حمایت مردمی، پاشنه آشیل پوتین
تاریخ انتشار: ۶ شهریور ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۹۲۸۱۸۰
آراء عمومی در عرصه سیاست روسیه و تقویت جایگاه ولادیمیر پوتین نقشی بزرگتر از آنچه که اکثر مردم فکر میکنند، دارد. قدرت پوتین تا حد زیادی به محبوبیت مردمیاش وابسته است و این وابستگی اکنون باعث آسیبپذیر بودن جایگاه او در قدرت شده است.
به گزارش ایسنا، روزنامه واشنگتن پست در تحلیلی درباره نقش محبوبیت مردمی در تقویت جایگاه ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه مینویسد: «مجریان برگزاری یک کنفرانس برای مخالفان ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه در سال ۲۰۱۸ در نیویورک موسوم به PutinCon در بیانیهای نوشتند: قدرت پوتین به عنوان رهبر روسیه بر مبنای ترس، اسرارآمیز بودن و پروپاگاندا است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
با این حال در نهایت پوتین نمیتواند کاری کند که هیچ معترضی به خیابان نیاید. دور جدیدی از اعتراضات هفتگی در تاریخ ۲۷ ژوئیه در روسیه به منظور مطالبه یک انتخابات محلی عادلانه کلید زده شد؛ اعتراضاتی که ابتدا در شهر مسکو آغاز و در ادامه به شهر سن پترزبورگ نیز کشیده شد و در طی آن دهها هزار تن تظاهرات کرده و با برخورد نیروهای پلیس روبرو شدند. در ادامه برپایی این اعتراضات به نظر رسید که کرملین در صدد کم کردن از تنشها در فضا است و در دور جدید تظاهرات در تاریخ ۱۷ اوت تعداد خیلی کمی از معترضان در روسیه دستگیر شدند.
واقعیت پیچیدهتر از این است که پوتین را یک قدرتمدار شرور با مشت آهنین تلقی کنیم. به رغم همه قدرت ظاهری که او دارد اما در عین حال جایگاه قدرت او به شکلی شگفت آور وابسته به حفظ حمایت عامه مردم از وی نیز هست. این که بگوییم که محبوبیت عمومی پوتین برای قابلیت حکمرانی او مهم است به این معنی نیست که بگویم روسیه دموکراتیک شده است اما این حقیقت که قدرت او تا حد زیادی متکی به مشارکت سیاسی شهروندان عادی روسیه است میتواند مایه امیدواری حامیان اصلاحات در روسیه باشد از آن رو که این محبوبیت میتواند تضعیف شود به این ترتیب تسلط پوتین بر قدرت متزلزلتر از آن چیزی است که به نظر میرسد. چنانچه پوتین در کمپین مداومش برای حفظ حمایت عمومی از خود به مشکل بربخورد در آن صورت کنترل پوتین در درجه اول بر نخبگان و کلیت ساختار قدرت ممکن است فروبپاشد.
در مجموع، آراء عمومی روسها نقشی قدر دانسته نشده در عرصه سیاست روسیه ایفا میکند. در حقیقت تلاشهای کرملین برای کنار گذاشتن منتقدان و مخالفانش از عرصه رقابت انتخابات اخیر شورای شهر در مسکو سبب شد تابستان امسال مردم معترض به خیابانها بیایند. اما اکثر اوقات کرملین تلاش زیادی داشته تا با اقناع سازی، آراء مردم عادی روسیه را جلب کند. زمانی که پوتین خودش نامزد انتخابات باشد چنانچه سهم آراء او در یک منطقه با میزان مشارکت ایدهآل ۷۰ درصد به زیر ۷۰ درصد برسد مقامهای آنجا شغلشان را از دست میدهند. شاید برای کاندیداهای دیگر مورد حمایت او در یک انتخابات کمتر باشد اما همان الگوی از دست دادن شغل در صورت پایین بودن نتیجه در قبال آنها نیز پیاده میشود.
این اتکا به محبوبیت باعث آسیب پذیر شدن پوتین میشود. زیادی سخت گرفتن علیه معترضان می تواند به آسانی در کاهش محبوبیت عمومی بازخورد یابد. اما در عین حال زیادی ملایم بودن پوتین نسبت به آنها نیز می تواند منجر به تشویق تظاهرکنندگان به اعتراض بیشتر علیه فساد و سوءمدیریت در سراسر روسیه شود. در نتیجه این رویکرد کرملین معمولا سخت برخورد کرده و بعد عقب نشینی میکند.
