امروز چه چیزی برجام را نجات میدهد؟
تاریخ انتشار: ۱۶ شهریور ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۰۴۴۵۰۱
در ماههای بعد از خروج آمریکا از برجام، عیان شد که دولتهای اروپاییها غیر از لفاظیهای کلامی و راهاندازی قوانین و سازوکارهای جورواجوری که صرفاً کارکرد نمادین دارند، راهبرد واقعی ندارند.
به گزارش مشرق، اکنون در پرتو مرور مواضع اروپاییها در یک سال گذشته از هر زمان دیگر عیانتر است که «قوانین مسدودساز تحریمی»، «سرمایهگذاری بانک سرمایهگذاری اروپا در ایران»، درخواست «معافیتهای تحریمی برای شرکتهای اروپایی حاضر در ایران» و این اواخر اینستکس (ابزار پشتیبانی مبادلات تجاری) و غیره صرفاً وعدههایی بودهاند که اروپاییها برای اتلاف وقت مدتی بر سر آن موجهای پرفشار تبلیغاتی-رسانهای به راه انداختهاند، اما در نهایت، در بهترین حالت به برداشتن گامهایی نمادین و نمایشی با ادعای تلاش برای تضمین منافع ایران در برجام و حفظ این توافق برداشته شده و بعداً به بوته فراموشی سپردهاند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
تنها بعد از اقدامات ایران از اردیبهشتماه سال جاری در کاستن از تعهدات برجامی خود بوده که کشورهای اروپایی متوجه شدهاند که جز با اعطای امتیازهای واقعی و تأمین عواید اقتصادی برای ایران نمیتوان امیدی به حفظ برجام برداشت و به همین سبب برای طراحی بستههای تشویقی ملموس و عملی به تکاپو افتادهاند.
با این حال، کشورهای غربی همزمان با این عقبنشینیها در تلاش برای مطرح کردن و جا انداختن روایتی ناقص و بریده از حوادث پیرامون برجام هستند که در صورت پذیرش آن از سوی ایران، برای آنها نیاز به عقبنشینیهای بعدی و عمل واقعی به تعهداتشان را میکاهد، و به عبارت دیگر، آنها را به دوران پرآرامش قبل از اردیبهشت ۹۸ برگرداند که بدون دادن هیچ امتیاز از موهبت پایبندی کامل ایران به برجام برخوردار باشند.
روایتی که غربیها ساختمان استدلالها و بستههای پیشنهادی خود را بر آن بنا مینهند در یک سانسور خودخواسته، فصل نخست از حوادث پیرامون برجام یعنی اصل لزوم پایبندی آنها به تعهدات برجامی را حذف و صورتبندی مسئله را از این قسمت آغاز میکند که ایران در شرایط فشار قرار گرفته و لازم است برای خروج از این وضعیت وارد مذاکرهای دیگر شده و امتیازی بدهد و امتیازی بگیرد. به عبارتی آنها میخواهند برجام دومی آغاز کنند که در آن به ازای این که به ایران امتیازی که پیشتر نسبت به آن تعهد داده بودند را واگذار کنند، ایران را متعهد به مواردی کنند که دولت دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا بطور علنی بر آن تاکید کرده است.
نگاهی به طرح پیشنهادی که اخیراً فرانسه برای حفظ برجام مطرح کرده موید چنین نگاهی است؛ در بسته پیشنهادی پاریس یک خط اعتباری ۱۵ میلیارد دلاری به عنوان امتیازی که قرار است به ایران داده شود در نظر گرفته شده اما در ازای آن انتظاراتی فراتر از آن چه در متن برجام آمده مطرح شده و اروپاییها مثلاً گفتهاند انتظار دارند امنیت در خلیج فارس تأمین شود و باب مذاکرات بر سر «امنیت منطقهای» و «برجام پسا۲۰۲۵» باز شود. تفسیر تن دادن به این روند در معنی واقعگرایانهتر، به معنی به کرسی نشستن همان خواستههای دولت ترامپ است.
