Web Analytics Made Easy - Statcounter

عصر ایران؛ مهرداد خدیر- امروز «سوم شهریور» است. «سوم شهریور» یادآور یک نقطۀ عطف در تاریخ ایران معاصر است. سوم شهریور 1320، آغازِ پایانِ رضا شاه است. به گونه ای که پهلویِ اول ناگزیر از ترک سلطنت و خروج از کشور شد.

سوم شهریور 1320 می توانست به یک فاجعۀ انسانی تمام عیار یا پاره پاره شدن ایران هم بینجامد اما خوش بختانه ختم به خیر شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!



هرچند تنها اندکی از ایرانیان که در دهۀ نهم عمر به سر می برند سوم شهریور 1320 را به خاطر می آورند اما باز می توان این واقعه را ذیل تاریخ معاصر تعریف کرد.

سوم شهریور 1320 قوای شوروی و انگلستان در جریان جنگ جهانگیر دوم وارد ایران شدند. این در حالی بود که دولت ایران اعلام بی طرفی کرده بود اما چون در اخراج کارشناسان آلمانی تعلل می کردند هم دست هیتلر تلقی شدند و متفقین درصدد برآمدند رضاشاه را گوش مالی دهند و مهم تر از آن انگلیسی ها می خواستند از خاک ایران برای رساندن تسلیحات به اتحاد شوروی استفاده کنند و دست آخر هم ایران به این خاطر «پل پیروزی» لقب گرفت.

ساعت 4:30 بامداد روز دوشنبه سوم شهریور 1320 خورشیدی رجب علی منصور نخست وزیر در خانۀ خود خفته بود که پیش‌خدمت، در اتاق خواب را کوفت و گفت: آقای نخست وزیر! لطفا بیدار شوید.

منصور، سراسیمه برخاست و کنار تخت نشست و پرسید: چه اتفاقی افتاده؟ پیش‌خدمت گفت: سفرای شوروی و انگلستان آمده‌اند و می گویند پیام مهمی دارند.

پیش‌خدمت که آنان را از قبل می شناخته به میهمان خانه هدایت کرده بود. نخست وزیر منصور دریافت خبر مهم تر از آن است که فرصت داشته باشد لباس رسمی بپوشد. پس تنها آبی به صورت زد و با همان لباس خواب به میهمان خانه رفت.

دو میهمان گفتند مایل اند جُدا جُدا ملاقات کنند. سر ریدرز بولارد سفیر انگلیس (وزیر مختار بریتانیا) بیرون رفت و اسمیرونوف سفیر شوروی و ایوانوف مترجم در تالار خانه ماندند.

اسمیرونوف اما ترجیح داد به زبان فرانسه صحبت کند چون نخست وزیر فرانسه می دانست.منتها تنها یک جمله: به اطلاع تان می رسانم قوای شوروی وارد خاک ایران شدند.

منصور شگفت زده پرسید: ما که اعلام بی طرفی کرده ایم! اسمیرونوف، پاسخ نداد و تنها به گل های قالی نگاه کرد و گفت: وزیر مختار بریتانیا منتظرند.

سرریدرز بولارد سفیر انگلستان وارد شد و یک یادداشت به زبان فارسی را تسلیم رجبعلی منصور کردکه در آن نوشته شده بود: « به خاطر باقی ماندن کارشناسان آلمانی که در جنگ با ما هستند قوای انگلیسی به ایران حمله کرده اند.»

نخست وزیر پاسخ اعتراضی قبلی را تکرار کرد: به خاطر 400 نفری که تحت کنترل شدید پلیس هم بوده اند؟ تازه، آنها را که اخراج کرده ایم!

سفیر گفت: این تصمیم شورای جنگی بریتانیاست. در ضمن اطمینان می دهم حق الامتیاز و حقوق ایران از نفت جنوب کما فی السابق پرداخت می شود.

آفتاب درآمده بود و عقربه های ساعت روی هم افتاده بود تا 6:30 را نشان دهد. تا سفیران رفتند نخست وزیر به جواد عامری کفیل وزارت خارجه زنگ زد. به او گفت: آماده باش. ساعت 7 دنبال شما می آیم. باید به سعد آباد برویم.

