ایران و جنگ جهانی دوم
تاریخ انتشار: ۱۵ شهریور ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۰۳۱۶۲۰
به گزارش صدای ایران، مجید تفرشی، تاریخ پژوه در روزنامه اعتماد نوشت: «شماری از مورخان معاصر با اتکا و تمرکز به تحولات مربوط به شهریور ۱۳۲۰ و اشغال ایران، خواسته یا ناخواسته دوران آغازین جنگ جهانی دوم و رخدادهای ایران در فاصله دو ساله بین شهریور ۱۳۱۸ تا شهریور ۱۳۲۰ را نادیده میگیرند. این دو سال سرنوشتساز، در برخی جهات میتواند بیانگر پاسخهایی به چرایی اشغال نسبتا آرام و بیدردسر و سقوط ظاهرا ناگهانی حکومت رضاشاه باشد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این قبیل تاریخنگاران با اتفاقی و غافلگیرکننده خواندن شهریور ۱۳۲۰ سعی دارند، نشان دهند که در آستانه آن حادثه سرنوشتساز، ایران از جمیع جهات در وضع مطلوب، بلکه آرمانی قرار داشت و چنان که در عنوان کتابی با همین نام آمده: «ناگهان در یک سپیدهدم» همه چیز با هجوم قوای بیگانه به هم ریخت. این در حالی است که به گواه منابع موثق مختلف، از جمله خاطرات مانده از رجال مختلف، اسناد تاریخی داخلی و خارجی و گزارشهای مختلف رسمی دولتی، زوال تدریجی دولت رضاشاه، دست کم از سال ۱۳۱۸ و آستانه شروع جنگ جهانی دوم آغاز شده بود.
در دو سال پایانی، هم سیاست اقتصادی و مالی، هم ثبات اداری و دیوانسالاری و هم نظم ارتش و قوای مسلح به تدریج دچار ضعف و زوال جدی شد. حکومتی که زمانی با شهرت اقتدار شخص اول مملکت، توانسته بود، امنیت و ثبات را به مردم ایران وعده بدهد، به جایی رسید که یک نخستوزیر خود، احمد متیندفتری، را به دلیل شکست وعدهها و سیاستهای داخلی و خارجی روانه زندان کرد و از سوی دیگر، رجبعلی منصور، سیاستمداری که به اتهام فساد مالی مدتی در زندان به سر میبرد را مدتی پس از آزادی، به عنوان نخستوزیر جدید برگزید.
سیاست اقتصادی و تجاری ایران در آستانه جنگ جهانی دوم کاملا دچار بحران و تنش بود. پس از تجربه موفق علیاکبر داور در وزارت عدلیه و تاسیس دادگستری نوین در ایران، رضا شاه با این تصور غلط که افراد موفق در همه ادوار و همه مراکز موفق هستند، داور را به وزارت اقتصاد منصوب کرد. داور و تیم همراهش در این سمت، با اشتباهات راهبردی در موضوع نرخ ارز، تجارت خارجی و اقتصاد داخلی، کشور را از چند جهت به بحران کشاندند، تا جایی که خود نیز فرار از مجازات شاهانه، از طریق اجبار به خودکشی دست زد.
ارتش ایران در عهد رضاشاه که ادعا میشد از نظر تنوع، کمیت و کیفیت نیرو به آن حد از کمال رسیده که قادر به دفاع مقتدرانه از همه مرزهای کشور در برابر یورش احتمالی قدرتهای بزرگ و هماوردی با آنهاست، در عمل قادر به کوچکترین مقاومتی در برابر قوای بیگانه نبود و در مدتی بسیار کوتاهتر از حد تصور قبلی، توسط قوای بریتانیا و شوروی (و بعدا امریکا) شکست خورد و از هم پاشید.
