ترامپ عامل شکست استراتژیک آمریکا مقابل ایران/ تروریست ها از قدرت اینترنت و شبکه های اجتماعی برای تحقق اهداف خود بهره می برند

استفاده از تروریسم برای پیشبرد هدف سیاسی در سال های اخیر شدت یافته است. علیرغم وجود شواهد و مدارکِ نقض قوانین بین المللی از سوی عربستان، آمریکا، انگلیس و متحدان آنها، تلاش ها در جهت پاسخگویی به طرز فجیعی ناکافی بوده است.

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از "تیتریک"؛  تروریسم معمولا به عنوان استفاده یا تهدید به خشونت برای پیشبرد یک هدف سیاسی شناخته می شود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

به دلیل اینکه هیچ تعریف جهانیِ شناخته شده ای از تروریسم وجود ندارد، نمی توان اندازه کمی و کیفی آن را سنجید.

در حالی که طی دهه های اخیر فعالیت های تروریستی در سراسر جهان به طور چشمگیری افزایش یافته، در اکثر بخش های جهان همچنان یک موردِ نسبتا نادر است اما در عوض در کشورهای خاص یا مناطق بی ثبات متمرکز شده است.

تروریسم پدیده قرن 21 نیست و ریشه در مقاومت های اولیه و جنبش های سیاسی دارد. "سیکاری" یک سازمان اولیه تروریستی یهودی بود که در قرن اول میلادی به هدف سرنگونی رومی ها در خاورمیانه پایه گذاری شد. مهره تأثیرگذار سیکاری که به ایجاد ناآرامی های سیاسی معروف بود بر این باور بود که مقاومت مسلحانه الزامی است.

مورخی به نام "یوسف" در مورد تاکتیک های استفاده شده توسط سیکاری نوشت: "آنها با جمعیت در می آمیختند، خنجرهای کوتاهی که در زیر لباس خود پنهان کرده بودند را حمل می کردند و با آن ها به دشمنان خود آسیب می زدند. وقتی دشمن به روی زمین می افتاد، قاتلان به جمعیت خشمگین می پیوستند و این رفتار موجه از برملا شدن قاتل خودداری می کرد."

پیش از تروریسم مدرنِ قرنِ بیستم، نمونه های بسیاری از تروریسم در طول تاریخ وجود دارد. تلاش ناکام "گای فاکس" در تثبیت مجدد پادشاه کاتولیک نمونه ای از نقشه تروریسم اولیه با انگیزه دین است. بعلاوه، سلطنت ترور در طول انقلاب فرانسه نمونه ای از تروریسم حکومتی است.

استفاده از تروریسم برای پیشبرد هدف سیاسی در سال های اخیر شدت یافته است. تروریسم مدرن پس از جنگ جهانی دوم با ظهور جنبش های ناسیونالیستی در امپراطوری های قدیمیِ قدرت های اروپایی به وجود آمد. این جنبش های ضد استعماری اولیه، توانایی تروریسم برای تبلیغات عمومی در زمینه اهداف و تأثیرگذاری بر سیاست جهانی را تصدیق کرد.

"بروس هافمن" مدیر مرکز مطالعات امنیتی در دانشگاه جورج تاون نوشت: "توانایی این گروه ها در بسیج همدلی و حمایت خارجی از محدوده های باریک تئاترهای عملیاتی واقعی خودشان، درس بزرگی به کسانی که تروریسم را ابزاری مؤثر برای تبدیل اختلافات محلی به مشکلات بین المللی می دانستند، آموخت."

یکی از پیامدهای اصلیِ ظهور تروریسم بین المللی به ویژه گروه های افراط گرای اسلامی، جنگ جهانی علیه تروریسم بود. جنگ علیه تروریسم (War on Terror) که از سال 2001 آغاز شد، تاکنون شاهد تهاجم گسترده به عراق، افغانستان و دیگر عملیات ها در یمن، پاکستان و سوریه بوده است.

سؤال مهم این است که آیا مبارزه جهانی علیه تروریسم موسوم به "جنگ علیه تروریسم" برای امنیت بیشتر ما ساخته شده است؟ بسیاری از مفسران استدلال می کنند که جنگ علیه تروریسم با اثر مخرب خود منجر به امنیت کمتر ما شده و برخی از آنها ادعا می کنند که جنگ علیه تروریسم عامل اصلی تروریسم است.

