Web Analytics Made Easy - Statcounter

در همین راستا جام جم آنلاین گفت‌وگویی با دکتر وحید شقاقی‌شهری، اقتصاددان و عضو هیات علمی دانشگاه خوارزمی در این زمینه داشته که در ادامه می‌خوانیم. • اصولا اصلاح نظام مالیاتی کشور چه اهمیتی برای اقتصاد دارد؟ دستاوردهای بهبود ساختار نظام مالیاتی و استفاده از این نوع درآمد پایدار در سراسر جهان تجربه شده و نیازی نیست درباره آن شک یا نگرانی داشته باشیم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

اهمیت ساختار دقیق نظام مالیاتی در این است که دولت می‌تواند برای خود درآمدهای مشخصی متصور باشد و زمینه‌های رانت و فساد را هم در اقتصاد از بین ببرد. • بسیاری معتقدند ایران ساختار نظام مالیاتی صحیحی به خود ندیده است، دلیل این اتفاق چیست؟ پاسخ این سئوال تنها یک کلمه است « نفت» منظور از نفت درآمدهای نفتی است. ببینید 50 سال است که درآمدهای نفتی مانع از فکر کردن دولت‌ها به درآمدهای مالیاتی شده است. در این دوره دولت‌ها درآمدی رانتی و سهل‌الوصول به نام درآمدهای نفتی در اختیار داشتند، به همین دلیل اصولا فکری برای مالیات نداشتند. اجازه دهید در شرایط امروز برای شما مثالی بزنم، امروز سهم بالایی از بودجه دولت را درآمدهای نفتی تامین می‌کند که بعضا حتی به 40 درصد می‌رسد این درحالی است که هرگونه کارشکنی علیه ایران وصول این درصد را تحت تاثیر قرار داده و مشکلاتی مثل امروز ایجاد می‌کند. اولین شاهد مثال اثرات منفی چنین سیاستی هم افزایش شکاف طبقاتی در جامعه است. من اعتقاد دارم ای کاش تحریم‌ها مدت زمان بیشتری ادامه داشته باشد تا بلکه دولت به فکر اصلاح ساختاری نظام مالیاتی باشد. • مالیات چه ارتباطی به شکاف طبقاتی دارد؟ باید برای پاسخ به این سئوال یک مثال بزنم؛ ببینید امروز در شرایط تحریم و مشکلات اقتصادی گروهی به دلیل عدم شفافیت اقتصادی و همچنین نقص نظام مالیاتی ثروت‌های بادآورده‌ای برای خود ایجاد کرده‌اند که اتفاقا روز به روز افزایش می‌یابد. این درحالی است که مردم از دولت انتظار دارند اگر مشکلاتی در اقتصاد داریم همه باید آن را تحمل کنند و اگر هم رونقی هست همه باید آن را تجربه کنند. پاسخ به چنین مطالبه‌ای از سوی مردم تنها از راه توزیع عادلانه ثروت صورت می‌گیرد که اصلی‌ترین راهکارش نظام دقیق و منطقی مالیات است. • اصلی‌ترین نقص در نظام مالیاتی ایران را چه می‌دانید؟ مهمترین نقیصه در این بخش نبود بانک اطلاعاتی دقیق و قابل استناد است بصورتی که براساس داده‌های آن بتوانیم فرار مالیاتی را به حداقل برسانیم که البته همین امر شفافیت اقتصادی می‌طلبد. • در شرایط فعلی که تولید درگیر رکود است؛ آیا درآمدهای مالیاتی محقق خواهد شد؟ اجازه دهید قبل از پاسخ به سئوال شما بگویم که اصولا نیازمند تدوین یک نقشه راه دقیق، علمی و کاربردی در بخش مالیات کشور هستیم. اما برای این موضوع هم راهکارهای اصولی و دقیقی وجود دارد که باید به آنها توجه داشته باشیم. اگر بخواهیم روی کاغذ صحبت کنیم خیر، اما اگر واقعا بخواهیم نظام مالیاتی را تقویت کنیم بله راهکارهایی وجود دارد که می‌توان از آنها استفاده کرد. اولین گام تعیین پایه‌های مالیاتی جدید و همچنین بازنگری در پایه‌های موجود است. • منظور شما از تدوین پایه‌های مالیاتی جدید چیست؟ ببینید پایه‌های مالیاتی فعلی محدود هستند و با درنظر گرفتن شرایط بعضا دقیق اجرا نمی‌شوند، درحالی که می‌توانیم با ایجاد پایه‌های مالیاتی جدید نه تنها زمینه فرار مالیاتی بلکه افزایش درآمدهای مالیاتی را هم فراهم کنیم. برای بازنگری به عنوان مثال می‌توانیم در پایه‌های فعلی برای تولیدکنندگان واقعی معافیت‌ها یا تنفس‌هایی در نظر بگیریم و در پایه‌های جدید هرچه بیشتر از مشاغل غیرمولد و ثروتمندان مالیات دریافت کنیم که یکی از آنها مالیات بر خانه‌های خالی، مالیات بر مصرف و ... است. • به این ترتیب شما اصلاح پایه‌های مالیاتی را حمایت از تولید می‌دانید؟ دقیقا؛ امروز همین پایه‌های نا مناسب و سیاست‌های اشتباه باعث شده تا بخش واقعی تولید یا آنهایی که درآمدهای ثابت دولتی و کارگری دارند مالیاتشان را بپردازند اما آن گروه که مشاغل غیرمولد دارند از این قانون فرارکنند. • حجم فرار مالیاتی در ایران چقدر است؟ در این زمینه ارقام متفاوتی اعلام شده اما با درنظر گرفتن سی یا پنجاه پایه مالیاتی فعلی برآورد شده است که بیش از 40 هزار میلیارد تومان فرار مالیاتی سالانه صورت می‌گیرد که اتفاقا عمده آن در بخش دلالی و مشاغل غیر مولد است. • بنظر شما پایه‌های جدید مالیاتی چه مواردی می‌توانند باشند؟ مالیات بر مجموع درآمد خانواده، مالیات بر خروج ثروت، مالیات بر مصرف، مالیات بر خانه‌های خالی و ده‌ها مورد دیگر ؛ اما نکته اصلی اینجاست که باید هرگونه سیاست‌گذاری در این زمینه با درایت و هوشمندانه یا به صورت یک زنجیره منظم صورت پذیرد، به این دلیل که اگر نقطه گنگی در این میان داشته باشیم همین موضوع پاشنه آشیل اقتصاد کشورمان خواهد شد. • منظور شما از نقطه مبهم یا گنگ چیست؟ اجازه دهید برای شما مثالی بزنیم به عنوان مثال اگر مالیات بر ثروت داشته باشیم اما مالیات بر خروج سرمایه همزمان با آن اجرایی نشده باشد، یکباره شاهد خروج حجم بالایی از ثروت داخلی به خارج از مرزها می‌شویم. منظور این است که برخی از پایه‌های مالیاتی مرتبط و مکمل یکدیگر هستند، از این رو باید کاملا هدفمند و هوشمندان این پایه‌ها تدوین و اجرایی شوند. • منظور شما از مالیات بر خروج سرمایه چیست؟ این قانونی است که اغلب کشورهای توسعه یافته اجرایی می‌کنند، به عنوان مثال کانادا این قانون را دارد و اینگونه عنوان می‌شود که اگر فردی در کانادا توانست برای خود ارزش افزوده‌ای ایجاد کند و بعد از مدتی تصمیم به انتقال آن سرمایه – بیش از اندازه مشخصی – به خارج از کشور گرفت باید مالیات بپردازد، چون از منابع، فرصت‌ها، قوانین و بطور کل پتانسیل‌های آنجا استفاده کرده است. ایران هم باید چنین قانونی داشته باشد. • به عنوان آخرین سئوال، فرض کنیم اصلاح ساختار نظام مالیاتی صورت گرفت آیا مشکلات بودجه و اقتصاد کمتر خواهد شد؟ قطعا چنین اتفاقی خواهد افتاد البته نه به این معنا که همه چیز در بهترین شرایط خواهد بود اما همانطور که اشاره کردم منابع درآمدی دولت با ثبات و البته نحوه توزیع ثروت در اقتصاد کشور نیز منطقی می‌شود. عماد عزتی / جام جم آنلاین