قدرت پوتین از قابلیت او بر تحمیل کرن ارادهاش بر یک مردم سرکوب شده بر نیامده است. بلکه تحقیقات ما نشان میدهند که این قدرت در ایجاد پیوند با دهها میلیون نفر از شهروندان عادی روسیه به دست آمده است. قابل اعتماد ترین نظر سنجیهای مستقل نشان میدهند از زمانی که پوتین در سال ۱۹۹۹ برای نخستین بار قدرت را در روسیه به دست آورد تا کنون میزان محبوبیت او هرگز به زیر ۶۰ درصد نرسیده و گاها تا سطح ۸۹ درصد نیز بالا آمده است. حتی با وجود این که میزان محبوبیت او در نظرسنجیها شروع به پایین آمدن کرده بود اما او در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۱۸ روسیه توانست با ۷۷ درصد آرا پیروز شود. البته قطعا بخشی از آرای داده شده به نفع پوتین چه در نظرسنجیها و چه در صندوقهای رای در نتیجه ترس و فشار داده شدهاند اما یک تحقیقات از سوی تیموتی فرای و مولفان دیگر در دانشگاه کلمبیا نشان داد که شاید تنها شش تا ۹ درصد از آرای عمومی در روسیه از روی نگرانی برای آشکار کردن نظر واقعی ارائه شده باشند.
پوتین برای کسب این میزان از حمایت به سختی تلاش میکند. او در دهه ۲۰۰۰ و طبق استانداردهای روسیه ابتدا یک حامی اقتصاد لیبرال و غربگرا تلقی میشد. بعد از حملات ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ او نخستین رهبری بود که برای عرض تسلیت با جورج دبلیو بوش رئیس جمهور اسبق آمریکا تماس گرفت و دور اول ریاست جمهوری خود را صرف ایجاد شراکتی با اتحادیه اروپا کرد. اما هنگامی که در سالهای ۲۰۱۱ و ۲۰۱۲ با اعتراضات گسترده علیه خودش روبرو شد، خودش را به شکل دیگری تعریف کرد و تبدیل به مدافع ارزشهای محافظهکارانه و محافظ روسیه در برابر غربیهای حامی جهانیسازی شد. او بعد از انقلاب سال ۲۰۱۴ اوکراین این انقلاب را یک تصرف فاشیستی قدرت و تهدیدی علیه اقلیت روسی در اوکراین توصیف کرد. اگرچه این توصیفات ایدئولوژیکی پوتین شدیدا در رسانهها منعکس میشوند اما میلیونها روس حامی او نیز در مدارس، کلیساها و محلهای کار، پوتین را یک رهبر غیرقابل چشمپوشی و اجتنابناپذیر تلقی میکنند. این راهبردهای پوتین هم برای اغنا و هم اعمال فشار خیلی موثرتر از این است که به زور ۱۴۰ میلیون نفر را تهدید به فکر کردن و عمل کردن مطابق میل او کند.
مسلما تعداد قابل توجهی از روسها نه با فریب خوردن بلکه به خاطر پاسداری از ارزشهایی که او از آنها حمایت میکند از کمپین پوتین حمایت میکنند. در نظرسنجیهای ما حدود ۷۰ نفر شهرنشینهای تحصیلکرده گفتند بودن به عنوان بخشی از دولت روسیه برای هویت شخصی آنها مهم است و اکثریت آنها از قوانین ضد همجنسگرایی و مواضع مخالف مهاجران حمایت کردند. تعداد زیادی از روسها قبل از آنکه پوتین به قدرت برسد ملیگرای محافظه کار بودند اما تعداد دیگری از آنها نیز از پوتین و سیاستهایش حمایت میکنند تا با دوستان، همکاران و همسایگانشان به مشکل برنخورند. در حقیقت ما فهمیدیم که بزرگترین حامیان دستور کار پوتین روسهای محافظهکار نیستند بلکه اکثرا افراد عادی هستند که به دنبال حفظ تعاملاتشان با دیگران و عدم ایجاد تنش و اختلاف بودهاند.
