Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایکنا»
2024-04-26@21:24:43 GMT

برخی موسیقی‌های مدرن مصداق غنای لهوی است

تاریخ انتشار: ۲۸ مرداد ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۸۱۹۳۸۶

برخی موسیقی‌های مدرن مصداق غنای لهوی است

به گزارش ایکنا از خراسان رضوی،حجت‌الاسلام‌والمسلمین عبدالحسین خسروپناه رئیس موسسه حکمت و فلسفه ایران، روز گذشته 27 مردادماه در «آیین معرفی درسنامه غنا و موسیقی؛ متن درس خارج فقه حضرت آیت‌الله خامنه‌ای» که در دفتر تبلیغات خراسان رضوی برگزار شد، پیرامون این درسنامه اظهار کرد: درسنامه حاضر حاصل 75 جلسه درس خارج فقه است که در سال‌های 87 و 88 گفته شده و این درس‌ها از حالت گفتاری به نوشتاری درآمده، حیطه‌بندی و عنوان‌بندی شده و اگر چیزی بر فرمایشات مقام معظم رهبری افزوده شده، در بین دو قلاب قرار داده شده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

همچنین احادیث اخلاقی که ایشان مقید هستند و در آغاز درس بیان می‌کنند، در این کتاب نیامده و البته ماخذ اقوال هم در پاورقی و پانوشت اضافه شده است.

وی افزود: سیر کتاب حاضر به گونه‌ای است که ابتدا روایاتی که ذیل آیات آمده و تفسیر به غنا شده، بیان کرده‌اند. همچون آیه 30 سوره حج، «وَ اجْتَنِبُوا قَوْلَ الزُّور » که در این‌جا 8 روایت که «قول زور» را به غنا تفسیر کرده‌اند، آمده است. به علاوه روایاتی که ذیل آیات بیان نشده شامل پنج روایت است و از مجموع این روایات، حرمت فی‌الجمله غنا را استفاده کرده‌اند. سپس وارد روایات استماع غنا می‌شویم که 16 روایت توضیح داده شده و در ادامه هم برخی مقوله‌های پیرامونی همچون روایات کسب مغنیه شامل 9 روایت و روایات مربوط به غنا در قرآن شامل چهار روایت را بیان کرده‌اند.

رئیس موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران گفت: همچنین مقام معظم رهبری درس بسیار زیبایی را درباره مفهوم غنا بیان کرده‌اند و ابتدا تفسیری از مرحوم محقق نراقی در مستندالشیعه مطرح و جمعا 14 تعریف از غنا را از مستندالشیعه نقل می‌کنند. سپس ایشان می‌فرمایند می‌توان دو معنا برای غنا ذکر کرد؛ یک معنای عام که مطلق آواز را می‌گویند. به معنای صدایی که مد و زیر و بم پیدا می‌کند و معنای خاص که عبارت از آوازخوانی بوده و مقصود از غنا در این روایات نیز آوازخوانی است.

وی در خصوص معنای غنا اضافه کرد: آوازخوانی صوتی است که با رعایت قواعد خاص اجرا می‌شود و لذا وقتی گفته می‌‌شود غنا فی‌‌الجمله حرام است، یعنی آوازخوانی فی‌الجمله حرام است و فی‌الجمله یعنی باید قیودی داشته باشد که نیاز به بررسی دارد. به تبع آن، روایات تحسین صوت را نیز مورد بحث قرار داده‌اند و همچنین مباحثی چون گریه بر میت که چهار روایت را شامل می‌شود، روایات تحسین و تحزین در قرائت قرآن شامل 9 روایت و 22 روایت که دیگر فقها بررسی نکرده‌اند، بیان شده است. به علاوه، حکم رقص نیز از احکامی است که در این کتاب آمده است.

خسروپناه ادامه داد: دو بحث مهم که در این کتاب خواندنی است آن که اولا راهکار فهم دقیق غنا چیست؟ در این مورد مقام معظم رهبری می‌فرمایند این که لغویان آن را چه معنا کردند، مهم نبوده و باید به سراغ استعمالاتی رویم که در لغت، ادب، عرف و فقه به کار رفته و از طریق استعمالات معنای غنا را دریابیم و همان‌طور که بیان شد، ایشان معنای آوازخوانی را مطرح کرده‌اند.

