اختلال خوردن؛ افراط و تفریط در چاقی و لاغری
تاریخ انتشار: ۴ شهریور ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۸۹۶۰۳۶
عضو انجمن علمی روانپزشکان روز دوشنبه با بیان اینکه افکار و رفتارهای کنترل نشده افراد را در زمینه خوردن به عنوان الگوهای بیمارگونه یا اختلال خوردن میتوان برشمرد، اظهار داشت: فردی که در زمینه اختلالات خوردن تصور غیرواقعی از بدن خود دارد و برای نمونه فردی که همیشه فکر میکند بیش از اندازه چاق شده، این شخص گرفتار نوعی رفتار وسواسی شده است.
بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
سارا اکبرزاده گفت: اختلال خوردن افراد برحسب آشفتگی در رفتار خوردن آنان مشخص میشود بنابراین این اختلال را میتوان در دو بخش بی اشتهایی عصبی و پرخوری عصبی تشخیص داد.
وی افزود: بی اشتهایی عصبی برحسب خودداری از حفظ کمترین وزن مفید بدن مشخص میشود و از طرفی پرخوری عصبی شامل دورههای مکرر خوردن با اشتهای غیرمعمول یا بیش از اندازه است که رفتار جبرانی نامناسب مانند حالت تهوع عمدی و به دنبال آن استفاده از داروهای ملین را به وجود خواهد آورد.
اشتهایی عصبی
این روان درمانگر شناختی رفتاری تصریح کرد: فردی که بی اشتهایی عصبی دارد، فشار روانی کاذبی را از جانب خود و دیگران، احساس میکند که به شدت آن را مجبور به کاهش وزن و اجتناب از چاقی میکند.
وی گفت: در واقع این فرد تصور درستی از شکل واقعی بدن خود ندارند. حتی اگر وزن زیادی از دست دهد، باز هم تصور میکنند که باید وزن بیشتری کم کند و به این نوع رفتار، اختلال خوردن و رفتارهای وسواسی باید نسبت داد.
اکبرزاده افزود: پس از مدتی این فرد ظاهری بسیار لاغر و نحیف خواهد داشت که آشکارا جلب توجه میکند و برای نمونه در بخش بی اشتهایی عصبی میتوان به بازیگران و مدلها اشاره کرد.
این روان درمانگر یادآور شد: بی اشتهایی عصبی در بین اختلالات روانی شناخته شده با بیش از ۱۰ درصد، از بالاترین میزان مرگ و میر در بین افراد برخوردار است.
پرخوری عصبی
اکبرزاده اظهار داشت: در این نوع رفتار کمتر بی اشتهایی عصبی فرد مورد توجه قرار میگیرد و ممکن است به درستی تشخیص داده نشود، اما میتواند به فرد آسیب وارد کند.
وی تصریح کرد: فرد مبتلا به پرخوری عصبی، بیش از اندازه غذا میخورد و اشتهای آن در حال زیاد شدن است. افکار و رفتارهای نامتناسبی دارد که برای جلوگیری از افزایش وزن، به صورت افراطی از مسهل یا ورزش مفرط استفاده میکند تا وزنش زیاد نشود.
این روان درمانگر یادآور شد: علائم این اختلال کمتر از بی اشتهایی عصبی آشکار میشود و فرد مبتلا به آن میتواند علائم خود را از دیگران پنهان کند.
اکبرزاده اظهار داشت: علاقه زیاد فرد مبتلا به پرخوری عصبی به جمع آوری دستورالعمل آشپزی و غذاهای مفصل برای دیگران، نشان دهنده این است که فرد مدام در پی خوردن یا فکر کردن به غذا است.
وی گفت: برخی قادر به کنترل دائمی محدودیت داوطلبانه غذایی نبوده و دورههای پرخوری دارند. این پرخوریها اغلب مخفیانه و در شب انجام میشود. بیمار معمولاً پس از هر پرخوری برای کاهش وزن استفراغ عمدی میکند یا با ورزش، قدم زدن یا دویدن میخواهد تناسب اندام خود را حفظ کند.
این روان درمانگر افزود: مبتلایان به اختلال پرخوری عصبی در مورد غذا از خود رفتارهای خاصی نشان میدهند برای نمونه در تمام قسمتهای خانه انواع غذاها را پنهان میکنند، در جیب و کیف خود بیشتر مواقع مقدار زیادی خوردنی از جمله شیرینی دارند. در خوردن به ویژه گوشت خیلی وسواس داشته و اهمیت میدهند. چنانچه به رفتار آنان اشاره شود، منکر غیرعادی بودن آن شده و در مورد آن طفره میروند.