یک بار رضا شاه، عامری را به خاطر تأخیر در جلسات شماتت کرده بود و پس ازآن تصمیم گرفت خانه را به نزدیکی کاخ منتقل کند تا به سرعت بتواند در جلسات سعدآباد شرکت کند.

زودتر از 7 صبح به خانۀ عامری رسیدند و کفیل وزارت خارجه تنها نیمی از صورت خود را تراشیده بود. از نخست وزیر خواست فرصت دهد. منصور اما گفت وقت نیست. من می روم و شما هم زود خود را برسانید.

منصور وارد دفتر کار رضا شاه شد و قبل از آن که توضیح دهد عامری هم رسید. پیدا بود نیم دیگر صورت را با دقت آن طرف نتراشیده است!

خبر را نخست وزیر از دو سفیر شنیده بود و وزیر خارجه از نخست وزیر و حالا شاه از آن دو و از خشم با مُشت روی میز کوفت و دستور داد هر چه سریع تر دو سفیر را احضار کنند.

از عامری خواست بماند و منصور برود به سرعت جلسۀ هیأت دولت را تشکیل دهد.

عقربه های ساعت هفت و نیم بامداد را نشان می داد و با خانه سفرا تماس گرفتند. گفتند: خواب اند. یک ساعت بعد. باز همین پاسخ بود. سر انجام 9 و نیم صبح اعلام امادگی کردند و 10 و نیم در سعد آباد بودند.
 
شاه بی درنگ پرسید: دشمنی بی دلیل، چرا؟ هر دو سکوت کردند. یکی به گل های قالی چشم دوخته بود و دیگری به منصور. یعنی از نخست وزیرت بپرس.

دیدار طولانی نشد. منصور به رضا شاه گفت توضیح نمی دهند چون احساس می کنند قبلا در دو یادداشت 28 تیر و 25 مرداد به قدر کافی هشدار داده بودند.

چون منبع نقل این عبارات خاطرات خود رجبعلی منصور است و رضاشاه خاطره یا در این باره ثبت نکرده مشخص نیست شاه او را سرزنش کرده که اهمیت موضوع را منتقل نکرده بود یا نه.

همان شب ساعد مراغه ای سفیر ایران در مسکو هم اخضار شده بود و نیمه شب در کرملین از زبان مولوتوف وزیر خارجۀ اتحاد شوروی شنیده بود: «دولت ایران به یادداشت های دوستانۀ ما و انگلستان اعتنا نکرده و حالت جنگ برقرار شده است.»

ساعد در آن نیمه شب بارانی به سرعت خود را به سفارتخانه رساند تا با تهران تماس بگیرد. سفارت را اما در محاصره نیروهای شوروی دید و دریافت قضیه بسیار جدی است.

اطلاعیه ارتش گواه و تأییدی بود بر خبر بمباران تبریز در ساعت 5:30 بامداد. درست همان زمانی که سفیر شوروی در خانۀ نخست وزیر بود هواپیماهایشان «باغمیشه» و «مشکان» را در تبریز بمباران کردند. عصر همان روز نیز همین کار را تکرار کردند. تلفات زیاد نبود اما اطلاعیه هایی به سه زبان فارسی و ترکی و ارمنی اعلامیه ریختند. هیچ هواپیمایی برای مقابله برنمی خیزد.

در تهران اما خیلی ها بی خبر بودند. سینماها در دو سآنس شب به زبان های روسی، انگلیسی، فرانسه و آلمانی فیلم هایی به نمایش گذاشته بودند: تارزان و پسرش، زن بی گناه و ...

کفیل وزارت خارجه به سفارت ایران در لندن و مسکو تلگراف زد تا دلیل بخواهند. اما علت را گفته بودند: بی توجهی به یادداشت های قبلی برای اخراج سریع کارشناسان آلمانی.

رضاشاه منتظر پاسخ آنان نماند. ساعت یک بعدازظهر روز سوم شهریور 1320 به فرانکلین روزولت رییس جمهوری ایالات متحده آمریکا تلگراف زد و از او خواست اقدام و در واقع وساطت کند.