موضوع حرمت غنا است؛ نه موسیقی
وی همچنین در خصوص ساختار این کتاب افزود: در بخش دیگر 48 سوال و جواب را مطرح کرده‌اند که از مجموعه این سوال و جواب، حاصل بحث که نظر مقام معظم رهبری را در مورد غنا معلوم می‌کند، آن است که ایشان می‌فرمایند اولا موضوع حرمت، غنا است و نه موسیقی؛ موسیقی چه به معنای فن ترکیب اصوات باشد؛ به گونه‌ای که مستمع از آن صوت لذت ببرد و یا به معنای خاص؛ یعنی صدای برخاسته از ساز همچون صدایی که از سنتور، نی و تنبک بیرون آید. خلاصه این که موضوع حرمت موسیقی نیست؛ بلکه غنا موضوع حرمت است.

رئیس موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران اضافه کرد: دوم آن که غنا معنایی عام دارد و آن ترجیع‌الصوت؛ یعنی زیر و بم دادن به صدا است و این مقصود نیست؛ بلکه معنای دوم مقصود است و آن آوازخوانی است که شامل اذان گفتن، تلاوت قرآن و مداحی و یا لالایی مادران نیست. سوم این که غنایی که آوازخوانی معنا شد و موضوع حرمت است، اگر لهوی باشد، یعنی «مضلا عن سبیل الله»، بالجمله حرمت دارد. لذا ترجیع و کشش صوت از مقومات غنای لغوی است و نه مقومات غنای عرفی که موضوع حرمت است. بنابراین صوت مرجع به معنای زیر و بم دادن، حرمتی ندارد و حتی صوت مطرب، به معنای طرب‌انگیز بودن نیز موضوع حرمت و غنا نیست و ممکن است از باب دیگری برای آن، حکم حرمت آید.

خسروپناه خاطرنشان کرد: همچنین قالب، محتوا، نظم، نثر، زبان‌ها، لهجه‌ها، صوت یا کلام داشتن و نداشتن، دخالتی در حرمت و حلیت غنا نخواهد داشت و حیثیت تعلیلیه حکم حرمت، غنای لهوی مضلا عن سبیل‌الله است. به علاوه ریتم دادن به موسیقی و یا در دستگاه خواندن و نخواندن دخالتی در حلیت و حرمت ندارد. همچنین نمی‌توان گفت اگر آوازی با سازی باشد حرام و اگر نباشد حلال است. بنابراین هر آوازخوانی که لهوی؛ یعنی «مضلا عن سبیل‌الله» باشد، حرام است؛ چه این ویژگی‌ها را داشته باشد چه نداشته باشد.

وی افزود: یک تحلیل از کتاب وی همچنین در خصوص امتیازات کتاب «غنا و موسیقی» مقام معظم رهبری ضمن بیان این که با خواندن این کتاب، قدرت رجالی و فقه‌الحدیثی افزایش می‌یابد، عنوان کرد: حدود 73 روایت؛ سند و دلالتا در این کتاب نقل شده است. ضمن این که برخی اساتید در درس خارج، گاهی اوقات بر اساس مبنای حدیث‌شناسی‌شان، اگر بحثی تعداد روایات متعددی داشته باشد، نیازی به بررسی سند نمی‌بینند. اما مقام معظم رهبری در این کتاب، تک‌تک روایات را سندا بررسی و نکات حدیث‌شناسی، رجالی یا درایه جالبی را مطرح کرده‌اند که به واقع قابل استفاده است. به طور مثال، زمانی فرد خواننده اطلاعات مربوط به فرق و نحل را نیز در بعضی موارد از این درسنامه در می‌یابد. همچنین در نام بردن از علما نیز برخی اطلاعات تاریخی را مطرح کرده‌اند. به علاوه این کتاب، اطلاعات مرجع‌شناسی و کتاب‌شناسی مفیدی به ما ارائه می‌دهد.

