عشق مادرانهای که به جنون میرسد
تاریخ انتشار: ۱۲ شهریور ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۹۹۱۶۳۲
مریم قریشی بازیگر نمایش «برادرها می میرند» در خصوص نقش خود در این نمایش، گفت: نقش من در نمایش «برادرها میمیرند» نقش یک مادر است. مادر شخصی که به جنگ میرود و اسیر میشود، اما به خانواده او خبر شهادتش را میدهند. در حالی که همه پذیرفته اند این شخص به شهادت رسیده، ولی مادر هنوز به این باور نرسیده است تا اینکه به مرور زمان شهادت فرزندش را میپذیرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اخبار فرهنگ و هنر _ وی افزود: این مادر سعی دارد افراد را در خانواده خود پایدار نگه دارد. به همین دلیل همسر پسر بزرگ خود را به عقد پسر کوچک خود درمیآورد. نقش من نقش مادری است که مرگ فرزند خود را باور ندارد و میخواهد از هر راهی یاد و خاطره فرزند خود را زنده نگه دارد. این عشق مادر و فرزندی، در تهایت مادر را به جنون میکشد.
قریشی با اشاره به اینکه نقش مادر در نمایش «برادرها میمیرند» چالش بزرگی برای من داشت، بیان کرد: اینکه در باور پذیری چنین مسائلی چه حس و حالی به انسان دست میدهد و موضوع آن برایم جالب بود؛ به همین دلیل نقش را پذیرفنم. پیش از این همکاری با کامبیز نیک آمیز کارگردان نمایش نداشتم و این تجربه خوبی برای من است.
بازیگر نقش مادر در نمایش «برادرها میمیرند» در خصوص استقبال مخاطبان از نمایش گفت: استقبال مخاطبان از نمایش «برادرها میمیرند» نسبت به کارهای پیشین من بهتر بوده؛ البته بازتاب خوبی هم نمایش داست. مخاطبان موضوع نمایش را دوست داشتند و ذهنشان بسیار درگیر موضوع شده بود. موضوع داستان در بطن زندگی همه ما رخ داده است؛ زیرا در دوران جنگ تقریباً همه خانوادهها درگیر این مسائل بودند. حتی اگر این اتفاقات را از نزدیک لمس نکرده باشند، در نزدیکی و همسایگی خود دیده اند.
وی ادامه داد: جالبترین قسمت این است که مخاطبان از خاطرات یا تجربیات خود برای ما میگویند. این موضوع ما را تحت تاثیر قرار داد. به احتمال زیاد بعد از این اجرا قرار است نمایش را در سالنهای دیگری به اجرا ببریم، زیرا درخواستهای بسیاری برای اجرا در سالنهای دیگر داشتیم.
در خلاصه نمایش آمده است: زندگینامه یک اسیر جنگی که همه فکر میکنند، شهید شده و بعد از چند سال آزاد میشود و برمی گردد و میبیند که همسرش با برادرش ازدواج کرده و این موضوع کل خانواده را به چالشهایی میکشد...
علیرضا حنیفی، مریم قریشی، محمد قائم مقامی، مرجان امینی راد، علیرضا آهنگران، شیما اله بیگی بازیگران نمایش، کامبیز نیک آمیز کارگردان و فاطمه جودکی تهیه کننده نمایش «برادرها میمیرند» هستند.
گفتنی است نمایش «برادرها میمیرند» از تاریخ ۲۷ مرداد تا ۱۵ شهریور هرشب ساعت ۱۸:۳۰ در تماشاخانه ماه حوزه هنری بر روی صحنه میرود.
منبع: افکارنيوز
کلیدواژه: شهادت ازدواج خانواده مرگ عشق مادرانه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.afkarnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «افکارنيوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۹۹۱۶۳۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
گولر: بزگترین رویایم قهرمانی چمپیونزلیگ با رئال است
به گزارش "ورزش سه"، آردا گولر در بازی اخیر رئال مادرید مقابل رئال سوسیهداد یک گل زد و موجب برتری 1-0 تیمش شد.
کارلو آنچلوتی گاهی اوقات ممکن است در مورد تغییرات در ترکیب تیمش مردد باشد. درحالیکه او ترکیب بسیار خوبی دارد، بازیکنانی هم روی نیمکت حضور دارند که در انتظار انتخاب مربی ایتالیایی هستند.
یکی از این بازیکنان در فصل جاری آردا گولر است. خرید تابستانی رئال برخلاف انتظار خیلی برای این تیم بازی نکرده است. او به دلیل مصدومیت چند مرتبه در آستانه بازگشت به ترکیب، دوباره ناامید شد.
با این حال گولر به دستاوردهای بزرگی فکر میکند و در گفتگو با کافا اسپورتس درباره جاه طلبیهای خود در رئال صحبت کرده است. او گفت:"بزرگترین آرزویم در رئال همین است، اولین بازیکن ترکیهای باشم که قهرمان چمپیونزلیگ میشود."
این ملی پوش ترکیهای نام مستعار خود در تمرینات رئال را نیز فاش کرد:"همه اعضای تیم من را «اَبی» (به معنای برادر بزرگتر به زبان ترکی) صدا میکنند. وقتی مودریچ به من اَبی یا چیزی شبیه به این میگوید، تعجب میکنم."
ارتباط با بازیکنان باتجربه رئال مادرید؟
من نمیتوانم کسی را به اسم کوچکش صدا کنم. من نمیتوانم آنها را لوکا یا تونی صدا کنم، آنها خیلی بزرگتر هستند. این مثل یک خانواده است. اگر اینطور آنها را صدا کنم، احساس میکنم که بی احترامی کردهام. بنابراین به تونی میگویم برادر، همینطور برادر لوکا. به همین دلیل من را برادر خطاب میکنند.
معنی شادی گل؟
این به معنای اعتماد است. من معتقدم که همه چیز از جانب خداست.
چرا رئال مادرید؟
برای انتخاب این پروژه به من گفتند که وارث لوکا مودریچ خواهم بود. این من را متقاعد کرد. من از کودکی رویای بازی برای رئال را داشتم.
چرا تمام تیم تو را دوست دارند؟
نمیدانم، سعی میکنم از همه چیزی یاد بگیرم. آلابا، رودیگر، والورده، براهیم دیاز، بازیکنانی هستند که زمان بیشتری را با آنها میگذرانم.
پدرت از انتقال به رئال پورسانت دریافت کرد؟
چنین چیزی واقعا غیرممکن است.
زندگی در اسپانیا چگونه است؟
ااز زمان استراحت مردم اینجا بسیار شگفت زده شدم. هنگام ظهر همه مغازههایشان را میبندند و میخوابند. همچنین افرادی در تیم هستند که هنگام ناهار میخوابند!
جدایی از فنرباغچه؟
میتوانستم یک سال دیگر در فنرباغچه بمانم، اما میخواستم به دنیا نشان دهم که یک جوان ترک چه کاری میتواند در اروپا انجام دهد. امیدوارم به این هدف ادامه دهم.
به نظر خودت به اندازه کافی بازی میکنی؟
مربی ما مدام در مورد برنامههایش با من صحبت میکند. او من را آماده نگه میدارد. ما همیشه با هم در ارتباط هستیم.