منبع: جام جم آنلاین

کلیدواژه: اصلاح ساختار مالیاتی اقتصاد نفتی فرار مالیاتی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت jamejamonline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام جم آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۰۳۷۶۸۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

خیزش دانشگاه‌های آمریکا علیه محور شرارت آمریکایی-اسرائیلی

خیزش سراسری در دانشگاه‌های مختلف آمریکا و دیگر نقاط جهان بخصوص در کشورهای غربی علاوه بر محور اصلی آن یعنی اعتراض به جنایات اسرائیل در غزه و مخالفت با همراهی غرب در جنایات صهیونیست‌ها، ابعاد گسترده‌تری یعنی حاکمیت آمریکا را شامل می‌شود. - اخبار بین الملل -

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری تسنیم، اعتراضات و خیزش سراسری دانشگاهیان و نخبگان آمریکایی در دانشگاه‌های مختلف آمریکا و دیگر نقاط جهان بخصوص در کشورهای غربی علاوه بر محور اصلی آن یعنی اعتراض به جنایات اسرائیل در و مخالفت با همراهی غرب در جنایات صهیونیست‌ها، ابعاد گسترده‌تری را شامل می‌شود که مهمترین آن ظهور جنبه‌های جدیدی از ناکارآمدی نظام حاکمیتی غرب است.

اعتراضات و خیزش دانشگاهی از دانشگاه کلمبیا در نیویورک و 17 آوریل آغاز شد و دانشجویان معترض خواستار قطع رابطه این دانشگاه با نهادهای اسرائیل که در جنگ غزه نقش دارند شدند. معترضان در دانشگاه های دیگر نیز خواسته‌های مشابهی دارند.

با وجود سرکوب شدید پلیس در داخل دانشگاه‌ها که دانشجو و استاد نمی‌شناسد، فهرست دانشگاه‌های آمریکایی که شاهد تحصن و تظاهرات دانشجویی در حمایت از مردم فلسطین و مخالفت با ادامه نسل‌کشی صهیونیست‌ها در غزه بوده‌اند، همچنان رو به فزونی است.نزدیک به 40 دانشگاه‌ آمریکا اکنون در این تقابل با سیاست‌ها فعال هستند.

اکنون با تشدید اوضاع و انتشار وسیع برخورد حاکمان آمریکا با این جنبش امواج این حرکت اکنون به دیگر کشورهای دنیا مانند فرانسه، آلمان، یونان، ژاپن، استرالیا و ... رسیده‌است.

 

.

 

از فریاد علیه ظلم تا مخالفت با سیاست حاکمیت

بعد از عملیات موسوم به «طوفان‌الاقصی» در روز 7 اکتبر و آغاز جنگ غزه که به بروز فاجعه‌های انسانی مختلف علیه فلسطینی‌ها منجر شده است، حمایت از آرمان فلسطین در بسیاری از دانشگاه‌های آمریکا بالا گرفته است. بروز این اتفاق در کشوری که دولت او اصلی‌ترین حامی جنایت‌های اسرائیل در غزه بوده است، مسئله‌ای به‌شدت قابل توجه و نیازمند تحلیل است. از منظر مختلف می‌توان به این پدیده نگاه کرد.

از یک منظر، این تظاهرات‌ها را می‌توان نشانه‌ای از این دانست که مقاومت در برابر ظلم یک امر فطری است و نداهای فطری حتی در جوامعی که در معرض پروپاگانداهای گسترده برای «ابتذال شر» (کوچک شمردن بدی) قرار گرفته‌اند به‌طور کامل خاموش نمی‌شود و حتی اگر در برهه‌ای کمرنگ شود سرانجام زمانی فرا می‌رسد که این مقاومت خود را به منصه ظهور خواهد رساند.