تبیین جامع رهبری از غنا در درسنامه «غنا و موسیقی»
رئیس موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران ضمن تاکید بر این که این کتاب اطلاعات رجالی و حدیثی جامعی را در اختیار خواننده قرار می‌دهد، افزود: از دیگر نکات تحلیلی که می‌توان در مورد این کتاب بیان کرد، تبیین جامعی است که مقام معظم رهبری از بحث غنا دارند و بسیار دقیق به معنای عرفی و نه معنای لغوی که موضوع حرمت است، می‌پردازند. به علاوه طبق مطالعاتی که از پیش در مورد غنا داشتم، مشاهده نکردم بزرگانی را که در مورد غنا یا موسیقی مطلبی را گفته باشند و مقام معظم رهبری در این درسنامه بدان توجه نداشته باشند. لذا این کتاب، یک کتاب جامع مجتهدپرور است و بنده به عنوان کسی که در فقه تلمذ و مباحثه درسی داشته‌ام، کمتر کتابی را دیدم که چنین وزین و عمیق به زوایای مختلف بپردازد و جامع باشد.

نیازمند شاخص در بحث حرمت و حلیت غنا هستیم
وی همچنین در بخش سوم سخنان خود گفت: نکته دیگر این که یک‌سری بی‌دقتی‌های مرتبط با ویراستار در کتاب موجود است و بهتر بود که ویراستار کتاب نیز مشخص می‌شد. گذشته از این بنده دو سوال مهم دارم که به عقیده من محققین باید در مورد آن بیندیشند. یکی این که در بحث حلیت و حرمت موسیقی و غنا به شاخص نیاز داریم و مفاهیم کیفی کافی نیست. مقام معظم رهبری در این کتاب بیان کرده‌اند موضوع حرمت، غنا و آن هم غنای عرفی است که به توضیح آن پرداختند و منظور غنای لهوی مضلا عن سبیل‌الله است. با توجه به آنچه گفته شد، این موارد همگی مفاهیم کیفی است و سوال این است که شاخص در این بحث کجاست؟ به این معنا که چه غنایی مضلا عن سبیل‌الله است؟ یعنی شاخص اظلال در این بحث چیست؟

رئیس موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران ضمن اشاره به این که دغدغه رهبری حل مسائل جامعه نیز هست، بیان کرد: یک بحث جالب در این کتاب به این موضوع پرداخته که چرا اکثر این روایات از امام صادق(ع) است و بیان می‌کند از آن‌جا که غنا در بین آحاد مردم در عصر امام صادق(ع) رواج پیدا کرده است، این گسترش باعث شده آن حضرت این بحث را به طور جدی مطرح کند.

خسروپناه ضمن بیان این که قطعا برخی مصادیق غنای لهوی، برخی مصادیق موسیقی‌ است، خاطرنشان کرد: اکنون در پخش اخبار، فیلم، مستند و... از موسیقی استفاده می‌‌شود و لذا موسیقی جزئی از سبک زندگی افراد شده است. از طرفی، امروزه در دنیای مدرن، موسیقی‌ها و یا دستگاه‌هایی از موسیقی به همراه سازهایی ساخته شده، که امکان ندارد غنای لهوی نباشد. به طور مثال امروزه موسیقی‌های مدرن همچون راک، متال، بلک متال، جز، پاپ و غیره وجود دارد و راک و متال و نیز برخی شاخه‌های آن که با ساز گیتار الکترونیک استفاده می‌شود، دقیقا مصداق غنای لهوی است.

وی تصریح کرد: دنیای مدرن که مبنایش اومانیسم، سوبژکتیویسم و سکولاریسم است، با این مبنا بر روی هنر مدرن و موسیقی مدرن اثر گذاشته و موسیقی‌هایی را طراحی می‌کند که دقیقا مصداق غنای لهوی است. به بیان دیگر، به گونه‌ای از دانش موسیقی استفاده شده است که نوعی موسیقی که مصداق غنای لهوی است، طراحی شود و حال آیا می‌توان در این‌جا گفت که سازها و دستگاه‌ها مطلقا تاثیری ندارد؟ البته گاهی در زمینه دستگاه‌های سنتی خود بحث می‌کنیم و در این‌جا به عقیده من نمی‌توان گفت دستگاه شور یا سه‌گاه و چهارگاه غنای لهوی هست یا نیست؛ بلکه در ریتمی می‌تواند باشد و در ریتم دیگری نباشد.

