Web Analytics Made Easy - Statcounter

«امام در دیداری با مسئولان روزنامه‌ها تأکید کردند که از این به بعد حق ندارید از من تیتر و عکس صفحه اول داشته باشید».   به گزارش عصر ایران، جماران در گفتگویی با سید محمود دعایی به روایت وی از نگاه امام به مطبوعات پرداخت و به نقل از وی نوشت: «این نهی جدی بود که ایشان آن روز کردند و برای ما درس بود». 
 اهم اظهارات دعایی را به نقل از شرق در ادامه می‌خوانید: 
*مرحوم حاج احمد آقا به من گفت امام تصمیم گرفته‌اند شما را برای روزنامه اطلاعات انتخاب کنند ولی من پیشنهاد می‌دهم قبل از اینکه حکم امام صادر شود شما با حکم بنی‌صدر به آنجا بروید.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

علتش این بود که امام قبلا برای روزنامه کیهان نماینده تعیین کرده بودند. آقای دکتر یزدی را برای اداره کیهان انتخاب کرده بودند. آن موقع هنوز بین طیف نهضت آزادی و جبهه ملی و آقای بنی‌صدر اختلافات شدید بود. عدم تفاهم و همراهی آقای بنی‌صدر و آقای یزدی باعث شده بود که آقای بنی‌صدر از امام و احمد آقا گلایه کند و بگوید این تضعیف من است که مخالف من را در یک روزنامه قوی و مطرح می‌گذارید. طبیعتا خط مشی اینها با اهداف و برنامه‌های من همخوانی ندارد و ممکن است مسائلی را پیش بیاورد. سعی می‌کند گلایه‌اش را هم به صورت ظاهرا قانونی مطرح کند. یعنی مثلا چرا مسئولیت امور این‌چنینی را رهبری بر عهده می‌گیرند؟ باید رئیس‌جمهور یا وزارت ارشاد اداره کند. 
* حاج احمدآقا می‌خواست به خاطر این انتقاد بنی‌صدر که چرا از طریق قانونی اعمال نشده، شیوه‌ای را پدید بیاورند که خود بنی‌صدر هم مرتکبش شود. یعنی او هم فراتر از قانون کسی را تعیین کند. بنابراين به او گفته بودند که برای اطلاعات فلانی را انتخاب می‌کنیم. بنی‌صدر هم از قبل من را می‌شناخت. زمانی که ما نجف بودیم و ایشان پاریس بود، من رابط بنی‌صدر با دفتر حضرت امام بودم. نامه‌ها و پیام‌های ایشان را خدمت حضرت امام می‌بردم و پاسخ‌ها را می‌گرفتم و می‌فرستادم. اولین ملاقاتی هم که بنی‌صدر در نجف با امام داشت من رابطش بودم. 
* بنی‌صدر سعی می‌کرد به عنوان یک تئوریسین و نظریه‌پرداز یک‌سری بینش‌های اسلامی و آرمانی را تدوین کند و به عنوان یک صاحب‌نظر ارائه دهد. در نشریات اسلامی و گاهی هم مستقلا چیزهایی را می‌نوشت و چاپ می‌کرد. دلش می‌خواست امام مطالب را مطالعه و اعلام نظر کنند. نظر امام برای او مهم بود. نوعا هم سعی می‌کرد که پیچیده و علمی بنویسد. 
*در آن جلسه‌ای که برای اولین‌بار خدمت امام رسید و من هم بودم، از امام سؤال کرد که شما نوشته‌های من را خوانده‌اید؟ می‌خوانید؟ فرمودند، «نوشته‌های شما رسیده ولی مقداری مشکل دارد. مثل «کفایه» می‌ماند و آدم دو بار باید بخواند. یک بار باید بخواند که شما چه می‌گویید و دفعه دوم باید بخواند که آیا درست گفته‌اید یا نگفته‌اید. چرا پیچیده می‌نویسید؟ روان بنویسید». شاید (امام) به نوشته‌های بعضی از نویسندگان هم اشاره کردند که مثل آنها بنویسید. ایشان گفت اگر ما ساده بنویسیم اهمیت نمی‌دهند. پیچیده‌بودن باعث می‌شود که بیشتر بها بدهند و بخوانند. 
* جهت‌گیری مطبوعات و صداوسیما و فضای تبلیغاتی، نوعی افراط در مدیحه‌گویی و تمجید بود و بوی تملق و گزافه‌گویی زیاد از آن می‌آمد. امام اصرار داشتند که با این پدیده برخورد کنیم. اولین برخوردشان در جلسه‌ای بود که نمایندگان منتخب مردم خدمت امام رسیدند. دوره اول مجلس وقتی نمایندگان انتخاب شدند محضر حضرت امام آمدند. منتخب اول مردم تهران مرحوم فخرالدین حجازی بود. یعنی بیشترین رأی را گرفته بود. او به عنوان سخنران نمایندگان در محضر حضرت امام شروع به صحبت کرد. در آن صحبت نسبت‌ها و تعابیری را از امام داشت. هرچند همه ما آن تعابیر را قبول داشتیم. ولی امام برنتابیدند و آنها را گزافه تلقی کردند و با قاطعیت و حتی نوعی جدیت که نزدیک به خشونت بود با آن سخنران برخورد کردند و از او خواستند از این گزافه‌گویی‌ها و نسبت‌های تند توبه کند. 