همانطور که گفتیم چنین طرحهایی بر اساس روایتی غیرکامل و یا روایت از پله دوم به برجام مطرح میشوند؛ پله اول و بخشی که در روایت طرف اروپایی حذف شده این است که ایران بندهای برجام را مو به مو اجرا کرده و حتی بعد از خروج آمریکا از توافق، یک سال هم به اروپاییهایی که به ایران وعده جبران خساراتِ ناشی از خروج آمریکا را میدادند فرصت داده به وعدههایشان عمل کنند؛ یعنی ایران برای نشان دادن حسن نیت یک سال هم برجام را بدون عایدی اقتصادی از این توافق به صورت تمام و کمال اجرا کرده، حال آن که طبق بندهای ۲۶، ۳۶ و ۳۷ توافق از همان زمان بعد از خروج آمریکا میتوانسته تعهداتش را کاهش دهد.
بنابراین، در صورتی که برجام و حوداث پیرامون آن بر خلاف نگاه بخشی طرف غربی به صورت جامع و کامل در نظر گرفته شوند متوجه میشویم که ایران تخلفی در عمل به وعدههای خود ذیل برجام نداشته و این طرف غربی بوده که به وعدههای خود عمل نکرده است. با این نگاه، هر مذاکرهای برای حفظ برجام باید فقط ناظر به محقق کردن امتیازهای اقتصادی وعدهداده شده به ایران در توافق و برطرف کردن موانع تحقق این وعدهها باشد نه گرفتن امتیازات جدید از ایران.
ناگفته پیدا است کوتاه آمدن دولت ایران در برابر صورتبندی غرب از مسئله چیزی جز تکرار خسارت محض نخواهد بود. مسئله این نیست که آیا ایران با تمام شروط طرف مقابل چه در منطقه و چه درباره بندهای غروب برجام موافقت میکند یا خیر؛ تقریباً بدیهی است که دولت انشاءالله نه میخواهد و نه مجاز است که چنین توافقی کند، بلکه موضوع آن است که اگر کوچکترین نشانهای در اختیار طرف مقابل قرار بگیرد که ایران در پی تداوم فشارها، نهایتاً دستکم چندگام به عقب مینشیند، همین موضوع مهمترین دستاورد غرب از این مذاکرات خواهد بود.
طرفهای غربی و بویژه آمریکا اگر به این محاسبه برسند که انتهای کمپین فشار، عقبنشینی، هرچند مختصر، از ناحیه ایران است، راهبرد خود را مجدداً بر اساس همان محاسبات سابق معین خواهند کرد و چه بسا ممکن است تمام مشوقهایی که امروز غرب در برابر ایران قرار داده مجدداً از روی میز حذف و دوباره به کمپین فشار حداکثری تشدید شود.
این که تیم مذاکرهکننده ایرانی بر اساس چه تاکتیکی بنا دارد مذاکرات را پیش ببرد در اختیار خود اوست و میتواند تاکتیکهای متفاوتی در این زمینه مطرح باشد، اما مسئله بر سر «معنا» و «نشانه راهبردی» است که از این مذاکرات حاصل خواهد شد. در صورتی که همانند ماجرای برجام، طرف مقابل تصور کند با یک دستکاری محاسباتی و با یک فشار مقطعی میتواند عقبنشینیهای راهبردی از ایران برداشت کند، همهچیز به پیش از ۱۸ اردیبهشت ۹۸ بازخواهد گشت: شرایطی که در آن ایران بدون چشمداشت امتیاز باید به محدودیتهای مندرج در توافق پایبند باشد.
