وزنکشی کارگزاران اعتدال
تاریخ انتشار: ۵ شهریور ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۹۰۷۶۴۶
کسانی که کارگزاران گفتمان اعتدال تلقی میشوند، عمدتا جوان نیستند بنابراین هر کدام در گذشته به یک جناح سیاسی تعلق داشتند و یا در قدیم در گفتمان سیاسی دیگری فعالیت میکردند. به این اعتبار، تمایلات جناحی و سیاسیشان هم بر گفتمان اعتدال غالب است. به همین دلیل، میبینیم که در داخل دولت، سیاستهای رفتاری منسجمی وجود ندارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
1. در فضای سیاسی ایران، «گفتمان اعتدال» در دو دولت اخیر بود که مطرح شد و مورد اقبال مردم هم قرار گرفت. طبیعتا بعد از گذشت شش سال از روی کار آمدن آن، زمان و فرصت مناسبی برای ارزیابی کارنامه کارگزاران این گفتمان است.
واقعیت این است که گفتمان اعتدال از پس برخی ناکارآمدیهای دو جناح یا دو جبههای که در مقابل هم قرار داشتند، مطرح و پیروز شد. از این رو، مردم نیز طبیعتا به گرایشی متفاوت از آن دو، که از قضا دغدغه آن هم بحث «اعتدال» یعنی دوری از افراط و تفریط بود، اقبال نشان دادند.
2. نباید از کامیابیهایی که این گفتمان و کارگزاران آن در این دوره شش ساله داشتند، چشم پوشید؛
نخست اینکه این گفتمان و طلایهداران آن توانستند با رویکرد اعتدالی و پرهیز از افراط و تفریط، «عقلانیت» را در جامعه حاکم کنند. و بدین ترتیب تا حد قابلقبولی فضای غیرعقلانی و افراطگونه را در جامعه ما به حاشیه برانند که موفقیت در این رویکرد قابل چشمپوشی نیست.
دوم اینکه، سردمداران این گفتمان توانستند از ظرفیتهای اندیشهای و کاری وزرای سابق بهره گیرند و با وارد کردن آنان به میدان عمل، هرچه بهتر اهداف خود را پیش برند. اینکه از تجربیات گذشته استفاده کنیم و به کاردانان و عالمان هر حوزه پشت نکنیم از نکات خوب دولتمردان و سیاستگذاران هر جامعهای میتواند باشد.
سوم اینکه، نگاه صلحطلبانه اهالی این گفتمان و رفتار و منششان بر اساس این نگرش باعث شد جامعه جهانی هم به این باور برسد که ایران حامی صلح است و به دنبال جنگ و سلاح هستهای نیست. اینکه کارگزاران گفتمان اعتدال موفق شدند چنین دیدی از ایران به جهان ارائه دهند بسیار برای مردم امیدوارکننده است.
چهارم اینکه، شاید هیچ زمانی نمیشد اینچنین اثبات کرد که دشمن ما اینقدر گستاخ، غیرقابل اعتماد، تنها و در عین حال اینقدر ضعیف است. اما با رویکردی که گفتمان اعتدال در مناسبات سیاست خارجی و روابط بینالملل خود برگزید به خوبی خصلت دوشمنان ما را هم برای مردم ایران و هم جهانیان آشکار کرد.
3. موارد پیشگفته نکات مثبتی است که در این دولت اتفاق افتاده است و از کامیابیهای این گفتمان است. اما دولت علیرغم کامیابیهایی که در شش سال گذشته بدست آورد با پرسشهای جدی هم مواجه است؛ از جمله اینکه از اساس چقدر توانست گامی جدید و رو به جلو داشته باشد؟ به نظر میرسد دولت در این قضیه توفیق مورد انتظار را نداشته است و 5 علت عمده میتوان برای این امر متصور بود؛
نکته اول، «اعتدال» منطق معرفتی و دانشی نیست بلکه نوعی «منطق رفتاری» است. یعنی نمیتوان از یک منطقی صحبت کرد که این منطق، «معتدل» باشد. چون ارزشها در میانه «هست» یا «نیست» قرار نمیگیرند؛ یک امر، یا ارزش هست یا نیست و ما اساسا با امری با «ارزشِ معتدل» مواجه نیستیم.
بنابراین، این گفتمان علیرغم اینکه «گفتمان اعتدال» است و اعتدال هم در جامعه رویکرد مطلوبی دارد اما رویکرد ارزشی متمایزی از خود به خرج نداده است و محصول متفاوت «علمی» و «ارزشی» برای خود ارائه نکرده است و در نهایت بحثش اعتدال در رفتار و دوری از افراط و تفریط شده است.
از آنجا که این دولت و به تعبیری این گفتمان مسیر مشخص و ثابتی ندارد و نمیتوانسته بر اساس گفتمان اعتدال یک مسیر متمایزی داشته باشد از این رو، نقشه راه مشخصی هم برای ادامه آن تصویب نشده است و اقداماتی هم که در این دو دولت اخیر صورت گرفت، مجموعهای از رویکردهایی است که در زمانهای گذشته در گفتمانهای دیگر وجود داشت؛ اما با این تفاوت که آن گفتمانها عمدتا از یک انسجام و هماهنگی داخلی و هدف مشخص برخوردار بودند اما گفتمان اعتدال مجموعهای از گفتمانهای اصولگرایی و اصلاحطلبی است که در برخی از موارد با همدیگر ناسازگار و گاهی هم سازگارند، لذا آن انسجام منطقی و فکری مورد انتظار را نتوانست از خود بروز دهد. از همین رو است که معتقدم رویکرد مشخص و متمایزی از خود نتوانست ارائه دهد.
