چهار شغل پردرآمد و کم دردسر در ایران
تاریخ انتشار: ۲۸ مرداد ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۸۱۵۲۹۱
«عدهای از معلمان کنکور به آمبولانس پول میدهند که آنها را از خط ویژه از کلاسی به کلاس دیگر برسانند». این اظهارنظر جنجالی علی عبدالعالی، استاد دانشگاه باعث شد بار دیگر موضوع درآمد هنگفت برخی شغل ها به بحث داغ فضای مجازی و رسانهای تبدیل شود.
به گزارش «تابناک» به نقل از روزنامه خراسان، اگر نگاهی به نفرات برتر کنکور امسال بیندازیم ۴۰ نفر اول کنکور در پنج رشته، تقریبا نیمیشان تهرانی هستند و تعداد زیادی از آنها در مدارس نمونه درس خواندهاند یا سمپادی هستند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در ادامه به چند شغل دیگر میپردازیم که درآمدهای پنهان و قابل توجه دارند اما کمتر به چشم میآیند.
آرایشگری؛ سرشار از تجمل و درآمد
با تجملاتی شدن مراسم عروسی و توجه بیش از حد به ظواهر، آرایشگاههای زنانه از آن دسته جاهایی هستند که حسابی بازارشان داغ شده است . آرایشگاههایی که در آنها خدمات مختلفی از اصلاح مو تا آرایش صورت و کاشت ناخن و اپیلاسیون و حتی تاتو کردن هم انجام میپذیرد. همه این خدمات برای مشتریان هزینههای سرسامآور و برای صاحبان آرایشگاه درآمد هنگفت دارد. مثلا بعضی آرایشگاهها پکیج آرایش عروس را تا ۱۲ میلیون تومان هزینه دریافت میکنند. تخمینها نشان میدهد بعضی آرایشگاههای زنانه شمال تهران اگر هزینهها کسر شود باز هم درآمد خالصشان به ۸۰ تا ۱۰۰ میلیون تومان میرسد.
رمالی؛ نسخهپیچی پرهزینه و عجیب
بخشی از جامعه به خاطر خرافات هنگام گرفتاریهای زندگیشان دست به دامن رمالها و فالگیرها میشوند. همین طرز فکر باعث شده که کاسبی بعضی رمالها و فالگیرها با سوء استفاده از سادگی افراد سر به فلک بکشد و بعضی از آن ها ماهی ۱۰ میلیون تومان درآمد دارند.این را بگذارید کنار نتایج پژوهشی که نشان می داد سالانه ۱۰ درصد جمعیت کشور به رمال ها و فالگیر ها مراجعه می کنند. امروزه فالهای بسیاری همچون فال قهوه، تاروت، حنا، شمع و عود، آینه و... با نرخهای مختلف رواج دارد. حتی فال گرفتن تلفنی و مجازی هم عرصه کلاهبرداری سوءاستفاده کنندگان شده است. همچنین عدهای از رمالها برای مشکلاتی همچون فرزند نیاوردن، کنکور قبول نشدن، خواستگار نداشتن، سرقت اتومبیل، جواهرات و ... نسخههای گرانی میپیچند.
توریسم درمانی؛ پول درآوردن زبانی
در سالهای اخیر به دلیل تفاوت نرخ ارز و پایین بودن هزینههای درمانی و البته پیشرفتهای پزشکی کشورمان، افراد از کشورهای مختلف برای انجام عملهای زیبایی، دندان پزشکی، جراحی قلب، مغز و اعصاب و ... به ایران سفر میکنند. با ورود گردشگران به کشور برای پیگیری مراحل درمانی آنها نیاز است تا اشخاصی به زبان آنها مسلط باشند که ارتباط این افراد با مراکز درمانی برقرار شود. همین موضوع باعث می شود افرادی که با زبان های خارجی آشنایی دارند از این طریق به کسب درآمد بپردازند. البته به خودی خود حضور این توریسم درمانها اشتغالزایی محسوب میشود اما اشکال آن وقتی است که این افراد به زد و بند کردن با مراکز درمانی میپردازند و هزینههای غیرقانونی و بیش از حد معمول دریافت میکنند.
