زمان خود نامه‌ای خصومت آمیز نوشت، و به آن امام بزرگوار تهمت‌ها زد، و نسبت‌های ناروا داد و آن حضرت را مرکز فتنه انگیزی و حتی ستمکاری وانمود کرد و در حقیقت آنچه در شأن خودش و خلیفه زمانش بود به آن امام معصوم (ع) منسوب نمود، و این همه به جهت آن بود که جاذبه امامت و ولایت و علم و فضیلتش مردم را از اطراف جهان اسلام به مدینه می‌کشانید و این کوته نظران دون همت که طالب ریاست ظاهری و حکومت مادی دنیای فریبنده بودند، نمی‌توانستند فروغ معنویت امام را ببینند؛ و نیز " مورخان و محدثان نوشته اند که امام جماعت حرمین (= مکه و مدینه) از سوی دستگاه خلافت، به متوکل عباسی نوشت: اگر تو را به مکه و مدینه حاجتی است، علی بن محمد (هادی) را از این دیار بیرون بر، که بیشتر این ناحیه را مظیع و منقاد خود گردانیده است ". این نامه و نامه حاکم مدینه نشان دهنده نفوذ معنوی امام هادی (ع) در سنگر مبارزه علیه دستگاه جبار عباسی است.

از زمان حضرت امام محمد باقر (ع) و امام جعفر صادق (ع) و حوزه چهار هزار نفری آن دوران پربار، شاگردانی در قلمرو اسلامی تربیت شدند که هر یک مشعلدار فقه جعفری و دانش‌های زمان بودند، و بدین سان پایه‌های دانشگاه جعفری و موضع فرهنگ اسلامی، نسل به نسل نگهبانی شد و امامان شیعه، از دوره حضرت رضا (ع) به بعد، از جهت نشر معارف جعفری آسوده خاطر بودند، و اگر این فرصت مغتنم در زمان امام جعفر صادق (ع) پیش نیامده بود، معلوم نبود سرنوشت این معارف مذهبی به کجا می‌رسید؟ به خصوص که از دوره زندانی شدن حضرت موسی بن جعفر (ع) به بعد دیگر چنین فرصت‌های وسیعی برای تعلیم و نشر برای امامان بزرگوار ما - که در برابر دستگاه عباسی دچار محدودیت بودند و تحت نظر حاکمان ستمکار - چنان که باید و شاید پیش نیامد.

با این همه، دوستداران این مکتب و یاوران و هواخواهان ائمه طاهرین - در این سال‌ها به هر وسیله ممکن، برای رفع اشکالات و حل مسائل دینی خود، و گرفتن دستور عمل و اقدام - برای فشرده‌تر کردن صف مبارزه و پیشرفت مقصود و در هم شکستن قدرت ظاهری خلافت به حضور امامان والاقدر می‌رسیدند و از سرچشمه دانش و بینش آن‌ها، بهره مند می‌شدند و این دستگاه ستمگر حاکم و کارگزارانش بودند که از موضع فرهنگی و انقلابی امام پیوسته هراس داشتند و نامه حاکم مدینه و مانند آن، نشان دهنده این هراس همیشگی آن‌ها بود. دستگاه حاکم، کم کم متوجه شده بود که حرمین (مکه و مدینه) ممکن است به فرمانبری از امام (ع) درآیند و سر از اطاعت خلیفه وقت درآورند.

بدین جهت پیک در پیک و نامه در پی نامه نوشتند، تا متوکل عباسی دستور داد امام هادی (ع) را از مدینه به سامرا - که مرکز حکومت وقت بود - انتقال دهند. متوکل امر کرد حاجب مخصوص وی حضرت هادی (ع) را در نزد خود زندانی کند و سپس آن حضرت را در محله عسکر سال‌ها نگاه دارد تا همواره زندگی امام، تحت نظر دستگاه خلافت باشد. برخی از بزرگان مدت این زندانی و تحت نظر بودن را - بیست سال - نوشته اند.