رئیس موسسه حکمت و فلسفه ایران عنوان کرد: اما برخی موسیقی‌های مدرن دقیقا برای غنای لهوی ساخته شده است و لذا شیطان‌پرست‌ها از آن استفاده می‌برند. ضمن این که در میان شیطان‌پرستان هرگز نمی‌بینید که از موسیقی پاپ استفاده کنند و موسیقی مورد استفاده آن‌ها یا راک و یا متال است و به نظر من به این مباحث باید پرداخته شود.

رئیس موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران در تکمیل سخنان خود در مورد این کتاب عنوان کرد: فکر می‌کنم این اثر ذی قیمت، که قوی‌ترین، غنی‌ترین و جامع‌ترین منبع در بحث غنا بوده و طبیعتا در بحث موسیقی، رقص و تبعات غنا نیز از این کتاب استفاده می‌شود، می‌تواند یک منبع دقیق برای آن باشد که فقهایی که موضوع موسیقی را به لحاظ دستگاه‌ها و سازها و آوازها کار کردند، از آن استفاده کنند.

انتهای پیام

منبع: ایکنا

کلیدواژه: خبرگزاری قرآن ایکنا خراسان رضوی فرهنگی موسیقی مدرن لهو موسیقی قرآن

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت iqna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۸۱۹۳۸۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

آرنه اسلوت یا روبن آموریم؛ آن‌ها به چه فوتبالی علاقه‌ دارند و چگونه فکر می‌کنند؟ / ایستگاه تاکتیک

تابستان امسال برای باشگاه‌های بزرگ تبدیل به جنگی در راه به دست آوردن مدرن‌ترین سرمربیان فعلی دنیای فوتبال خواهد شد.

اختصاصی طرفداری | لیورپول، یوونتوس، بایرن مونیخ، میلان، چلسی و یا حتی منچستریونایتد، همه و همه در تابستان پیش رو در تلاش خواهند بود تا بتوانند سرمربی جدیدی را اضافه کنند.

در میان تمامی گزینه‌های نام آشنایی که این روزها در دنیای مربی‌گری در فوتبال مدرن می‌شنویم، نام دو گزینه بیش از سایرین در بین نسل جدید مربیان شنیده می‌شود. آرنه اسلوت، مربی هلندی فاینورد و روبن آموریم، مربی پرتغالی اسپورتینگ لیسبون، دو فردی هستند که بسیاری از باشگاه‌های مطرح اروپایی از جمله لیورپول در تلاش هستند تا آن‌ها را در تابستان پیش رو به استخدام خود درآورند. اما این دو سرمربی چه ویژگی‌هایی دارند که نامشان تا این اندازه مطرح شده است؟ آن‌ها چه دیدگاهی به فوتبال دارند، چگونه فکر می‌کنند و طرفدار چه نوع بازی هستند؟

در این یادداشت سعی خواهم کرد تا با تعریف، مطالعه و تحلیل چندین داده فنی پیشرفته و همچنین نقشه‌های فنی بسیار مهم و ارزشمند، به بیان نوع تفکر این دو سرمربی بپردازم و در عین حال برای هواداران فوتبال در سراسر ایران تشریح کنم که این دو فرد به چه فوتبالی علاقه دارند و چرا نامشان تا این اندازه مطرح شده است. در این یادداشت به شما خواهم گفت که اتفاقا نوع نگاهی که اسلوت و آموریم به فوتبال دارند شبیه به یکدیگر است و این تصادفی نیست که باشگاهی همچون لیورپول به طور همزمان روی هر دو گزینه دست گذاشته است.

مطابق روال همیشه ابتدا به تعریف چند داده فنی پیشرفته می‌پردازم که در این یادداشت بارها به آن اشاره خواهم کرد و برای درک یادداشت مطالعه تعریف آن‌ها ضروری است. داده‌ها به دو بخش حین مالکیت توپ و زمانی که تیم بدون توپ در حال فعالیت است، تقسیم می‌شوند. داده نخست «Intensity» است. داده‌ای که با محاسبه PPDA (توضیح مفصل فنی) به ما می‌گوید هر تیم بدون توپ تا چه اندازه علاقه به شدت پرسینگ دارد و ترجیح می‌دهد حریف را از همان پاس نخست در بالای زمین تحت فشار قرار دهد. 

