سرقت دیگ مسی به خاطر بی پولی
تاریخ انتشار: ۶ شهریور ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۹۲۲۶۴۵
مأموران پلیس پایتخت در بیست و هشتمین مرحله از طرح رعد حدود 700 سارق را دستگیر کردند که نیمی از آنها سابقه دار بوده و پس از آزادی دوباره به ارتکاب جرم روی آوردهاند. سارقانی که بیشتر آنها مدعی هستند بهخاطر بیپولی، فقر و اعتیاد دست به جرم زدهاند.از دزدان دیگ مسی خانه همسایه گرفته تا عتیقه فروشان میلیاردی که حالا همگی دستبند قانون بر دستانشان گره خورده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
چرا دستگیر شدی؟ / ما تازه از زندان آزاد شده بودیم، کار پیدا نکردیم مجبور شدیم گوشی قاپی کنیم.
به چه جرمی زندان بودی؟ / به خاطر سرقت دیگ همسایهمان به سه ماه حبس محکوم شده بودم. 20 روز قبل آزاد شدم، پول نداشتیم. با همدستم داشتیم از مقابل خانه همسایه رد میشدیم که دیگ مسی را داخل حیاط دیدیم. برای همین تصمیم گرفتیم که دیگ را سرقت کنیم. آن را 350 هزار تومان فروختیم اما خیلی زود دستگیر شدیم.
در ازای هر گوشی چقدر دریافت میکردی؟ / 200 هزار تومان.
برای هر مدل گوشی؟ / بله. فرقی نمیکرد؛ هر مدل گوشی باشد به قیمت 200 هزار تومان میفروختم. گوشی آیفون یا سامسونگ برای آنها فرقی نداشت. لباس زنانه برای سرقت مرد جوان که تخصصش سرقت گوشیهای مدل پایین است برای اینکه توسط پلیس شناسایی نشود لباس زنانه به تن میکرد.
شگردت برای گوشی قاپی چه بود؟ / روسری و مانتو میپوشیدم و ترک موتورسیکلت مینشستم. با دوستم میرفتیم برای گوشی قاپی؛ اما بعد از سرقت مانتو و روسریام را درمی آوردم.
چه گوشیهایی را سرقت میکردی؟ / گوشیهای ارزان قیمت، برای اینکه اگر گیر بیفتیم مجبور نباشیم رد مال سنگین بدهیم. به همین دلیل گوشیهای ساده را سرقت میکردیم.
آنها را چند میفروختی؟ / از 10 هزار تومان تا 30 هزار تومان. آنقدری که خرج شیشهمان را بدهد.
سابقه داری؟ / بله. به خاطر گوشی قاپی بازداشت شدم و سه سال حبس کشیدم.
چه شد که معتاد شدی؟ / از دست مادرم ناراحت بودم و رفتم خانه دوستم. او گفت شیشه بکش حالت خوب میشود و بعد از آن من معتاد شدم. قبلاً کار میکردم و خیاط پرده دوزی بودم اما اعتیادم باعث شد که بیکار شوم و بیپولی هم مرا دزد کرد. --- توقیف خودرویی با 12 بوق متنوع در میان متهمانی که بازداشت شدهاند، پسر 23 سالهای دیده میشود که 80 میلیون تومان خرج کرده تا خودرواش را به شکلی نامتعارف تجهیز کند اما سرانجام نیز توسط پلیس توقیف شده است. این پسر دانشجو در گفتوگو با خبرنگار ما درباره تجهیزات خودرواش چنین گفت: ماشینم 12 تا بوق مختلف دارد، 30 میلیون تومان خرج سیستم صوتی اش کردم و حدود 50 میلیون تومان هم هزینه پنوماتیک کردم. یعنی کاری کردم که بدنه ماشین که خیلی روی زمین خوابیده با فشار یک دکمه بالا میآید ومثل خودروی شاسی بلند میشود. قیمت ماشینم 50 میلیون تومان است اما تاکنون 80 میلیون برای آن هزینه کرده ام.
چه شد که این ماشین را انتخاب کردی؟ / من عاشق ماشین هستم و پژو 405 را خیلی دوست دارم.
چرا الان اینجا هستی؟ / به خاطر اینکه ماشینم را خیلی تغییر دادم و صدای سیستم صوتی هم بلند بود و دور دور میکردم در خیابان که پلیس ماشینم را توقیف کرد.
