Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایکنا»
2024-04-26@11:28:15 GMT

احساس تنهایی؛ منشأ معرفت در انسان

تاریخ انتشار: ۴ شهریور ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۸۹۲۶۱۲

احساس تنهایی؛ منشأ معرفت در انسان

به گزارش ایکنا از اصفهان، احساس تنهایی مفهومی است که همگان با آن آشنایی دارند و چه بسا در مراحلی از زندگی خود آن را تجربه کرده باشند. برخی از شخصیت‌های تاریخی نیز در زمانه‌ای زندگی می‌کردند که سخنان و آموزه‌هایشان از سوی افراد آن روزگار درک نمی‌شد و بنابراین به نوعی از جامعه خود طرد شده و احساس تنهایی می‌کردند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

عرفا این احساس را نقطه شروعی برای حرکت در مسیر کسب معرفت و قرب الی الله دانسته و روانشناسان حدی از آن را لازمه زندگی افراد و نشانه سلامت روانی آنها می‌دانند. فلسفه نیز از جمله علومی است که به چیستی، چرایی و چگونگی این موضوع پرداخته، از همین رو، خبرنگار ایکنا در اصفهان گفت‌وگویی با مجید صادقی، عضو هیئت علمی گروه فلسفه و کلام دانشگاه اصفهان در خصوص مفهوم تنهایی از منظر علم فلسفه انجام داده است که متن آن را در ادامه می‌خوانید:

ایکنا – تنهایی از منظر فلسفه چه معنا و مفهومی دارد و چه رابطه و نسبتی میان انسان و تنهایی برقرار است؟
فلسفه دانشی است که یکی از موضوعات مهم آن، انسان و مسائل مربوط به اوست. یکی از مسائلی که امروز در زندگی بشر بسیار پر رنگ است، تنهایی و احساس تنهایی نام دارد که بالطبع در فلسفه باید به آن پرداخت و مورد تحلیل و تعلیل عقلانی قرار داد. هر چیزی که انسان با آن پیوند داشته یا در آرزوی پیوند با آن باشد، وقتی احساس کند در حال جدایی از آن است، نوعی بیگانگی در او ایجاد می‌شود که به آن احساس تنهایی می‌گویند. احساس تنهایی مختص انسان است و در مورد موجودات دیگر، این احساس وجود ندارد. از طرف دیگر، باید میان تنها بودن و احساس تنهایی تفاوت قائل شد. تنها بودن امری عینی و آفاقی است و شاید بقیه موجودات نیز تنها باشند، مثل درختی تک افتاده در بیابان، ولی احساس تنهایی امری ذهنی و انفسی و مختص انسان است. شاید موجودات دیگری را سراغ نداشته باشیم که چنین احساسی در آنها وجود داشته باشد. انسان موجودی است که می‌تواند از خودش و دیگران فاصله بگیرد و وقتی این فاصله‌ها را درک می‌کند، احساسی در او شکل می‌گیرد که از آن به احساس تنهایی تعبیر می‌شود. انسان منِ خلوتگهی دارد که بیگانه نمی‌تواند در آن وارد شود و در این خلوتگاه، احساسی به وی دست می‌دهد که به آن احساس تنهایی می‌گویند. بنابراین می‌توان گفت وقتی من آدمی ارتباط خود با غیر را در نظر می‌گیرد، احساس تنهایی در او ایجاد می‌شود. احساس تنهایی یکی از مسائل بسیار جدی در زندگی انسان امروز است و فیلسوفان زیادی به این مسئله، علل و نتایج آن پرداخته‌اند و بعضا برای رهایی انسان از احساس تنهایی، تجویزهایی ارائه می‌دهند.

