Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «خبرآنلاین»
2024-04-26@07:11:28 GMT

عقل غالب، عقل مغلوب

تاریخ انتشار: ۴ شهریور ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۸۹۶۸۳۶

عقل غالب، عقل مغلوب

الف: مقدمة این رساله خطاب به شخصی است که شیخ‌الرئیس او را «الشیخ‌الامین» می‌خواند. بنا به قرائن و شواهد (من‌جمله گفته سمعانی در الانساب. جلد دوم ص۱۷۲) این شیخ‌‌الامین ظاهراً ابوبکر احمدبن محمد بَرَقی است که در همسایگی شیخ زندگی می‌کرده و به نظر می‌رسد ابن‌سینا ارادتی تام به وی داشته است. «مردی دیگر همسایه ما بود که او را ابوبکر برقی می‌گفتند، خوارزمی بود و هوشیار و روشنفکر، در فقه و تفسیر و زهد یگانه بود با این همه، به علوم فلسفی گرایش داشت» (ترجمة رسالة اضحویه ص ۱۳)‏

این ابوبکر بَرقَی از شیخ می‌خواهد آثاری در فلسفه و اخلاق برای وی بنگارد، این خواهش محتمل به دلیل تعلّق ابوبکر به فلسفه و مباحث فلسفی بوده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

شیخ بنا به خواهش او دو اثر می‌نگارد: یکی «الحاصل و المحصول» و دوم کتاب «البر و الاثم» در اخلاق: «به خواهش او کتاب حاصل و محصول را در ـ بیست مجلّد ـ تصنیف کردم، همچنین کتاب «البر و الاثم» را که در علم اخلاق است. این دو کتاب تنها نزد وی است و او هیچ‌کس را عاریت نمی‌دهد تا از آن نسخه برگیرد». (همان)‏

از کتاب البر و الاثم شیخ‌الرئیس اثری در دست نیست شاید به این دلیل که به گفته شیخ‌الرئیس ابوبکر این کتاب را به هیچ‌کس نداده تا استنساخ کند. اما در کتاب تسع رسائل فی الحکمه و الطبیعیات (نشر دارالعرب مصر) ابن‌سینا رسالة کوتاهی در باب علم اخلاق دارد و این البته علاوه بر شرحِ عظیمِ مکارم اخلاقی توسط او در اشارات و تنبیهات است (نمط نهم، فی مقامات العارفین) و نیز اثری که به درخواست ابوسعید ابوالخیر در باب تزکیة نفس نگاشته و مهمتر اشاره‌های بسیار دقیقی که در کتاب النفس‌شفا (فصل پنجم از مقاله اول فن ششم) دارد. شیخ در این فصل با بیان قوای نفس، تمامی قوا را ملزم به پیروی از عقل دانسته و اخلاق را نتیجه توجّه نفس به تن می‌داند که در این باب اشارتی خواهیم داشت.‏

ب: اما هدف این مقاله مختصر، معرفی و شرح دو رسالة کوتاه ابن‌سینا در تسع رسائل او، پیرامون اخلاق است. یکی با عنوان فی علم‌الاخلاق و دیگری با عنوان فی‌العهد. شیخ در رسالة موجز اخلاق، نخست کمال انسان را در رسیدن به سعادت دنیوی و اخروی می‌داند و این البته میسر نمی‌شود مگر به تکمیل قوای نظری و عملی نفس٫ از دیدگاه شیخ، بنیاد استکمالِ نفس در حوزة عملی فضائلی ‌چون عفت، شجاعت، حکمت و عدالت هستند (همان فضائل اربعة مشهور) فضائلی که به تمامی قوای نفس منسوب و منتسب است و نیز بازداشتن نفس از رذائل که در نقطة مقابل این فضائل اربعه قرار دارند؛ مثلاً شهوت که نقطة مقابل عفت است و غضب که نقطة مقابل شجاعت است و….. ‏

شیخ در تداوم کمال خود، فروعی را بر اصول چهارگانة فوق می‌افزاید، فروعی که در استکمالِ آن اصول مؤثرند چون سخاء، قناعت، صبر، کرم، حلم، عفت، صفح و التجاوز، رحب‌الباع (سخاوت) کتمان سِر، حکمت و بیان، فطنه، اصالت رأی، حزم، صدق، وفا، دوستی، رحمت، حیاء، همت عظیم، حُسن عهد و تواضع٫‏

