عزاداری رزمندگان در جبهه ها
تاریخ انتشار: ۱۱ شهریور ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۹۸۰۸۹۸
وقتی بچهها «حسین، حسین» میگفتند صدایشان با برخورد به صخرهها و در تاریکی شب در ارتفاعات میپیچید انگار روی تمام قلهها سینه زنی برپا شده است.
جعفر طهماسبی از رزمندگان تخریبچی دورن دفاع مقدس با بیان خاطرهای از محرم سال ۱۳۶۳ روایت میکند: هنوز هوا روشن بود که از سرآبگرم سرپلذهاب به سمت «بازی دراز» حرکت کردیم .
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش ایسنا، دشمن از روی ارتفاعات اطراف بر روی این قله دید کامل داشت. زمین مسطح محدودی بالای قله پیدا کردیم و چند تا پتو پهن کردیم و این حسینیه ما شد. بعضی از فرماندهان میگفتند اینجا جان پناه ندارد. نگران بودند که اگر دشمن تیراندازی کند رزمندگان آسیب خواهند دید اما بچهها اصرار داشتند که مراسم عزاداری بالای ارتفاع باشد.
نماز مغرب و عشاء را اقامه کردیم و مشغول قرائت تعقیبات نماز شدیم. همزمان تیرهای رسام دشمن از روی ارتفاعات مجاور ما به سمت آسمان شلیک میشدند. بعضیها گفتند اینها برای این است که شب اول محرم شب اول سال قمری است جشن گرفتند و بعضی هم نظرشان بود که شلیک تیرها به خاطر ترس از عملیات رزمندگان است.
قبل از عزاداری یکی از دوستان چند جمله از فلسفه قیام امام حسین علیه السلام بیان کرد و بعد من شروع کردم به روضه خواندن و بعد هم سینه زنی که یادم است آن شب از حضرت حُر (ع) خواندم و این نوحه را دم دادم:
«من آمدم بر درگهت حسین جان.
تا که شوم خاک رهت حسین جان.
ویی که آمال منی. مستحضر از حال منی
مظلوم حسین جان.»
بچهها سر پا شدند و سنگین سینه میزدند و بعد هم شور حسین جان گرفتیم و در آخر سینه زنی هم شور معروف جبهه را که تازه رسم شده بود خواندم. «قال رسول الله نور عینی...حسین و منی انا من حسینی...حسین جان کربلا...حسین حسین...حسین جان نینوا...حسین حسین...» وقتی بچهها «حسین، حسین» میگفتند صدایشان با برخورد به صخرهها و در تاریکی شب در ارتفاعات میپیچید. انگار روی تمام قلهها سینه زنی برپا شده است. از روی تمامی قلهها از قعر درههای بازی دراز صدای حسین جان به گوش میرسید به طوری که فرماندهان تذکر دادند زود جلسه را تمام کنید. چون نگران بودند این سروصدا به دشمن برسد و ارتفاعات را زیر آتش بگیرند.
اداره سینه زنی از دست من نوحه خوان خارج شده بود و هیچ طور نمیشد بچهها را آرام کرد. تازه از وسط حلقه عزاداری نوحه شور عوض شد و دیدم بچهها میخوانند:«شور شهادت به سرم آمده...کربلا در نظرم آمده...» و یک صدا فریاد میزنند:«حسین جان زیارت...حسین جان شهادت....» آن شب آنقدر بچهها بر سر و سینه زدند تا از حال رفتند. آن موقع حال عجیبی بود. حتی بعد از اتمام عزاداری بعضیها هنوز گریه میکردند.
فردای آن روز یعنی روز اول محرم وقتی به حسینیه گردان تخریب لشکر۱۰ سیدالشهدا(ع) در سرآبگرم آمدیم. نماز ظهر و عصر دیدیم شهید حاج کاظم رستگار به عنوان امام جماعت جلو ایستاده و نماز را به امامت ایشان اقامه کردیم و بعد از نمازش چند دقیقه صحبت کرد و در آخر صحبتش گفت: «شنیدم دیشب برای عزاداری رفتید بازی دراز. عزاداری تون قبول باشه.اما اگرخدای نکرده اتفاقی میافتاد چی؟! من به فرماندهاتون تذکر میدم که دیگه از این کارها نکنند.»
منبع: ایران آنلاین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۹۸۰۸۹۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ترور یک فرمانده مقاومت توسط تشکیلات خودگردان
منابع محلی در شهر طولکرم در کرانه باختری بامداد امروز از تیراندازی نیروهای امنیتی تشکیلات خودگردان فلسطین به سمت خودروی «عمر ابوالفول» از رزمندگان گردان طولکرم و فرمانده یگان الموت در گردان «طولکرم» خبر دادند.
به نوشته خبرگزاری شهاب، او که به شدت زخمی شده بود در بیمارستان «رفیدیا» در شهر نابلس به شهادت رسید؛ همزمان درگیریهای شدیدی میان رزمندگان گردان طولکرم (وابسته به سرایا القدس-شاخه نظامی جهاد اسلامی) و عناصر امنیتی محمود عباس در شهر طولکرم گزارش میشود.
به گفته منابع محلی، پیکر مجروح عمر ابو الفول ابتدا به بیمارستان «ثابت ثابت» در شهر طولکرم منتقل شده و سپس عناصر امنیتی تشکیلات نیز خود را به بیمارستان رساندهاند و پس از رزمندگان فلسطینی مجبور به انتقال شهید ابو الفول به بیمارستان «رفیدیا» در نابلس شدهاند که در آنجا به شهادت رسیده است.
در این راستا «ابوشجاع» فرمانده گردان طولکرم نیز در بیانیهای گفت: «سکوت ما به درازا نخواهد انجامید و تجاوزات این دستگاههای امنیتی ما را وادار میکند تا به این سکوت پایان دهیم».
هماهنگی امنیتی میان تشکیلات خودگردان و سازمانهای امنیتی و نظامی رژیم صهیونیستی موضوعی است که سالهاست فلسطینیها خواستار برچیده شدن آن هستند؛ طی سالهای گذشته در موارد بسیاری نهادهای امنیتی اسرائیلی ترور یا بازداشت نیروهای مقاومت در کرانه باختری را به تشکیلات خودگردان سپردهاند.
منبع: تسنیم
tags # اخبار سیاسی سایر اخبار (تصاویر) این گوسفند غولپیکر چینی از پورشه هم گرانتر است! قارچهای زامبیِ سریال آخرین بازمانده (The Last Of Us) واقعی هستند! (تصاویر) عجیب و باورنکردنی؛ اجساد در این شهر خود به خود مومیایی میشوند آخرین حسی که افراد در حال مرگ از دست میدهند، چه حسی است؟