به نقل از «دانا»

مردی با بیش از نیم قرن سابقه روضه‎‎خوانی/ در ماجرای حسین(ع) همه چیز مدام در جریان است

تاریخ انتشار: ۱۰ شهریور ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۹۷۱۷۷۵

۵۳ سال است که روضه خوانی و مداحی می‎کند. یعنی بیشتر از نیم قرن. تاریخ تولدش را که از تاریخ روز، کم کنیم حاصلش می‎شود ۵۶ و نتیجه اینکه از سه‎سالگی روضه‎خوان است و این را خودش می‎گوید.

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از دیار آفتاب؛ انسان پر است از ظرفیت‎ها و فرصت‎هایی که در طول زندگی در اختیارش قرار می‎گیرد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

فعال‎سازی این دست ظرفیت ها بسیار مهم است اما آن چه از نظر اهل علم برتری و اهمیت دارد جهت دهی به ظرفیت هاست. اینکه مسیرت به کدام سو و هدفت در کجا قرار دارد. از جهت دهی به ظرفیت هاست که می توان فهمید سقف هر کس تا کجاست. سقفی به اندازه خواسته های دنیایی یا که تا بی نهایت و یا حتی تا حسین (ع).

اینکه برخی چه می کنند و چه می شود که سقفشان می شود حسین(ع)، سوالی است پر چالش و شاید فقط همان هایی که به آن می اندیشند پاسخش را بدانند. برخی آنقدر جهت دهی به ظرفیت هایشان درست انجام شده است که نام و جان وتنشان مبارک می شود به نام شهید و برخی دیگر آنقدر جهت را غلط می روند که ...

ماجرای حسین (ع)، ماجرای یک دریاست، اصلا اقیانوس است و چه بسیار رودها که به سمتش روانند. پس در ماجرای حسین (ع) همه چیز مدام در جریان است و هر کس به نحوی سعی دارد خودش را به این ماجرای دریایی برساند. مهم در این ماجرا همین جریان است. یکی مداح است، یکی واعظ، یکی دیگر کفش مستمعین را جفت می کند و دیگری چای ریز چای خانه ارباب. همه در دشت عشق حسین(ع) چون شکاری هستند که فقط یک آرزو دارند و آن تیر شکارچی است.

 

حالا این جا مردی را داریم که می گوید ۵۳ سال است که روضه خوانی و مداحی می کند. یعنی بیشتر از نیم قرن. تاریخ تولدش را که از تاریخ روز، کم کنیم حاصلش  می شود ۵۶ و نتیجه اینکه از سه سالگی روضه خوان است و این را خودش می گوید. صدای سوزناکش در همین خیابان محسنی اراک متولد شده و در همین محله مذهبی شهر، سری بین سرها بلند کرده است. البته صدای خوش را نعمت خانوادگی ای می داند که خدا به او، شبیه پدر و برادرانش عطا کرده.

تجربیات بسیاری دارد و خوب می داند ماجرای هیئت و هیئتی از چه قرار است. نقاط قوت و ضعف را خوب می شناسد. تحولات انقلاب را در مسیر هیئت ها بسیار موثر می داند و انقلاب و دفاع مقدس را دو نقطه عطف در حوزه ایجاد سبک ها و جریانات مداحی می داند. می گوید همین ماجرای جریان سازی هیئت ها در انقلاب و دفاع بود که دشمنان را مجاب کرد تا هدفشان را انحراف هیئت ها بگذارند.      

ماجرا های قبل از انقلاب را که می گوید نام چند شهید که رفقای هیئتی اش بوده اند به میان می آید که محمد رضا ناصری و حسن کریمی دو تا از آنهاست با همین مثالش است که می فهماند هیئت باید جریان ساز باشد. هیئت باید شهید ساز باشد. شبیه هیئتی که حججی را ساخت.

شاید در این نیم قرن پر از حادثه خاطرات عجیبی برای گفتن داشته باشد از کتابخانه های هیئتی با کتاب های امام تا دردسر سازی های ساواکی ها برای هیئت و هیئتی ها و مسائل تربیتی و فکری و ... .

 

 

یک جورایی معتقد است که بچه هیئتی باید دیدش باز باشد. باید مرد زمانه خودش باشد و اطرافش را خوب ببیند و خوب بشناسد. بچه هیئتی باید فکر کند. احساس صرف را نمی پسندد و عقلانیت و منطق را بال دیگر هیئت می داند. از بچه هیئتی های زمان جوانی اش که می گوید پای منافقین و سازمان مجاهدین و توده ای ها هم به میان می آید. می گوید یک کار بچه هیئتی ها از کار نیفتادن مساجد بود چرا که سازمان ها و توده ها بی کاری و خلوتی مساجد را می خواستند.

