گذر از صبر استراتژیک به راهبرد مقاومت فعال/ گام سوم کاهش تعهدات چه میگوید؟
تاریخ انتشار: ۱۶ شهریور ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۰۳۵۹۰۴
ایران ابتدا در مقابل سیاست فشار حداکثری، رویکرد صبر استراتژیک را در پیش گرفت و در این مدت دولت امیدوار بود اروپا کانال مالی اینستکس را اجرایی سازد تا تبادلات تجاری مجدد برقرار شود، اما در پی بی عملی طرفهای اروپایی، راهبرد ایران تغییر و به مقاومت فعال تبدیل شد.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ ۱۸ اردیبهشت سال جاری و یک سال پس از خروج رسمی آمریکا از برجام، رئیس جمهور کشورمان در نامهای به پنج عضو باقی مانده توافق هستهای از تصمیم ایران مبنی بر توقف اجرای برخی از تعهدات کشورمان ذیل برجام خبر داد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
گام نخست زمانی برداشته شد که در نتیجه تحریمهای یکجانبه آمریکا و تلاش این کشور برای به صفر رساندن صادرات نفتی ایران، شرکتهای خارجی سرمایهگذار در بخشهای مختلف از کشورمان خارج شدند و امکان نقل و انتقال مالی با اروپا نیز مسدود شد. در یکسالی که از زمان خروج آمریکا از برجام گذشت ایران تلاش کرد در مقابل سیاست فشار حداکثری، رویکرد صبر استراتژیک را در پیش بگیرد و در این مدت دولت امیدوار بود اروپا کانال مالی اینستکس را اجرایی سازد تا تبادلات تجاری مجدد برقرار شود. اما در سالگرد خروج آمریکا از برجام و همچنین بی عملی طرفهای اروپایی، راهبرد ایران تغییر و به مقاومت فعال تبدیل شد.
هدف از این سیاست ارسال پیام به سایر کشورهای باقی مانده در برجام به ویژه اروپاییها بود مبنی بر اینکه ایران از در دفاع از حقوق ملت خود قاطع است؛ لذا در یک سیاست طراحی شده مقررشد در فواصل ۶۰ روزه بخشی از تعهدات هستهای ایران ذیل برجام کاسته شود.
نکته مهم آن که این اقدام در چارچوب بندهای ۲۶ و ۳۶ برجام صورت گرفت. طبق این مفاد در صورت عدم پایبندی طرف مقابل به تعهدات، طرف دیگر حق دارد به صورت کلی یا جزئی تعهداتش را متوقف کند؛ بنابراین در ۱۸ اردیبهشت گام اول اجرایی شد.
بر اساس این گام فرصت ۶۰ روزهای به اعضای برجام داده شد تا تعهدات بانکی و نفتی خود در قبال ایران را اجرا کنند، در غیر این صورت در مرحله دوم بحث عدم تعهد به رعایت محدویتهای مربوط به نگهداری ذخایر اورانیوم با غنای ۳.۶۷ درصد و ذخایر آب سنگین تا ۱۳۰ تن در دستور کار تهران قرار میگرفت.
در همین راستا در بیانیه شورای عالی امنیت ملی تاکید شد: «جمهوری اسلامی ایران در طول یک سال گذشته نهایت خویشتنداری را از خود نشان داده و به درخواست دیگر اعضای برجام فرصت قابل توجهی در اختیار آنها قرار داده است تا اثرات و تبعات خروج آمریکا از برجام را جبران کنند... متأسفانه این حسننیت و خویشتنداری هوشمندانه مردم ایران بیپاسخ مانده و غیر از صدور بیانیههای سیاسی، هنوز هیچ سازوکار عملیاتی برای جبران تحریمهای آمریکا مستقر نشده است».
به دنبال این اقدام و استمرار فرصتکُشی و بی عملی اروپا سازمان انرژی اتمی در روز ۳۰ اردیبهشت از چهار برابر شدن ظرفیت تولید غنیسازی اورانیوم با خلوص ۳/۶۷ خبر داد و روز ۱۰ تیرماه نیز محمد جواد ظریف رسما اعلام کرد که ذخایر اورانیوم غنی شده ایران از مرز ۳۰۰ کیلوگرم عبور کرد.
در واکنش به این مساله اروپاییها برای اجرای ساز و کار مالی طراحی شده برای رفع بخشی از مشکلات اقتصادی ایران (اینستکس) فعال شدند؛ اما از آنجایی که تروئیکای اروپایی «فرانسه، بریتانیا و آلمان» نمیتوانند و یا نمیخواهند بدون اجازه آمریکاییها و صدور مجوز سیستم مالی این کشور برای اقدامات اقتصادی شان قدمی بردارند، باز هم نتیجهای حاصل نشد.
