آیتالله جاودان: گریهکنندگان بر مصائب سیدالشهداء(ع) ترس قیامت را حس نمیکنند
تاریخ انتشار: ۱۲ شهریور ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۹۹۶۱۴۹
یک استاد حوزه علمیه گفت: بزرگترین خوف و ترس ممکن، فزع اکبر روز قیامت است، اما کسی که بر امام حسین(ع) گریه کرده و آن را حفظ کند، در روز قیامت چشمش روشن و قلبش شادمان است. به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، آیتالله «محمدعلی جاودان» به مناسبت ماه محرم در حسینیه «شیخ مرتضی زاهد» به سخنرانی پرداخت و گفت: همه ما انسانها روز قیامت به ذخیرهای از اعمال نیک نیاز داریم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این استاد حوزه علمیه با استناد به حدیثی از ائمه معصومین (ع) تصریح کرد: اصل عزاداری امام حسین (ع) بر مبنای روضه و گریه است.
وی با استناد به روایتی از امام صادق (ع)، اظهار کرد: هیچ چشم و اشکی نزد خدا محبوبتر از آن چشم و اشکی که برای امام حسین (ع) گریه میکند، نیست.
این استاد حوزه علمیه با استناد به روایت دیگری، بیان کرد: کسی که برای امام حسین (ع) و بر مصائب ایشان گریه میکند با حضرت صدیقه طاهر (س) پیوند برقرار کرده و صله دارد.
آیتالله جاودان با بیان اینکه طبق آیات قرآن کریم مزد رسالت پیامبر (ص) مودت اهلبیت (ع) است، گفت: هر کس برای امام حسین (ع) گریه کند با پیامبر (ص)، امیرمومنان امام علی (ع) و حضرت زهرا (س) و امام حسن (ع) پیوند بسته و صله کرده و از اصحاب و انصار آنان محسوب میشود.
وی اضافه کرد: بر اساس آیات قرآن کریم بزرگترین خوف و ترس ممکن فزع اکبر مربوط به قیامت است، کسی که بر امام حسین (ع) گریه کرده و اثر این اشک را حفظ کند روز قیامت چشم او روشن و قلبش شادمان است.
این استاد حوزه علمیه با بیان اینکه همه انسانها به تنهایی وارد قیامت میشوند، ابراز کرد: روز قیامت همه در ترس و خوف هستند مگر کسانی که بر امام حسین (ع) گریه کرده باشند هر لحظه فرشتهای میآید و برای آنها بشارت میآورد که بهشت منتظر شما است.
آیتالله جاودان افزود: روز قیامت همه خلق برای ذره و مثقالی از اعمالی خود در حال حساب و کتاب هستند، اما محبان و دستداران امام حسین (ع) زیر سایه عرش الهی مینشینند.
وی در پایان با بیان اینکه داستان کربلای امام حسین (ع) بسیار عجیب است، خاطرنشان کرد: همه ماجرای کربلا از ابتدای اعزام مسلم تا زمانی که اسرا به مدینه برگشتند، تحت ولایت الهی انجام شده است.
منبع: خبرگزاری دانشجو
کلیدواژه: جاودان آیت الله جاودان محرم 98 امام صادق
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۹۹۶۱۴۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مریم خمینی نوه امام در خارج از کشور چه کاره است؟
به گزارش تابناک به نقل از عصر ایران، خانم معصومه حائری یزدی همسر آیتالله سید مصطفی خمینی و دختر آیتالله شیخ مرتضی حایری یزدی صبح روز ششم اردیبهشت ۱۴۰۳ خورشیدی در تهران درگذشت.
وی مادر سید حسین و مریم خمینی بود. حجتالاسلام سید حسین خمینی از اوایل دهه ۶۰ عملا از عرصه های رسمی و رسانهای کنار است و خواهر او (نوه امام خمینی) هم در خارج از کشور زندگی میکند و به طبابت و کارهای علمی اشتغال دارد و خانواده برای دفن مادر منتظر بازگشت اوست. (دو فرزند دیگر در کودکی درگذشته بودند).
از نکات شگفتآور زندگی خانم حایری این که به رغم آن که عروس ارشد امام خمینی و منتسب به یک خاندان بزرگ و مشهور روحانی دیگر هم بود زندگی بسیار عادی و گاه توام با سختی و رنج داشته است.
او شیفته سید مصطفی خمینی بود و خاطرات هجران او را با اشک بیان میکرد و همچون اعضای خانواده امام که آقا مصطفی را «داداش» خطاب میکردند او هم عادت کرده بود همسرش را این گونه خطاب و حتی بعد از فقدان چنین یاد کند.
با این که عروس ارشد امام اهل مصاحبه با رسانهها نبود اما برای اولین بار اول آبان ۱۴۰۰ و به مناسبت چهلوچهارمین سالگرد درگذشت مشکوک سید مصطفی خمینی گفتوگویی با او منتشر شد که بسیار مورد توجه قرار گرفت خصوصا جاهایی که حکایت از نگاه امروزین آقا مصطفی خمینی داشت و تصویر متفاوتی از فرزند فقید امام ترسیم میکرد.
درباره فرزندان چنین گفته بود: «خدا چهار فرزند به من داد که دو تا از آنها از دنیا رفتند و الان تنها حسین و مریم برای من باقی ماندهاند. هر دو دختر بودند و یکی در ایران و یکی در نجف از دنیا رفت. اولی چند روز بعد از به دنیا آمدن از دنیا رفت و علتش هم این که اوضاع ما در آن ایام به خاطر مسائل انقلاب خیلی ناجور و نامناسب و دگرگون بود و در همان ایامی که تازه این دختر به دنیا آمده بود، نیروهای دولتی وارد منزل ما شدند و هول و هراس ایجاد کردند و حال خود من خیلی بد و خراب بود و شاید این بچه بر اثر همان مسائل مُرد و از دنیا رفت.
دومی هم بلافاصله بعد از تولد و بر اثر یک بیماری کشنده از دست رفت؛ البته برخی به من میگفتند که این فرزندم، پسر بوده ...»