علیرضا مرادی جوان انقلابی و مداح آن روزها امروز شده است یکی از مداح های با تجربه و به قولی پیشکسوت و پیر غلام مکتب حسین بن علی (ع). حالا به بهانه فرا رسیدن ایام محرم ساعتی را مهمان او در دفتر کارش هستیم و با او به گفتگو نشستیم تا با دغدغه هایش در خصوص مسیری که هیئت ها می روند آَشنا شویم. البته دغدغه هایی که برآمده از تجربه ای ۵۰ ساله است. طی روزهای آینده  بخش هایی از این گفتگو را منتشر خواهیم کرد.

انتهای پیام/

منبع: دانا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.dana.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «دانا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۹۷۱۷۷۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

آغاز مراسم تشییع شهدای تازه تفحص شده در اصفهان/ هیئتی به وسعت خیابان‌های شهر به راه افتاد

تقویم شنبه پانزدهم اردیبهشت ساعت حوالی ۹ را نشان می‌دهد؛ امروز هیئتی به وسعت خیابان‌های شهرمان برای شهیدان‌مان راه انداختیم، مردم برای وداع با شهدای جلو می‌روند، تبرک می‌کنند، اشک می‌ریزند و با شهدا حرف‌هایی پایانی خود را زمزمه می‌کنند.

به گزارش خبرگزاری ایمنا، تقویم شنبه پانزدهم اردیبهشت ساعت حوالی ۹ را نشان می‌دهد؛ مردم دیار شهیدپرور اصفهان باز هم مثل همیشه، پرشور به استقبال سه تن از شهدای تازه تفحص شده دفاع مقدس و یک شهید گمنام آمده‌اند.

دقایقی پیش از شروع برنامه و رسیدن به ساعت موعد و قرارمان در میدان فیض، صدای مداحی خیابان را پر کرده، پلیس‌ها، مأموران، خبرنگاران، عکاسان، گروه سرود و… در حال آماده شدن هستند تا صحنه‌ای پر از امنیت و شورآفرینی مردم را به تصویر بکشند.

آری چنین مردمانی هستند مردم اصفهان؛ برای همین است که به مهمان‌نوازی معروف‌اند، چون بلدند در هر کاری سنگ تمام بگذارند؛ مردم شهرمان از پیر و جوان، کودک و نوجوان همه لباس‌های سیاه خود را بر تن کردند و با پرچم‌های یازهرا، یا حسین ایران، فلسطین و… به میدان آمده‌اند و منتظر شروع برنامه هستند.

بگذارید این‌طور بگویم که مصادف شدن این تشیع با سالروز شهادت امام جعفر صادق (ع) برای ما شیعیان امروز حال و هوای دیگری را هم دارد و بر غم‌مان افزوده است.

در این لحظات باید سلام کرد بر آنانی که در آخرین فراز زیارت‌نامه خود به زیارت سبزترین سیرت و سرخ‌ترین صورت تاریخ نائل شدند؛ باید گفت که امروز روز مادرانه است چون مادران شهدا و چشم انتظاران برای بدرقه آمده‌اند و سری که در جمعیت می‌چرخانی، کمی آن طرف‌تر مادر جواد مراثی‌زاده چشم دوخته تا پسرش را بعد از گذشت سال‌ها دوری ببیند.

در این میان نگاه‌ها به بنر پشت مجری می‌افتد… فکر کن امروز سه شهید عزیز با عکس و هویت مشخص آمدند و به چشم انتظاری خانواده‌های خود پایان دادند، اما در این بزم یکی از شهدا «گمنام» نام گرفته و باز هم مادر او چشم انتظار می‌ماند که پسرش کجاست و کی می‌آید؟

برای همین می‌خواهم در این گزارش خود بگویم که مادران این سرزمین امروز همچون خواهرت از آمدنت خوشحالند، اشکی مملو از مهر، محبت، عشق و غم می‌ریزند و برای تو خواهری می‌کنند، خوش آمدی برادر...

امروز این میهمانان که نه، میزبانانی که خودشان صاحب این شهرند بعد از چهل سال دوری آمدند؛ جواد، مجتبی، عباس و شهید گمنام‌مان، کسانی که بدون دیدن امام زمان خود اما برای او به میدان جنگ رفتند و گوش جان سپردند به ولی عصر خود؛ آری عشق و جنون این‌گونه است، همین قدر زیبا و با عاقبت بخیری.

امروز هیئتی به وسعت خیابان‌های شهرمان برای شهیدان‌مان راه انداختیم، مردم برای وداع با شهدای جلو می‌روند، تبرک می‌کنند، اشک می‌ریزند و با شهدا حرف‌هایی پایانی خود را زمزمه می‌کنند.

این خبر در حال تکمیل است...

کد خبر 750426