آشفتگی در درک شکل و وزن بدن
وی با بیان اینکه از جمله ویژگیهای اصلی بی اشتهایی عصبی و پرخوری عصبی اخلال در آشفتگی شکل و وزن بدن است، اظهار داشت: زمانی که فردی از خوردن غذای کافی امتناع میکند یا بیش از اندازه میخورد، در اصل مبتلا به اختلال خوردن شده و ممکن است این اختلال در دوران شیرخوارگی با علائم نشخوار کردن یعنی بالا آوردن غذا توسط کودک و دوباره جویدن مشاهده یا در ادامه روند رشد به شکل هرزه خواری تبدیل شود.
این روان درمانگر تصریح کرد: کودک پس از سه ماهگی از نظر تغذیه به والدین وابسته میشود که در نهایت به طور طبیعی این اختلال رفتاری را از نظر روانی باید نشانه تعامل بین کودک و والدین تلقی شود. از این رو با کم شدن وزن کودک میتوان به علت بروز این اختلال پی برد.
اکبرزاده توضیح داد: نوع دیگر اختلال خوردن وجود دارد که نادر است و خیلی در بین افراد کم اتفاق میافتد و آن اختلال "همه گیر" است و نمیتوان علائم آن را با دو اختلال گفته شده مطابقت داد. در این موارد فرد برخی از علائم یک اختلال و برخی از علائم اختلالات دیگر را دارد که ممکن است تا سه ماهگی کودک چنانچه دارای عقب ماندگی ذهنی نباشد، بروز کند و تا یک سالگی ادامه داشته باشد. ولی در مورد عقب ماندگان ذهنی زمان بیشتر خواهد بود و این نوع رفتار در بین پسرها بیشتر از دختران مشاهده میشود.
روشهای درمانی
اکبرزاده برای درمان فرد گرفتار در اختلال خوردن باتوجه به نقش عوامل پیچیده روان شناختی و طبی در بی اشتهایی عصبی توصیه کرد: با بستری کردن بیمار در مراکز درمانی و در صورت لزوم درمان خانوادگی میتوان با رویکرد رفتاری، شناختی، بین فردی و در برخی موارد از تجویز دارو نسبت به رفع بیماری استفاده کرد.
منبع: بهداشت نیوز
منبع: پارسینه
کلیدواژه: اختلال خوردن پرخوری چاقی لاغری
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.parsine.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «پارسینه» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۸۹۶۰۳۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
خوردنی هایی که افسردگی میآورند
به گزارش خبرگزاری صداوسیما؛ مرکز سمنان،️ افسردگی شدید میتواند ریشه در شرایط فردی و اجتماعی داشته باشد، اما تغذیه هم بی تاثیر نیست. در بین خوراکیها غذاهای افسرده کنندهی بسیاری وجود دارد که برخی موجب بروز افسردگی شدید میشوند.
در جهانی زندگی میکنیم که بیشتر مواد به روش شیمیایی پرورش داده میشوند به همین خاطر برای کاهش نگرانی و اضطراب باید بیشتر به تغذیه توجه کنیم، زیرا تغذیه نقش بسزایی در حالات روحی افراد دارد
مطالعات نشان میدهند مصرف مواد غذایی فاقد ارزش تغذیه ای، مصرف زیاد گوشت قرمز شیرینی و شکلات و عدم مصرف فیبر و انواع میوه و سبزیجات تازه میتواند بشدت باعث افزایش ریسک ابتلاء به افسردگی حاد شود؛ علاوه بر این موارد یک سری مواد خوراکی اثرات منفی روی سلامت روان و افزایش خطر ابتلا به افسردگی در فرد میشوند.
۱. شکر
محققان دریافتند هنگامی که سطح گلوکز خون افزایش یابد، سطوح پروتیینی بالا میرود که رشد نورونها و سیناپسها را مورد تشویق قرار میدهد. بارها در بخش سلامت نمناک عنوان شده است که خوردن شکر باعث میشود که مغز شما در یک سطح بهینه کار کند و هرچه بیشتر این کار را انجام دهید، ریسک افسردگی و خطر ابتلا به دیابت و جنون نیز بیشتر میشود.
۲. شیرین کنندههای مصنوعی
فکر نکنید که تنها به این خاطر که شیرین کننده مصنوعی است خطری شما را تهدید نمیکند اسپارتام جز تشکیل دهنده (و خطرناک) که در محصولاتی مثل نوشابه یافت میشود، تولید انتقال دهنده عصبی سروتونین را مسدود میسازد.
این میتواند باعث انواع بیماریهای عصبی از جمله سردرد، بی خوابی، تغییرات در حالت روحی و افسردگی شود. اما ممکن است برای سلامت ذهنی نیز بد باشد.
۳. الکل
سیستم عصبی مرکزی مهم است. مسئول گرفتن اطلاعات از طریق پنج حس، تفکر، درک، استدلال، و کنترل عملکرد حرکت است. اما با مصرف الکل این موارد کاهش پیدا میکنند و باعث تشدید علایم افسردگی میشود.