پس از آنکه حضرت هادی (ع) به امر متوکل و به همراه یحیی بن هرثمه که مأمور بردن حضرت از مدینه بود، به سامرا وارد شد، والی بغداد اسحاق بن ابراهیم طاهری از آمدن امام (ع) به بغداد با خبر شد، و به یحیی بن هرثمه گفت::‌ای مرد، این امام هادی فرزند پیغمبر خدا (ص) می‌باشد و می‌دانی متوکل نسبت به او توجهی ندارد اگر او را کشت، پیغمبر (ص) در روز قیامت از تو بازخواست می‌کند. یحیی گفت:: به خدا سوگند متوکل نظر بدی نسبت به او ندارد. نیز در سامرا، متوکل کارگزاری ترک داشت به نام وصیف ترکی. ا.

و نیز به یحیی سفارش کرد در حق امام مدارا و مرحمت کند. همین وصیف خبر ورود حضرت هادی را به متوکل داد. از شنیدن ورود امام (ع) متوکل به خود لرزید و هراسی ناشناخته بر دلش چنگ زد. از این مطالب که از قول یحیی بن هرثمه مأمور جلب امام هادی (ع) نقل شده است درجه عظمت و نفوذ معنوی امام در متوکل و مردان درباری به خوبی آشکار می‌گردد، و نیز این مطالب دلیل است بر هراسی که دستگاه ستمگر بغداد و سامرا از موقعیت امام و موضع خاص او در بین هواخواهان و شیعیان آن حضرت داشته است.

باری، پس از ورود به خانه‌ای که قبلا در نظر گرفته شده بود، متوکل از یحیی پرسید: علی بن محمد چگونه در مدینه می‌زیست؟ یحیی گفت:: جز حسن سیرت و سلامت نفس و طریقه ورع و پرهیزگاری و بی اعتنایی به دنیا و مراقبت بر مسجد و نماز و روزه از او چیزی ندیدم، و، چون خانه اش را - چنانکه دستور داده بودی - بازرسی کردم، جز قرآن مجید و کتاب‌های علمی چیزی نیافتم. متوکل از شنیدن این خبر خوشحال شد، و احساس آرامش کرد. با آنکه متوکل از دشمنان سرسخت آل علی (ع) بود و بنا به دستور او بر قبر منور حضرت سیدالشهداء (ع) آب بستند و زیارت کنندگان آن مرقد مطهر را از زیارت مانع شدند، و دشمنی یزید و یزیدیان را نسبت به خاندان رسول اکرم (ص) تازه گردانیدند، با این همه در برابر شکوه و هیبت حضرت هادی (ع) همیشه بیمناک و خاشع بود.

مورخان نوشته اند: مادر متوکل نسبت به مقام امام علی النقی (ع) اعتقادی به سزا داشت. روزی متوکل مریض شد و جراحتی پیدا کرد که اطباء از علاجش درماندند. مادر متوکل نذر کرد اگر خلیفه شفا یابد مال فراوانی خدمت حضرت هادی (ع) هدیه فرستد. در این میان به فتح بن خاقان که از نزدیکان متوکل بود گفت:: یک نفر را بفرست که از علی بن محمد درمان بخواهد شاید بهبودی یابد. وی کسی را خدمت آن حضرت فرستاد امام هادی فرمود:: فلان دارو را بر جراحت او بگذارید به اذن خدا بهبودی حاصل می‌شود.

چنین کردند، آن جراحت بهبودی یافت. مادر متوکل هزار دینار در یک کیسه چرمی سر به مهر خدمت امام هادی (ع) فرستاد. اتفاقا چند روزی از این ماجرا نگذشته بود که یکی از بدخواهان به متوکل خبر داد دینار فراوانی در منزل علی بن محمد النقی دیده شده است. متوکل سعید حاجب را به خانه آن حضرت فرستاد. آن مرد از بالای بام با نردبان به خانه امام رفت. وقتی امام متوجه شد، فرمود: همان جا باش چراغ بیاورند تا آسیبی به تو نرسد. چراغی افروختند. آن مرد گوید: دیدم حضرت هادی به نماز شب مشغول است و بر روی سجاده نشسته. امام فرمود:: خانه در اختیار توست.