از این رو در ۱۶ تیر ماه در نشستی با حضور علی ربیعی سخنگوی دولت، عباس عراقچی معاون سیاسی وزارت خارجه و بهروز کمالوندی سخنگوی سازمان انرژی اتمی رسما اعلام شد ایران وارد گام دوم میشود.
در این مرحله قرار شد غنیسازی از مرز ۳.۶۷ تا حد مورد نیاز فراتر رود. در این نشست عراقچی با تاکید بر اینکه ما معطل راهاندازی اینستکس نخواهیم شد گفت: در صورتی که طرف اروپایی به تعهداتش عمل میکرد ایران وارد این مرحله نمیشد.
این مساله باز هم موجب نگرانی کشورهای باقیمانده در برجام شد. با این حال در این مرحله فرانسه تلاش کرد با به دست گرفتن ابتکار عمل مانع ورود ایران به گام سوم شود. پیشنهاد ایجاد خط اعتباری ۱۵ میلیارد دلاری برای خرید نفت کشورمان و دعوت ظریف در حاشیه نشست جی ۷ در فرانسه از سوی مکرون را میتوان مهمترین اقدامات وی برای پایان دادن به حرکت کاهش تعهدات هستهای تهران دانست. با این حال به دلیل کارشکنیهای آمریکا و تشدید اعمال تحریمهای نفتی در روزهای پایانی مهلت ۶۰ روزه سوم، رئیس جمهوری کشورمان از ادامه برنامه ایران برای ورود به گام سوم خبر داد.
طبق سخنان روحانی در پایان نشست سران قوا در چهارشنبه شب، برداشته شدن تمامی محدودیتهای مربوط به تحقیق و توسعه در زمینه انواع سانتریفیوژهای جدید و هر آنچه که برای غنیسازی نیاز داریم از موارد فاز سوم خواهد بود.
همچنین طبق اظهارات علی لاریجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی قرار است از روز جمعه زنجیرههای نسل جدید هستهای راهاندازی شود.
به گزارش میزان، در این میان نکته قابل توجه این است که مقامات جمهوری اسلامی ایران تاکید دارند هر زمان اروپا، چین و روسیه بتوانند به تمامی تعهدات مندرج در برجام عمل کنند که از جمله آنها امکان فروش نفت به میزان قبل از تحریمهای اخیر دولت ترامپ و همچنین امکان برقراری مبادلات مالی و پولی در اروپا، کشورمان به سرعت روند کاهش تعهدات را متوقف و به دوران پیش از ۱۸ اردیبهشت برخواهد گشت؛ بنابراین اکنون سایر اعضای برجام به ویژه اروپایی¬ها باید مسیر آینده را مشخص کنند و مسئولیت تحولات پیشرو رو به عهده بگیرند. سید حسین نقوی حسینی سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی پیشتر در گفتوگو با خبرنگار گروه سیاسی خبرگزاری میزان، گفته بود گام سوم ایران همراه با اقدامات بسیار مهمی خواهد بود که مطمئن هستیم غربیها را پشیمان خواهد کرد.
نشست خبری «بهروز کمالوندی» سخنگوی سازمان انرژی اتمی قرار است ساعت ۱۰ صبح امروز شنبه ۱۶ شهریور در محل این سازمان در تهران برگزار شود. در این نشست خبری جزئیات گام سوم کاهش تعهدات برجامی و اقدامات سازمان انرژی اتمی در این گام بیان خواهد شد.
حال باید منتظر ماند و دید قرار است گام سوم با چه جزئیات و کیفیتی برداشته شود؟
انتهای پیام/
منبع: دانا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.dana.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «دانا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۰۳۵۹۰۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
محمد صدر: ایران با اسرائیل درگیر نشد، با ناتو رو در رو شد
سیدمحمد صدر، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام معتقد است که در شرایط فعلی دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران باید بهشدت فعالتر شود و ضمن در پیش گرفتن دیپلماسی متوازن و متعادل با همه کشورهای جهان، بهدنبال خنثی کردن تلاشهای حامیان (رژیم) اسرائیل برای افزایش فشار علیه ایران باشد.
به گزارش هم میهن، این دیپلمات پیشین معتقد است که وزارت امور خارجه باید تلاش برای احیای برجام و خروج از لیست سیاه FATF را در اولویت کارهای خود قرار دهد، چراکه این دو پرونده باعث شدهاست که استمرار تحریمهای گسترده علیه ایران باعث مشکلات عدیده اقتصادی برای کشور شود.
