Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «همشهری آنلاین»
2024-05-06@03:50:36 GMT

زمان تغییر نگاه

تاریخ انتشار: ۲۰ شهریور ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۰۷۸۶۵۹

زمان تغییر نگاه

همین مطالبه بود که او را واداشت با پوشش مردانه به دیدن بازی تیم محبوبش برود و در نهایت کار به جایی برسد که به‌خودسوزی و مرگ او منجر شود. مطالبه زنان برای ورود به ورزشگاه‌ها، مطالبه‌ای است که روزبه‌روز گسترده‌تر می‌شود؛ مطالبه‌ای که اگرچه منع قانونی ندارد، اما همچنان بی‌پاسخ و معطل مانده است. سال‌هاست که یک تلقی خاص، هویت‌های متکثر و متنوع در جامعه ایران را نادیده گرفته است؛ برداشتی که با سبک زندگی این روزهای بخش‌های بزرگی از جامعه به‌خصوص زنان و جوانان فاصله دارد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

اما مرگ دلخراش دختر آبی می‌تواند این برداشت خاص را مقابل یک دوراهی قرار ‌دهد؛ آیا باید حق انتخاب زنان را پذیرفت و با آن همراه شد یا در برابرش ایستاد؟ اگر این تلقی خاص، چنین انتخابی را نپذیرد، در تقابل با بخشی از جامعه قرار می‌گیرد و میزان اعتبار و نفوذش بیشتر کاهش پیدا می‌کند؛ تلقی و سیاستی که درست در مقابل روندهای اجتماعی قرار گرفته و دیر یا زود باید پاسخ مناسب به این درخواست مهم اجتماعی بدهد. این درحالی است که روند اتمیزه‌شدن جامعه و امکان رفتارهای هیجانی و از سرخشم و سرخوردگی هر روز بیشتر می‌شود و با توجه به شرایط اجتماعی، گسترش چنین پدیده‌هایی، احتمال خشونت را افزایش خواهد داد و در مقابل یافتن راه‌های عقلانی و مبتنی بر رویه‌های نهادی را مسدود می‌کند.

مرگ دختر ‌آبی و بازتاب‌های گسترده آن نشان می‌دهد که جامعه در وضعیت خطرناکی قرار دارد؛ همچنان که پیش از این نیز جامعه‌شناسان هشدار داده‌اند که ایران با چالش‌هایی روبه‌روست که به حیات کلی جامعه و بنیان‌های آن آسیب می‌زند. نفرت و کینه‌ای که در سالیان متمادی بر اثر تبعیض و احساس تبعیض انباشت شده، رابطه میان گروه‌های گوناگون مردم را با هم و با دستگاه‌های رسمی مختل کرده و یک وضعیت گسیخته به‌وجود آورده است. از طرف دیگر کشور با مشکلات فراوان و بنیادینی روبه‌روست که دیگر نمی‌تواند با نگاه قبلی و عادت‌های کلیشه‌ای، آنها را رفع و رجوع کند. بلکه باید با سیاست‌ جدید و نگاهی متفاوت به مقابله با این مشکلات بپردازد که گشودگی فرهنگی و اجتماعی و ایجاد فضای بازتر سیاسی و فرهنگی، لازمه آن به شمار می‌رود. مرگ دلخراش دختر آبی، ‌اشتباه‌بودن روش‌های قبلی حل مسائل جامعه ایران به‌خصوص موضوع‌های مرتبط با زنان را نشان داد. رفتار اجتماعی زنان در سال‌های اخیر فعال‌تر شده و سهم ویژه‌ای از سعادتمندی و رضایت را طلب می‌کند. اکنون شاید زمان تغییر فرا رسیده باشد؛ تغییری که البته زیر پوست جامعه به‌تدریج اتفاق افتاده است اما هنوز برخی‌ گروه‌های تأثیرگذار منکر این تغییرات هستند و نگاه مردم و افزایش حس تبعیض جنسیتی در بخشی از زنان جامعه را به رسمیت نمی‌شناسند. درواقع جامعه را نمی‌شناسند و نمی‌دانند که مردم خودشان را در چه جهانی می‌بینند، وضعیت خودشان را در مقایسه با گذشته چگونه می‌بینند، چه تصوری از آینده دارند، تعریف‌شان از خانواده چیست، ‌گرایش‌هایشان درحوزه مذهب به چه سمتی حرکت می‌کند، چقدر احساس رضایت دارند، تعریف‌شان و احساس‌شان از امنیت چیست، چقدر اعتماد اجتماعی وجود دارد و مسائلی از این دست. مرگ دختر هوادار تیم فوتبال استقلال اما این شکاف‌ها بین بخشی از مردم و تصمیم‌سازان را دوباره برجسته کرد. اکنون گروه‌های تأثیرگذاری که پیش از این منکر وجود خطراتی بودند که بنیان‌های جامعه را تهدید می‌کند، شاید اکنون به درک مشترکی از این وضعیت خطرناک برسند. هرچند که تغییر تنها با درنظر گرفتن یک گروه و نادیده‌گرفتن سایر گروه‌ها امکان‌پذیر نیست؛ بلکه باید تعریفی جدید از هویت‌ ملی با درنظرگرفتن تنوع فرهنگی اجتماعی ایران ارائه کرد که قطعا نیازمند مشارکت همه گروه‌های اجتماعی و گرایش‌های سیاسی به‌خصوص گروه‌هایی است که نگران از دست رفتن ارزش‌های سنتی جامعه، وضعیت خانواده، رفتار جوانان و ارزش‌های دینی هستند. اما هرچه هست، زمان تغییر بنیادین سیاست‌ها برای مردمی که نمی‌توانند صدایشان را به جایی برسانند، فرارسیده است؛ مردمی که شاید در غیاب هویت‌های بزرگ و تأثیرگذار سیاسی و نبود نشانه‌ای از تغییر، مأیوس شده و برای رساندن صدای خودشان به راه‌های دیگری از جمله خشونت متوسل شوند.