پرواضح است که چنین شرایطی نمیتواند برای مدت زمان زیادی دوام داشته باشد و طبق این قاعده که هیچ قرارداد برد-باخت ماندگار نیست، سرانجام به فروپاشی توافق منجر میشود. بر این اساس، اگر طرفی خواستار حفظ برجام است باید در شرایطی که طرفهای دیگر به سمت خروج از توافق حرکت میکنند و ژست حفظ آن را به خود میگیرند، به سمت خروج حرکت کند تا با این ترفند اراده دیگران برای حفظ توافق و صدق نیت عمل به تعهدات مندرج در آن توافق را راستیآزمایی کرده و بدینوسیله بتواند گام موثری برای حفظ توافق بردارد، وگرنه ممکن است بدون آن که بخواهد به فروپاشی آن کمک کند.
متاسفانه برای طرف مقابل نیز امروزه مشخص شده است که دولت ایران با مسئلهی برجام تقریباً شبیه موضوعی حیثیتی برخورد میکند؛ به این معنا که دولت همه توانش را به کار گرفته تا خبری از خروج برجام و یا نشانه جدی از خروج ایران از برجام در میان نباشد.
احتمالاً این از یک پیشفرض غلط درباره برجام نشات میگیرد؛ گروهی در دولت و یک جریان غربگرا در ایران تصور میکند که برجام حاصل «انعطاف» دولت وقت آمریکا به همراه اروپا در قبال موضوع هستهای ایران است؛ و از همین روست که دولت و این جریان نمیخواهد از خیر آن انعطاف! بگذرد.
اما مسئله اینجاست که در واقعیت، برجام نه محصول انعطاف، بلکه حاصل «استیصال» طرف غربی از ادامهی کشمکش بر روی موضوع هستهای ایران بود و چارهای جز این نداشت که به توافقی با ایران دست یابد. غیرمعتبر بودن تهدید نظامی مشخصاً برای همگان عیان شده بود و تحریمها نیز به اذعان شمار قابل توجهی از مقامات کاخ سفید که در کتابهای خاطراتشان و یا سخنرانیهایشان (مانند مصاحبههای اوباما و کری و شرمن) به آن اذعان شده در حال فروپاشی بود و آمریکا چارهای جز دستیابی به توافق با ایران نداشت.
اگر دولت آقای روحانی همین پیشفرض خود را اصلاح کند به این نتیجه خواهد رسید که حتی اگر میخواهد برجام را حفظ کند، باید طرف مقابل به وضوح دریابد که ایران از برجام دل کنده و در صورتی که غرب به همه تعهداتش در برجام عمل نکند، ایران نیز به سرعت از آن خارج خواهد شد.
در غیر اینصورت اگر ایران در مذاکرات پیش رو با اروپا اندک امتیازی در حوزههای مربوط به بندهای غروب برجام و یا مسائل منطقهای و موشکی بدهد، نه تنها یک پیروزی برای آمریکاست بلکه همانطور که اعلام شد معنایی برای غرب تولید خواهد کرد که فشار به ایران نهایتاً جواب میدهد! و سرنوشت شکلگیری چنین محاسباتی برای دشمن از هماکنون روشن است.