داده دوم «High line» است. داده بسیار مهمی که خود از محاسبه سه داده به دست می‌آید: 1 - میزان آفساید گیری 2 - پاس‌های در عمق متحمل شده 3 - مقدار خروج دروازه‌بان در جهت جمع کردن فرارهای حریف در پشت دفاع. داده فنی پیشرفته «High line» با محاسبه این سه داده به ما می‌گوید که هر تیم تا چه اندازه علاقه‌مند بوده تا خط دفاعی خود را بالاتر از دروازه خودی تشکیل دهد و دفاع کردن را از بالای زمین آغاز کند. هر چه عملکرد هر تیم در این داده بهتر باشد به این معنی است که سرمربی تیم مورد نظر ترجیح می‌دهد خط دفاعی خود را دورتر از دروازه قرار دهد تا تیمش اصطلاحا «بالا» به دفاع بپردازد. داده آخر نیز در بخش بدون توپ، «High Turnovers» است. داده‌ای که مشخص می‌کند هر تیم چه مقدار بازپس‌گیری توپ در فاصله حداکثر 40 متری از دروازه حریف در مجموع تمام دیدارهایش از خود ثبت کرده است. 

حالا به تصویر زیر دقت کنید که وضعیت تیم های اسلوت (فاینورد) و آموریم (اسپورتینگ) را از حیث دو داده فنی پیشرفته «Intensity» و «High line» در فصل جاری لیگ‌های هلند و پرتغال نشان می‌دهد. داده‌ها را مطابق روال همیشه بر اساس «Percentile» (صدک) مشخص کرده‌ام تا بهتر بتوانیم به مقایسه کیفیت دو تیم در هر یک از این داده‌ها با دیگر تیم‌های حاضر در هفت لیگ مطرح اروپایی بپردازیم. به عنوان مثال وقتی می‌گوییم فاینورد از حیث داده فنی «High line» در صدک 94 اُم قرار دارد، به این معنی است که این تیم از 94 درصد تیم‌های حاضر در لیگ‌های مطرح اروپایی وضعیت بهتری از این حیث داشته است.

وضعیت بسیار معنادار و در عین حال شبیه به یکدیگر در این دو داده فنی پیشرفته است. می‌بینیم که اسلوت در فاینورد از لحاظ شدت پرسینگ و علاقه به تحت فشار قرار دادن حریفان از بالای زمین بسیار موفق بوده و از 93 درصد تیم‌های حاضر در هفت لیگ معتبر اروپایی بهتر عمل کرده است. آموریم نیز عملکرد خوبی در اسپورتینگ داشته و از حیث این داده در صدک بسیار خوب 92 اُم قرار گرفته. از حیث تشکیل خط دفاعی در بالای زمین نیز مشاهده می‌کنیم که اسلوت از 94 درصد تیم‌های حاضر در لیگ‌های مطرح اروپایی بهتر عمل کرده و آموریم نیز گرچه از اسلوت پایین‌تر بوده اما باز هم عملکرد تیم تحت هدایتش در این داده عملکرد بسیار خوبی محسوب می‌شود و توانسته تیم او را در صدک 80 اُم قرار دهد.

به تصویر زیر نیز دقت کنید که مقدار «High Turnovers» تیم‌های اسلوت و آموریم را تا اینجای فصل از رقابت‌ها نشان می‌دهد. می‌بینیم که بازیکنان اسلوت در فاینورد 344 بار توپ را در 40 متر بالای زمین از حریفان در فصل جاری رقابت‌های لیگ هلند پس گرفته‌اند که عملکرد فوق العاده‌ای است. این عدد برای بازیکنان آموریم در اسپورتیبنگ 278 است که باز هم وضعیت بسیار خوبی است هر چند عملکرد فاینورد از این حیث حتی از اسپورتینگ نیز بهتر بوده است.