در این چند سال موضوع درآمدهای نجومی بعضی مشاغل پردرآمد مانند پزشکان و وکلا همواره موضوعی پرحرف و حدیث بوده است. برخی از پزشکان که کارتخوان نصب نمیکنند و اظهارنامه مالیاتیشان مطابق با آن چه که واقعیت دارد نیست. خیلی خوب است که این مسائل توسط دستگاههای نظارتی پیگیری میشود اما خیلی بهتر میشود در کنار آن درخصوص شغلهای پردرآمدی مثل مشاغلی که به آن اشاره شد و درآمدشان خیلی هم شفاف نیست نهادهای نظارتی بررسی و پیگیری بیشتری داشته باشند تا حقی از جامعه و بیتالمال پایمال نشود.
منبع: تابناک
کلیدواژه: شغل درآمد شغل های پردرآمد معلمان کنکور آرایشگری نامه آملی به یزدی سالار آقاخان آیت الله یزدی صادق لاریجانی لیگ نوزدهم نفتکش گریس ۱ حماسه پاوه ولی الله سیف عید غدیر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۸۱۵۲۹۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
درآمد میلیون دلاری شبکههای ماهوارهای از سینمای ایران! چرا و چگونه؟!
اینکه پرفروشترین فیلمهای یک سال اخیر سینمای ایران، همگی، کارزارهای تبلیغاتی خود را خارج از تلویزیون و به خصوص در شبکههای ماهوارهای دنبال کردهاند، نکاتی نگرانکننده و حتی ناامیدکننده را به ذهن میآورد که موارد متعددی را از حیفومیل و خروج ارز و البته از همه مهمتر کاهش مرجعیت رسانهای تلویزیون شامل میشود.
به گزارش ایسنا، به نقل از روزنامه شهروند، یکی از نقاط قوت مدیریت سینمای ایران در این چند وقت اخیر فروش هزار یا به روایتی دقیقتر هزار و ٢٠٠میلیارد تومانی سینمای ایران در نزدیک به یک سال اخیر عنوان شده است. دستاوردی رکوردشکن و نویدبخش که البته با توجه به حقایقی که در ارتباط با این آمار رسانهای شده، سوالات و تردیدهایی را نیز در فضای سینمای ایران به وجود آورده است، بهخصوص از این نظر که این دستاورد آماری متعلق به تمامیت سینمای ایران در اکران یک سال اخیر نبوده و تنها و تنها به درصدی از فیلمهای روی پرده تعلق دارد. بگذارید اینگونه بگوییم که از مجموع فروش هزار و ٢٠٠میلیارد تومانی سینمای ایران در سال گذشته بیش از یکمیلیارد تومان مربوط به هفت فیلم «فسیل»، «هتل»، «تمساح خونی»، «هاوایی»، «شهر هرت»، «ویلای ساحلی» و «بچهزرنگ» بوده و در نقطه مقابل نیز نزدیک به ٦٠ فیلم دیگری که روی پرده آمدهاند، روی هم کمتر از ٢٠٠میلیارد تومان فروختهاند، یعنی پرفروشترین فیلمهای یک سال اخیر سینمای ایران -البته اگر «بچهزرنگ» را از فهرست خارج کنیم- ٦ فیلم کمدی هستند. فیلمهایی که البته در نگاهی دقیقتر، علاوه بر کمدیبودن از یک نظر دیگر نیز با هم مشابهت و پیوند دارند: تبلیغات خارج از تلویزیون، به خصوص در شبکههای ماهوارهای!
این مطلب با نگاه به این وجه از پیوند ٦ فیلم پرفروش سینمای ایران در یک سال گذشته به رشته تحریر درآمده است.
اینکه پرفروشترین فیلمهای یک سال اخیر سینمای ایران، همگی، کارزارهای تبلیغاتی خود را خارج از تلویزیون و به خصوص در شبکههای ماهوارهای دنبال کردهاند، نکاتی نگرانکننده و حتی ناامیدکننده را به ذهن میآورد که موارد متعددی را از حیفومیل و خروج ارز و البته از همه مهمتر کاهش مرجعیت رسانهای تلویزیون شامل میشود.
در واقع این واقعیت که تمام ٦ فیلم پرفروش سال گذشته، فیلمهایی هستند که تبلیغاتشان از شبکههای ماهوارهای پخش شده؛ چه از نظر آماری و چه از منظر شرایطی که منجر به این وضع شده و البته پیامدهایی که این اتفاق میتواند به دنبال داشته باشد، به نحو طعنهآمیزی آزاردهنده و البته در عین حال، آموزنده است و نشان میدهد که سیاستهای نسنجیده شماری از مدیران میانی فرهنگ چگونه میتواند سیاستهای عمومی فرهنگ کشور را دچار اختلال و خدشه کند.