آن مرد خانه را تفتیش کرد. چیزی جز آن کیسه‌ای که مادر متوکل به خانه امام فرستاده بود و کیسه دیگری سر به مهر در خانه وی نیافت، که مهر مادر خلیفه بر آن بود. امام فرمود:: زیر حصیر شمشیری است آن را با این دو کیسه بردار و به نزد متوکل بر. این کار، متوکل و بدخواهان را سخت شرمنده کرد. امام که به دنیا و مال دنیا اعتنایی نداشت پیوسته با لباس پشمینه و کلاه پشمی روی حصیری که زیر آن شن بود مانند جد بزرگوارش علی (ع) زندگی می‌کرد و آنچه داشت در راه خدا انفاق می‌فرمود:.

با این همه، متوکل همیشه از اینکه مبادا حضرت هادی (ع) بر وی خروج کند و خلافت و ریاست ظاهری بر وی به سر آید بیمناک بود. بدخواهان و سخن چینان نیز در این امر نقشی داشتند. روزی به متوکل خبر دادند که: " حضرت علی بن محمد در خانه خود اسلحه و اموال بسیار جمع کرده و کاغذ‌های زیاد است که شیعیان او، از اهل قم، برای او فرستاده اند ". متوکل از این خبر وحشت کرد و به سعید حاجب که از نزدیکان او بود دستور داد تا بی خبر وارد خانه امام شود و به تفتیش بپردازد.

این قبیل مراقبت‌ها پیوسته - در مدت ۲۰ سال که حضرت هادی (ع) در سامره بودند - وجود داشت؛ و نیز نوشته اند: " متوکل عباسی سپاه خود را که نود هزار تن بودند از اتراک و در سامرا اقامت داشتند امر کرد که هر کدام توبره اسب خود را از گل سرخ پر کنند، و در میان بیابان وسیعی، در موضعی روی هم بریزند. ایشان چنین کردند؛ و آن همه به منزله کوهی بزرگ شد. اسم آن را تل " مخالی " نهادند آنگاه خلیفه بر آن تل بالا رفت و حضرت امام علی النقی (علیه السلام) را نیز به آنجا طلبید و گفت:: شما را اینجا خواستم تا مشاهده کنید سپاهیان من را؛ و از پیش امر کرده بود که لشکریان با آرایش‌های نظامی و اسلحه تمام و کمال حاضر شوند، و غرض او آن بود که شوکت و اقتدار خود را بنمایاند، تا مبادا آن حضرت یا یکی از اهل بیت او اراده خروج بر او نمایند ".

در این مدت ۲۰ سال زندگی امام هادی (ع) در سامرا، به صورت‌های مختلف کارگزاران حکومت عباسی، مستقیم و غیر مستقیم، چشم مراقبت بر حوادث زندگی امام و رفت و آمد‌هایی که در اقامتگاه امام (ع) می‌شد، داشتند از جمله: " حضور جماعتی از بنی عباس، به هنگام فوت فرزند امام دهم، حضرت سید محمد - که حرم مطهر وی در نزدیکی سامرا (بلد) معروف و مزار است - یاد شده است. این نکته نیز می‌رساند که افرادی از بستگان و مأموران خلافت، همواره به منزل امام سر می‌زده اند. "

اصحاب و یاران امام دهم (ع)
در میان اصحاب امام دهم، برمی خوریم به چهره هایی، چون " علی بن جعفر میناوی " که متوکل او را به زندان انداخت و می‌خواست بکشد. دیگر ادیب معروف، ابن سکیت که متوکل او را شهید کرد؛ و علت آن را چنین نوشته اند که دو فرزند متوکل خلیفه عباسی در نزد ابن سکیت درس می‌خواندند. متوکل از طریق فرزندان خود کم کم، متوجه شد که ابن سکیت از هواخواهان علی (ع) و آل علی (ع) است.