سیدمحمد صدر، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام نکاتی را مطرح کرده است که میخوانید:
به نظر میرسد فاز نظامی رویارویی مستقیم ایران و اسرائیل به پایان رسیدهاست. فکر میکنید که دستگاه سیاست خارجی و دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران در این شرایط چه مسئولیتی بر عهده دارد؟
شرایط بهگونهای است که موقعیت نظامی و جایگاه ایران در منطقه تا حدی مورد توجه کشورهای منطقه و جهان قرار گرفتهاست. الان شرایطی پدید آمدهاست که باید فعالیتهای جدی دیپلماتیک در زمینههای مختلف آغاز شود. حامیان (رژیم) اسرائیل، چه در آمریکا و اروپا و چه در نهادهایی مانند اتحادیه اروپا و گروه ۷ سعی میکنند که از این وقایع سوءاستفاده کنند و فشارها را بر تهران افزایش دهند.
این کشورها و نهادها بههیچوجه نگران حمله (رژیم) اسرائیل به کنسولگری ایران در دمشق نبودند، اما حالا بهگونهای رفتار میکنند که انگار پاسخ مشروع ایران به این اقدام نظامی باعث نگرانی آنها شدهاست. با توجه به اینکه جو تبلیغاتی علیه ایران تشدید شده و این کشورها قصد دارند بهدنبال تحریم ایران بروند، باید کارزار جدی دیپلماتیک در زمینههای مختلف، هم در منطقه و هم در اروپا و سازمان ملل داشتهباشیم تا بتوانیم اقدامهایی را که کشورهای غربی قصد دارند علیه ایران انجام دهند، خنثی شود.
در عین حال دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی باید تمام تلاش خود را به کار گیرد که قضایای مسکوت و معطلمانده از گذشته مانند برجام و FATF را نیز حل و فصل کند، چراکه تا این قضایای دیپلماتیک حلوفصل نشود، ما از تحریمها و مشکلات اقتصادی شدید ناشی از آن رنج خواهیم برد.
فکر میکنید با تحولات اخیر آیا آمریکاییها حاضر خواهند بود باز هم پای میز مذاکره بنشینند و در مورد برجام صحبت کنند؟
الان آمریکا در شرایط خاصی قرار دارد. در شش ماه گذشته هم مشخص شد که آمریکاییها به دنبال مشارکت در جنگ یا گسترش بحران در منطقه نیستند و تا این حد مشخص شدهاست که سیاست آمریکا این است که جنگ غزه در سراسر خاورمیانه گسترش پیدا نکند، پای کشورهای دیگر به آن کشیدهنشود و آمریکا درگیر یک منازعه جدید در منطقه نشود.
در این زمینه به نظر میرسد که انگیزههای ایران و آمریکا مشابه یکدیگر باشد و ایران هم علاقهای به گسترش منازعه در منطقه ندارد. اما در مورد برجام و مسائل مرتبط با آن، شاید هنوز وقت گفتوگو در این مورد فرا نرسیدهباشد. در چارچوب تعامل دیپلماتیک شاید هم لازم نباشد که در گام نخست سراغ احیای برجام برویم.
الان اولویتهای مهمی وجود دارد. آمریکا که ۶ سال است از برجام خارج شدهاست و عضو این توافق نیست، این امکان وجود دارد که با طرفهای باقیمانده در برجام برای اجرای احکام معطلمانده آن تعامل کرد و در این زمینه مذاکرات را با جدیت پی گرفت.
برای این مهم لازم است که کارشناسان خبره سیاست خارجی وارد کار شوند و دولت از ظرفیتهای دیپلماتهای باتجربه و نخبه کشور برای مذاکرات در مورد برنامه هستهای ایران استفاده کند و اجازه بدهد که چه در حوزه مذاکرات هستهای و چه در حوزه خارج شدن از فهرست سیاه FATF وضعیت از حالت توقف خارج شود و کارها پیش برود.
ارزیابی شما از عملکرد ۷ ماه گذشته دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی بعد از عملیات طوفانالاقصی و جنگ غزه چیست؟
این سوال خیلی کلی است و نمیتوان به سادگی به آن پاسخ قاطعی داد. قضایای مختلف در حوزه سیاست خارجی با هم مرتبط است. دستگاه سیاست خارجی موظف است که منافع بینالمللی کشور را در همه حوزهها با جدیت پیگیری کند. همانگونه که عرض کردم چه در حوزه برجام و FATF و چه در حوزه جلوگیری از افزایش فشار به ایران پس از پاسخ نظامی ایران به (رژیم) اسرائیل، دستگاه دیپلماسی باید مقتدرانه پیگیر منافع ایران باشد.
در عین حال باید در حوزههای دیگر مانند روابط دوجانبه مثل روابط با سوریه، روابط با روسیه و چین، دستگاه دیپلماسی ما فعالانهتر عمل کند. مهمترین مسئله این است که باید از این محدودیتهایی که برای سیاست خارجی ایجاد شدهاست، خارج شویم و باید روابط خارجی خود را خیلی جدی با همه کشورها گسترش دهیم. نباید روابط دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران به یکی دو کشور خاص محدود شود.