از سوی دیگر، جامعه سنتی و دینی ایران، پس از یک دوره نسبی وفاق با حکومت مرکزی در سالهای ۱۲۹۹ تا ۱۳۰۷ و یک دوره کشمکش و تقلا بر سر آرمانها و حفظ نهادهای قدرت، از ۱۳۰۷ تا ۱۳۱۴، در سالهای پس از خیزش گوهرشاد و اعمال سیاست رفع حجاب اجباری، در سالهای ۱۳۱۴ به بعد دچار ضعف، انزوا و خشمی فرو خورده شد. این شکست و انزوا فقط مشمول جامعه دینی نبود. روشنفکران سکولار و غیر متدین نیز اغلب از تیغ سلطه و سرکوب پهلوی اول در امان نبودند. این جو سرکوب و اختناق نهادینه، موجب کاهش شدید حس تعلق و حس وفاداری عموم مردم به حکومت و دولت وقت شده بود.
تا جایی که در هنگام اشغال نظامی ایران توسط قوای بیگانه، فروپاشی ارتش شاهنشاهی و خروج رضاشاه از ایران، در شهریور ۱۳۲۰، اغلب مردمان از دست مظالم اشغالگران خارجی، گریان و پریشان بودند، ولی ضمنا، از رفتن رضاشاه از کشور و کنارهگیری اجباری او از قدرت اظهار شعف و شادمانی میکردند و تقریبا گزارش جدی در مخالفت و ناراحتی مردم از خروج پادشاه از کشور وجود ندارد.
حوادث شهریور ۱۳۱۸ تا شهریور ۱۳۲۰ نشانگر آن است که حوادث و تحولات تاریخی، یکشبه اتفاق نمیافتند و با وجود تاثیرگذاری جدی تحولات و بازیگران خارجی، نقش سیاستورزان داخلی در پیشامدهای مختلف، بسیار مهم و غیر قابل انکار است. در واقع بخشی از میراث کمتوجهی به عناصر داخلی در تحولات کشور و توجه بیش از حد به عناصر خارجی، ناشی از توجه بیش از حد به تالیفات محققان بینالمللی تاریخ معاصر ایران است که به دلایل مختلف، از جمله محدود بودن امکان مراجعه به منابع فارسی و اهمیت دادن بیش از حد به تحولات خارجی، تحولات تدریجی داخلی را نادیده و کمرنگ دیدهاند. البته در مقابل، محققان داخلی ایران هم در بسیاری موارد، به دلیل فقر منابع و کمبود متدلوژی علمی، از اهمیت تحولات منطقهای و بینالمللی در بررسی این حوادث غافل ماندهاند.
روند سقوط رضاشاه در فاصله دو ساله منتهی به شهریور ۱۳۲۰، بار دیگر ما را به ضرورت بازنگری در تاریخ معاصر و بازخوانی سیر تحولات تدریجی منجر به فجایع و رخدادهای ناگوار و تاثیرگذار در سرنوشت تلخ میهن ما سوق میدهد.»
منبع: صدای ایران
کلیدواژه: ایران و جنگ جهانی دوم ایران جنگ جهانی دوم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت sedayiran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «صدای ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۰۳۱۶۲۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بورل: ویرانی های غزه از جنگ جهانی دوم بیشتر است
به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از رویترز، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا اعلام کرد جنایت های رژیم صهیونیستی در نوار غزه میلیاردها دلار خسارت در نوار غزه به جا گذاشته است.
«جوزپ بورل» مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا روزچهارشنبه اذعان کرد: میزان ویرانی های غزه در نتیجه حملات اسرائیل، بیشتر ازویرانی های جنگ جهانی دوم است.
مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا افزود: جنگ در غزه ۱۹ میلیارد دلار به این منطقه خسارت زده است.
بورل تاکید کرد که بیش از ۶۰ درصد زیرساخت ها آسیب دیده و ۳۵ درصد زیر ساخت های غزه به طور کامل تخریب شده اند.
مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا دیروز هم اذعان کرد که رژیم صهیونیستی قطعنامه شورای امنیت در خصوص کمک رسانی به نوار غزه را زیر پا گذاشته است.
کد خبر 6087935