همسرم با یک مرد ارتباط داشت، او را در حمام کشتم!
تاریخ انتشار: ۲۰ شهریور ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۰۷۵۳۳۵
مرد جوانی که همسرش را در پی سوءظن به قتل رسانده است، در حالی در دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شد که مدعی بود روز قتل در حالت عادی نبود. به گزارش«جنوب نیوز» به نقل از شرق؛ دو سال قبل پسر نوجوانی به مأموران خبر داد مادرش را در غرق در خون در حمام پیدا کرده است. وقتی مأموران به محل رسیدند حمام را غرق در خون دیدند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
او گفت: پدر و مادرم با هم درگیری داشتند اما من هرگز فکر نمیکردم پدرم چنین کاری کند. پدرم را دوست داشتم اصلا باورم نمیشود چنین اتفاقی افتاده است. امروز – روز حادثه- قرار بود با هم به میهمانی برویم و نمیدانم چه شده است. گفتههای این پسر نوجوان در حالی بود که مأموران تحقیقات خود را برای بازداشت همسر مقتول آغاز کرده بودند اما ردی از او نبود تا اینکه مأموران کلانتری که روز حادثه برای بررسی صحنه جرم به خانه زن جوان رفته بودند، در مأموریتی که چند ساعت بعد به آنها واگذار شد، گشتزنی در خیابان را آغاز کردند. یکی از آن مأموران به مردی جوان مشکوک شد.
او کمی فکر کرد که این مرد را کجا دیده و آیا او از مجرمان سابقهدار است؟ ناگهان جرقهای در ذهن این مأمور به یادش آورد چرا این چهره تا این حد برایش آشناست و متوجه شد این مرد همسر مقتولی است که صبح همان روز جسدش در خانه پیدا شده و عکس این مرد را روی دیوار خانه دیده بود.
مرد جوان بازداشت شد. او بعد از دستگیری اعتراف کرد همسرش را کشت چون به او سوءظن داشت. متهم گفت: همسرم دخترعمه من بود. ما مدتها با هم زندگی عاشقانهای داشتیم اما وقتی من معتاد شدم، کمکم رابطه ما تیره شد. چون همسر و پسرم را دوست داشتم، اعتیادم را ترک کردم. من شغل خوبی داشتم و درآمدم بالا بود اما ورشکسته شدم. برای تأمین هزینههای زندگیام تراکت پخش میکردم. درآمدش خیلی کم بود و من نمیتوانستم خرج زندگی را بدهم البته همسرم کارمند بود و با پول او زندگی میکردیم. این موضوع باعث اختلاف میان ما بود. مدتی بود که احساس میکردم همسرم از من فاصله میگیرد. او مدام در تلگرام چت میکرد. متوجه شدم با کسی رابطه دارد و وقتی چتهایش را دیدم، فهمیدم با یک مرد رابطه دارد. سر این موضوع با هم دعوای شدیدی کردیم و او قهر کرد و به خانه مادرش رفت. حاضر نبود شماره مردی که با او رابطه دارد را به من بدهد. بعد از اینکه همسرم قهر کرد و به خانه مادرش رفت، دنبالش رفتم و با وساطت عمهام او به خانه برگشت اما با من حرف نمیزد و مدام میگفت میخواهد از من طلاق بگیرد. روز حادثه قرار بود به خانه خواهرش برود. او به پسرم گفت بعد از اینکه از سر کار آمد با هم به خانه خواهرش میروند. پسرم به من گفت تو هم بیا اما همسرم قبول نکرد. او نمیخواست من را همراه خود ببرد. پسرم به مدرسه رفت و ما دوباره سر این موضوع با هم دعوا کردیم. به همسرم گفتم حق نداری اینطور رفتار کنی اما او دوباره تکرار کرد طلاق میخواهد. او میگفت دیگر من را دوست ندارد و نمیخواهد با من زندگی کند. به حمام رفت من هم پشت سرش وارد شدم و با گلدان به سرش کوبیدم. او غرق در خون روی زمین افتاد. شدت خونریزی به حدی بود که روی خودم هم ریخته شد. از خانه بیرون آمدم. به منزل دوستم رفتم و از او لباس قرض کردم اما لباسهای دوستم به تنم گشاد بود.
متهم ادامه داد: به مغازهای رفتم و با کارت بانکی همسرم برای خودم لباس خریدم. در خیابان پرسه میزدم تا کمی فکر کنم و ببینم چه باید بکنم که مأموران من را بازداشت کردند.
گفتههای متهم مورد ارزیابی مأموران قرار گرفت. آنها متوجه شدند سوءظن این مرد نسبت به همسرش بیدلیل بود و هیچ پیام مشکوکی در گوشی او وجود ندارد و او با هیچ کس ارتباط نداشته است. همچنین مأموران متوجه شدند علت درگیری این زوج اعتیاد متهم به شیشه و ورشکستگیاش بوده است.
یکی از نزدیکان مقتول گفت: از وقتی شوهر مقتول به شیشه اعتیاد پیدا کرد، هر چه درآمد داشت صرف خرید مواد میکرد. او دیگر سر کار نمیرفت و همین هم باعث ورشکستگیاش شده بود. به جای اینکه اعتیادش را ترک کند، مدام به مقتول تهمت میزد و همین باعث اختلاف آنها شده بود.