اگر روابط ما مثل شرایط کنونی محدود باقی بماند، قدرتهای دیگر از این محدودیت سوءاستفاده خواهند کرد. دستگاه دیپلماسی باید به صورت جدی در این زمینهها فعال شود و تغییرات جدی به وجود بیاورد.
عملیات وعده صادق تا چه اندازه باعث شد که اسرائیلیها نسبت به عملکردشان در آینده محتاطتر شوند؟
بسیار مؤثر بود. اسرائیلیها باور نمیکردند که ایران دست به اقدامی چنین گسترده در واکنش به اقدامات آنها بزند. اسرائیل بعد از جنگ ۱۹۷۳ پوشش امنیتی قدرتمندی برای خودش ایجاد کردهبود و هم متحدانش چه در غرب از طرف آمریکا و اروپا و چه در شرق از طریق شوروی و بعد از آن روسیه، کمکهای گسترده نظامی و دفاعی در اختیار اسرائیل قرار میدادند.
قدرتهای جهانی پذیرفتهبودند که موجودیت (رژیم) اسرائیل و امنیت اسرائیل از اولویتهای اصلی خودشان است. این موضوع در آمریکا به یک سیاست دوحزبی و اجماعی تبدیل شدهبود و کار تا جایی پیش رفت که از اسرائیل با عنوان ایالت پنجاهویکم آمریکا یاد میشد. در نیم قرن گذشته به جز یک مورد پرتاب موشکهای عراق به سمت اسرائیل، هیچ حملهای به اسرائیل نشدهبود و اسرائیل تصور میکرد که سازوکار بازدارندگیاش صددرصد موفق بودهاست.
برای کل قدرتهای جهانی، بهویژه آمریکا جا افتادهبود که (رژیم) اسرائیل باید از لحاظ نظامی و بهخصوص از نظر توانمندی نیروی هوایی از همه کشورهای منطقه قویتر باشد. پاسخ نظامی ایران نشان داد که این حجم از تلاشها بیفایده بوده و اسرائیل ضربهپذیر است و اگر مرتکب اشتباهی شود، ضربات دیگری هم خواهد خورد.
مشارکت ائتلاف آمریکا، بریتانیا و فرانسه با حمایت برخی کشورهای عربی در رهگیری و انهدام موشکها و پهپادهای ایرانی باعث شد که برخی تحلیلگران این موضوع را مطرح کردهاند که اسرائیل و آمریکا یک گام به ایجاد یک ائتلاف منطقهای با مشارکت اسرائیل و کشورهای عربی برای مقابله با ایران نزدیکتر شدهاند. نظر شما در مورد این مسئله چیست؟
منازعهای که بین ایران و اسرائیل پیش آمد، در واقع فقط بین ایران و (رژیم) اسرائیل نبود، بلکه بین ایران و ناتو بود. تمام ظرفیتهای کشورهای عضو ناتو به کمک اسرائیل آمد و به همین دلیل هم بود که موفق شدند برخی از پهپادها و موشکهای ایران را منهدم کنند. صرفاً خود اسرائیل در عملیات ایران مدافع نبود، بلکه ظرفیت بزرگی از کشورهای عضو ناتو در این دفاع مشارکت کردند. همین موضوع نشاندهنده توان و قدرت موشکی و پهپادی ایران بود، چراکه برای بیاثر کردن این عملیات کل ظرفیت کشورهای متحد اسرائیل در ناتو با همه امکانات وارد صحنه شدند.
بعضی از کشورهای عربی مثل اردن از (رژیم) اسرائیل دفاع کردند و برخی کشورهای عربی هم آسمان خودشان را در اختیار آمریکا و انگلیس و فرانسه قرار دادند و سعی کردند که در این حمله اسرائیل ضربات کمتری بخورد. اسم این ائتلاف را هر چیزی بگذاریم، چه به آن بگوییم ناتوی خاورمیانه یا ناتوی عربی یا هر چیز دیگر، در این شرایط شاهد بروز عملی آن بودیم.
ولی اینکه در آینده قرار باشد چنین تشکیلاتی واقعاً شکل بگیرد، به شرایط آینده منطقه بستگی دارد و از الان نمیتوان پیشبینی کرد؛ بهخصوص اینکه کشورهای منطقه هم میدانند که اگر بخواهند وارد فاز یک ائتلاف شوند، آنگاه باید امنیت و آینده خود را دربست در اختیار آمریکا و اسرائیل قرار دهند و خودشان را با آنها همسرنوشت کنند. همانگونه که در سالهای گذشته مشاهده کردهایم، همه سیاستهای آمریکا و اسرائیل همیشه برای همه کشورهای عربی قابل پذیرش نیستند.