سپس شیخ انتصاب تمامی این صفات را به قوای نفس روشن می‌سازد: سخاء و قناعت منتسب به قوة شهوانی‌اند. صبر، حلم، کرم، عفو، صفح، تجاوز، رحب‌الباع و کتمان سر منتسب به قوة غضبیه هستند. حکمت، بیان، فطنت، اصالت رأی، حزم، صدق، وفا، دوستی، رحمت، حیاء، همت عظیم، حُسن عهد و تواضع راجع منتسب به قوة تمییزیه هستند. آنگاه شیخ به تعریف اصطلاحات فوق می‌پردازد؛ مثلاً در تعریف عفت می‌گوید: و عفت آن است که شخص امساک کند از افتادن به ورطة شهوات محسوس اعم از خوردنی‌ها و نوشیدنی‌ها، نکاحات و آنچه انسان را به تسلیم و انقیاد در برابر خود می‌خواند. بلکه با قدرت آن‌ها را تصرف کند، لکن به رأی و اسباب صحیح (که منظور رعایت شرع است در خوردنی‌ها، نوشیدنی‌ها و…)‏

اما شیخ در رسالة عهد، ضمن بیان کلی همان مطالب رسالة اخلاق و البته گزیدة سخنانش در کتاب النفس‌شفا به دو معنای بسیار مهم اشاره می‌کند: اول توجه به قاعدة اوسط و دوم حذف فاصله و بُعد، میان وجه فیزیکی و وجه متافیزیکی بدن. ‏

در باب قاعدة اوسط کاملاً مشخص است که شیخ‌الرئیس از قاعدة اوسط ارسطویی تأثیر پذیرفته زیرا مثلاً در تعریف سخاء می‌گوید: سخاوت، نقطة میانة تبذیر و بخل است، یعنی آدمی نه بخیل باشد و نه ولخرج و بی‌مبالات (و السخاء وسط بین البخل و التبذیر) و شجاعت امر بین ترسو بودن و بی‌باکی است (و الشجاعه وسط بین الجبن و التهور) از دیدگاه شیخ، رسیدن به این مقام واسط، انسان را به اخلاق یعنی پیروی از فضائل و دفع رذائل هدایت می‌کند: «و کذلک تقدیر هذه الفضائل و تحدید کل واحد منها مستفاد من ارباب الملل فالذی یجب علی الانسان فی ذلک هو تحصیل هذه الفضائل المذکوره و تجنب الرذائل التی بازاءکل واحده منها و ذلک ان اکثر هذه الفضائل هو الوسائط بین الرذائل و الفضیله منها وسط بین الرذیلتین اللتین هما کالافراط و التفریط» (تسع رسالات ص۱۴۳)‏

شیخ علاوه بر تأکید بر این حد وسط، از نسبت و تعلّق میان نفس و بدن یا چنان‌که گفتیم حذف فاصله میان وجه فیزیکی و متافیزیکی انسان و البته نتایج حاصل از آن در علم اخلاق سخن می‌گوید. شیخ البته این معنا را در کتاب النفس‌شفا باز کرده است. یعنی در آن کتاب پس از تقسیم قوای نفس به عالمه و عامله یا همان دو وجه نظری و عملی (و بر سبیل تشابه عقل خواندن آنها) تصریح می‌کند همه قوای نفس مطلقاً باید تحت حاکمیت عقل باشند. شیخ تفاوت میان اخلاق فضیله و رذیله را دقیقاً در تعریف نسبت میان قوای عامله (قوای تن) و قوای عالمه و در رأس آنها عقل می‌داند. از دیدگاه شیخ، اگر عقل، تابع بدن و منفعل از آن باشد، نتیجه قهری آن ظهور اخلاق رذیله است و اگر تن، تابع عقل باشد نتیجه‌اش اخلاق فضیله: «و او (عقل) از قوای بدنی منفعل نشود و باید در انسان متبوع و مطاع این قوه باشد نه قوای بدن، مبادا هیأت‌هایی که از امور طبیعی مستفاد است در آن حاصل شود و این هیأت‌هاست که اخلاق رذیله نامیده می‌شود و باید هیچ‌گاه این قوه (عقل) از بدن منفعل نشود و اوامر تن را پیروی نکند و این قوه باید که بر بدن تسلط داشته باشد تا شخص بتواند دارای اخلاق فضیله شود» (ترجمه کتاب النفس‌شفا، اکبر داناسرشت ص۴۱). شیخ این معنا را در رسالة عهد چنین تکرار کرده است: «و الخلق هیئة تحدث للنفس الناطقه من جهه انقیادها للبدن و غیر انقیادها له فان العلاقه التی بین النفس و البدن توجب بینهما فعلا و انفعالا فالبدن بالقوی البدنیه یقتضی امورا و النفس بالقوه العقلیه تقتضی امورا مضاده لکثیر منها فتاره تحمل النفس علی البدن فتقهره و تاره یسلم البدن فیمضی فی فعله» (تسع رسالات ص ۱۴۳)‏