متوکل که از دشمنان سرسخت آل علی (ع) بود روزی ابن سکیت را به حضور خود خواست و از وی پرسید: آیا فرزندان من شرف و فضیلت بیشتر دارند یا حسن و حسین فرزندان علی (ع)؟ ابن سکیت که از شیعیان و دوستداران باوفای خاندان علوی بود، بدون ترس و ملاحظه جواب داد: فرزندان تو نسبت به امام حسن (ع) و امام حسین (ع) که دو نوگل باغ بهشت و دو سید جنت ابدی الهی اند قابل قیاس و نسبت نیستند. فرزندان تو کجا و آن دو نور چشم دیده مصطفی کجا؟ آن‌ها را با قنبر غلام حضرت (ع) هم نمی‌توان سنجید. متوکل از این پاسخ گستاخانه سخت برآشفت.

در همان دم دستور داد زبان ابن سکیت را از پشت سر درآوردند و بدین صورت آن شیعی خالص و یار راستین امام دهم (ع) را شهید کرد. دیگر از یاران حضرت هادی (ع) حضرت عبدالعظیم حسنی است. بنا بر آنچه محدث قمی در منتهی الآمال آورده است: " نسب شریفش به چهار واسطه به حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام منتهی می‌شود ... " از اکابر محدثین و اعاظم علماء و زاهدان و عابدان روزگار خود بوده است و از اصحاب و یاران حضرت جواد (ع) و حضرت امام هادی (ع) بود. صاحب بن عباد رساله‌ای مختصر در شرح حال آن جناب نوشته.

نوشته اند: " حضرت عبدالعظیم از خلیفه زمان خویش هراسید و در شهر‌ها به عنوان قاصد و پیک گردش می‌کرد تا به ری آمد و در خانه مردی از شیعیان مخفی شد ... ". " حضرت عبدالعظیم، اعتقاد راسخی به اصل امامت داشت. چنین استنباط می‌شود که ترس این عالم محدث زاهد از قدرت زمان، به خاطر زاهد بودن و حدیث گفتن وی نبوده است، بلکه به علت فرهنگ سیاسی او بوده است. او نیز مانند دیگر داعیان بزرگ و مجاهد حق و عدالت، برای نشر فرهنگ سیاسی صحیح و تصحیح اصول رهبری در اجتماع اسلامی می‌کوشیده است، و چه بسا از ناحیه امام، به نوعی برای این کار مأموریت داشته است.

زیرا که نمی‌شود کسی با این قدر و منزلت و دیانت و تقوا، کسی که حتی عقاید خود را بر امام عرضه می‌کند تا از درست بودن آن عقاید، اطمینان حاصل کند - به طوری که حدیث آن معروف است - اعمال او، به ویژه اعمال اجتماعی و موضعی او، بر خلاف نظر و رضای امام باشد. حال چه به این رضایت تصریح شده باشد، یا خود حضرت عبدالعظیم با فرهنگ دینی و فقه سیاسی بدان رسیده باشد ".

صورت و سیرت حضرت امام هادی (ع)
حضرت امام دهم (ع) دارای قامتی نه بلند و نه کوتاه بود. گونه هایش اندکی برآمده و سرخ و سفید بود. چشمانش فراخ و ابروانش گشاده بود. امام هادی (ع) بذل و بخشش بسیار می‌کرد. امام آن چنان شکوه و هیبتی داشت که وقتی بر متوکل خلیفه جبار عباسی وارد می‌شد او و درباریانش بی درنگ به پاس خاطر وی و احترامش برمی خاستند.

خلفایی که در زمان امام (ع) بودند: معتصم، واثق، متوکل، منتصر، مستعین، معتز، همه به جهت شیفتگی نسبت به قدرت ظاهری و دنیای فریبنده با خاندان علوی و امام همام حضرت هادی دشمنی دیرینه داشتند و کم و بیش دشمنی خود را ظاهر می‌کردند، ولی همه، به خصال پسندیده و مراتب زهد و دانش امام اقرار داشتند، و این فضیلت‌ها و قدرت‌های علمی و تسلط وی را بر مسائل فقهی و اسلامی به تجربه، آزموده و مانند نیاکان بزرگوارش (ع) در مجالس مناظره و احتجاج، وسعت دانش وی را دیده بودند. شب‌ها اوقات امام (ع) پیوسته به نماز و طاعت و تلاوت قرآن و راز و نیاز با معبود می‌گذشت. لباس وی جبه‌ای بود خشن که بر تن می‌پوشید و زیر پای خود حصیری پهن می‌کرد. هر غمگینی که بر وی نظر می‌کرد شاد می‌شد. همه او را دوست داشتند. همیشه بر لبانش تبسم بود، با این حال هیبتش در دل‌های مردم بسیار بود.