به یاد فتحعلی شاه قاجار افتاد شاید که از دست روس و انگلیس به ناپلئون بناپارت در فرانسه پناه برده بود.
انتظار رضا شاه برای پاسخ رییس جمهوری آمریکا 8 روز تمام به درازا کشید. روز 11 شهریور:

« کشورهایی که مایل اند استقلال خود را حفظ کنند باید در مجاهدۀ عظیم و مشترک شرکت کنند تا مانند آنچه بر سر برخی کشورهای اروپایی آمده غرق و نابود نشوند. دولت من البته از انگلستان و شوروی خواستار اطلاعاتی دربارۀ نقشه های آنی و آتی و قصد و منظورشان شده است.»

پاسخ صریح تر و دل سرد کننده تر از آن بود که امیدی در دل فروغی برانگیزد. نه مردم حامی او بودند نه ارتش توانی داشت که اگر داشت سران آن روز قبل صورت جلسه «متارکۀ جنگ» را که لفظ محترمانه «تسلیم» بود امضا نمی کردند.

سه روز قبل هم روس ها تهران را بمباران کرده و البته بیشتر اعلامیه ریخته بودند. اما مردم را به غایت ترسانده بودند.

ترس شاه این بود که روس ها به تهران برسند و او را دستگیر کنند. تنها امید او محمد علی فروغی بود که پس از 6 سال بی مهری و خانه نشینی دوباره نخست وزیر شده بود.

در خاطرات دکتر سجادی وزیر راه وقت آمده که شاه تصمیم می گیرد تهران را ترک کند و به اصفهان برود تا به دست روس ها نیفتد و او مانع می شود.

رضا شاه می‌ ماند و شخصا به خانۀ فروغی می رود تا چاره ای بیابد و او البته می یابد.

سه راه پیش پای او می گذارند: تغییر سلطنت به جمهوری و این که خود فروغی رییس جمهور شود و نمی پذیرد.

نام ساعد مراغه ای را هم به خاطر ارتباط با روس ها مطرح می کنند اما منتفی می شود.

راه دوم این که سلطنت قاجار بازگردد و خود محمد حسن میرزا ولیعهد یا پسرش حمید میرزا شاه شوند! محمد حسن میرزا ( شاهزاده محمد حسن) اما «پرت و غیر منطقی» توصیف می شود. پسرش حمید میرزا یا شاهزاده حمید نیز نام خود را به « دیوید دروماندا» تغییر داده و یک کلمه هم فارسی نمی دانست! پس این گزینه ها هم حذف می شوند.

راه سوم این که رضا شاه کنار برود و یکی از پسرانش – غیر ولیعهد- شاه شود. فروغی اما موفق می شود به جای شاپور غلامرضا، محمد رضای جوان را بقبولاند.

فروغی راه حل آخر را به اطلاع رضاشاه می رساند و پادشاه به او می گوید: به جان نیکی ( نوه اش) قسم می خوری که نقشه دیگری در کار نیست؟

فروغی می گوید: به جان نوه ام که عزیز ترین است.

خاطر شاه آسوده می شود و 25 شهریور از خانواده پهلوی تنها محمدرضا می‌ ماند و بقیه همراه پدر از ایران می روند.

از این روست که شوم شهریور 1320 را آغازِ پایانِ پهلوی اول می دانند. در این 22 روز هیچ مقاومتی از کسی سرنزد.

نه اقوام مختلف که در جنگ جهانی اول سلاح داشتند و در دوران رضاشاه هم خلع سلاح شدند و هم وادار به تبعیت از مرکز در حالی که مرکز هیچ تدبیر و دستوری نداشت.

نه ارتش که سه روزه پاشید و رضاشاه در محوطه باغ سعدآباد از خشم سرتیپ خلبان نخجوان وزیر دفاع و به تعبیر درست تر کفیل وزارت دفاع را زیر کتک گرفت و درجه هایش را کند.

یگانه صدای اعتراض که برخاست از سردبیر روزنامۀ اطلاعات بود: ستوان علی جلالی (افسر احتیاط) که سرمقالۀ مشهور 19 شهریور 1320 را نوشت و به حضور قوای شوروی اعتراض کرد.