آمار و ارقام ترسناک
دادههایی که درباره تبلیغات فیلمهای سینمایی ایرانی در شبکههای ماهوارهای منتشر شده، عجیب و ترسناک هستند:
سال گذشته کارگردان فیلم «فصل ماهی سفید» گفته بود که «رسانههای خارجی هفتهای ۵ تا ۱۵هزار دلار برای تبلیغ فیلمهای ایرانی میگیرند.» این فیلمساز البته بلافاصله یکی از فیلمهای روی پرده را مثال زده بود که مبلغ گزافی -حدود ۲۵۰هزار دلار- داده و تمام باکس تبلیغات آن شبکههای ماهوارهای را برای فیلمش گرفته، تا با تبلیغ تماموقت، هم فروش بالای فیلمش را تضمین کند و هم اینکه فرصت تبلیغ برای فیلمهای رقیب باقی نگذارد.
دادههای ترسناک در این زمینه ادامه دارند: «چندی پیش یک خبرگزاری نوشته بود که سال گذشته سینمای ایران بیش از صدمیلیارد تومان تنها به یکی از شبکههای ماهوارهای تبلیغبگیر داده، به این معنا که تنها برای امری غیرضروری مانند تبلیغ فیلم که در شرایط درست در داخل کشور باکیفیتتر و بهتر هم میتواند انجام گیرد، رقمی تقریبا معادل یکونیم میلیون دلار ارز از کشور خارج شده است.
یک حسابوکتاب ساده
سال گذشته یکی از روزنامهها از قول یکی از مدیران بازاریابی شبکههای ماهوارهای نقل کرده بود که «برای پخش تیزر یکماهه فیلمها که شامل ٢٤٠ نوبت طی ٣٠ روز میشود، مبلغ ١٠هزار دلار دریافت میشود. برای پکیج ٥٤٠ نوبت پخش یک دقیقهای برای تبلیغ آثار هم صاحبان آثار باید بین ٦٠ تا ٨٠هزار دلار کنار بگذارند.»
حالا در شرایطی که سال گذشته بالای ۱۰ فیلم تنها در شبکه جم تبلیغ داشتند -آن هم نه یکبار و ١٠ بار، بلکه به طرز مشمئزکنندهای بیشتر از هزار بار- و این وضع همین حالا هم برای فیلمهای «تمساح خونی»، «بیبدن» و «سال گربه» ادامه دارد؛ با یک حساب سرانگشتی میتوان متوجه شد که سینمای ایران تنها در یک سال گذشته برای تبلیغات فیلمها چقدر هزینه کرده است!
آغاز ماجرا
اما اینکه چه شد که تبلیغات آثار سینمایی سر از شبکههای ماهوارهای درآورد، باید به روزهایی برگشت که تلویزیون که زمانی به محصولات فرهنگی روی خوش نشان میداد و به تریبونی برای بهتر دیدهشدن آثار سینمایی تبدیل شده بود، تغییر رویه داد و شروع کرد به مقاومت مقابل پخش تبلیغات سینمایی و انداختن انواع و اقسام سنگهای مختلف پیشپای محصولات سینمایی که از این میان میتوان از سختگیریهای فراوان تا ممیزیهای مستقل سازمان صداوسیما فراتر از آنچه وزارت ارشاد مصوب کرده، اشاره کرد.
این موارد که نارضایتیهای بسیاری را موجب شدند، کمکم کنداکتور تلویزیون را خالی از تبلیغات محصولات سینمایی کردند و در ادامه نیز با قواعد و مقرراتی جدید از قبیل لزوم انجام ممیزیهایی عجیب و جدید صاحبان آثار را به سمت شبکههای ماهوارهای کوچ دادند.