منبع: تسنیممنبع: مشرق
کلیدواژه: باور 373 بازار سکه و ارز اخبار خودرو حزب الله لبنان برجام ایران دولت آقای روحانی اوباما امریکا اروپا فرانسه دولت خلیج فارس جمهوری آمریکا دونالد ترامپ
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۰۴۴۵۰۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
فاجعه برجام در انتظار لایحه عفاف! | ماده ۴۹ لایحه عفاف و حجاب یعنی پول بده و کشف حجاب کن! | انتقاد تند حسین شریعتمداری
به گزارش همشهری آنلاین، حسین شریعتمداری مدیر مسئول روزنامه کیهان در یادداشتی نوشت:
۱- شاید از تیتر یادداشت پیش روی تعجب کنید و از خود بپرسید؛ «برجام» با لایحه «عفاف و حجاب» چه نسبتی دارد؟! در نگاه اول حق با شماست! موضوع برجام فناوری هستهای و مقصود از آن لغو تحریمهای ظالمانه و غیرقانونی علیه کشورمان بود ولی موضوع لایحه عفاف و حجاب، مقابله با پدیده پلشت و خانمانسوز کشف حجاب است. اما مروری -هرچند گذرا- بر متن لایحه عفاف و مسیری که تاکنون طی کرده است، این نگرانی جدی را پیش میکشد که مبادا همانگونه که برجام به جای لغو تحریمها، تعداد آنها را دو برابر کرد، لایحه عفاف و حجاب نیز به جای پیشگیری از ناهنجاری کشف حجاب، گسترش این پدیده پلشت را به دنبال داشته باشد! مجلس قبلی برجام را بیتوجه به انتقادات جدی و مستند منتقدان، ظرف ۲۰ دقیقه تصویب کرد و شد آنچه نباید میشد! مراحلی که در تصویب لایحه عفاف و حجاب دنبال میشود نیز با آنچه بر سر تاسیسات هستهای کشورمان آوار شد، شباهتهایی دارد و صد البته با دامنهای بسیار گستردهتر و خطرناکتر! تعجب نکنید. بخوانید!
۲- این روزها لایحه موسوم به عفاف و حجاب برای بررسی نهائی در دستور کار شورای محترم نگهبان قرار گرفته است. پیش از این و در طول نزدیک به یک سالی که از تهیه و تنظیم این لایحه میگذرد، در چند نوبت و متناسب با مراحل مختلفی که لایحه طی میکرد، به ارزیابی و نقد مستند برخی از مفاد آن پرداخته بودیم ولی متاسفانه علیرغم برخی تغییرات، موارد سؤالبرانگیز کماکان و یا کم و بیش در متن لایحه دیده میشود که میتواند کارآمدی آن را با تردیدهای جدی روبهرو کند. از این روی، اشاره به نکاتی را در این خصوص خالی از فایده نمیدانیم.
۳- اولین پرسش که اساسیترین نیز هست، این که لایحه یاد شده بر اساس کدام نیاز و برپایه کدام ضرورت تهیه شده است؟!
الف: اگر پاسخ آن است که برای مقابله با کشف حجاب و حفظ عفت عمومی نیاز به قانون داشتهایم که باید گفت این پاسخ قابل قبول نیست! چرا که موضوع و متن مواد ۶۳۸ و ۶۳۹ از قانون مجازات اسلامی و قانون موسوم به البسه (مصوب ۲۸ اسفند ۱۳۶۵) به وضوح در این خصوص بوده و هست. بنابراین فقدان قانون نمیتواند انگیزه قابل پذیرشی برای تهیه لایحه مورد اشاره باشد.
ب: ممکن است گفته شود که قوانین موجود کافی نبوده و نیاز به اصلاح داشته است! در این صورت میتوانستند با ارائه ماده واحده، مفاد قانون قبلی را اصلاح کنند!
ج: بر فرض که تهیه و تدوین قانون تازهای برای حجاب ضرورت داشته است! سؤال این است چرا مادام که قانون جدید به تصویب نرسیده است، این پدیده خسارتآفرین به حال خود رها شده و برای پیشگیری از آن به قوانین موجود عمل نشده است؟ این «ترک فعل» که مصداق روشن عمل مجرمانه است با کدام توضیح قابل قبولی صورت گرفته است؟!
۴- ممکن است ادعا شود که روبهرو شدن با شرایط خاص! علت احساس نیاز به تهیه این لایحه بوده است! که باید پرسید: کدام شرایط خاص مورد نظرتان است؟! جامعه روال عادی خود را طی میکرد و رخداد و شرایط ویژهای در میان نبود. حضرت آقا در دیدار رمضانی مسئولان نظام به همین نکته اشاره کرده و میفرمایند: «یک مطلب دیگری را من میخواهم مطرح کنم و آن چالش تحمیلی مسئله «حجاب» در کشور است. مسئله حجاب تبدیل شده به یک چالش و بر کشور ما تحمیل شده، این را تحمیل کردند. کسانی نشستند نقشه کشیدند، برنامهریزی کردند که حجاب بشود یک مسئله در کشور ما، در حالی که چنین مسئلهای در کشور وجود نداشت، مردم با شکلهای مختلف داشتند زندگی میکردند». آیا پیش کشیدن لایحه حجاب و عفاف بیآن که ضرورتی داشته باشد، بخشی از پازل دشمن و کمک به این «چالش تحمیلی» نبوده است؟!