اشغال‌گران خشم گرفتند و گمان کردند چون سردبیر اطلاعات با لباس نظامی رفت و آمد می‌کند گماشتۀ رضاشاه است و مقاله را به فرمان او نوشته و هر چه توضیح دادند چنین نبوده باور نکردند و گفتند مطبوعات سانسورزده چگونه می‌توانند مستقلا مقاله‌ای چاپ کنند و سانسوری که قرار بود رضاشاه را نجات دهد اینجا بلای جان او شد و چاره را در این دید شخصا با مسعودی مدیر روزنامه تماس بگیرد و از او بخواهد چند روزی روزنامه منتشر نشود تا آب ها از آسیا بیفتد.

آن آب که از آسیا افتاد اما آسیای سلطنت خود رضاشاه بود که از چرخش افتاد و اطلاعات 25 شهریور وقتی منتشر شد که شاه را از آسیا به آفریقا می بردند.

سوم شهریور 1320 این بحث تازه می شود که آیا رضا شاه تعلل کرد یا رجبعلی منصور به او درست منتقل نکرده بود که ماندن کارشناسان آلمانی تا چه حد مخاطره آمیز است یا این که رضاشاه واقعا با آلمان ها بسته بود و این قمار را باخت؟

سوم شهریور 1320 خیلی‌ها را به یاد آن هزار آلمانی هم می‌اندازد که به باغ سفارت آلمان پناه بردند و وقتی شنیدند روس‌ها دارند می‌آیند یا از دولت ایران خواسته شده آنان را تحویل قوای شوروی دهند با استیصال می‌گفتند کجا برویم؟ راه ها که بسته است...

با این حال رفتند و کسی نمی‌داند بر سر آنان چه آمد. کسی چه می‌داند شاید در میان آنان مهندسان و تکنیسین‌هایی بودند که در برکشیدن ساختمان‌هایی که از آن دوران برجای مانده نقش داشتند.

* منابع: خاطرات منصور و سجادی ( نخست وزیر و وزیر راه)، مقالات محسن میرزایی در تاریخ ایران قرن بیستم، سالنامه های دنیا

منبع: عصر ایران

کلیدواژه: رضاشاه سوم شهریور 1320

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۸۸۳۹۸۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

خودروی سفارشی محمدرضاشاه پهلوی هم برقی شد! /عکس

امیرمسعود عابدین: طراحی G کلاس برقی که توسط مرسدس، G580 نامیده شده، تا حد زیادی شبیه به نسخه بنزینی است. احتمالاً بسیاری از مردم انتظار این را داشتند که جی کلاس برقی یک مدل انقلابی از نظر طراحی باشد؛ اما تغییرات انقلابی برای یک خودروی اصیل مثل جی کلاس، بسیار سخت و دشوار است.

به گزارش خبرآنلاین، خودروهای برقی معمولاً به دلیل برخورداری از برد مسافتی بیشتر، از مزایای آیرودینامیکی بسیاری برخوردارند؛ اما نسخه برقی جی کلاس تقریباً تنها خودرویی است که با یک طراحی جعبه‌ای و مکعبی و به دور از اصول آیرودینامیکی خاص، در این سگمنت حضور دارد.

البته این خودرو کاملاً از ترفندهای آیرودینامیکی برای افزایش کارایی به‌دور نیست؛ کاپوت خودرو کمی بلندتر شده و اکنون ورودی‌های هوا روی قوس چرخ‌های عقب وجود دارد. علاوه‌بر این، روکش‌های مختلفی روی ستون‌های A و اسپویلر سقف وجود دارد. با پرداخت هزینه اضافی، می‌توانید پنل مشکی را برای جلوپنجره انتخاب کنید.

فضای داخلی نیز به‌شدت از کلاس G معمولی تبعیت می‌کند، به‌طوری که نمی‌توان سریعاً تفاوتی را بین آنها تشخیص داد. صفحه‌نمایش‌های ۱۲.۳ اینچی و دستگیره سمت سرنشین شاگرد همچنان وجود دارند. مرسدس‌بنز عملکرد «کاپوت شفاف» را برای این خودرو هم ارائه می‌کند که توسط دوربین ۳۶۰ درجه ممکن شده است. این قابلیت به رانندگان، یک دید جدید از طریق کاپوت را می‌دهد.