شیخ مطلقاً نفس را دارای دو وجه و رو می‌داند: وجهی رو به سوی عقل و وجهی رو به سوی تن. نفس به دلیل استعداد ذاتی ممکن است میل این کند، ممکن است میل آن. فضیلت و رذیلت اخلاقی دقیقاً از این تمایل حاصل می‌شود. مهم این‌که نفس، به هر دو جنبه تعلّق دارد و البته توجّه به بدن اگر به تبعیت از حضرت عقل باشد مُوجد علومِ عملیه چون سیاست است و قطعاً بسیار نافع٫ اما اگر توجه نفس به تن، در غیبت عقل باشد قطعاً عامل گرایش به انجام اعمال شریر در انسان خواهد بود: «پس برای نفس ما دو وجه است یکی به سوی تن و واجب است که با این وجه هیچ اثری از جنس مقتضیات تن را قبول نکند و دیگری به مبادی عالیه و واجب است که با این وجه از آنها دائم‌القبول و دائم‌التأثر باشد. اخلاق از جهت وجه سفلی و توجه به تن پیدا می‌شود و علوم از جهت وجه علوی» (همان) شیخ مایل است نفس تمایل به نیروی مافوق عقل کند تا بدین‌وسیله به تعبیر مولانا ناظرصورت‌هایی شود برون از آب و خاک:‏

آینه دل چون شود صافی و پاک

نقشها بینی برون از آب و خاک

هم ببینی نقش و هم نقاش را

فرش دولت را و هم فراش را

چون خلیل آمد خیال یار من

صورتش بت معنی او بت‌شکن

(مثنوی دفتر دوم، بخش اول)‏

اما در رسالة عهد، شیخ‌الرئیس هم دامنه بحث اوسط و هم بحث تعلّق میان نفس و بدن را به حوزة پزشکی می‌کشاند. شیخ چنانکه می‌دانیم بنا به تعریفی که از علم طب در ابتدای قانون ارائه می‌دهد، این علم را اول و بالذات متکفل حفظ صحت بدن می‌داند و نه لزوماً درمان آن: أقول إن الطب علم یتعرف منه أحوال بدن الإنسان من جهة ما یصح ویزول عن الصحه، لیحفظ الصحه حاصله، ویستردها زائله» (القانون فی‌الطب ج‏۱ص۲۱). شیخ در رسالة عهد می‌گوید: امور اخلاقی در نفس هم‌چون احوال آن در بدن است. از دیدگاه شیخ، سلامتی و صحت اگر در تن هست باید حفظ شود و اگر نیست سزاوار است کسب شود: و الحال فی ذلک کالحال فی الأمور البدنیه کالصحة فانها متی کانت حاصله فینبغی ان تحفظ و متی لم تکن حاصله فینبغی ان تکتسب» (تسع رسائل ص۱۴۳).‏

‏شیخ همچنان‌که در مسائل اخلاقی توصیه به امور اوسط کرد، اینجا نیز بنا به تعلّق متقابل نفس و تن، راه معالجت تن را توجّه به اعتدال می‌داند. به عنوان مثال اگر بر تن حرارتی نشیند که سبب بیماری شود با برودت باید آن را دفع و بدن را به نقطه اعتدال رساند:

«و کما ان الطبیب متی صادف البدن امیل الی الحراره ازال ذلک عنه بالبروده و اذا وجده امیل الی البروده ازال ذلک عنه بالحراره» و سپس بلافاصله نسبت این معنا را با ضرورت تعادل در نفس بیان می‌کند: «کذلک متی صادفنا انفسنا قد مالت الی الذی من جهة النقصان جذبناها الی الذی من جهة الزیاده و متی صادفناها قد مالت الی التی من جهة الزیاده جذبناها الی التی من جهة النقصان الی ان نوقفها علی التوسط بحسب تجدیدنا الوسط و الوجه فی ذلک ان نعودها الافعال الکائنه عن ضد الذی صادفناها علیه» (همان)‏

‏از دیدگاه شیخ، اخلاق نفسانی نسبت تام و تمام با اخلاق جسمانی دارد؛ دقیقاً از این رو که به تعبیر شیخ افعال نفوس انسانی الزاماً متعلّق و مختص امور معقول نیست، بلکه برای رسیدن به سعادت، نیاز مشارکت بدن نیز هست. بدین معنا که اگر مثلاً در مساله عدالت، حد وسط مهم است و آن این است که نفس میان احوال اخلاقی متضاد، میانه آنها را برگزیند در مسائل مربوط به تمایلات جسمانی نیز دقیقاً چنین کند. به عنوان مثال در آنچه به شدت بدان تمایل دارد و آنچه به شدت از آن می‌گریزد، جمع کند، از دیدگاه شیخ به دلیل نسبت و علاقه میان نفس و بدن فعل و انفعالاتی در میان آن دو متقابلاً موجود است. نفس که اقتضای امور عقلی دارد و بدن که امور بدنی هر کدام برای خود جایگاهی دارند.‏