۵- آیا موارد یاد شده شکبرانگیز نیست؟! و انگیزه تدوین و تهیه لایحه موسوم به حجاب و عفاف را با تردیدهای جدی روبهرو نمیکند؟! و آیا اقدام به تهیه این لایحه همان «چالش حجاب» نیست که در غفلت و سادهاندیشی مسئولان، به نظام و تودههای عظیم مردم متدین و پاکباخته کشورمان تحمیل شده است؟! اگر پاسخ منفی است، بفرمایید چرا از هنگام تهیه لایحه عفاف تاکنون، ناهنجاری کشف حجاب گستردهتر شده است؟! چرا برخلاف تاکید رئیس قوه قضائیه و رئیسجمهور بر اجرای قوانین موجود، از اجرای آن خودداری شده است؟! چرا لایحهای با ۹ ماده از سوی قوه قضائیه و افزایش آن به ۱۵ ماده توسط قوه مجریه وقتی به مجلس میرود به ۷۱ ماده و در حجم انبوه ۳۲۴۲۱ کلمه
(بخوانید کلیات ابوالبقا) تبدیل میشود و نزدیک به یک سال در کوچه پس کوچههای مجلس معطل میماند؟!
۶- و اما، اقدام اخیر نیروی انتظامی در قالب «طرح نور» نه فقط تاکنون طرح موفقی بوده است بلکه با جرأت میتوان گفت که تنها طرح و اقدام موفق و کارساز طی یکسال اخیر است. در این خصوص گفتنی است که اولاً؛ این طرح، کمترین ربطی به لایحه عفاف و حجاب ندارد بلکه اجرای قوانین موجود است که طی یک سال گذشته در حرکتی مشکوک، متوقف مانده بود و از این روی سند دیگری بر غیرضروری بودن لایحه حجاب و عفاف است و این پرسش را پیش میکشد که چرا و با چه توجیه قابل قبولی از اجرای قوانین موجود خودداری شده بود؟! و ثانیاً؛ در صورتی که لایحه عفاف و حجاب بهگونهای که در مجلس تهیه شده است به تصویب شورای نگهبان برسد، از ادامه اجرای طرح نور نیز جلوگیری خواهد شد و امید تازهای که با اجرای این طرح در افق پیشروی ملت پدید آمده است هم بر باد خواهد رفت!... میپرسید چرا؟! بخوانید!
۷- در ماده ۴۹ لایحه عفاف و حجاب آمده است «هر زنی در انظار عمومی، معابر یا اماکن عمومی که نوعاً در منظر نامحرم است، اعم از فضای حقیقی یا مجازی کشف حجاب کند، به نحوی که چادر یا مقنعه یا روسری یا شال و امثال آنها بر سر نداشته باشد، در مرحله اول از طریق سامانههای هوشمند فرماندهی انتظامی جمهوری اسلامی ایران (فراجا) با تطبیق با سایر بانکهای اطلاعاتی اطمینانآور احراز هویت قطعی مرتکب، معادل یک دوم حداکثر جزای نقدی درجه هشت جریمه ولیکن اخذ جریمه مذکور به مدت ۳ سال معلق میشود و با استفاده از سامانههای هوشمند یا پیامک یا پست، به وی اعلام میشود. در صورت تکرار در مدت تعلیق جریمه (مرتبه دوم) علاوهبر اخذ جریمه مرتبه اول، معادل حداکثر جزای نقدی درجه هشت جریمه و از طرق مذکور به وی اعلام میشود، در مرتبه سوم توسط مرجع قضائی به جزای نقدی درجه شش و در مراتب بعدی به جزای نقدی درجه پنج محکوم میشود. در صورت تکرار بیش از چهار بار، مرتکب به مجازات تکرار جرم موضوع ماده ۳۷ این قانون، غیر از حبس محکوم میگردد»!