"ریچارد کلارک" متخصص ضد تروریسم که بین سال های 1992 تا 2003 در شورای امنیت ملی آمریکا مشغول به کار بود به شدت از استراتژی ضد تروریسم دولت بوش و تصمیم حمله به عراق انتقاد کرد و نوشت: "اینکه بوش آنچه که دشمن می خواست و نیاز داشت را به او داد، اثبات کرد که آمریکا با اسلام در جنگ بود و ما صلیبیون جدیدی بودیم که سرزمین مسلمانان را اشغال کردیم."

تأثیر اینترنت در عملکرد تروریسم

اینترنت که تا حد زیادی جایگزین نسخ چاپی و دیگر رسانه های فیزیکی شده به ابزار مرکزی تروریست ها تبدیل شده است. اینترنت به سازمان های تروریستی اجازه داده تا پیام ها و اهداف خود را بدون هیچ هزینه ای با جهان به اشتراک بگذارند، اعضای جدید استخدام کنند، حملات جهانی را هماهنگ کرده و از نظارت بهتر فرار کنند.

گروه تروریستی داعش اولین گروهی است که از قدرت اینترنت و شبکه های اجتماعی بهره می برد. کمپین تبلیغاتی سازمان یافته آنلاین آنها منجر به استخدام هزاران مبارز خارجی شده است.

افزایش استفاده از اینترنت در سال 2006 توسط بروس هافمن مطرح شد. وی استدلال می کند که تروریست ها از طریق اینترنت ارزان اما با ساخت و ویرایش حرفه ای نوارهای ویدئویی و حتی با تلویزیون و ایستگاه های رادیویی خود، توانایی دور زدن رسانه های چاپی سنتی و پخش را دارند.

بنا به گفته سایت storymaps از ابتدای سال 2019 تا به 30 آگوست، 1389 حمله تروریستی و 6239 تلفات از سوی تمام گروه های تروریستی رخ داده است.

جدول حملات تروریستی از اول ژانویه تا 30 آگوست سال جاری (2019)

به گفته فارین پالیسی، جنگ جهانی علیه تروریسم شکست خورده است. هدف قرار دادن تروریسم و شبکه های آنها تنها منجر به یک موفقیت موقتی می شود اما لازم است با یک استراتژی بلندمدت بر بی اعتبار کردن ایدئولوژی هایی که مهاجمان را جذب می کند، تمرکز کنیم.

یکی از دلایل وقوع حملات تروریستی این است که جنگ جهانی علیه تروریسم به رهبری آمریکا ناموفق بوده و بر حذف تروریست ها و شبکه های آنها و نه بر شکست ایدئولوژی آنها که الهام بخش حملات انتحاری در سراسر جهان است، تمرکز کرده است.

وقتی صحبت از تروریسم رادیکال اسلامی به میان می آید، ریشه های ایدئولوژیکی به وهابیت، شکل افراطی از اسلام سنی که توسط عربستان سعودی ترویج شد، بازمی گردد. وهابیت به خشونتی که آن را جنگ با کفار می نامد، مشروعیت می بخشد.

به گفته "علی احمد" دانشمند مسلمان عربستان سعودی، وهابیت از مورد نفرت قرار گرفتن، اذیت و آزار و حتی قتل کافران (البته به زعم آنها) طرفداری می کند. قدرت این ایدئولوژی موذیانه به قدری است که 2 پسر سریلانکایی فردی بانفوذ به نام "محمد یوسف ابراهیم" برای ادامه زندگی راحت و لوکس خود از جمله زندگی در ویلای مجلل و مسافرت با ماشین های گران قیمت، کشته شدن را برگزیدند.

اشتباه نکنید!! ایده ساختگی وهابیت از بهشتی سرشار از لذت های نفسانی برای کشته شدگان تنها برای تحریک به انجام عملیات های انتحاری است. این ادعاها در هیچ جای قرآن ذکر نشده است.