هنگامی که حساسیت به ظلم به خود از بین رفت، حساسیت در برابر ظلم در برابر دیگری نیز ناگزیر از میان خواهد رفت، این برنامه‌ای است که دولت‌های متمادی آمریکا سال‌ها با سیاست‌های مختلف از جمله در قالب برنامه‌های مختلف دیپلماسی عمومی در تلاش بودند در قبال مسئله اسرائیل ـ فلسطین در ذهن جامعه نهادینه کنند.

اما جنگ  غزه و جنایات آشکار صهیونیست‌ها به‌اندازه‌ای این مظالم را در معرض چشم همگان قرار داده است که تمامی آن تلاش‌ها برای «ابتذال شر» و «درونی‌سازی ظلم» را نقش‌برآب کرده است.

علاوه بر این، منظر دیگری که می‌توان در ریشه‌یابی این اعتراضات نگریست این است که مسئله تنها به اسرائیل و جنایات در غزه  ختم نمی‌شود بلکه این اعتراضات همگی به همان اندازه که بر مخالفت با جنایات رژیم صهیونیستی متمرکز هستند، سیاست‌های حاکمیتی آمریکا و رویکرد نظام‌های مختلف این کشور را در قبال مسئله فلسطین به چالش می‌کشند.

دیگر مسئله حزب یا فرد خاصی در میان نیست بلکه مردم این وادادگی به اسرائیل و حمایت بی‌چون و چرا از جنایات آن را حاصل حمایت هر دو حزب دموکرات و جمهوریخواه می‌دانند. این امر بخصوص در دولت دموکرات  بیشتر صدق می‌کند چرا که این حزب دفاع از آنچه که حقوق بشر توصیف می‌کند را در اولویت کار خود عنوان کرده است.  اما جنایات غزه و همراهی واشنگتن در جلوگیری از قطعنامه‌های سازمان ملل برای اتمام جنگ در کنار فرماندهی و کمک نظامی، تسلیحاتی و اطلاعاتی از صهیونیست‌ها خط بطلانی بر ادعای اولویت دموکرات‌ها در دفاع از حقوق بشر بود.

«امان عبدالهادی»، جامعه‌شناس در دانشگاه شیکاگو در این باره می‌گوید: جوانان به‌طور فزاینده‌ای از وضعیت موجود در مسائل سیاست داخلی و خارجی ناامید می‌شوند.

این جامعه‌شناس اعتقاد دارد که این فعالیت‌ها در محوطه دانشگاه می‌تواند سرآغاز تغییرات سیاسی باشد.

بار دیگر ناکارآمدی نظام لیبرال دموکراسی

پراتاپ بهانو مهتا، نایب رئیس دانشگاه آشوکا و رئیس مرکز تحقیق سیاستی هند، در این باره اعتقاد دارد که این اعتراضات و سرکوب شدید آنها نشان دهنده سه بحران در نظام لیبرال دموکراسی است.

وی در مقاله‌ای تاکید می‌کند که این بحران لیبرال دموکراسی از سه منظر قابل تحلیل است: بحران اول این که آمریکا که بیشترین نفوذ و اهرم فشار را بر اسرائیل دارد در کنار جامعه بین‌الملل نسبت به مسئولیت‌ها اخلافی ناشی از مسایل وحشتناکی که در غزه رخ داد، عدول کرده و شانه خالی کردند. این اعتراضات محصول ناکامی نظام لیبرال دموکراسی است که اجازه داد خصومت‌ها در غزه به این شکل در معرض دید افکار عمومی قرار گیرد.  این اقدام دانشجویان تلاشی برای رفع این نقیصه اخلاقی بوده است.

به عقیده مهتا، دومین بحران لیبرال دموکراسی در این بود که همه دنیا به این واقعیت پی‌بردند که حتی در کشور مدعی آزادی بیان و به رغم داشتن قانون موسوم به متمم اول قانون اساسی حمایت از آزادی بیان، مقوله آزادی به سادگی در آن جامعه در معرض ملاحظات سیاسی و حزبی قرار می‌گیرد. تحقیر دانشگاهیان بخصوص روسای دانشگاه و دستگیری استادید پیام ناامید کننده‌ای حتی نسبت به آینده این آزادی بیان ارسال کرده است.

