Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «شبستان»
2024-04-27@13:13:24 GMT

سیاست زیبایی شناسانه، بهترین سبک حکومت است

تاریخ انتشار: ۱۷ شهریور ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۰۵۲۴۶۹

سیاست زیبایی شناسانه، بهترین سبک حکومت است

سفیدخوش گفت: کسی که در قله‌ خطیر ایستاده دو سبک را برای سیاست ورزی می‌تواند انتخاب کند که یکی سیاست غیرزیبایی شناسانه و دیگری سیاست زیبایی شناختی است.

به گزارش خبرگزاری شبستان به نقل از حوزه هنری، در مراسم اختتامیه مدرسه تابستانه هنر و علوم انسانی «درنگ»،دکتر «میثم سفیدخوش» (عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی) به ایراد سخنرانی پرداختند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

موضوع سخنرانی ایشان ارتباط هنر و سیاست بود که در زیر گزارش مختصری از آن آمده است.

 

دکتر میثم سفید خوش در رابطه با نقدی بر تاریخ فلسفه از حیث رابطه با هنر و سیاست به سخنرانی پرداختند. ایشان با بیان اینکه موقعیت فیلسوف در تاریخ  در شرایط پر خطری ایستادن، پرسه زدن تماشا کردن و آینده نگریستن است ادامه داد؛ اولین کسی که خودش را فیلسوف نامید فیثاغورس بود. تئورین : به معنای تماشا کردن که تئوری هم از آن امده و ترجمه اش هم نظریه است که خیلی درست ترجمه شد. تماشا کردن در یک موقعیت پر خطر. فیلسوف بین موقعیت سنت و مدرنیته ایستاده در موقعیت خطیری است. هر کجا که خطری در کار باشد آنجا لحظه ی حساس سیاست است. در شرایط خطر باید فرار کرد. وقتی که شما در یک موقعیت امن باشید اما در برابرتان موقعیت خطر باشد، احساس والایی می‌کنید. مثلا به دیدار آبشار بزرگی بروید ولی جای امن ناظر به خطر باشید.

 

این استاد فلسفه ادامه داد: پشت تمام منازعات دینی یک امر سیاسی نهفته است. نه دعوای سیاسی روز بلکه به معنای اینکه چه رویکردی می‌تواند بهتر شهر را مدیریت کند. مسئله شیوه درست به سامان کردن شهر دامن‌گیر تاریخ تفکر شده است.

 

سفید خوش بیان کرد :نقدی بر تاریخ فلسفه از حیث رابطه با هنر و سیاست را بیان می‌کنم. بحران بر سر 1): ادراک زیبایی «آنچه که فلسفه یونانی را شکل داد» 2): تبدیل مفهوم ادراک شاعرانه زیبایی به ادراک فلسفی. سه: زیبایی زدایی نظریه حقیقت در فلسفه.

 

این مدرس حوزه فلسفه افزود: کار رساله بزم افلاطون، وحدت بخشیدن به کثرات است. همه ما در سطح زندگی  گرفتار طبیعت و زخیم بودن امر حسی هستیم و جز نوعی جذبه امکان فراروی را برای ما فراهم نمی‌کند. در زیبایی جذبی وجود دارد که در ساده‌ترین شکل مثل توجه به  شخص زیباست. توجه به معشوق ما را به افراد زیبای دیگر سوق می‌دهد و این‌ گونه کاشف جهان اجتماع اولیه می‌شود، بعد متوجه می‌شوم که خلقیات هم زیبا هستند و بعد به زیبایی قوانین و شهر می‌رسیم.