شهادت امام هادی (ع)   امام دهم، حضرت هادی (ع) در سال ۲۵۴ هجری به وسیله زهر به شهادت رسید. در سامرا در خانه‌ای که تنها فقط فرزندش امام حسن عسکری بر بالین او بود. معتمد عباسی امام دهم را مسموم کرد. از این سال امام حسن عسکری پیشوای حق شد و بار تعهد امامت را بر دوش گرفت؛ و در همان خانه‌ای که در آن بیست سال زندانی و تحت نظر بود، سرانجام به خاک سپرده شد.

زن و فرزندان امام هادی (ع)   حضرت هادی (ع) یک زن به نام سوسن یا سلیل و پنج فرزند داشته است. ۱ - ابومحمد حسن علیه السلام (امام عسکری (ع) یازدهمین اختر تابناک ولایت و امامت است). ۲ - حسین. ۳ - سید محمد که یک سال قبل از پدر بزرگوارش فوت کرد، جوانی بود آراسته و پرهیزگار که بسیاری گمان می‌کردند مقام ولایت به وی منتقل خواهد شد. قبر مطهرش که مزار شیعیان است در نزدیکی سامرا می‌باشد. ۴ - جعفر. ۵ - عایشه، یا به نقل شادروان شیخ عباس قمی " علیه ".   چهار توصیه کلیدی از امام هادی   روایت زیر از کتاب تحف العقول منتشر می‌شود.

الإمامُ الهادیُّ علیه السلام ـ. لِشیعَتِهِ ـ: اِتَّقُوا اللّه َ. و کُونُوا زَینا و لا تَکُونوا شَینا، جُرُّوا إلَینا کُلَّ مَوَدَّةٍ، وَ ادفَعُوا عَنّا کُلَّ قَبِیحٍ.

امام هادی علیه السلام ـ. به شیعیان خود ـ. فرمود:: از خدا بترسید و مایه آبرو باشید نه مایه بدنامی. محبّت‌ها را به سوی ما جلب کنید و هرگونه زشتی را از ما دور سازید.

منبع: خبرگزاری دانشجو

کلیدواژه: امام هادی امام محمد تقی امام علی النقی علیه السلام

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۷۹۵۲۱۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

فراخوان نخستین سوگواره بین‌المللی سفینه النجاه

فراخوان نخستین سوگواره بین المللی سفینه النجاه با هدف تبیین و آشکارسازی نیروهای نجات بخش در کربلا به عنوان ظرفیت‌های اثرگذار برای تهییج فطرت‌ها در جهت رسیدن به آرمان‌های حسینی، منتشر شد.

به گزارش ایسنا، نخستین،سوگواره بین المللی سفینه النجاه با هدف تبیین و آشکار سازی نیروهای نجات بخش در کربلا و به کارگیری هنر به مثابه ابزار در جهت ابلاغ پیام نجات خلق با کشتی نجات حسین ابن علی علیه السلام و همچنین اثبات نیاز کنونی شیعه و آحاد جامعه بشری در برافراشتن نمادی برای معرفی کربلا و ایجاد فضایی برای اشتراک گذاری دیدگاه‌ها، جذب متخصصان برجسته حوزه های مختلف و تشویق پژوهشگران به تحقیق در زمینه های نو و نیز افزایش آگاهی مردم در زمینه آرمان‌های مهدویت و جریان سازی در جامعه منتشر شد.

این سوگواره در بخش های علمی، ادبی و هنری با موضوعیت "پیراهن معظم حضرت سیدالشهداعلیه السلام" در ۱۲ محور برگزار می شود و آثار مربوطه در زبان های فارسی، عربی، انگلیسی و اردو خلق خواهند شد.