80 میلیون تومان را از کجا آوردی؟ / سه جا کار میکنم. هم گرافیستم و هم جلوبندی ساز خودرو؛ بیشتر کارهای تغییر خودروام را هم خودم انجام دادم از روی اینترنت آموزش دیدم. کشف عتیقههای میلیاردی رفت و آمدهای مشکوک دو برادر به یک خانه قدیمی در خیابان سعدی و گزارش همسایهها درخصوص خرید و فروش مواد مخدر در این خانه باعث شد مأموران راهی محل شده و به غیر از دستگیری دو برادر، مقدار زیادی کاشی و کوزههای عتیقه کشف کنند. متهمان مدعی هستند که در حفاری این وسایل را بهدست آوردهاند. ارزش کوزههایی که در این خانه قدیمی کشف شده هر کدام 3 میلیارد تومان است. همچنین یک جلد قرآن متعلق به دوره محمدشاه قاجار کشف شد که کارشناسان میراث فرهنگی در حال قیمتگذاری آنها هستند. از داخل خانه مردان جوان به غیر از عتیقه مقداری مواد مخدر نیز کشف شده است.
منبع: ایران آنلاین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۹۲۲۶۴۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شاه کلید مهار تورم
خاطره یحیایی در دنیای اقتصاد نوشت: اولویتهای هر کشور نشانگر رویاها وکابوسهای آن و بیانگر دیدگاههای مختلف درباره چگونگی عملکرد اقتصاد است. اولویتهای کشوری مانند ایران که برای بیش از چهاردهه به تورمهای دورقمی عادت کرده، ولی هیچگاه دچار ابرتورم هم نشده، با کشوری مثل آمریکا که مردمش تورم ۵درصدی را هم تحمل نمیکنند یا کشورهایی مانند مجارستان و آلمان که ابرتورمهای بزرگی را تجربه کرده اند و از هرگونه افزایش تورمی هراس دارند، متفاوت است. با وجود عادت جمعی به تورمهای دو رقمی (حدود ۲۰ تا ۳۰درصد) تورمهای سالهای اخیر در کانالی بالاتر از کانال ۲۰ تا ۳۰درصد بودهاند که سبب شده، هم مردم و هم سیاستگذار یکصدا به دنبال کاهش تورم و ورود آن به کانال بلندمدت خود باشند. اما این چگونه ممکن است؟
دو دیدگاه عمده در ایران در این خصوص به وجود آمده است: اول طرفداران جریان اصلی علم اقتصاد که به دنبال مدلهای علمی (یا به قول برخی مدلهای کتابهای درسی) هستند و میگویند بدون افزایش نرخ بهره اسمی و رسیدن بهره اسمی به تورم و صفر شدن نرخ بهره حقیقی (نرخ بهره اسمی منهای تورم) امکان کاهش نرخ تورم در ایران به محدوده تکرقمی مثل بیش از ۱۰۵ کشور جهان وجود ندارد.
این دسته افزایش نرخ بهره (اهرم اصلی سیاست پولی) را در کنار انضباط بودجه دولت (سیاست مالی) و جلوگیری از بارهای فرا بودجهای بر بانکها توصیه میکنند. شواهد جهانی کاملا موید نظر این دسته است. همچنین شواهد داخلی از سالهای ۹۲ تا ۹۶ هم نشان میدهد با مثبت شدن نرخ بهره حقیقی، نرخ تورم در ایران تکرقمی شد.
دسته دوم معتقدند اقتصاد ایران با دیگر کشورها تفاوت جدی دارد و سیاست متعارف پولی (تغییرات نرخ بهره) در این اقتصاد مثل اقتصاد کشورهای دیگر کار نمیکند.
این دسته مهمترین تفاوت ایران با کشورهای دیگر را در نکول پنهانشده در ترازنامه بانکها میدانند؛ یعنی حجم بزرگ وامهایی که داده شده، ولی بدون اینکه پس داده شوند، مدام امهال و استمهال میشوند و بمب ساعتی هستند که با افزایش نرخ بهره میتوانند منفجر شوند. این دسته ایجاد محدودیت بر ترازنامه بانکها وکلهای پولی را توصیه میکنند.
