Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «رویداد24»
2024-05-07@14:01:52 GMT

قسم جدی «پوریا پورسرخ» بخاطر یک دختر + عکس

تاریخ انتشار: ۱۷ شهریور ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۰۵۶۵۲۰

قسم جدی «پوریا پورسرخ» بخاطر یک دختر + عکس

رویداد۲۴  پوریا پورسرخ با انتشار این عکس نوشت: سحر عزیز..

ببخش که در حضور مقامات فیفا رژه حضور بانوان در استادیوم میگیریم و تو روى تخت بیمارستانى... سوخته از ارتکاب همان فعل ...

ببخش که خبر تصادف امثال من و فرش قرمز فلان فیلم، مهمتر شده تا دلیل نبرد تو براى زندگى...... ببخش که صفحات به ظاهر بزرگان همه چیز دان، فقط براى تو جا نداشته.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

.. شاید جا بوده و جرأت نبوده... ما استاد نق زدن شده ایم، ولی فقط در مواردى که برایمان تبعات نداشته باشد...

قسم میخورم تا عمر دارم، پام رو به استادیومى نذارم که تو براى دیدنش باید بسوزى ....

صداى سنج و دمام رو روى تخت بیمارستان میشنوى امسال... قسم میخورم فراموش نکنم این جمله منتسب به صاحب این ایام رو.

-از ظلم بر کسى که در برابر تو غیر از خدا فریادرسى ندارد پرهیز کن-.

پ. ن:عکس تزیینى است خبر های مرتبط

منبع: رویداد24

کلیدواژه: رویداد24 پوریا پورسرخ ورود زنان به استادیوم

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.rouydad24.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «رویداد24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۰۵۶۵۲۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

این مرد بخاطر شباهت اسمی با یک فرمانده سپاه، ۳ سال در زندان انفرادی بود

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، بنابر آنچه فارس روایت می‌کند، معلم آزاده مرحوم «حاج کاظم ناصری (خنیفر)» دبیر علوم در مدرسه البارتی هفت تپه خوزستان بود که با پیروزی انقلاب اسلامی، روزها در کلاس درس می‌داد و شبها در کمیته انقلاب اسلامی شوش وهفت‌تپه فعالیت می‌کرد.این معلم در عملیات‌های متعدد جنگ تحمیلی از جمله آزادسازی خرمشهر شرکت کرد و در عملیات «والفجر مقدماتی» به اسارت بعثی‌ها درآمد.

به دلیل تشابه اسمی آقای معلم با یکی از فرماندهان وقت سپاه شوش بنام احمد خنیفر، بعد از اسارت او را در بغداد از جمع دیگر اسرا جدا کردند و او را به مدت ۳ سال در زندان انفرادی شعبه پنجم استخبارات وزارت دفاع عراق در سخت‌ترین شرایط نگه داشتند.

آزاده دفاع مقدس «بهروز نصرالله‌زاده» که از شاگردان این آقای معلم بود و باهم در عملیات والفجر مقدماتی به اسارت بعثی‌ها در آمدند. او درباره دوران اسارت و کارهایی که این معلم در اسارتگاه بعثی‌ها می‌کرد، اینگونه روایت می‌کند:مرحوم حاج کاظم، معلم علوم ما در مدرسه (اِلبارتی سابق) در هفت‌تپه بود. در عملیات والفجر مقدماتی من و آقای معلم در جنگل عمقر در ۸۰۰ متری مرز ایران و عراق بودیم. قبل از عملیات والفجر مقدماتی در بهمن ۱۳۶۱ نیروها در حال استراحت بودند.

من و حاج کاظم خوابمان نمی‌برد و باهم صحبت می‌کردیم. درباره مسائل خرمشهر و همرزمان‌مان صحبت می‌کردیم. حدود ۵ و نیم صبح بود که دیدیم خمپاره‌ای به اطراف ما اصابت کرد. حاج کاظم گفت: «با این خمپاره‌هایی که به طرف ما می‌آید، دشمن فهمیده عملیات داریم. خودمان را آماده کنیم، یا شهید می‌شویم یا اسیر!» حدس آقای معلم درست بود. ما در خاک ایران محاصره شده بودیم. در این عملیات تعداد زیادی از همرزمان‌مان شهید شدند که من و آقای معلم به اسارت بعثی‌ها درآمدیم.بچه‌ها در اسارت به آقای معلم، «دایی کاظم» می‌گفتند. ما در اسارت، بچه‌هایی را می‌دیدیم که بی‌سواد بودند و که دایی کاظم در آنجا به آنها حروف الفبا یاد داد. او به دیگر دانش‌آموزان تاریخ اسلام، جغرافی و علوم درس می‌داد. نحوه تدریس هم به این شکل بود که آقای معلم درس می‌داد و می‌گفت: «هر کسی بتواند در طول یک ماه این مطالب را یاد بگیرد، من مدرک به او می‌دهم.» حاج کاظم حتی نمره هم می‌داد.

تا ۲ سال اول تدریس در اسارت توسط حاج‌کاظم، خبری از کاغذ و مداد و خودکار نبود و محدودیت داشتیم. اما اینطور نبود که تسلیم شویم. ما در اسارت بسته‌های کارتن پودر رختشویی را در آب خیس می‌کردیم و این مقواها به لایه‌های نازکتر تبدیل می‌شد. بعد از خشک شدن، از این کاغذها برای نوشتن استفاده می‌کردیم.یکی دیگر از کارهایی که برای آموزش می‌کردیم، این بود که خاک را داخل پارچه‌ای ریخته بودیم و آن خاک را روی زمین می‌ریختیم و می‌شد، یک سطح صاف. بعد آقای معلم با دسته قاشق روی خاک می‌نوشت و به اسرا درس می‌داد. در واقع آن سطح برایمان کاربرد تخته سیاه را داشت. آقای معلم درس که می‌داد، دانش‌آموزان را صدا می‌زد و می‌گفت: «بیایید، پای تخته!». این نکته را هم بگویم که نگهبانان بعثی تجمع بیشتر از ۵ ـ ۴ نفر را ممنوع کرده بودند. آقای معلم به همین جمع تدریس می‌کرد و سپس نوبت گروه دیگری می‌شد. ما سیستم آموزشی در اسارت را مدیون زحمات مرحوم حاج کاظم هستیم. او سال گذشته بخاطر آسیب‌ جدی که در اسارت به کلیه‌هایش وارد شده بود، درگذشت.

۲۷۲۱۹

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1902830

دیگر خبرها

  • اوسمار: به خاطر دوستانم در برزیل ناراحتم اما از برد پرسپولیس خوشحالم
  • «قلیچ» به مستندات یکشنبه خانه هنرمندان ایران رسید
  • پاسخ عجیب آبفا خوی به بوی بد فاضلاب: مربوط به برخی فصول سال است!
  • تهدید وزیر جنگ رژیم صهیونیستی براى حمله قريب الوقوع به رفح
  • دختر وزنه‌بردار ایرانی با تیم پناهندگان در المپیک پاریس!
  • رفتن حسن یزدانی به مجارستان اشتباه است!
  • کسی که بخاطر ترس از مجازات حجاب را رعایت می‌کند، با کنار رفتن این موانع، کشف حجاب می‌کند
  • این مرد بخاطر شباهت اسمی با یک فرمانده سپاه، ۳ سال در زندان انفرادی بود
  • تیم میکس تفنگ ایران در جایگاه نهم ایستاد
  • جام جهانی تیراندازی| تیم میکس تفنگ ایران در جایگاه نهم ایستاد