تحلیل مجموع این سه داده فنی پیشرفته به ما چه می‌گوید؟ ما با دو سرمربی از نسل جدید سرمربیان روز فوتبال دنیا طرف هستیم که در بازی بدون توپ تفکراتی مدرن و نزدیک به یکدیگر دارند. هر دو سرمربی به تشکیل خط دفاعی در بالای زمین می‌اندیشند و اعتقاد دارند که عمل بازپس‌گیری توپ می‌تواند از همان پاس نخست حریف در محوطه جریمه آن‌ها آغاز شود. هر دو سرمربی تمرکز خود را در بازی بدون توپ بر روی بازپس‌گیری سریع آن در یک سوم دفاعی حریف و نهایتا نیمه زمین قرار داده‌اند. 

تیم‌های هر دو سرمربی بر اساس فرهنگ و مفهوم پرسینگ و «Counterpressing» (توضیح مفصل فنی) از بالای زمین تمرین می‌کنند و در طول فصل در تلاش هستند تا این فرهنگ در تمامی بازیکنان نهادینه شود. اسلوت حتی از آموریم نیز در بازی بدون توپ رویکردی تهاجمی‌تر دارد. او خط دفاعی‌اش را در بالاترین نقطه ممکن تشکیل می‌دهد و کمتر تیمی در هفت لیگ معتبر اروپایی حضور دارد که خط دفاعی‌اش را بالاتر از تیم اسلوت تشکیل دهد. آموریم گرچه از اسلوت در این حیث بیشتر احتیاط می‌کند اما در مجموع رویکرد او نیز در بازی بدون توپ در میان تمامی سرمربیان حاضر در اروپا رویکردی بسیار تهاجمی محسوب می‌شود. در تفکرات دو سرمربی چیزی تحت عنوان عقب نشستن در بازی بدون توپ وجود ندارد و هر دو آن‌ها این مسئله را در تضاد با فوتبال مدرن می‌بینند (که همین گونه نیز هست).

در بازی همراه با توپ نیز توجه شما را به پنج داده فنی پیشرفته بسیار مهم و ارزشمند جلب می‌کنم که در کنار یکدیگر تحلیل و بررسی آن می‌تواند تفکرات دو سرمربی را در بازی همراه با توپ نیز عیان کند. داده نخست «Central progression» است. داده‌ای که مقدار سانترهای هر تیم را به ازای هر 100 پاس مشخص می کند. این داده چه معنی دارد؟ هر چه تعداد سانترهای هر تیم به ازای هر 100 پاس بیشتر باشد، نشان می‌دهد که تیم مورد نظر اصول بازی سازی‌اش را نه روی فوتبال مدرن، که بر روی رساندن هر چه سریع‌تر توپ به درون باکس حریفان بنا کرده است. تیمی که مدرن بازی کند، طبیعتا ترجیح می‌دهد به جای ارسال سریع توپ به درون باکس، اصول چهار گانه بازی سازی را به نحو صحیح انجام دهد و با آرامش بیشتری خودش را به درون باکس حریف برساند.

داده فنی پیشرفته دوم «Circulate» است. داده‌ای که مکمل داده قبلی است و مشخص می‌کند هر تیم تا چه اندازه تمایل به ارائه بازی مستقیم از طریق ارسال پاس و یا حمل توپ دارد. این داده از این لحاظ حائز اهمیت است که بار دیگر می‌تواند مشخص کند چه تیمی روی اصول صحیح بازی سازی تاکید دارد و چه تیمی ترجیح می‌دهد با استفاده از راه حل‌های دم دستی و ارائه بازی مستقیم، خودش را به باکس حریفان برساند.

داده سوم نیز «Field tilt» است. داده‌ای که به محاسبه مالکیت توپ هر تیم فقط در یک سوم تهاجمی در یک مسابقه فوتبال می‌پردازد. به این معنی که در بازی کدام تیم توانسته مالکیت توپ (لمس توپ و پاس) بیشتری را در یک سوم تهاجمی خودی داشته باشد. این داده از این لحاظ اهمیت دارد که می‌تواند کنترل و اختیار یک تیم را مورد بررسی قرار دهد و مالکیت توپ‌های موثر تیم را عیان کند.