بر اساس این فراخوان، هنرمندان تا تاریخ اول محرم الحرام ۱۴۴۶ فرصت دارند نسبت به ثبت نام و ارسال آثار خود در پایگاه سوگواره بین المللی سفینه النجاه به نشانی www.al-nejat.com اقدام کنند.

همچنین هنرمندان محترم می‌توانند در مسیر خلق اثر، برای کسب اطلاعات بیشتر و آشنایی با اسناد تاریخی و معرفتیمربوط به "پیراهن معظم سیدالشهدا علیه السلام" به نشانیwww.atigh.org مراجعه کنند.

متن فراخوان این سوگواره بدین شرح است :

بسم الله الرحمن الرحیم

"پیراهن معظم حضرت سیدالشهدا علیه السلام، پرچم برافراشته قیام قائم عجل الله تعالی فرجه;عطر ظهور در سوگواره جهانی سفینة النجاة"

به حول و قوّه الهی، سوگواره جهانی سفینه النجاة آغازی ست برای پاسخ به مهم ترین آرزو و بلکه نیاز فطری بشر یعنی نجات از هرگونه درد، رنج و نابودی.

سوگواره بین المللی سفینه النجاه فرصتی است برای عرض تعظیمی نو به بارگاه بلند مرتبه حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام. هماره قلب ما با احساس نیاز به رکوع خاضعانه به این دردانه بی مثال حق، در پی بهانه ایست برای جلوه گر شدن خود، تا شاید در حین این رکوع به حقیقت سجده رسیده و جوهر عبودیت را در خود یافته به کنه ربوبیت رهسپار شود.

پیراهن معظم پدر بندگی، امروز اجازت بر جلوه گرفته تا شاید جای خالی تصویر تام عاشورا را در هزاران هزار ایام و روزگاران پر کند و چشم آخرالزمانی ها را در پیدایش قبله ای برای اظهار وجود، روشن کند.

پیراهن حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام پرچم قیام صاحب ماست، پس با این نماد تام مظلومیت می توانیم جهان را به توجه ، تدبر و خضوع دعوت کنیم.

«جهانیان تشنه هستند، تشنه حقیقت حسینعلیه السلام»

خادم مسیح حسین، حضرت علی اصغرعلیه السلام 

اهداف برگزاری سوگواره

_ تبیین و آشکار سازی نیروهای نجات بخش در کربلا به عنوان ظرفیت های اثر گذار برای تهییج فطرت ها در جهت رسیدن به آرمان های حسینی

_ استفاده مطلوب از ذوق و استعداد های هنری و به کارگیری هنر به مثابه ابزار در جهت ابلاغ پیام نجات خلق با کشتی نجات حسین بن علی علیه السلام

_ اثبات نیاز کنونی شیعه و آحاد جامعه بشری در برافراشتن نمادی برای معرفی کربلا ، جغرافیای نجات بخش

_ ایجاد فضایی برای ارتباط و اشتراک گذاری تجربه و دیدگاه ها و جذب متخصصان برجسته حوزه های مختلف

_ تشویق پژوهشگران به تحقیق در زمینه های نو و افزایش آگاهی و دانش مردم در زمینه آرمان های مهدویت

_ جریان سازی در جامعه و در میان گروه های مختلف از طریق آگاهی بخشی به ایشان در موضوعات مطرح شده

دامنه برگزاری: بین‌المللی

زبان ها: فارسی ، عربی ، اردو ، انگلیسی ، آذری

محورها و موضوعات سوگواره

هرساله این سوگواره مختص به موضوعی می باشد و به فضل الهی امسال با موضوع :

"پیراهن معظم حضرت سیّدالشهدا علیه السلام " برگزار خواهد شد.