* امام یک روز به صورت قاطع و جدی مسئولان رسانه‌ها را خواستند. من یادم هست که آقای خاتمی هم مسئولیت کیهان را داشتند و هم در ارشاد بودند. آقای مسیح مهاجری مسئولیت روزنامه جمهوری اسلامی را داشتند. آقای (سیدمرتضی) نبوی مسئولیت روزنامه رسالت را داشتند. فکر می‌کنم آقای گرشاسبی روزنامه ابرار را داشت. من هم در اطلاعات بودم. 
* حاج احمد‌آقا زنگ زد که امام شما را کار دارند. ما نگران بودیم که چه خطایی سر زده است. وقتی نشستیم، امام بعد از محبت و تفقدی که کردند، فرمودند که من نسبت به انتخاب تیترها، عناوین و عکس‌های شما در صفحات اول روزنامه اعتراض دارم. معنا ندارد تیتر اول و عکس اول شما مربوط به صحبتی باشد که من کرده‌ام یا صحبتی باشد که رئیس‌جمهور کرده است. به سراغ مردم بروید. مردم صاحبان اصلی انقلاب هستند. شما سراغ کشاورزی بروید که با سختی و مرارت دستاورد مثبتی در امر کشاورزی دارد و نیاز کشور را برآورده می‌کند. سراغ صنعتگری بروید که نیاز صنعتی کشور را تأمین می‌کند. 
*حتی من یادم هست، اشاره کردند که برای ایجاد نظم پلیس همکاری می‌کند. این پلیس در سرما و گرما، فضای آلوده و پر‌سر‌و‌صدا، تحمل می‌کند، می‌ایستد و نظم را برقرار می‌کند. چرا نباید به این توجه شود؟ چرا نباید به رفتگری که نیمه‌شب شهر را تمیز می‌کند و زنده نگه می‌دارد، توجه شود؟ چرا نباید به کسی که شیفت نیمه‌شب را بر‌عهده دارد و اگر بیمار اورژانسی باشد، مشکلش را برطرف می‌کند، توجه شود؟ 
* امام تأکید کردند که از این به بعد حق ندارید از من تیتر و عکس صفحه اول داشته باشید. این نهی جدی بود که ایشان آن روز کردند و برای ما درس بود. درس توجه به واقعیات حاکم بر جامعه، پرهیز از گزافه‌گویی، مجیزگویی، تملق‌گویی و درس توجه به خدمتگزاران اصلی و واقعی که در جامعه منشأ خدمت و اثر هستند. بعضی‌ها خواستند بگویند که به دلیل محبوبیتی که وجود دارد، جامعه از ما توقع دارد. اگر به این نکات نپردازیم، ما را بی‌اعتنا و بی‌توجه و احیانا مخالف تلقی خواهند کرد. امام تأکید کردند که «اینها توجیهات شما است و من راضی نیستم و از این به بعد حق ندارید». 
* روزنامه‌های آنجا طیف‌های مختلفی بودند. کیهان، اطلاعات، رسالت و جمهوری اسلامی بودند. طبیعتا جهت‌گیری‌های متفاوتی در حمایت یا انتقاد از مسائل روز داشتند. در بخشی از انتقادهایی که گاهی صورت می‌گرفت، واقعا جنبه انتقام‌گیری و مچ‌گیری بود و جنبه هدایت و خیرخواهی نبود. اینها نکاتی بود که امام از آنها خاطره و مسئله داشتند و تأکید داشتند که تذکر دهند.
*من یادم هست که زمانی که آقای سعید اسماعیلی سردبیر ما بود، از یکی از فرمایش‌های امام تیتری را انتخاب کرده بود که خیلی قوی و صریح علیه بنی‌صدر بود؛ در‌صورتی‌که امام آن ایام بنا نداشتند در فرمایش‌های‌شان روی جهت خاصی تأکید و تکیه کنند؛ اما ایشان در خلال آن صحبت تیتری را انتخاب کرده بود که بوی برخورد با بنی‌صدر می‌داد. آقای صانعی به من زنگ زد و گفت که امام فرموده‌اند این سرمقاله شما حرف من نیست و تکذیب می‌کنم. من هراسان شدم. ماه رمضان هم بود. من سر شب به اتفاق سعید اسماعیلی خدمت حضرت امام رفتم و گفتم که این تیتر را دوست‌مان انتخاب کرده‌اند. امام با قاطعیتی گفتند که این کار را نکنید. من دیدم که سعید دارد می‌لرزد؛ یعنی حالت وحشتی به او دست داده بود. 
* امام متوجه شدند و لحن‌شان را عوض کردند و با التفات گفتند که شما جوان و خیرخواه هستید. من تأکید می‌کنم که سعی کنید هم با واقع‌بینی و هم با حسن‌ظن باشد و تیترها و جهت‌گیری‌های شما منشأ خیر و اصلاح باشد. آن شب تفقدی هم کردند؛ حتی من آن شب سؤال کردم که شما روزه می‌گیرید. فرمودند «من در این ایام روزه نمی‌گیرم. دکتر من را منع کرده است».