محبوبیت پوتین برای نخبگان روسیه بسیار ارزشمند است. آنها از او وجههاش حمایت میکنند نه به خاطر اینکه نگران او بوده یا حامی ایدئولوژیاش هستند بلکه تا زمانی که پوتین محبوب بماند آنها میتوانند جایگاه ممتاز خود را داشته باشند و به رغم وجود نابرابریها از اعتراضات مردم مصون بمانند. در سال ۲۰۱۵ طبقه یک درصدی نخبگان روسیه برخوردار از ۴۳ درصد ثروت این کشور بودند. تا زمانی که پوتین محبوب مردم عادی روسیه باشد او بهترین مدافع این امتیاز و ثروت این طبقه است. اما حکومتی که بر مبنای محبوبیت تک نفره باشد یک حکومت حاوی ضعف درونی نیز هست. کنترل رسانهها یک چیز است و متقاعد کردن مردم نسبت به بهتر بودن اوضاع در مقایسه با تجربه روزانه آنها یک چیز دیگر که میتواند در درازمدت تبدیل به یک امر دشوار شود. تقویت جایگاهی که پوتین بعد از انضمام شبه جزیره کریمه در سال ۲۰۱۴ به خاک روسیه تجربه کرد در حال فرسوده شدن است. همان طور که یک دهه درجا زدن اقتصادی و پنج سال روند تضعیف درآمدها در روسیه حمایت از پوتین را تضعیف میکند. بر طبق نظرسنجی شرکت مستقل لوادا سنتر میزان محبوبیت پوتین اکنون در میانه ۶۰ تا ۷۰ است. در زمانهایی مثل الان است که ما میفهمیم پوتین نیز انسانی مثل بقیه است. مشاوران او دوست دارند جهان فکر کند که به روشهای غیرعادی میتوانند واقعیت را چه در روسیه، چه در اوکراین و یا حتی آمریکا شکل دهند اما کرملین اغلب در تلاش برای کنترل روایتها متزلزل بوده است."
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: ولادیمیر پوتین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۹۲۸۱۸۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اعتراف آمریکا به دست نداشتن پوتین در مرگ ناوالنی
وال استریت ژورنال گزارش داد سازمان های اطلاعاتی آمریکا معتقدند ولادیمیر پوتین دستور مرگ الکسی ناوالنی را صادر نکرده است. - اخبار بین الملل -
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، وال استریت ژورنال گزارش داد سازمان های اطلاعاتی آمریکا فاش کردند که احتمالا ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه، دستور مرگ الکسی ناوالنی منتقد سرشناس مسکو را در زندانی در نزدیکی قطب شمال صادر نکرده است.
براساس این گزارش، الکسی ناوالنی که در زمان مرگ 47 ساله بود، اصلی ترین منتقد سرشناس ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه بود که در ماه فوریه در زندانی در نزدیکی قطب شمال جان باخت. بسیاری از دشمنان و مخالفان پوتین وی را متهم به صدور دستور مرگ برای ناوالنی کرده و ادعا کردند که برای اثبات این اتهام مدرک می آورند.
در همین حال کاخ کرملین هر گونه دست داشتن در این ماجرا را رد کرد. ماه گذشته، پوتین درگذشت ناوالنی را ناراحت کننده خواند و گفت: آماده بوده است تا این زندانی سیاسی محبوس را به زندانی در غرب منتقل کند و در ازای آن ناوالنی هیچ وقت دیگر به روسیه بازنگردد. دوستان ناوالنی نیز اظهار کردند که چنین مذاکراتی در حال انجام بوده است.
وال استریت ژورنال با اشاره به منبعی آگاه که خواست نامش فاش نشود در گزارش امروز خود افزود: نهادهای اطلاعاتی آمریکا به این نتیجه رسیدهاند که پوتین احتمالا دستور مرگ ناوالنی را صادر نکرده است.
در این گزارش آمده است واشنگتن به طور کلی رئیس جمهور روسیه را برای مرگ ناوالنی تبرئه نمی کند با این حال، این سیاستمدار مخالف سال ها مورد هجوم مقامات روسیه قرار گرفته و برای اتهاماتی به زندان افتاده که به اعتقاد غرب تنها انگیزه سیاسی دارد و در سال 2020 نیز با نوعی عامل اعصاب، مسموم شده بود.