سومین ناکارآمدی لیبرال دموکراسی از نظر این کارشناس، عمیق‌تر شدن فضای دوقطبی در جامعه آمریکا است و نوع واکنش‌ها به این اعتراضات و استفاده سیاسی از آن‌ها به این فضای دوقطبی بیشتر کمک خواهد کرد.

نوع برخورد سیاستمداران به این خیزش نیز تاییدی است بر  چرایی اعتراضات به نظام حاکمیتی آمریکا. جالب این که هر دو حزب اصلی ایالات متحده و همچنین کاخ سفید و گروه‌های طرفدار رژیم اسرائیل در کنار سران رژیم صهیونیستی از جمله بنیامین نتانیاهو، دانشجویان معترض را به دامن زدن به یهودستیزی متهم کرده‌اند؛ اتهاماتی که معترضان به‌شدت آن را رد می‌کنند.

 

 

.

 

در کنار این اتهامات، استفاده از خشن‌ترین برخوردها علیه دانشجویان و اساتید، ورود قوای امنیتی در کلاس درس و یا محوطه دانشگاه‌ها برای دستگیری معترضین و فاش شدن تصاویر حضور تک‌تیراندازها بر بام دانشگاه‌ها برای مقابله با خیزش دانشجویی نشان از اصرار این حاکمان بر ادامه رویکرد ناکارآمد خود است.

دانشمندان زیادی در سال‌های گذشته البته با توجه به تناقض‌های درونی ارزش‌های لیبرالیسم چنین شرایطی را پیش‌بینی کرده و استدلال‌هایی را درباره اینکه چرا نظم جهانی لیبرال به رهبری آمریکا ناگزیر به چنین نقطه‌ای خواهد رسید مطرح کرده‌اند.

«پاتریک دنین» نظریه‌پرداز علوم سیاسی در دانشگاه نوتر دام، یکی از نظریه‌پردازانی است که با توجه به شکست‌های لیبرالیسم نظریاتی را درباره افول این ایدئولوژی مطرح کرده است.

او در کتاب «چرا لیبرالیسم شکست خورد؟» استدلال می‌کند که نابرابری، بی اعتمادی مردم به مقامات دولتی، ضعف خانواده، بحران محیط زیست و … در جامعه آمریکا نشانه این هستند که لیبرالیسم امروز وارد بحران مشروعیت شده است، اما برخلاف تصور مدافعان آن، این بحران یک امر عارضی بیرونی نیست بلکه توسط خود لیبرالیسم ایجاد شده است.

دنین در سراسر کتاب درباره این بحث می‌کند که نظریه لیبرالیسم از ابتدا دارای تناقضات درونی است که لاجرم به وضع امروزین منتهی می‌شود. «چرا لیبرالیسم شکست خورد؟» شورشی نظری در برابر این ادعاست که هر مشکلی در نظام لیبرالیسم ناشی از دور شدن از اصل نظریه لیبرالیسم است و با اصلاحاتی «لیبرال‌تر» قابل جبران است.

چرا خیزش دانشجویی آمریکا صهیونیست‌ها را به وحشت انداخت؟خیزش دانشگاه‌های آمریکا؛ حرف حساب دانشجویان چیست؟

 

 

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • مصوبه‌ای برای شفافیت درآمدهای نفتی و مصارف این حوزه
  • مهلت ارائه اظهارنامه مالیات ارزش افزوده در لرستان تمدید شد
  • بانک مرکزی بزرگترین مالیات دهنده در بین شرکتهای دولتی
  • مرغ آمریکایی‌ها غاز است!
  • مهلت ۲ روزه برای اصلاح و تکمیل اظهارنامه مالیات بر ارزش افزوده زمستان ۱۴۰۲
  • خیزش دانشگاه‌های آمریکا علیه محور شرارت آمریکایی-اسرائیلی
  • جدول درآمدهای نفتی و مالیاتی دولت در بودجه ۱۴۰۳ تصویب شد
  • میزان بهره مندی از تسهیلات تبصره ۱۰۰ سه برابر شد
  • سازمان مالیاتی موظف به ارسال درآمدهای اشخاص غیرتجاری به وزارت تعاون شد
  • بودجه گروگان بورسی‌ها