در فضای داخلی، تزئینات فیبر کربنی و دوخت آبی نیز وجود دارد. تولید صدای مصنوعی و مشابه پیشرانه‌های احتراقی در این مدل هم دیده می‌شود.

مرسدس G580 با فناوری، EQ تغییرات عمده‌ای را در زیر پوسته بسیار آشنای خود پنهان می‌کند. چهار موتور برقی برای تولید ۵۷۹ اسب بخار قدرت و ۱۱۶۴ نیوتون متر گشتاور با یکدیگر همکاری می‌کنند. شتاب صفر تا صد این مدل، ۴.۶ ثانیه اعلام شده که چهار دهم ثانیه کندتر از نسخه بنزینی G63 است.

مرسدس ادعا می‌کند که حداکثر عمق حرکت ۳۳.۵ اینچ بوده که ۵.۹ اینچ بیشتر از G550 و G63 است. G کلاس الکتریکی می‌تواند از شیب‌های جانبی تا ۳۵ درجه بالا برود و ۹.۸ اینچ فاصله از زمین بین محورها را ارائه دهد.

ویژگی "G-Turn" یا همان چرخش دورانی در این مدل وجود دارد. عملکرد G-Steering برای کاهش چشمگیر دایره چرخش در این مدل عرضه شده است.

G580 با فناوری EQ، دارای یک سیستم تعلیق مستقل در جلو و یک محور عقب محکم همراه با محافظ زیر بدنه است که از کربن و سایر مواد مستحکم برای محافظت از باتری عظیم ۱۱۶ کیلووات ساعتی استفاده می‌کند. برد این خودرو پس از هر بار شارژ هنوز اعلام نشده است. طبق اطلاعات ارائه شده، باتری این خودرو می‌تواند تا ۲۰۰ کیلووات شارژ شود. با اتصال DC، حدود ۳۲ دقیقه طول می‌کشد تا از ۱۰ به ۸۰ درصد برسد.

مرسدس قیمت G کلاس الکتریکی را اعلام نکرده است، اما احتمالاً نسبت به مدل‌های بنزینی ارزش بیشتری خواهد داشت.

شایان ذکر است شرکت مرسدس‌بنز به پیشنهاد محمدرضا شاه پهلوی، شاسی‌بلند کلاس جی را برای ارتش شاهنشاهی ایران طراحی کرد؛ اما به دنبال پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ این محصول هیچ‌گاه به ارتش ایران نرسید و به خودروی اصلی ترابری سبک ناتو تبدیل شد

جهت مشاهده لیست قیمت روز خودرو های داخلی و خارجی می توانید به صفحه لیست قیمت روز خودرو در خبرآنلاین مراجعه کنید.

۵۴۳۲۲

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1899063

دیگر خبرها

  • لیگ کشتی از شهریور آغاز می شود/ میزبانی اهواز از جام تختی خوب بود
  • دولت انتقالی هائیتی در بحبوحه آشوب باندهای خلافکار آغاز به کار کرد
  • پایان کار نوبت نخست کنکور ۱۴۰۳؛ آغاز شلوغ ترین روز با رقابت تجربی ها
  • خودروی سفارشی محمدرضاشاه پهلوی هم برقی شد! /عکس
  • انگلیس ۱۶۰۰۰ سرباز و جنگنده در لهستان مستقر می‌کند
  • احداث ۱۱ جایگاه سوخت کوچک مقیاس در تهران تا پایان شهریور ۱۴۰۳
  • بیش از 22 هزار خانوار یزدی تا شهریور ماه به فیبرنوری متصل می شوند
  • وزیر امور خارجه انگلیس در نقش آشپز (فیلم)
  • استقرار هزاران نظامی و یک جنگنده یوروفایتر تایفون انگلیسی در لهستان
  • نویسنده صهیونیست: نتانیاهو اسرائیل را نابود خواهد برد