 

سفیدخوش اضافه کرد: کثرت در زیبایی داریم. چه چیز باعث می‌شود به همه بگویی زیبا؟ کثرت در زیبایی برای زندگی مدنی سخت خطرناک است و به آشوب می‌کشاند. اینجاست که افلاطون نظریه ایده‌ها را مطرح می‌کند. زیبایی یک امر جوهری است که باعث می‌شود کثرات زیبا در یک وحدتی مرتبط شوند. کل فلسفه افلاطون تنظیم روابط انسان‌ها بر اساس وحدت زیبایی شناسی است. آن نهایی‌ترین مفهوم که جهان انسانی را به جهان مدنی (شهری در برابر روستا ) تبدیل کند. (شهر دارای توان تربیت انسان است ، کار روزمره رابه بردگان بسپریم و فراغت کسب کنیم )

 

این استادیار دانشگاه در ادامه بیان کرد: افلاطون فیلسوف را رهبر جامعه می‌داند، نه مسئول دستیابی به حقیقت. هزار سال طول کشید که فلسفه، کانون سیاسی خودش را از دست بدهد. شاگرد افلاطون ارسطو اندیشه‌های سیاسی خودش را در گفتارپردازی (رتوریک ) که در مورد شعر وخطابه است، حرف‌هایی از سیاست می‌زند. ارسطو بیان می‌کند که انسان‌هایی که در شهر راه می‌روند و نیاز به رهبر دارند با انسان ایده‌آل آرمانی فاصله‌های زیاد دارند، پس باید سراغ انسان واقعی رفت؛ او کسی است که در کنش‌ها نه باعقل جلو بلکه با عواطف جلو می‌رود. فلسفه بنا بر تعبیر منطقی به دنبال ساکت کردن احوالات عاطفی است تا عقل آزاد شود و در محاسبه ،تصمیم درست لحاظ شود.

 

وی افزود؛ ارسطو یک تنفسگاهی برای انسان واقعی در رتوریک باز کرد. چه شد که این تنفسگاه محدود تر شد؟ باید رواقی‌گری و سنت نو افلاطونی وکوچ آن به تمدن اسلامی را شناخت. از نتیجه این حرکات طولانی مدت تاریخی می‌خواهم نتیجه‌ای را نشان بدهم که آرام آرام، سنتی ازتفکر فلسفی برجامعه ما حاکم شد،آن مثل همه‌ سنت‌های قبلی به فکر سامان دادن به شهر هست اما نه با کانون قرار دادن زیبایی بلکه با مفهوم «وجود »، که در فلسفه یونان حاشیه است. چه شد که فلسفه به فلسفه وجود و عوارض وجودی آن تحلیل شد . مسئله افلاطون تربیت انسان در شهر است.

 

سفیدخوش اضافه کرد: برنامه فیلسوف در سنت ما زیبایی شناختی نیست. خیال که مادر زیبایی است را در قوه حیوانی قرار داده است. اگر کنترل کنیم قوه را می‌توان استفاده کرد. نتیجه‌اش هر چه تمثل عاطفه باشیم از انسانیت به دوریم. من نوعی نگرانی از له شدن عاطفه انسان زیر پای چکمه‌های منطق دارم.

 

وی در ادامه بیان کرد: کسی که در قله‌ خطیر ایستاده دو سبک را برای سیاست ورزی می‌تواند انتخاب کند: یکی  سیاست غیرزیبایی شناسانه ؛سخن خشن ، گوشمالی ، ثروت. چون می‌خواهد اصلا خطا نذاشته باشد. راه دوم سیاست زیبایی شناختی؛ شما لاجرم نوعی حرکات نرم طبقات را به رسمیت می‌شناسید .ترس و شجاعت به راحتی در کنار هم قرار می‌گیرد. هنرمند نباید در خدمت سیاست باشد. مناسبت زیبایی و حقیقت هم از بین می‌رود دیالکتیک زیبابی و حقیقت داریم،هم تقابل دارند و هم همگرایی.

 

وی در پایان گفت: بحران ایران معاصر این است که خیال پیرو فرتوتی دارد و این من را نگران می‌کند. ما داریم هنر را از دست می‌دهیم و این رستگاری بخش نیست. هیچ تمدنی نیست که رشد کرده باشد مگر با رشد مساوی خیال و عقل. هنر نباید از فلسفه جدا باشد باید مستقل باشد.