با این حال کرملین در سال 2020 نیز اتهام دست داشتن در مسموم شدن ناوالنی را رد کرده بود.
دیمیتری پسکوف سخنگوی کرملین امروز درباره این گزارش گفت: گزارش وال استریت ژورنال را مشاهده کرده است، گزارشی که حاوی حدس و گمان های توخالی است.
وی تصریح کرد من این مطلب را دیدم، من نمی توانم بگویم مطلب با کیفیتی است که توجه را جلب می کند.
با این حال رویترز با اشاره به منابعی آگاه در این باره گفت: این یافته، به طور گستردهای مورد پذیرش جوامع اطلاعاتی آمریکا قرار گرفته و توسط نهادهای مختلفی از جمله، آژانس اطلاعات مرکزی آمریکا، دفتر مدیر اطلاعات ملی و واحد اطلاعاتی وزارت امور خارجه به اشتراک گذاشته شده است.
در این گزارش با استناد به برخی منابع آمده است: ارزیابی ایالات متحده براساس مجموعه اطلاعاتی از جمله برخی اطلاعات طبقه بندی شده و تحلیل حقایق عمومی از جمله زمان مرگ ناوالنی و چگونگی تاثیر آن بر انتخاب دوباره پوتین به سمت ریاست جمهوری در ماه مارس بوده است.
در همین حال لئونید ولکوو مشاور ارشد ناوالنی، گزارش نهادهای اطلاعاتی آمریکا را ساده لوحانه و مسخره خواند.
«الکسی ناوالنی»، مخالف غربگرای دولت روسیه و یکی از مهمترین مخالفان «ولادیمیر پوتین»، رئیسجمهور روسیه در یک دهه اخیر، 16 فوریه/27 بهمن در زندانی در «مدار شمالگان» فوت کرد.
برخی گزارشهای تأییدنشده حاکی است که به مادر این مخالف روسیه گفته شده که او بر اثر «سندروم مرگ ناگهانی» جانش را از دست داده است. این سندروم به مرگ ناگهانی بر اثر حمله قلبی اطلاق میشود.
مرگ این فعال روس اوایل روز 16 فوریه توسط سرویس فدرال مجازات روسیه در منطقه خودمختار یامالو ـ ننتسکو گزارش شد. مشخص شد که وی پس از پیادهروی احساس ناراحتی کرد و تقریباً بلافاصله از هوش رفت. کادر درمانی زندان بلافاصله در محل حاضر شدند و یک آمبولانس نیز فراخوانده شداما در نهایت پزشکان مرگ او را تایید کردند.
رسانهها و مقامهای غربی اما مدعی شدهاند که ناوالنی «کشته شده» اما جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا گفت که ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه را بابت مرگ ناوالنی مقصر میداند. سخنگوی کرملین چنین اظهاراتی را با توجه به مشخص نشدن نتیجه تحقیقات «احمقانه» توصیف کرد.
در همین حال دونالد ترامپ در اظهارنظر خود درباره مرگ الکسی ناوالنی ، هیچ تقصیری را متوجه پوتین ندانست و در پستی در شبکه اجتماعی تروث سوشیال سرانجام سکوت خود درباره مرگ ناوالنی را شکست و گفت: پوتین را برای مرگ این مخالف سرزنش نمیکند.
ترامپ با مرتبط کردن مرگ ناوالنی با مشکلات حقوقی خود افزود: مرگ ناگهانی الکسی ناوالنی، من را بیشتر و بیشتر از آنچه که در کشور ما رخ می دهد، آگاه کرد.
روز بعد جو بایدن در مصاحبه با شبکه فاکس نیوز، با انتقاد از واکنش دونالد ترامپ نسبت به مرگ الکسی ناوالنی، مخالف سرشناس دولت روسیه، اظهار کرد چرا او همیشه آمریکا را مقصر می داند.
ترامپ: پوتین در مرگ ناوالنی تقصیری نداردمقام روس: دخالت ناتو در اوکراین بسیار خطرناک است/ مرگ ناوالنی طبیعی بودانتهای پیام/