۱_نزول پیراهن از بهشت و قبول توبه ی

آدم،علیه السلام به واسطه این پیراهن

۲_سیر و اسفار این پیراهن در میان انبیای عظام و نجات همه ی ایشان به واسطه این پیراهن

۳_نزول پیراهن در هنگام به آتش افتادن حضرت ابراهیم،علیه السلام،و نجات ایشان

۴_شفای چشمان حضرت یعقوب علیه السلام به واسطه  این پیراهن

۵_نجات حضرت یونس،علیه السلام از شکم ماهی به واسطه این پیراهن

۶_تحویل پیراهن به حضرت زینب سلام الله علیها توسط حضرت صدیقه کبری سلام الله علیها ، سه روز پیش از شهادتشان جهت ارسال به کربلا

۷_به غارت بردن پیراهن در روز عاشورا

۸_بازگرداندن پیراهن به اهل بیت علیهم السلام پس از تقاضای امام سجاد،علیه السلام در شام

۹_پیراهن نزد حضرت صاحب،علیه السلام در هنگام ظهور و پوشیدن این پیراهن توسط ایشان

۱۰_اهتزاز پیراهن امام حسین علیه السلام از اول ماه محرم از عرش

۱۱_اعلام زمان ظهور برای حضرت صاحب علیه السلام به واسطه جوشش خون از این پیراهن در شب ظهور

۱۲_تظلّم حضرت صدّیقه کبری علیه السلام در روز قیامت با پیراهن خونین سیدالشهدا علیه السلام

بخش های مختلف سوگواره:

۱_بخش علمی

۲_بخش هنری

۳_ بخش ادبی

۱_بخش علمی :

مقاله علمی ، پایان نامه ، رساله و...

۲_بخش هنری:

هنرهای دیجیتال ( طراحی گرافیکی،پوستر،تصویرسازی و نقاشی دیجیتال،موشن گرافیک و تولید هنری با استفاده از فناوری های مدرن )

هنرهای مرتبط بارسانه ( فیلم کوتاه ۳دقیقه ای، فیلمنامه نویسی، مستند، نماهنگ، پادکست، تولید موسیقیبرای تولیدات رسانه ای )

فتوگرافی ( عکاسی، تصویربرداری در ابعاد مختلف از عکس های خبری گرفته تا هنری )

هنرهای تجسمی ( نقاشی، مجسمه سازی و... )

۳_بخش ادبی:

شامل: شعر (قالب های مثنوی، غزل، قصیده، قطعه،دوبیتی، رباعی، ترجیع بند، مستزاد، مسمّط، ترکیببند، ترجیع بند) ، متن ، قطعه ادبی و...

۴_بخش ایده و طرح:

این بخش این فرصت را به علاقه مندان می دهد تا طرح ها و ایده های خود را در زمینه ی موضوعات سوگواره ارائه کنند.

در واقع هدف از این بخش ، ایجاد خلاقیت و نوآوری در زمینه های مذکورمی باشد.

جوایز

نفرات برگزیده هر بخش: سفر زیارتی کربلای معلی، تندیس نجات، سکه تمام بهار آزادی

نفرات شایسته تقدیر هر بخش: سفر زیارتی کربلای معلی، ربع سکه بهار آزادی

زمان بندی:

مهلت ثبت نام و ارسال آثار تا اول محرم الحرام ۱۴۴۶

متقاضیان محترم برای ثبت نام و ارسال آثار به سایت رسمی سوگواره بین المللی سفینه النجاه به نشانی

www.al-nejat.com مراجعه کنند.

انتهای پیام

دیگر خبرها

  • مذاهب اسلامی برای کسب فیض به محضر امام صادق(ع) شرفیاب می شدند/ امام صادق(ع) مورد تأیید تمام مذاهب اسلامی هستند
  • حامیان شعار زن، دختران دانشجو را در کف خیابان لگدمال می‌کنند
  • خدمت اهالی هرمزگان در چایخانه حضرت رضا علیه السلام
  • مشهد در سوگ ششمین ولی مسلمین/عطر شهادت در اجتماع صادقیون پیچید
  • بندرلنگه در سوگ حضرت صادق علیه‌السلام
  • لرستان؛ سیاهپوشِ اختر ششم
  • فراخوان نخستین سوگواره بین‌المللی سفینه النجاه
  • سالروز شهادت مظلومانه رئیس مذهب جعفری
  • سالروز شهادت امام جعفر صادق(ع)
  • امام صادق (ع) شاکله اندیشه دینی را بنا نهاد