۸- یک بار دیگر متن این ماده را بخوانید! پلیس از برخورد قانونی با کشف حجاب که «جرممشهود» است و باید بلافاصله از آن جلوگیری کند، منع شده است! و به جای آن باید پس از مشاهده کشف حجاب از کشفحجابکننده عکس بگیرد و خانم کشفحجابکننده را از طریق سامانهها شناسائی کند و سپس به او پیامک بزند و در نهایت خانم کشف حجابکننده به جریمه نقدی محکوم خواهد شد و مطابق این ماده «اخذ جریمه مذکور به مدت ۳ سال معلق میشود»! و... یعنی پول بده و کشف حجاب کن! و تازه این جریمه هم ۳ سال به حالت تعلیق خواهد بود!
آیا قرار است اینگونه با پدیده خانمانبرانداز کشف حجاب مقابله شود؟! اگر لایحه یاد شده با همین فحوا تصویب شود، اولاً؛ دست دشمنان و عوامل مزدور آنها را برای گسترش کشف حجاب باز میگذارد. ثانیاً؛ زنان و دختران فریبخورده و بیخبر از پشت صحنه این پدیده پلشت را در طرح فریب دشمنان به حال خود رها میکند و در نهایت زمینه را (به قول حضرت آقا) برای گامهای خسارتبار بعدی فراهم میآورد.
۹- حالا به این بخش از بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار رمضانی مسئولان نظام نگاه کنید حضرت ایشان بعد از تاکید بر وجوب شرعی و قانونی حجاب، میفرمایند: «امروز [دشمنان] روی مسئله برداشتن حجاب بانوان تلاش میکنند ولی این اول کار است. هدف این نیست. هدف دشمن آن است که وضع کشور را برگردانند به وضعیت قبل از انقلاب... بنده اطمینان دارم که بانوان کشورمان حتی کسانی که یک مقداری در زمینه حجاب سهلانگاریهائی هم دارند، اینها دلبسته اسلامند. وابسته نظامند. بارها گفتهام که با این دید باید نگاه کرد. بنده معتقدم در دولت و در قوه قضائیه و در بخشهای مختلف در این زمینه مسئولیت وجود دارد و باید به مسئولیتهای قانونی و شرعی خود عمل کنند. خود بانوان ما در این مسئله بیش از همه مسئولیت دارند».
۱۰- و در پایان، اشاره به دو نکته ضروری به نظر میرسد؛
اول: آن که طرح «نور» نشان داد با اجرای هوشمندانه قوانین موجود میتوان به مقابله کشف حجاب رفت و ضمن شناسائی و برخورد قاطع با عوامل مزدور دشمن، زنان و دختران بیخبر از نقشه دشمنان را هم از ترفند فریبکارانه آنان با خبر کرده و نجات داد. و البته حضور و مسئولیتپذیری سایر مراکز مسئول نیز ضروری است.
دوم: از شورای محترم نگهبان انتظار میرود که مانند همیشه تمامی مفاد لایحه عفاف و حجاب را با دقتنظر بررسی کند و همانگونه که روش پسندیده این شورا بوده و هست اجازه ندهد کمترین تخلفی از مبانی شرعی، اصول قانون اساسی و سیاستهای کلی نظام در طرح یاد شده جای داشته باشد... اگرچه با توجه به شرحی که درباره تهیه این لایحه ارائه شد، بهتر آن است که طرح یاد شده از اساس کنار گذارده شود.