نکته دوم، کسانی که در این گفتمان قرار دارند و کارگزاران این گفتمان تلقی میشوند، عمدتا جوان نیستند؛ بنابراین هر کدام در گذشته به یک جناح سیاسی تعلق داشتند و در قدیم در گفتمان سیاسی دیگری فعالیت میکردند. به این اعتبار، تمایلات جناحی و سیاسیشان بر گفتمان اعتدال غالب است. به همین دلیل، میبینیم که در داخل دولت، سیاستهای رفتاری منسجمی وجود ندارد؛ چون کارگزاران آن در جناحهای سیاسی و گفتمانی متفاوت ریشه دارند و «کارآمدی» ممکن است متأثر از این فضا شود. این امر موجب شده است که گفتمان اعتدال با وجود همه ظرفیتهایی که دارد نتواند راهبری مطلوب را برای جامعه ارائه کند.
نکته سوم، کسانی که در این گفتمان قرار دارند و در این شش سال کارگزاری نظام را بر عهده داشتند اغلب از طبقه متوسط به بالای جامعه هستند؛ بنابراین سبک زندگی و معیشت آنان هم، در سطح متوسط به بالا است و معمولا از بالانشینان جامعه بشمار میروند. از این رو، معتقدم که برخی از این کارگزاران چنانکه باید نتوانستند ارتباط منسجم و مؤثری با جامعه و توده مردم داشته باشند. لذا بسیاری از سیاستهای کارگزاران این گفتمان عمدتا ناشی از عدم ارتباط جدی و مؤثر با تودههای مردم اتخاذ شد و از این جهت باز شاید آن اتفاقی که باید برای کارآمدی این دولت میافتاد، نیفتاد و چه بسا از این جهت هم باز از مردم فاصله گرفت.
نکته چهارم، گفتمان اعتدال، در عرصه عمل و در برخورد با مسائل فراز و نشیبهای رویکردی بسیاری داشت؛ به عنوان مثال در مقاطعی متمایل به غرب شد اما نتوانست با آنان به سر و سامان برسد و گرایشش به شرق شیفت پیدا کرد. گفتمانی که از «رویکرد مصالحهجویی» سخن میگفت، در جریان انتخابات آمریکا، از «مصالحه» به «گفتمان انقلابی» تغییر رویکرد داد. البته درست است که شرایط زمانی و مکانی در رفتارهای هر سیاستمداری اثرگذار است و هیچ سیاستمداری در همه شرایط با یک لفظ واحد سخن نمیگوید و با یک رویکرد واحد ظاهر نمیشود؛ اما با این حال به نظر میآید که جهتگیریهای دولت فراز و نشیبهای بنیادین داشته است.
نکته پنجم، این دولت از آنجا که بیشتر بر اعتدال و میانهروی تمرکز کرد، عملا با فضای اقتصادی جامعه بطور جدی درگیر نشد و بحث نظارتها اندک شد و به همین خاطر فضای سوءاستفادهها زیاد شد. البته بعد از مدتی بتدریج در این قضیه هماهنگیهایی حاصل شد.
لذا به نظر میرسد دولت بر اساس شعارهایی که داده بود و بر اساس راهکارهایی که برای ادامه راه خود ارائه کرده بود عملاً نتوانست در همه موارد کامیاب شود و بسیاری از موارد در حد وعده باقی مانده است که مردم هنوز در انتظار محققشدنش هستند. همه اینها دست به دست هم داد تا اینکه اکنون بعد 6 سال برخی از طرفداران گفتمان اعتدال به این باور رسیدهاند که شاید رویکرد اعتدالی رویکرد کارآمدی در عرصه عمل نباشد و چنین برداشتی برای جامعه ما مطلوب نیست؛ که اقبال جامعه از اعتدال و میانهروی کم شود. در حالی که پرهیز از افراط و تفریط و ایستادن در نقطه اعتدال لازمه هر جامعهای است که میتواند جامعه را در مسیر عقلانیت قرار دهد و به اعتلاء برساند.
منبع: ایران آنلاین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۹۰۷۶۴۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نشست فصلی سران حزب اعتدال و توسعه با هدف برنامه ریزی کلان در سال ۱۴۰۳
نشست فصلی سران حزب اعتدال و توسعه با حضور دبیرکل، اعضای ارشد حزب و دبیران استانی برگزار شد و در این جلسه نسبت به برنامه ریزی سیاستهای کلان حزب در سال جاری تبادل نظر و اتخاذ تصمیمات حائز اهمیت صورت پذیرفت.
در این جلسه محمد باقر نوبخت، محمود واعظی، علی جنتی، علی آقازاده و دبیران استانی پیرامون مباحث اصلی سیاست داخلی و خارجی کشور به طرح موضوع پرداختند.
در پایان این نشست که تبادل نظر خوب و موثری در آن صورت گرفت، تصمیمات مهمی در حوزههای «توسعه تشکیلات ستادی و استانی»، توسعه و بسط «آموزش» و نقش آفرینی موثر در انتخابات سال آینده البته با توجه به فضای سیاسی کشور در آن برهه اتخاذ گردید.
باشگاه خبرنگاران جوان سیاسی احزاب و تشکلها