چندی پیش سعید خانی، پخشکننده سینما و تهیهکننده آثاری مانند «من»، «دوزیست»، «حرفهای» و «سال گربه» در این زمینه گفته بود که «مشکل اینجاست که شماری از مدیران تلویزیون درک درستی از محصول فرهنگی ندارند و در نتیجه نمیتوانند ارتباط خوبی با سینما برقرار کنند. همه ما در یک کشور زندگی میکنیم و این طبیعی است که حق داشته باشیم سینما به تلویزیون کمک کند. اما متاسفانه چنین نگاهی در سازمان صداوسیما وجود ندارد و چنین میشود که حتی فیلمی مانند «دسته دختران» هم که یک فیلم ارزشی و دفاع مقدسی و در راستای سیاستهای تلویزیون است، از تیزر بیبهره میماند. اتفاقی که البته یک زمانی کاملا برعکس بود، ولی حالا دیگر آن نگاه کلان در مدیران تلویزیون وجود ندارد.»
چرا تلویزیون نه؟!
اما در شرایطی که تقریبا تکتک صاحبان فیلمها به لزوم جلوگیری از خروج ارز از کشور واقفند و در عین حال، به تازگی نیز از موضعگیری شدید دولت و به خصوص عباس محمدیان، مدیرکل دفتر تبلیغات ارشاد، مبنی بر لزوم مقابله با پدیده خروج ارز و سرمایه از کشور و البته برخورد با فیلمهای تبلیغشده در ماهواره آگاهی یافتهاند؛ پس چرا فیلمسازان و صاحبان فیلمها چنین تصمیمی میگیرند و تبلیغ فیلمشان را به ماهوارهها میدهند؟
شماری از سینماگران به تازگی در پاسخ به این پرسش، از کاهش ضریب نفوذ تلویزیون و کاهش شمار مخاطبان این رسانه به عنوان یکی از دلایل این امر نام بردهاند. این همان چیزی است که چندی پیش رئیس مرکز تحقیقات صداوسیما هم گفته بود که دیگر نمیتوانیم انتظار مخاطبان ۸۰ و ۹۰درصدی داشته باشیم.
نکته دیگری که در این میان وجود دارد، عدم صرفه مالی تبلیغات در تلویزیون است. به گزارش ایدنا، رسانه جامع تبلیغات تجاری ایران، تا قبل از ریاست پیمان جبلی، صداوسیما بین ۴۰۰ تا ۸۰۰ تیزر تبلیغاتی را به فیلمهای سینمایی اختصاص میداد که نوعی یارانه به کالاهای فرهنگی بود، اما در دوره جدید صداوسیما این معادله برعکس شده و تنها ۱۰ تا ۱۵ تیزر تبلیغاتی به فیلمها اختصاص داده میشود و سازندگان باید هزینه تبلیغات بیشتر را پرداخت کنند.
امیرحسین علمالهدی، یکی از مدیران فرهنگی دولتهای گذشته و کارشناس اقتصاد سینما، با اشاره به اینکه «دلیل رجوع صاحبان آثار سینمایی به تبلیغات ماهوارهای کاهش ضریب نفوذ تلویزیون است که البته این هم تنها در مورد ۴۰درصد از سینمای ایران صدق میکند و روی ۶۰درصد باقی فیلمها تاثیر چندانی ندارد»، میگوید: «علاوه بر این، تبلیغات در تلویزیون بر اساس اعداد و ارقام صرف مالی چندانی برای سازندگان آثار ندارد، بنابراین آنها ترجیح میدهند تبلیغ کارشان را با هزینهای کمتر انجام دهند. البته در حال حاضر عدد دقیقی از میزان پول دریافتی تلویزیون بابت پخش تیزر ندارم، اما آخرین رقمی که در ذهنم هست، این استدلال را به من میدهد که تبلیغ فیلم در تلویزیون شاید بهصرفه نباشد.»
حرف آخر
نتیجه این تصمیم مقرونبهصرفه نبودن تبلیغات در تلویزیون برای فیلمهای سینمای ایران و کوچ تبلیغات سینمایی به ماهوارههاست که همانطور که گفته شد باعث خروج یکونیم میلیون دلار ارز شده و این پرسش را در شماری از خبرگزاریها به وجود آورده است که «با ادامه این روند، آیا غیر از این است که سود رکوردشکنیهای سینمای ایران بیش از اینکه به نفع سینما یا حتی تلویزیون ایران تمام شود، به جیب یکسری ماهوارهها ریخته میشود؟»
واقعا آیا رواست که سرمایههای کشور اینگونه از کشور خارج شود؟ آیا نباید کاری کرد و به خصوص نهادهای نظارتی نباید تلویزیون را وادار کنند در این راستا گامی بردارد؟!
انتهای پیام