داده فنی پیشرفته بعدی «Patient attack» است. داده‌ای که با محاسبه تعداد ضربه به سمت دروازه حریف به ازای هر 100 لمس توپ در یک سوم تهاجمی، به ما می‌گوید که رویکرد هر تیم در یک سوم تهاجمی خود چگونه بوده. آیا تیم مورد نظر علاقه داشته تا فوتبال سریع‌تری را بازی کند یا اینکه سعی داشته تا با آرامش توپ را در یک سوم تهاجمی به گردش در بیاورد و منتظر فرصت مناسب برای زدن ضربه به سمت دروازه حریف بماند.

داده آخر نیز «Deep build-up» است. داده‌ای که با محاسبه و دسته‌بندی نوع پاس‌های دروازه‌بان تیم در مقاطع مختلف بازی (شروع مجدد و جریان بازی) به ما می‌گوید که رویکرد هر تیم در جهت شروع بازی سازی از عقب زمین چگونه بوده. طبیعتا هر چه دروازه‌بان به شروع مجدد کوتاه و پاس‌های کوتاه علاقه داشته باشد، نشان می‌دهد که سرمربی آن تیم به رعایت اصول بازی سازی از عقب زمین تاکید داشته و می‌خواهد تیمش این اصول چهار گانه بسیار مهم در فوتبال مدرن (توضیح مفصل فنی) را به طور صحیح اجرا کند.

حالا به تصویر زیر دقت کنید که وضعیت اسلوت (فاینورد) و آموریم (اسپورتینگ) را از حیث این پنج داده فنی پیشرفته در فصل جاری رقابت‌ها نشان می‌دهد. داده‌ها را بار دیگر بر اساس «Percentile» (صدک) مشخص کرده‌ام.

می‌بینیم که بار دیگر عملکرد تیم‌های دو مربی به شکلی معنادار به یکدیگر نزدیک و منطبق است. از لحاظ احاطه و کنترل بر بازی و حفظ مالکیت توپ در یک سوم تهاجمی (Field tilt) هر دو مربی مثل یکدیگر فکر می‌کنند. هر دو مربی به اصول بازی سازی از عقب زمین اعتقاد دارند و در تلاش هستند تا با پاس‌های کوتاه یکی از ارکان فوتبال مدرن را از عقب زمین پایه‌ریزی کنند (Deep build-up). نکته مهم و کلیدی در این بین علاقه هر دو سرمربی به ارائه فوتبالی مستقیم‌تر و سرعتی‌تر نسبت به دیگر سرمربیان مدرن است (گواردیولا، آرتتا و یا انریکه). می‌بینیم که اسلوت و آموریم از لحاظ سرعت حملات (Patient attack)، تمایل به سانتر (Central progression) و همچنین انتقال توپ (Circulate) عملکردی دورتر نسبت به تیم‌هایی همچون سیتی، لورکوزن، پاریس و یا آرسنال از خود نشان داده‌اند.

تفکرات اسلوت و آموریم در این حوزه اتفاقا به سرمربیانی همچون یورگن کلوپ یا یولیان ناگلزمان نزدیک‌تر است. شاید به همین دلیل است که لیورپول روی هر دو گزینه تاکید دارد و هر دو سرمربی در صدر لیست این تیم قرار گرفته است. اسلوت و آموریم روی انتقال سریع‌تر توپ تاکید دارند. هر دو سرمربی در طول مسابقه از سانترهای بیشتری نسبت به دیگر سرمربیان مدرن استفاده می‌کنند. آن‌ها گرچه روی حفظ مالکیت توپ در یک سوم تهاجمی حریف تاکید دارند، اما ترجیح می‌دهند حملاتشان را نسبت به دیگر سرمربیان مدرن اشاره شده، سریع تر انجام دهند. فوتبال مورد نظر آن‌ها کمی سریع‌تر، کمی مستقیم‌تر و کمی انفجاری‌تر از سرمربیانی همچون گواردیولا و یا انریکه است. چیزی شبیه به فوتبالی که یورگن کلوپ و یولیان ناگلزمان به آن اعتقاد دارند.