دسته اول در پاسخ به این استدلال دسته دوم میگویند که بدون افزایش نرخ بهره، نکول استراتژیک (strategic default) در نظام بانکی وجود خواهد داشت و این بمب ساعتی نه تنها خنثی نشده، بلکه بزرگتر هم خواهد شد. از نظر این دسته، افزایش نرخ بهره، پله اول جلوگیری از اضافه شدن به انبار مهمات این بمب ساعتی است. همچنین این دسته معتقدند کنترل ترازنامه و محدودیتهای مقداری صرفا در شرایطی که نرخ بهره حقیقی به صفر نزدیک است کار میکند و نباید انتظار داشت که جای نرخ بهره را بگیرد.
اما تئوری اقتصاد به ما میگوید، در شرایطی که سیاست پولی انبساطی مخارج کل مصرفکنندگان، بنگاهها و دولتها را بر روی کالاها و خدمات افزایش میدهد، آیا این تقاضای جدید به افزایش تولید و اشتغال میانجامد یا فقط قیمتها را بالا میبرد و سرعت تورم را زیاد میکند؟ واضح است که بدون افزایش نرخ بهره و در شرایطی که کشور چهار دهه در شرایط پولی انبساطی (نرخ بهره منفی) زندگی کرده، هر افزایش تقاضایی، چه از سمت انتظارات و چه از سمت دولت به تورمهای بالاتر منجر شده و امکان کاهش تورم هم وجود ندارد.
تصمیمات بانکمرکزی اساس سیاست پولی را شکل میدهد. سیاستهای پولی و بودجهای تنها در کشورهایی از یکدیگر جدا هستند که به لحاظ مالی، توسعهیافته باشند و دولت مجبور نباشد کسری بودجه را با چاپ پول جبران کند، بلکه بتواند برای پرداخت پول در آینده از روش استقراض (انتشار اوراق) استفاده کند و بانکمرکزی تعیین کند چه مقدار از این بدهیها پولی شوند، یعنی شکل پول یا معادل آن را به خود بگیرند و مابقی بدهی به صورت اوراق قرضهای که نرخ بهره دارد منتشر شود.
برای روشنتر شدن موضوع باید این قضیه را شفاف کنیم که نرخ بهره چگونه باعث تغییر رفتار و کاهش تورم میشود. بانکمرکزی در راستای اجرای سیاست پولی خود، با عملیات بازار باز برای دستیابی به نرخ بهره هدف خود در بازار بین بانکی، به خرید اوراق دولتی (افزایش ذخایر و کاهش نرخ بهره) و فروش اوراق دولتی (کاهش ذخایر و افزایش نرخ بهره) میپردازد. عملیات بازار باز موجب نوسان پایه پولی و نرخهای بهره شده و مقدار حجم پول در معاملات (M۱) و دیگر مقادیر کلی پول را تغییر میدهد.
در این منظومه نرخ بهره در بازار پول هزینه وجوهی است که میتوانند به مشتریان خود وام دهند یا در اوراق بهادار سرمایهگذاری کنند. با افزایش این هزینه بانکها نرخ بهره وامهای خود را بالا میبرند و در اعطای اعتبار گزینشیتر عمل میکنند. در نهایت این سیکل به کاهش مصرف و سرمایهگذاری که از اجزای تقاضای کل هستند منجر شده و سبب کاهش تورم میشود.
سیاستی که از اوایل سال ۱۴۰۰ با کنترل مقداری ترازنامهها توسط بانکمرکزی، تامین مالی از طریق شبکه بانکی را با محدودیت جدی مواجه کرده است هر چند در کل سیاست قابل قبولی است و باعث شده اندکی از انبساط پولی در کشور جلوگیری شود؛ اما در ایران با توجه به پایین بودن نرخ سود و بالا بودن نرخ تورم، نرخ بهره حقیقی همواره منفی است که خود به خود به تقاضای بسیار بالا برای تسهیلات منجر شده و کشور را به ورطه تورمهای بالا میکشاند و به جز منافعی کوچک در کاهش تورم در مقابل هزینههای بزرگی مانند تحمیل رکود دستاورد دیگری نخواهد داشت.
به عبارت دیگر در شرایطی که نرخ بهره در ایران منفی است، هر گونه سیاست نامتعارف پولی نظیر کنترل مقداری ترازنامه (کلهای پولی) هر چند ممکن است اثرات کوتاهمدت و کوچکی داشته باشد، اما به هیچ وجه نمیتواند به عنوان راهحل جایگزین افزایش نرخ بهره (صفر کردن بهره حقیقی) عمل کند.