ایکنا – آیا از منظر فلسفه، احساس تنهایی می‌تواند بار معنوی و معرفت‌شناختی برای انسان به دنبال داشته باشد؟
بله، صد درصد. شاید یکی از مسائلی که انسان را به جستجوی معنا می‌کشاند، همین احساس تنهایی است. اگر انسان احساس تنهایی نکند، دنبال اصل خود نیز نمی‌گردد. برخی از روانشناسان معتقدند یکی از مولفه‌های سلامت روان در آدمی، احساس تنهایی است، یعنی اگر انسان احساس کند که حریم خصوصی دارد، دارای سلامت روان است. احساس تنهایی انسان را به جستجوی معنا می‌کشاند که اصلا برای چه زندگی کرده و چه چیزی را باید جستجو کند. عارفان مسلمان وقتی از انسان صحبت می‌کنند، بر این مسئله تاکید دارند که تا انسان درد فراق نداشته باشد، نمی‌تواند به سوی وصال حرکت کند. همین درد فراق و جدایی شاید تعبیر دیگری از احساس تنهایی است. اگر انسان در این عالم احساس تنهایی نکند، دنبال این نیز نخواهد بود که احساس تنهایی را در خودش از بین ببرد، منتها این احساس مراتب دارد، یعنی انسان‌ها از چه چیزی احساس تنهایی می‌کنند. احساس تنهایی می‌تواند بار مثبت داشته باشد و اگر انسان را به طرف اصل خودش راهنمایی کند، اثرات بسیار خوبی می‌تواند در او ایجاد کند. یکی از فلاسفه در آثار خودش، تنهایی را به منزله تشنگی در انسان معرفی می‌کند، یعنی اگر انسان تشنه نباشد، قطعا به سمت آب نمی‌رود. تشبیه تنهایی به تشنگی، تشبیه لطیفی است. اگر انسان بخواهد از سرچشمه معرفت سیراب شود، حتما باید در درونش احساس تشنگی کند. مولوی انسان را به نی تشبیه می‌کند که از نیستان معنا جدا شده و وقتی در این عالم قرار می‌گیرد، درد فراق و جدایی در او ناله و نفیر ایجاد می‌کند. اگر انسان احساس تنهایی و جدایی نکند، قطعا پای به حرکت نمی‌گذارد. بنابراین مبدا سلوک انسان عارف، همین احساسی است که در او ایجاد می‌شود. «بشنو از نی چون حکایت می‌کند/ از جدایی‌ها شکایت می‌کند/ کز نیستان تا مرا ببریده‌اند/ از نفیرم مرد و زن نالیده‌اند». از نگاه عارفان، این درد نقطه شروع مبارکی است که البته باید مسبوق به نوعی معرفت نیز باشد، یعنی انسان تا نداند اصلش چیست و از آن جدا شده، این احساس نیز به او دست نمی‌دهد که باید به سر منزل مقصود حرکت کند. البته ممکن است برخی از انسان‌ها به اصل و مبدا خود آگاهی نداشته باشند و نوعی سردرگمی در وجودشان باشد، ولی آنها نیز احساس تنهایی دارند. بنابراین احساس تنهایی می‌تواند مبدا معرفت قرار گرفته و منشا اثرات مثبت نیز باشد.
برخی نویسندگان اقسامی برای تنهایی ذکر کرده‌اند، از جمله احساس تنهایی روانی و احساس تنهایی اجتماعی. منظور از احساس تنهایی اجتماعی آن است که فردی نتواند با جامعه تعامل داشته باشد، یا نتواند ایده‌ها و مشکلاتش را مطرح کند و از جامعه طرد شود. این دسته از افراد یا واکنش منفعلانه در پیش گرفته و افسرده می‌شوند، یا اینکه نوعی کنش فعالانه ضد اجتماعی پیدا می‌کنند. یکی از دلایلی که در خصوص پیوستن افراد به گروه‌هایی نظیر داعش مطرح می‌شود، همین است که شاید آنها نتوانسته‌اند اعتقادات و مشکلاتشان را در جامعه خود مطرح کنند، در نتیجه نوعی حرکت ضد اجتماعی در آنها شکل می‌گیرد. احساس تنهایی روانی بسی عمیق‌تر از احساس تنهایی اجتماعی است، گاهی انسان فارغ از این مسائل، در درون خودش احساس تنهایی دارد، بدون اینکه از جامعه طرد شده باشد. گویی احساس می‌کند از عالم دیگری است، به نوعی مصداق حدیث حاضر و غایب است. علی(ع) خطاب به ابوذر فرمود: «در بین مردم باش، ولی با آنها نباش». همچنین در وصف متقین می‌فرماید: «بدن‌های آنها در میان مردم، ولی روحشان به محل اعلای الهی آویزان است». این نوعی احساس تنهایی است که قطعا متعالی بوده و اگر انسان به درستی با آن برخورد کند، می‌تواند به مقاصد بلندی دست یابد. اینکه چرا احساس تنهایی روانی به انسان دست می‌دهد، تقریبا همه فیلسوفان متفق‌القول‌اند که آدمی وقتی این احساس و اعتقاد به او دست می‌دهد که به جای دیگری تعلق دارد و از آن جدا شده، احساس تنهایی می‌کند. خداباوران معتقدند که جایگاه و اصل آدمی نزد خداوند است و اگر انسان واقعا بخواهد از این تنهایی نجات پیدا کند، باید حتما به خداوند وصل شود. طبیعت‌گرایان می‌گویند اصل انسان، طبیعت است و برای رهایی از احساس تنهایی باید به طبیعت بازگشته و از تمدن و تکنولوژی فاصله بگیرد؛ ولی وجه مشترک این دو تحلیل‌ آن است که اگر انسان احساس کند از اصل خود جدا شده است، احساس تنهایی به او دست می‌دهد که می‌تواند نقطه شروع حرکت در زندگی انسان باشد و وی را در مسیر تکامل به جنبش وادارد.
یکی از لایه‌های تنهایی زمانی رخ می‌دهد که نوعی اوج و اهتزاز در ساحت روح انسان ایجاد می‌شود. گویی می‌پندارد در زمین همدمی ندارد. این تنهایی را می‌توان در علی(ع) سراغ گرفت که سر در چاه کرده، می‌گریست و نجوا می‌کرد. مرحوم دکتر شریعتی گفتاری تحت عنوان «علی تنهاست» دارد که این احساس متعالی را به زیبایی تصویر کرده است. درد علی(ع) درد دنیا نبود، درد او فقدان انسان‌هایی بود که طالب و قابل اسرار الهی باشند.