 

 

پایان پیام/31

منبع: شبستان

کلیدواژه: ماه محرم عزاداری محرم محرم شیرخوارگان حسینی مسجد کانون های فرهنگی هنری مساجد کانون های مساجد خبرگزاری شبستان همایش شیرخوارگان حسینی مجلس حوزه هنری

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت shabestan.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «شبستان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۰۵۲۴۶۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

سوسانو چگونه از دنیا رفت و جومونگ چه بلایی سر او آورد؟

در جومونگ ۱ مخاطبان با سرنوشت بانو سوسانو تا جایی که عالیجناب جومونگ را ترک کرد، آشنا شدند. اگر می‌خواهید بدانید بعد از ترک گوگوریو چه بر سر سوسانو، بیریو و اونجو آمد؛ این بخش را مطالعه نمایید.

به گزارش ایلنا، سوسانو یا سوسونو با نام کامل یون سوسانو دختر ارشد گومسئو دانگون (یون تابال)، فرمانروای جولبون و فرمانده قبیله گیرو بود که بعد از مرگ همسرش ووتائه به همسری جومونگ درآمد و ملکه گوگوریو شد، اما پس از بازگشت همسر اول جومونگ همراه پسرش یوری در سال ۱۷ قبل از میلاد، سوسانو برای جلوگیری از درگیری احتمالی میان پسرانش بیریو و اونجو و یوری بر سر جانشینی گوگوریو از مقامش کناره گیری کرد و گوگوریو را همراه با فرزندانش و پدرش یون تابال و عده‌ای از مردم ترک کرد.

گرچه حکومت گوگوریو معتقد بود سوسانو و فرزندانش با میل خود از گوگوریو رفتند، اما مردم باکجه معتقد بودند که سوسانو با میل خود گوگوریو را ترک نکرد و توسط جومونگ از گوگوریو رانده شد.

سرانجام سوسانو و گروهش پس از ۱۸ ماه به جنوب رسیدند و اونجو در هانام و بیریو در میچوهول، که تصور می‌شود اینچئون، کره جنوبی امروزی باشد، ساکن شدند. سرزمین میچوهول غیرقابل سکونت بود، بنابراین بیریو و مردمانش به پیش اونجو رفته و خواستار پادشاه شدن بیریو برای حکومت در آنجا شدند، اما اونجو مخالفت کرد و بیریو به هانام حمله کرد و پس از شکست اقدام به خودکشی کرد و حکومت باکجه شکل گرفت، سوسانو در بنیان گذاری حکومت باکجه نقش اساسی داشت.

بانو سوسانو در سال ۶ قبل از میلاد در سن ۶۱ سالگی از دنیا رفت. برخی مرگ سوسانو را طبیعی و برخی دیگر مسمویت توسط تسو (دائه سو) می‌دانند.

دیگر خبرها

  • سوسانو چگونه از دنیا رفت و جومونگ چه بلایی سر او آورد؟
  • دستاوردهای جهاد افغانستان را حفظ می کنیم
  • خلاصه بازی آلومینیوم و پرسپولیس؛ بدون شک بهترین بازی سال‌های اخیر ایران + ویدئو
  • دستگیری استاد فلسفه دانشگاه کلمبیا نماد سیاست سرکوب سیستماتیک در غرب است
  • (ویدئو) واکنش بغض‌آلود وزیر اسبق بهداشت به مهاجرت بهترین شاگردانش از ایران
  • دیدگاه مکاتب فلسفه یونانی درباره سعادت انسان
  • چرا فلسفه کانت در میانه جنگ‌های امروزین هنوز کار می‌کند؟
  • کشف تصویر ۱۸۰۰ساله «اسکندر مقدونی»
  • لحظه دوست داشتن و دوست داشته شدن، لحظه واقعی زندگی است
  • ربیعی: تعطیلی شنبه توطئه نیست