منبع: عصر ایران

کلیدواژه: محمود دعایی امام خمینی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۹۸۱۵۰۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

بهار ۵۹؛ وقتی داد سندیکای خبرنگاران از حمله به مطبوعات درآمد

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، در بهار ۱۳۵۹ پس از چندین مرحله توقیف مطبوعات - که در تابستان پیش از آن (۱۳۵۸) توسط دادستانی انقلاب اتفاق افتاد و برخی روزنامه‌ها و مجلات از جمله «آیندگان» و «تهران مصور» توقیف شدند - هنوز اجل توقیف بر سر بسیاری مجلات و روزنامه‌های دیگر می‌گشت و آن‌ها را با تحدید و تهدید مواجه می‌ساخت. در رادیو تلویزیون علیه برخی جراید داد سخن سر داده می‌شد، در بعضی استان‌ها ماموران محلی از توزیع نشریات قانونی جلوگیری می‌کردند و گاه گروه‌های تندرو با چوب و چماغ به جان دکه‌ی توزیع‌کننده‌ی بیچاره می‌افتادند. موضوع تا جایی بیخ پیدا کرد که سندیکای نویسندگان و خبرنگاران مطبوعات طی نامه‌ای سرگشاده به ابوالحسن بنی‌صدر رئیس‌جمهور وقت به این قضیه به‌شدت اعتراض کرد. این نامه که روز چهارشنبه ۱۷ اردیبهشت ۵۹ در صفحه‌ی دوم روزنامه‌ی اطلاعات منتشر شد به این شرح بود:

کار به جایی رسیده است که رادیو تلویزیون بر خلاف قانون اساسی جو جامعه را علیه روزنامه‌ها بسیج می‌کند. ماموران محلی در استان‌ها از توزیع نشریاتی که با امتیاز قانونی منتشر می‌شوند جلوگیری می‌کنند و اعتراض فروشندگان جراید از تهدید و زورگویی گروه‌های چماق‌به‌دست بلند است و هیچ نهاد قانونی حامی آنان نیست.

آقای رئیس‌جمهوری

سندیکای نویسندگان و خبرنگاران مطبوعات بدین‌وسیله نگرانی عمیق خود را از شدت گرفتن موج هجوم به مطبوعات ابراز می‌دارد به‌ویژه آن‌که بخش وسیعی از حملات و تهدیدها علیه روزنامه‌نگاران به وسیله‌ی نهادهای دولتی و حکومتی که طبق قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران مسئولیت آن‌ها با شماست اعمال می‌گردد.

آقای رئیس‌جمهوری

روزنامه‌نگاران ایران هنوز سخنان شما را در تمام طول مدت پس از انقلاب و پیش از عهده‌دار شدن وظایف ریاست‌جمهوری درباره‌ی ضرورت تامین آزادی کامل عقیده و بیان رعایت کامل آزادی مطبوعات فراموش نکرده‌اند و بسیار حیرت‌آور است که زیر نظارت مستقیم شما در مدت کوتاهی که از انتخاب‌تان به ریاست‌جمهوری نگذشته موج اختناق و تهدید و ارعاب روزنامه‌نگاران از سوی رادیو تلویزیون که به هر صورت سخن‌گوی هیات حاکمه محسوب می‌شود، و نیز برخی مسئولان اجرایی بالا گرفته است. کار به جایی رسیده است که رادیو تلویزیون بر خلاف قانون اساسی جو جامعه را علیه روزنامه‌ها بسیج می‌کند. ماموران محلی در استان‌ها از توزیع نشریاتی که با امتیاز قانونی منتشر می‌شوند جلوگیری می‌کنند و اعتراض فروشندگان جراید از تهدید و زورگویی گروه‌های چماق‌به‌دست بلند است و هیچ نهاد قانونی حامی آنان نیست.