ایکنا – در چه صورت، احساس تنهایی می‌تواند برای انسان آسیب‌زا و مخرب باشد؟
احساس تنهایی اجتماعی بعضا آسیب‌زاست. اگر کسی نتواند با جامعه خود به درستی تعامل کند و مطلوب و مقبول آن واقع شود، نوعی احساس تنهایی به او دست می‌دهد که خطرناک است. هم خطرات فردی دارد، مثل افسردگی و هم برعکس می‌تواند باعث شکل‌گیری کنش فعالانه در افراد شده و آسیب‌هایی به جامعه وارد کند، مثل اقدامات تروریستی. برای جلوگیری از بروز این اتفاقات، باید این دسته از افراد را بیشتر بشنویم، اگر حرف‌های آنها شنیده شود، شاید کمتر به سمت این مسائل کشیده شوند. متاسفانه امروز نشنیدن صدای افراد در جوامع خیلی باب شده و آن‌قدر هیاهوی رسانه‌ها و تبلیغات زیاد است که حتی بعضا اعضای یک خانواده نیز صدای یکدیگر را نمی‌شنوند.

ایکنا – آیا می‌توان گفت انسان هر چقدر از جامعه سنتی فاصله گرفته و به سمت جامعه مدرن حرکت می‌کند، احساس تنهایی‌اش بیشتر می‌شود؟
به یک اعتبار همین‌طور است و حتی برخی احساس تنهایی را در عصر فعلی اپیدمی خاموش قرن می‌نامند. وقتی به زندگی سنتی نگاه می‌کنیم، چنین چیزی در آن وجود نداشت، ولی امروز این مسئله بسیار جدی شده است. یعنی هر چقدر تکنولوژی پیشرفت کرده و زندگی مدرن‌تر می‌شود، احساس تنهایی بیشتر شده و روابط انسان‌ها با یکدیگر کمتر می‌شود. افراد به جای فضاهای واقعی و حقیقی، در فضاهای مجازی قرار می‌گیرند که ممکن است ارتباط چندانی با واقعیت نداشته باشد. می‌توان گفت که هر چقدر زندگی مدرن‌تر می‌شود، احساس تنهایی فزونی می‌یابد و این مسئله یکی از مشکلات امروز زندگی بشر است، تا جایی که برخی کشورها در دولت خود وزیر مشاور در امور تنهایی دارند که نشان می‌دهد اگرچه تکنولوژی بسیاری از مشکلات را حل کرده، ولی متاسفانه کمتر به مسائل مربوط به عالم انسانی پرداخته است. امروز انسان‌ها خود را با وسایل ارتباطی سرگرم ساخته، از مسائل واقعی زندگی خانوادگی و اجتماعی‌شان غافل شده‌اند و بیشتر درون پیله‌هایی غیر واقعی که به دور خود تنیده‌اند، قرار می‌گیرند که یکی از محصولات زندگی جدید است. نکته ای که نباید از آن غافل شد، اینکه اگر به اقتضائات انسانی درست پرداخته شود، برکات زیادی می‌تواند داشته باشد. قرآن کریم می‌فرماید: «همچنان که ما شما را یکه و تنها آفریدیم، یکه و تنها نزد ما برمی‌گردید». احساس تنهایی متعالی آن است که انسان درک کند باید به اصل خودش برگردد، ولی متاسفانه چنین مسئله‌ای در هیاهوی تبلیغات امروزی رنگ باخته است و آن احساس تنهایی متعالی که می‌تواند حرکت‌ساز باشد و انسان را از پلکان عالم هستی بالا ببرد، متاسفانه وجود ندارد و بیشتر شکل بیماری به خودش گرفته است.
انتهای پیام