عربستان سعودی تاکنون 200 میلیارد دلار برای مدارس (سمینارهای مذهبی)، مساجد و روحانیون وهابی و کتاب هایی که این شکل از اسلام را ترویج داده و نفوذ ژئوپلتیکی را تسخیر می کنند، هزینه کرده است. علاوه بر افزایش قیمت نفت، صدور و ترویج این تفکر از سوی آمریکا و متحدان آن منجر به گسترش سریع وهابیت در کشورهای غیر عربی جهان شد.

عربستان سعودی و شرکای هم عقیده آن با ترویج بنیادگرایی اسلامی ستیزه جو در ترقی تروریسم اسلامی مدرن مؤثر هستند. طرفداری و ضمانتِ افراط گرایی، نفرت، تنفر از زن و خشونت را پرورش داده و اختلافات بین سنی و شیعه را عمیق تر کرده است. این شکاف به نوبه خود ژئوپلیتیک منطقه ای را آشفته کرد و موجب تحریک حملات ضد شیعه در کشورهای با اکثریت سنی مانند عربستان سعودی و پاکستان شد.

سیاست ضد تروریسم آمریکا نه تنها باید بر دشمنانی چون؛ داعش و القاعده، بلکه بر دوستان پادشاه عرب که در میان اقدامات دیگر، فرمان جهادی می دهند، تمرکز کند و چشم به روی تأمین مالی نزاع طلبی اسلامی در سراسر جهان توسط کشورهای عربی بگشاید. عربستان سعودی که بزرگترین حامی اسلام رادیکال و یکی از سرکوبگرترین کشورها در جهان است، با فشار بین المللی حتی در زمینه حقوق بشر مواجه شده است.

در واقع، تأمین مالی ممنوعیت صادرات نفتی ایران از ماه مه سال جاری (2019) که بنا به دستور دولت دونالد ترامپ بود از سوی عربستان سعودی و دیگر کشورها صورت می گیرد. آمریکا کشورهای ایران، سودان، سوریه و کره شمالی را در فهرست حامیان تروریسم آورد، اما عربستان سعودی علیرغم اینکه بزرگترین سرمایه گذار تروریسم است در این لیست گنجانده نشد.

برای آغاز یک حمله بین المللی هماهنگ و قدرتمند در برابر ایدئولوژی اسلام رادیکال باید به سیاسی کردن مبارزه جهانی علیه تروریسم خاتمه داد. این حمله مهم است‌، زیرا مادامی که خشونت جهادی به عنوان یک ایدئولوژی معتبر تلقی شود بمب گذاران انتحاری برای انجام حملات هولناک انگیزه خواهند داشت.

مجله تجاری آمریکایی فوربز با اشاره به مرگبار بودن گروه های تروریستی نوشت: "نیمی از کشتارهایی که در سال گذشته در سراسر جهان توسط تروریست ها انجام شده به خاطر عملیات های 4 گروه داعش، طالبان، الشباب و بوکوحرام بوده است."

بر اساس شاخص جهانی تروریسم در سال 2018 که توسط مؤسسه اقتصاد و صلح (IEP) گردآوری شد، این 4 سازمان مسئول 10632 کشته در سال 2017 بودند. اقدامات آنها به بی ثباتی برخی از خطرناک ترین کشورهای جهان مانند؛ افغانستان، عراق، نیجریه، سومالی و سوریه دامن می زند. طی دهه گذشته، 44 درصد از قتل های تروریستی به این گروه ها اختصاص داشته است.

فوربز افزود که گذشته از این 4 سازمان مرگبار، گروه های تروریستی بی شمار دیگری در سراسر جهان فعال هستند. بسیاری از این گروه ها کوچک بوده، اما برخی نیز مانند القاعده با داشتن 30000 جنگجو در 17 کشور در خاورمیانه و آفریقا بزرگ هستند.

دیگر گروه های کمتر شناخته شده شامل "فولانی" و "باچاما" در نیجریه، "هیئت تحریر شام" و "جیش الاسلام" در سوریه، "لشکر جهنگوی" و "شاخه خراسان داعش" در پاکستان، "حزب کمونیست هند" در هندوستان و "القاعده"، "ارتش نوین خلق"، "مائوت" و "ابو سیاف" در فیلیپین و "عدن ابیان داعش" در یمن است.