به عنوان حسن ختام یادداشت توجه شما را به دو نقشه فنی نیز جلب می‌کنم (نقشه فنی از کمپانی مرجع Opta استخراج شده است). نقشه فنی را به شما معرفی می‌کنم که وضعیت کنترل تیم‌ها را در مناطق مختلف زمین مسابقه نشان می‌دهد. به این معنی که اگر تیم مورد نظر در هر بخش از زمین مسابقه بیش از 55 درصد لمس توپ را نسبت به حریف در اختیار داشته باشد، آن منطقه به رنگ آبی در می‌آید. اگر وضعیت در نقطه مقابل باشد، یعنی حریف تیم مورد نظر بیش از 55 درصد لمس توپ را در آن مناطق در اختیار داشته باشد، منطقه به رنگ قرمز در می‌آید و در مناطقی نیز که هیچ یک از دو تیم بیش از 55 درصد لمس توپ را نداشته باشند، به عنوان مناطق خنثی (طوسی رنگ) شناخته می‌شود که هیچ تیمی نتوانسته برتری قابل توجهی نسبت به دیگری داشته باشد.

حالا به ترتیب نقشه فنی کنترل بازی مربوط به فاینورد و اسپورتینگ را در فصل جاری ملاحظه می‌کنید. به شکلی تقریبا مشابه یکدیگر، فاینورد و اسپورتینگ توانسته‌اند بر بازی احاطه داشته باشند و بیشتر مناطق زمین را به رنگ آبی دربیاورند. احاطه تیم اسلوت البته کمی بیشتر از اسپورتینگِ آموریم است اما در مجموع هر دو تیم توانسته‌اند بر تمامی حریفانشان در لیگ داخلی خود احاطه داشته باشند. مسئله‌ای که بار دیگر به خوبی تفکرات نزدیک به هم و در عین حال تفکرات تهاجمی هر دو مربی را همراه با توپ نمایش می‌دهد.

آرنه اسلوت و روبن آموریم جدیدترین محصولات کارخانه مربی سازی فوتبال مدرن در اروپا محسوب می‌شوند. مربیانی که تفکرات مدرنی دارند و توانسته‌اند در هلند و پرتغال خودشان را به خوبی نشان دهند. تقریبا تمامی تیم‌های بزرگی که در تابستان به دنبال جذب مربی هستند، روی هر دو گزینه مطالعه می‌کنند. در صدر این تیم‌ها لیورپول حضور دارد که همین حالا به نظر می‌رسد در آستانه به خدمت گرفتن اسلوت قرار دارد. همان‌طور که در یادداشت توضیح دادم، اسلوت و آموریم هر دو تفکراتی نزدیک‌تر به یورگن کلوپ دارند و گزینه مناسبی برای لیورپول محسوب می‌شوند. البته نباید فراموش کرد که تفکرات و مدرن بودن یک سرمربی، تنها یکی از عواملی است که می‌تواند به موفقیت یا عدم موفقیت یک تیم منجر شود و عوامل مختلف دیگری نیز در این بین وجود دارند.

*داده‌های فنی پیشرفته از کمپانی مرجع Opta و وبسایت مرجع The Athletic استخراج شده است.

از دست ندهید ????????????????????????

درخواست دروسی: سردار را در رم حفظ کنید اختلاف علنی رئیس فدراسیون با مجری تلویزیون اعتراض هوادار بارسلونا: ژاوی، مرد سر حرفش می‌ماند! رد پای آرتتا؛ اورتون بعد از 14 سال لیورپول را در خانه شکست داد!

دیگر خبرها

  • آرنه اسلوت یا روبن آموریم؛ آن‌ها به چه فوتبالی علاقه‌ دارند و چگونه فکر می‌کنند؟ / ایستگاه تاکتیک
  • آمریکا به معنای واقعی شیطان بزرگ است
  • وقتی یوهان کرایوف در دهه ۷۰ میلادی مانند یک فوتبالیست مدرن بازی می کرد / فیلم
  • باران بهاری هوای مشهد را پاک کرد
  • اجرای هوشمندانه طرح نور در فضای مجازی
  • پلیس اصفهان خبر داد: اجرای هوشمندانه طرح نور در فضای مجازی
  • غذا دادن دستی به حیوانات پرسه زن، مصداق حیوان آزاری است
  • آیت الله هاشمی علیا عنوان کرد؛ لطف الهی به مؤمنان جهت دوری از تعصب جاهلی
  • هوای چهار منطقه کلانشهر مشهد در شرایط آلوده است
  • شکستی که مصداق وعده صادق بود/ پنجه عقاب در شن‌های طبس