 

منبع: ایکنا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت iqna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۸۹۲۶۱۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

زائران بیت الله الحرام با شناخت و معرفت به زیارت خانه خدا بروند

به گزارش خبرگزاری صدا و سیما مرکز قزوین؛ حجت الاسلام والمسلمین عابدینی در همایش متمرکز زائران بیت الله الحرام گفت: زایران بایستی معرفت و دانش خود را در خصوص حج بالا ببرند و آموزش ببینند و مطالعه کنند و بدانند این سفر مانند قیامت است و باید برای مهیا شدن چه کارهایی باید انجام دهیم.

وی بیان کرد: نماز در جوار کعبه حال و هوای خاصی دارد و باید ببینیم در نماز چقدر با خلوص و نیت هستیم و به آداب نماز با نیت در خانه خدا پایبند باشیم.

حجت الاسلام والمسلمین عابدینی تصریح کرد: گذشته خود را مرور کنید که در دنیا چقدر حواسمان به نمازمان بوده و چقدر با قرآن زندگی می کردیم و چقدر رفتارمان قرآنی بود و در سفر حج باید این امور را در خود تقویت کنیم.

امام جمعه قزوین بیان کرد: در مسجدالحرام که می روید مراقب امور معنوی باشید و نماز و دعایتان معنادار باشد و به دعا و نماز و نیایش ها اهمیت ویژه دهید.

وی افزود: لازم است به نماز جمعه که حج فقراست توجه کنید و بدانید با حج زنده ایم و در زمان غیبت لازم است پیرو جانشینان باشیم و به ولایت اهمیت دهیم و یاوری و نصرت و پای کار بودن بیانگر امادگی ماست.

امام جمعه قزوین بیان کرد: در زمان حج به یاد خدا باشید و بعد از مراسم هم بیشتر از گذشته خدا را یاد کنید و رعایت تقوا و شرکت در برنامه های مذهبی و دینی را جدی بگیرید.

در ادامه این مراسم به صورت نمادین طواف خانه خدا اجرا شد.

دیگر خبرها

  • زائران بیت الله الحرام با شناخت و معرفت به زیارت خانه خدا بروند
  • سیاست ارزی غلط دلیل احساس نشدن درآمدهای سرشار نفتی و رشد اقتصادی در زندگی مردم
  • سن مناسب برای فرزندآوری؛ از تصویر تا واقعیت
  • ایروانی: ادامه حضور غیرقانونی نیروهای آمریکایی منشأ اصلی بی‌ثباتی در سوریه است
  • (ویدئو) روایتی عجیب از زندگی طراحان سوالات کنکور
  • ۸ موقعیتی که نیازی نیست درباره آنها به دیگران توضیح دهید
  • توصیه‌هایی برای انتخاب رشته صحیح و اصولی
  • مفاهیم قرآن بینشی عمیق به انسان می‌بخشد
  • طرح مسطورا موجب دشمن شناسی و تربیت کنشگر عرصه جهاد تبیین می‌شود
  • رسیدن به سن تکلیف آغاز مرحله جدید زندگی است