در اروپای غربی و آمریکای شمالی، راست گرایان افراطی یک تهدید رو به رشد هستند. آنها در سال 2017، 59 حمله که 17 کشته بر جای گذاشت را انجام دادند. اکثر حوادث به دست افرادی که از سوی ملی گرایان افراطی سفیدپوست یا باورهای ضد مسلمانان تحریک شده بودند، رقم خورد.

بنا به تخمین محافظه کارانه مؤسسه اقتصاد و صلح، هزینه این اقدامات تروریستی در سال 2017، 52 میلیارد دلار بود.

به گفته فارین ‌پالیسی، آمریکا در جنگ یمن یک تماشاچی بی گناه نیست. واشنگتن خلائی را در خاورمیانه رها کرده و به متحدانش اجازه داده تا طبق خوشایند خود به آن بپردازند.

سطحی نگری قانونگذاران آمریکایی به مسئله یمن باعث شده تا داستان های عجیب و غریب مقامات و دانشجویان آمریکا در مورد اوقات خود در یمن، سیاست های باورنکردنی، گیج کننده و خطرناک اعمال شده بر آن را تحت الشعاع قرار دهد.

به گزارش سازمان های بین المللی، جنگی که با حمایت آمریکا، یمن را فراگرفته تاکنون منجر به مرگ هزاران نفر، بی خانمانی حدود 3 میلیون نفر و پناهندگی بیش از 190000 یمنی به کشورهای همجوار مانند؛ جیبوتی و سومالی شده است. در حال حاضر، 8.4 میلیون از مردم یمن در معرض خطر قحطی قرار دارند و مانند بسیاری از درگیری ها، کودکان از این جنگ آسیب دیده و به دلیل سوء تغذیه و بیماری به ویژه ابتلا به وبا جان خود را از دست داده اند.

شاه سلمان و پسر وی، محمد بن سلمان، تاکنون بین 100 تا 200 میلیارد دلار صرف این جنگ کرده اند. تمام این هزینه ها به خاطر غلبه بر حوثی ها و دوستان آنها و حزب الله است. بسیاری از مقامات آمریکا تمایل به اتمام جنگ یمن دارند، زیرا ادامه جنگ موقعیت عربستان سعودی را بدتر می کند.

با اینکه تولیدکنندگانِ تسلیحات آمریکا از درگیری سود می برند، اما بی ثباتی در شبه جزیره عربستان که منجر به زیان سعودی ها در یمن می شود، یک شکست استراتژیکی مهم را برای آمریکا به ویژه دولت ترامپ که برای ایران خط و نشان می کشد، رقم می زند.

تصمیم "پمپئو" وزیر امور خارجه آمریکا مبنی بر ادامه فروش سلاح و حمایت لجستیکی از ریاض به منظور اعمال فشار نظامی بر حوثی ها منجر به شکست آمریکا یا ملزم کردن آنها به ترک یمن می شود.

قانونگذاران و تحلیلگران باید بدانند که تصمیم آمریکا در منطقه در حال نابودی است. متحدان آمریکا دیگر پیش از اقدام در منطقه با واشنگتن هماهنگ نمی شوند. سعودی ها در حالی که خواستار حمایت لجستیکی پنتاگون و جریان بی وقفه تسلیحات بودند با کمترین توجه به دیدگاه های آمریکا جنگ یمن را پیگیری کرده اند.

به گفته دیده بان حقوق بشر (hrw)، درگیری مسلحانه منجر به تلفات وحشتناک غیر نظامیان یمن شده است. ائتلاف به رهبری عربستان سعودی با استفاده از تسلیحاتی که از آمریکا، انگلیس و سایر کشورها خریداری کرده به ویژه مهمات خوشه ای ممنوعه، حملات هوایی غیر قانونی و بی تناسب فراوانی را انجام داده و با نقض قوانین جنگ منجر به مرگ هزاران غیر نظامی و انهدام زیرساخت های شهری شده است.

علیرغم وجود شواهد و مدارکِ نقض قوانین بین المللی از سوی عربستان، آمریکا، انگلیس و متحدان آنها، تلاش ها در جهت پاسخگویی به طرز فجیعی ناکافی بوده است.