پرونده با توجه به اعترافات صریح این مرد و مدارک دیگر و همچنین شکایت اولیایدم برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد و متهم در شعبه 6 دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه رفت. در جلسه دادگاه بعد از اینکه کیفرخواست خوانده شد و اولیایدم در جایگاه قرار گرفتند، و خواسته خود را مطرح کردند، متهم برای دفاع از خود در جایگاه حاضر شد.
او اتهام را قبول کرد و گفت: همسرم با فردی رابطه داشت و من با او درگیر شدم و او را زدم از اینکه او را کشتهام، پشیمان هستم و از اولیایدم درخواست بخشش دارم. من ورشکسته شده بودم و همین موضوع زندگیام را تحت تأثیر قرار داده بود. همسرم را دوست داشتم و نمیخواستم او را از دست بدهم. حالا هم به خاطر اتفاقی که افتاده است، از اولیایدم و بهویژه پسرم عذرخواهی میکنم و درخواست بخشش دارم.
بعد از گفتههای متهم و وکیلمدافع او درباره اینکه متهم دچار سوءظن است و درخواست وی برای بررسی روانی متهم، قضات برای تصمیمگیری در اینباره در شعبه 6 دادگاه کیفری استان تهران وارد شور شدند.
منبع: جنوب نیوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jonoubnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جنوب نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۰۷۵۳۳۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تغسیل اموات کنار آبانبار شیخ در طرشت
همشهری آنلاین - ثریا روزبهانی: حاج «رضا حسینمردی»، از اهالی قدیمی محله، میگوید: «وقتی کودک بودم دست مادرم را میگرفتم و از پلههای آبانبار پایین میرفتیم. آبانبار حدود ۴۰ پله زیر زمین قرار داشت. مردم از آب آن برای شستن امواتشان هم استفاده میکردند. مردهشورخانهای کنار آبانبار بود. آن زمان تعدادی از افراد محلی کنار بقعه دفن میشدند و همانجا مراسم تدفین آنها انجام میشد. بعدها مردهشورخانه را خراب کردند و آبانبار نیز زیر خاک مدفون شد.
قصههای خواندنی تهران را اینجا دنبال کنید
همچنین در این محله یک حمام قدیمی وجود داشت. اکنون بیش از ۷دهه از ساخت حمام مدرن و شیک محله طرشت توسط مرحوم «علی زارع»، یکی از ساکنان طرشت، میگذرد؛ حمامی که بعد از گذشت این سالیان هنوز سرپا و فعال است. حسینمردی درباره این حمام قدیمی میگوید: «از مسجد جامع امام حسن عسکری(ع) که ۸۰۰ سال قدمت دارد تا انتهای بلوار تیموری فعلی، همگی جزء زمینهای حاج علی ارباب بود. او یکی از ۴ ارباب طرشت و مرد خیری بود. گرمابه اصلی طرشت یا خزینه، جلو حسینیه طرشت بود که حالا به محلی برای پارک خودروها تبدیل شده است. با این حال، اگر زمین آن را حفر کنند، خزینه را خواهند دید. بعد از بین رفتن خزینه، مردم به گرمابه دیگری نیاز داشتند که حاج علی ارباب آن را ساخت؛ حمامی بسیار بزرگ، شیک و شهری که برایش دوش گذاشت و نمونهاش را کسی در آن دوران ندیده بود. جالب است بدانید استفاده از خزینه، سرانه داشت؛ یعنی هر کدام از اهالی با توجه به تعداد جمعیتشان باید گندم، جو یا باقلا میدادند. شخصی که هیزمها را رایگان از باغها برمیداشت، آتش حمام را روشن میکرد تا آب آن داغ شود.»
آب هم از قناتی تأمین میشد که بعد از ورود به یکی از ۴ آبانبار طرشت به خزینه سرازیر بود. از آن مهمتر چون حمام از ساروج ساخته شده بود اصلاً خرابی نداشت، برای همین اهالی پولی برای حمام در خزینه پرداخت نمیکردند و این موضوع خیلی به چشم میآمد. تیر ماه هر سال زمان خرمنکوبی یک نفر برای جمع کردن سرانه حمام به خانههای اهالی سر میزد و مقدار مشخصی از کشت آن سال آنها را در ازای استفاده یک سال از خزینه میگرفت. با ساخت گرمابه آسیا برخی اهالی از اینکه باید برای استحمام پول بدهند شاکی شدند و استفاده از دوش را هم نمیپسندیدند. چون قبلاً در خزینه جلو حسینیه، آقایان از غروب خورشید تا طلوع و خانمها از صبح زود تا مغرب میتوانستند از حمام استفاده کنند. همین شد که حاج علی ارباب در قسمت پایینی حمام، با خراب کردن ۳ دوش یک خزینه ساخت. اما به مرور و در سالهای ۵۰ اداره بهداشت استفاده از خزینه را قدغن کرد، چون آن زمان بیماریهای پوستی و کچلی شیوع پیدا کرده بود.»
کد خبر 845659 برچسبها هویت شهری تهران