۴. روغن هیدروژنه
مرغ سرخ شده، پنیر سرخ شده، سیب زمینی سرخ کرده، به دلایل مختلفی برای بدن مشکل ایجاد میکنند و میتوانند باعث افزایش وزن شوند. اما چیزهای بیشتری وجود دارد:آنها هم به افسردگی مرتبط هستند.
هر چیزی که با روغنهای هیدروژنه درست شده و حاوی چربیهای ترانس است میتواند به طور بالقوه به افسردگی کمک کند. چربیهای اشباع شده، مثل آنهایی که در گوشت گوساله، لبنیات بالا، و کره پیدا شده اند میتوانند شریانها را مسدود کنند و از جریان خون به مغز جلوگیری کنند.
۵. فست فود
افرادی که فست فود میخورند، ۵۱ درصد بیشتر دچار افسردگی میشوند؛ بنابراین از خوردن آنها بپرهیزید.
۶. چربی ترانس
چربی ترانس به چربیهای اشباع نشده گفته میشود که معمولا در کل غذاها دیده نمیشوند. تنها در دهه ۱۹۵۰ چربیهای ترانس به طور معمول در چیزهایی مثل مارگارین، اسنک، محصولات پخته شده بسته بندی و روغنهای مورد استفاده برای سرخ کردن مواد غذایی، مورد استفاده قرار گرفتند. مصرف چربیهای ترانس کنترل نشده میتواند ریسک افسردگی را تا ۴۸ درصد افزایش دهد.
۷. غذاهای با سدیم بالا
دهه هاست، غذاهای بدون چربی به عنوان یک راه حل کاهش وزن اعلام میشوند -، اما بسیاری از این محصولات حاوی کمی سدیم هستند. متخصصان میگویند که همه این نمک اضافی میتواند کاملا با احساسات شما ناسازگاری داشته باشد، زیرا سدیم اضافی در این محصولات میتواند جنبههای سیستم عصبی را مختل کند.
نه تنها این میتواند باعث افسردگی شود، بلکه میتواند به واکنش سیستم ایمنی نیز کمک و باعث خستگی شود؛ و البته نمک هم چنین منجر به نگهداری مایع و باد کردگی میشود.
۸. کافئین
متخصصان بسیاری وجود دارند که میگویند حتی مقدار کمی کافئین نیز میتواند منجر به افسردگی شود. دلیل بیشتر کارشناسان، اثر مخرب کافئین روی خواب است. خواب آشفته میتواند به طور جدی به وضعیت ذهنی آسیب برساند.
۹. سبوس گندم
این نام را همیشه در میان خوردنیهای مفید مشاهده میکردید، اما اینجا باید بگوییم که در مورد افسردگی این مسئله کمی متفاوت است چراکه سبوس گندم به دلیل وجود فیتیک اسید و فیبر جذب روی را محدود میسازد و همین کاهش روی اثر سو در افرادی که در معرض استرس و افسردگی هستند میگذارد.
مقدارکافی روی به خصوص برای افراد مضطرب اهمیت ویژهای دارد، زیرا نشان داده اند کمبود آن رفتار عصبی و افسردگی را موجب میشود.
۱۰. پنیر سویا
با این که سویا مملو از پروتیین کم چرب است، همچنین با آنزیمهای گوارشی و پروتئاز میتواند بسته بندی شود که هضم پروتئین را به طور باور نکردنی دشوار میکند. سویا مس، بالایی دارد یک ماده معدنی مرتبط با رفتار مضطرب، و نفخ شکم است.
۱۱. قهوه
قهوه مانند سوخت جت برای یک مغز نگران است؛ و یکی از بالاترین منابع حاوی کافئین است. کافئین نیز میتواند جذب مواد مغذی کلیدی را مانند ویتامین د و ویتامینهای ب کند کند. تحقیقات نشان میدهند که استفاده از مواد گیاهی، به طور طبیعی، به خصوص بابونه، میتواند جایگزین خوبی برای قهوه باشد.
۱۲. نان سبوس دار
گلوتن برای بسیاری از افراد مضطرب، به خصوص بیمارانی با بیماری سلیاک - که در میان آنها اضطراب رایج است خوب نیست و زمانی که گلوتن حذف میشود، این رفتار هم ناپدید میشوند. اما حتی افراد با آلرژیهای خفیف نیز به آن حساسیت دارند.
۱۳. سوپ و غذاهای کنسرو شده
غذاهای فرآوری شده حاوی بیسفنول است که در اکثر غذاهای کنسروی و پلاستیکی وجود دارد میتواند باعث کاهش قابل توجهی ژنها در بخش استرس مداری مغز میشود.
۱۴. آب میوه
آب میوهها فیبرندارند و حاوی فروکتوز هستند در نتیجه قند خون و هورمون استرس آدرنالین را بالا میبرند. به عنوان یک قاعده کلی از نوشیدنیهای شیرین اجتناب کنید.