شورای روابط خارجه (cfr) با اشاره به یهودی ستیزی، سیاست های مهاجرتی، نژادپرستی و اسلام هراسی در آمریکا گفت که این کشور از تروریسم داخلی رنج می برد. خشونت مربوط به استفاده از اسلحه که به چیزی بیش از تهدید تبدیل شده، به طرز تأسف باری عادی جلوه داده می شود.

مشکل اینجاست که برخلاف گذشته، این خشونت از سوی سازمان های تروریستیِ قابل شناسایی یا رهبران تروریست تحریک نمی شود، بلکه از سوی افرادی جسور با تئوری های توطئه و انتقاد تلخ علیه مهاجران هدایت می شود.

این یاوه سرایی ها از طریق راهپیمایی های انتخاباتی، توئیت ها، انتقاد تلخ توسط دونالد ترامپ و سایر شخصیت های سیاسی به مسیر اصلی گفتمان سیاسی راه پیدا کرده است.

در اختیار داشتن سلاح گرمِ بسیار مهلک، نتایج مصیبت بار اجتناب ناپذیری مانند آنچه اخیرا در پیتسبورگ، پووِی، کالیفرنیا، ال پاسو، تگزاس و دِیتون شاهد آن بودیم را رقم می زند.

در لیست زیر حوادث تروریستی سال 2019 تا بیش از 100 کشته نشان داده می شود.

حوادث تروریستی از جمله؛ عوامل خشونت غیر دولتی با انگیزه های سیاسی، مذهبی یا ایدئولوژیکی که در طول سال جاری (2019) تا این لحظه رخ داده را به طور خاص در اینجا ببینید.

 

 

انتهای پیام/

منبع: دانا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.dana.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «دانا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۹۵۰۷۸۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

اعتراف روزنامه غربگرا: ایران  سه بر صفر از آمریکا جلو است

یک روزنامه وابسته به طیف اصلاح‌طلبان می‌گوید: باید برای آمدن ترامپ آماده شویم، این روزنامه در عین حال تلویحا اذعان کرده که منطق مقاومت جواب داده و ایران سه بر صفر از آمریکا جلو است.

به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: روزنامه هم‌میهن نوشت: «اگرچه هنوز با قاطعیت نمی‌توان گفت بازگشت ترامپ قطعی است اما باید برای بازگشت او سناریوهایی تدارک دید و باور به اینکه همه‌شان مثل هم هستند در دوران بلوغ جمهوری اسلامی پذیرفتنی نیست. مهم‌ترین خطر بازگشت ترامپ برای ایران، برخلاف تصور این نیست که امکان احیای برجام را منتفی می‌سازد، چون همین حالا هم بخت احیای برجام بالا نیست. اگر ترامپ بازگردد،

دو خطر اصلی متوجه ایران خواهد بود و جا دارد به این دو بیندیشند: نخست اینکه به احتمال زیاد، تکلیف اوکراین را یک‌سره می‌کند و بعید است بگذارد جنگ اوکراین بیش از این ادامه یابد. در این حالت، ایران نمی‌تواند مانند حالا نفت صادر کند. اگر صادرات نفت خام ایران از ۲۰۰ هزار بشکه در اواخر دولت روحانی به یک میلیون بشکه در روز رسیده (و آمار رشد اقتصادی‌ای که دولت به آن می‌بالد نیز ناشی از همین است) به خاطر این نیست که جو بایدن چشم خود را به روی فروش نفت به چین بسته، بلکه ناشی از جنگ اوکراین است که نمی‌توانند همزمان خریداران و مشتریان را از چند نقطه در تنگنا بگذارند. پس مهم‌ترین آسیب ایران می‌تواند کاهش فروش نفت باشد. نکته دوم اینکه ایران از سه تحول بازگشت طالبان در افغانستان، جنگ اوکراین و غزه سود برده و در اصطلاح فوتبالی سه بر صفر جلو است و ترامپ اگر بخواهد سر به سر ایران بگذارد، این برتری سه بر صفر را باید از بین ببرد. اول: ناامن کردن مرزهای شرقی و تضعیف بازار هرات. دوم: تغییر وضعیت غزه به‌گونه‌ای که ایران از آن سود نبرد و سوم: همان که در بالا اشاره شد؛ اوکراین».