آقای رئیس‌جمهوری

تصور نمی‌کنید که شما در این نکته با ما هم‌عقیده نباشید که یکی از بزرگ‌ترین آرمان‌های مردم ما تامین آزادی بیان و قلم بوده است و نیز مطمئن هستیم که شما هر روز در جریان یورش‌های منظم و غیرمنظم گروه‌های مسئول و یا غیرمسئول به عرصه‌ی مطبوعات، فروشندگان جراید و اجتماعات گروه‌های سیاسی هستید و اعلامیه‌ی اخیر شما درباره‌ی ضرورت رسیدن به یک وحدت اصولی نشان می‌دهد که توسعه‌ی هرج و مرج و بی‌قانونی را برای آینده‌ی کشور به شدت خطرناک می‌دانید.

اعتقاد ما این است که بدون تامین آزادی کامل بیان و قلم و حفظ حرمت همه‌ی صاحبان اندیشه و افکار که تنها راه رسیدن به تفاهم فکری و آشنایی با نقاط اختلاف بین گروه‌هاست رسیدن به چنین وحدتی دور از منطق می‌نماید و تصریح می‌کنیم نفاق و چنددستگی در مسائل اصلی زمانی شدت پیدا می‌کند و به برخوردها منجر می‌شود که یکی از دو طرف نتواند عقاید و آرمان‌های خود را آزادانه و از طریق مطبوعات بی‌طرف ابراز دارد.

آقای رئیس‌جمهوری

سندیکای نویسندگان و خبرنگاران مطبوعات به حکم رسالتی که در حفظ و گسترش آزادی قلم و بیان بر دوش خود احساس می‌کند توجه آن‌جناب را به خطر بزرگی جلب می‌کند که انحصاری شدن مطبوعات متوجه آینده‌ی کشور و در نتیجه حاکمیت ملی و وحدت کشورمان خواهد کرد و مصرانه از شما می‌خواهد پیش از آن‌که دیر شود برای درهم کوبیدن این موج انحصارطلبی اقدام کنید.

آقای رئیس‌جمهوری

نسل آینده‌ی این کشور غفلت ما را در جلوگیری از تحدید آزادی‌های اساسی مردم نخواهد بخشید و به موجب قانون شما را مسئول حوادثی که ادامه‌ی این انحصارطلبی‌ها پدید خواهد آورد، خواهد شناخت.

انتظار ما از شما این است که فورا به هجوم‌ها و تهدیدهایی که از مدت‌ها پیش علیه مطبوعات اعمال می‌شود پایان دهید و بدین ترتیب راه را برای وحدتی که همواره بدان تاکید می‌کنید هموار سازید.

گفتنی است خطاب نامه‌ی سندیکا به ابوالحسن بنی‌صدر بود که روزنامه‌ی خودش «انقلاب اسلامی» یک سال بعد در ۱۸ خرداد ۱۳۶۰ توسط اسدالله لاجوردی دادستان انقلاب توقیف شد!

۲۵۹۵۷

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1903392

دیگر خبرها

  • بهار ۵۹؛ وقتی داد سندیکای خبرنگاران از حمله به مطبوعات درآمد
  • نگاه واقع‌گرایانه به آسیب‌های اجتماعی داشته باشید/ مسئولان منفعل توبیخ می‌شوند
  • صفحه نخست روزنامه‌- دوشنبه ۱۷ اردیبهشت
  • صفحه نخست روزنامه‌های خراسان جنوبی - دوشنبه ۱۷ اردیبهشت
  • طرح مطالعاتی سایت پسماند شهرداری ساوه انجام‌ شد
  • روایت رهبر انقلاب از توجه امام صادق(ع) به هیئت؛ قربان آن دل!
  • صفحه نخست روزنامه‌های خراسان جنوبی - یکشنبه ۱۶ اردیبهشت
  • انتقادات عجیب روحانی معروف از سبک زندگی مردم | همه‌تان باید کار کنید | حق ندارید همه چیز را گردن دولت بیاندازید!
  • یادداشت| امام صادق(ع) و نگاه ویژه به شهر مقدس قم
  • شیرینی‌ها و شگفتی‌های کودکان به روایت یک دیدار