مخلص کلام این‌که شیخ در حوزة اخلاق عقل را دائر مدار می‌داند. عقل اگر حاکم باشد و غالب، اخلاق انسان رو به فضایل دارد و اگر مغلوب باشد و محکوم رو به زوال و رذائل.‏

آیا پورسینای دلباخته امیرالمومنین علی (ع) (بنا به شواهد کافی در برخی رسائلش من‌جمله رسالة معراجیه ـ که در جای دیگر تفصیلاً بدان پرداخته‌ام) در این رویکرد خویش متأثر از این فراز بلند مناجات حضرت امیرالمومنین(ع) نبوده‌اند؟

إِلَهِی قَلْبِی مَحْجُوبٌ وَ نَفْسِی مَعْیُوبٌ وَ عَقْلِی مَغْلُوبٌ وَ هَوَایی غَالِبٌ وَ طَاعَتِی قَلِیلٌ وَ مَعْصِیَتِی کَثِیرٌ وَ لِسَانِی مُقِرٌّ بِالذُّنُوبِ فَکَیْفَ حِیلَتِی یَا سَتَّارَ الْعُیُوبِ وَ یَا عَلامَ الْغُیُوبِ وَ یَا کَاشِفَ الْکُرُوبِ اغْفِرْ ذُنُوبِی کُلَّهَا بِحُرْمَهِ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ یَا غَفَّارُ یَا غَفَّارُ یَا غَفَّارُ بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.‏

* دکتر حسن بلخاری، استاد دانشگاه تهران ، رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی/ * منشر شده در روزنامه اطلاعات

کد خبر 1293324

منبع: خبرآنلاین

کلیدواژه: فلسفه دین ابن سینا پزشک حسن بلخاری دونالد ترامپ ایالات متحده آمریکا محمدجواد ظریف باشگاه استقلال بازیگران سینما و تلویزیون ایران باشگاه پرسپولیس فرانسه داریوش اسدزاده ایران و آمریکا سینمای ایران

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۸۹۶۸۳۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

صلح و ثبات در منطقه با تقویت همکاری قوای مسلح ایران و پاکستان

به گزارش خبرگزاری صدا و سیما، بحث طرفین در درجه اول بر موضوعات مورد علاقه متقابل، به‌ویژه صلح منطقه ای، ثبات و امنیت مرزی متمرکز بود.

هر دو طرف بر ضرورت تقویت همکاری‌های دوجانبه و در عین حال تلاش مشترک برای ثبات منطقه‌ای و شکوفایی اقتصادی توافق کردند.

دکتر سید ابراهیم رئیسی نیز تاکید کرد: ایران و پاکستان با تقویت همکاری‌های فیمابین قوای مسلح می‌توانند صلح و ثبات را برای دو ملت و منطقه به ارمغان آورند.

فرمانده ارتش پاکستان مرز‌های ایران و پاکستان را "مرز صلح و دوستی" توصیف کرد و بر لزوم بهبود هماهنگی در طول مرز‌های مشترک برای جلوگیری از به خطر انداختن روابط دیرینه و برادرانه دو کشور همسایه توسط تروریست‌ها تاکید کرد.

دیگر خبرها

  • سامانه بارشی در راه غرب کشور / افزایش نسبی دما در غالب مناطق تا اواسط هفته آتی
  • ببینید | جهش ایران در تولید قوای پیشرانه، با ساخت نخستین موتور شش سیلندر بنزینی
  • امباپه مغلوب وینی شد؛ رضایت به پست «شماره 9»
  • ایران به جام جهانی صعود کرد/ قرقیزستان با ۶ گل مغلوب شاگردان شمسایی شد
  • ایران به جام جهانی صعود کرد/ قرقیزستان با 6 گل مغلوب شاگردان شمسایی شد
  • نیروهای فراجا در موضوع حجاب توجیه شده‌اند | غالب بانوان ما خود را متعهد می‌دانند
  • وحیدی: غالب بانوان ما خود را متعهد به حجاب می‌دانند
  • بلژیک مغلوب دانش‌آموزان ایران شد/ هلند حریف یک‌هشتم نهایی
  • صلح و ثبات در منطقه با تقویت همکاری قوای مسلح ایران و پاکستان
  • خشم اتلتیکو از حرف‌های عجیب ستاره آرژانتینی