هم‌میهن می‌افزاید: به یاد آوریم که در سال ۱۳۵۹ و در همان مجلس اول دو نماینده با دو دیدگاه کاملاً مخالف در غالب امور داخلی، در مورد مشترکی هشدار دادند و آن هم این که بعد از مرگ شاه ادامه گروگان‌گیری آمریکایی‌های شاغل در سفارت سالبه به انتفاء موضوع است و موجب روی کار آمدن رقیب جیمی کارتر خواهد شد. در حال حاضر ایران نمی‌تواند برای ماندن بایدن کار خاصی انجام دهد؛ مگر آنکه نقش ویژه‌ای در غزه یا اوکراین ایفا کند. اما باید برای فردای احتمالی سناریو داشت؛ فردایی که ترامپ درصدد جبران آن برتری در سه حوزه برخواهد آمد. از تحول افغانستان نفع امنیتی و اقتصادی (بازار هرات و اضافه شدن به بازار سلیمانیه)، از تحول اوکراین نفع سیاسی و اطمینان از وتوی قطعنامه‌ها در شورای امنیت سازمان ملل و از غزه نفع سیاسی چراکه اکنون به جای پیمان ابراهیم و نزدیک شدن اسرائیل به مرزهای ایران دانشگاه‌های آمریکا و حتی کانادا شاهد اعتراضات سراسری است و تکاپوی تشبیه حماس به داعش به شکست انجامیده و موج حمایت از فلسطینی‌ها همه جا برخاسته است. مهم‌ترین مراقبت وزارت خارجه باید حفظ همین سه موقعیت باشد تا ترامپ آنها را منتفی نکند و به هدر ندهد. در اصطلاح فوتبالی مراقب سه گل خودمان باشیم! در غزه البته با فاجعه انسانی روبه‌روییم و در اوکراین در اندازه‌ای کمتر.».

درباره این تحلیل گفتنی است:

۱) آمریکا در حوزه اقتصادی بیشترین سود را به خاطر تحریم روسیه و فروش گران‌قیمت نفت و گاز خود به اروپا می‌برد، به نحوی که برخی دولتمردان فرانسه و آلمان بارها از قیمت پنج برابر شده گاز آمریکا گلایه کرده‌اند.

۲) یکسره کردن کار جنگ اوکراین، دست اروپا و آمریکا نیست، آن هم در وضعیتی که روسیه در موضع قدرت قرار دارد.

۳) افزایش فروش نفت ایران، ربطی به جنگ اوکراین ندارد؛ بلکه نتیجه مایوس شدن از دغلبازی‌های برجامی غرب و اهتمام به دور زدن تحریم هست بایدن هم نتوانست دخالتی در معاملات نفتی ایران و چین بکند، نه این که به ادعای هم‌میهن، چشمانش را ببندد!

۴) آمریکا فارغ از آمد و شد رؤسای جمهور در کاخ سفید، در افغانستان متحمل شکست سنگینی شد و به ناچار، این کشور اشغال شده را تخلیه کرد. پس از آن هم تلاش زیادی برای ناامن‌سازی مرز افغانستان با ایران، درگیری دوطرف و ایجاد بی‌ثباتی صورت گرفت که ناکام ماند. به عبارت دیگر، دوران بایدن، اوج تلاش‌های مشترک آمریکا و انگلیس و اسرائیل برای بی‌ثبات‌سازی مرزهای شرقی ایران بود و ناکام ماند.

۵) در موضوع جنگ غزه نیز، پای آمریکا در هر صورت گیر است؛ چه به حمایت از اسرائیل ادامه دهد و چه شکست بزرگ را پس از هفت ماه حمایت همه‌جانبه نظامی و اقتصادی بپذیرد. آمریکا نخواهد توانست چیزی جز خسارت‌های سنگین، از سرانجام جنگ غره درو کند.

۶) اذعان هم‌میهن به این که ایران دست کم سه بر صفر در تحولات منطقه از آمریکا جلو افتاده، در حالی است که محافل غربگرا تا همین چند سال قبل می‌گفتند آمریکا کدخدای دنیاست و ظرف پنج دقیقه می‌تواند تمام توان نظامی ما را نابود کند و بنابراین به ادعای نشریه صدا (که سردبیرش با هم‌میهن مشترک است) باید مانند برّه و برده و از موضع تحقیرشدگی، با ترامپ یا بایدن مذاکره کرد!