کد خبر 454653 برچسب‌ها خودکشی ورزش زنان زنان

منبع: همشهری آنلاین

کلیدواژه: خودکشی ورزش زنان زنان

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۰۷۸۶۵۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

سی‌وچهار دوره نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران در یک نگاه

مروری به ادوار مختلف نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران، تاثیر وضعیت سیاسی و اجتماعی هر دوره را بر میزان استقبال مردم از این رویداد نشان می‌دهد.

به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، هنوز آن فرش زرشکی پاخورده در خاطرم زنده است، سالن به سالن روی آن فرش راه رفتم تا شاعر محبوبم را در غرفه نگاه پیدا کنم. مجموعه اشعارش تازه منتشر شده بود؛ ۹۹۰ صفحه با بهای ۸ هزار تومان. او با احترام روی اولین صفحه سفید کتاب نوشت: «برای دختر نازنینم: شبنم.» امضا: سیدعلی صالحی. سال ۸۴ بود و هجدهمین دوره نمایشگاه کتاب با این شعار: «درخت ایران ریشه در آب‌های خلیج‌فارس دارد.» نسل من خاطرات اینچنینی از نمایشگاه بین‌المللی کتاب زیاد دارد.

 

به خصوص آن دوره‌ای که نمایشگاه در فضای سرسبز و خوش ِ محل دائمی نمایشگاه‌های بین‌المللی تهران برگزار می‌شد. ازدحام علاقه‌مندان به کتاب در راهرو‌های سالن‌ها، دیدار با نویسنده‌های محبوب، شلوغی غرفه ناشرانی که کتاب‌های چاپ اول‌شان را روی میز چیده بودند، خستگی چهره غرفه‌داران و ناشران که آمیخته با لبخند و خوشی بود و خستگی ما، خستگی شیرینِ ما از پس ده‌ها هزار قدم پیاده‌روی میان کتاب‌ها، نویسنده‌ها و شاعران و گپ زدن‌های پرشر و شور درباره شعر، داستان، فرهنگ و سیاست.

 

سال ۸۶ گویی جادوی شور و اشتیاق نمایشگاه کتاب از بین رفت. دوره ریاست محمود احمدی‌نژاد تازه آغاز و همزمان با آن چرخه سوخت هسته‌ای کامل شده بود و تحریم‌ها آغاز. وزیر فرهنگ و ارشاد وقت، محمدحسین صفارهرندی بود و طرح مبارزه با بدحجابی زمستان ِ قبل از هجدهمین دوره نمایشگاه کتاب تصویب و اجرای آن آغاز شده بود. جامعه هنری زیر سایه سنگین از دست دادن پرویز یاحقی، بابک بیات و ناصر عبداللهی و شادی بازگشت محمدرضا لطفی بود. جامعه ادبی نیز هنوز در کشمکش اختلاف بر سر رمان‌های محبوب پس از انقلاب بودند که وزارت ارشاد تابستان سال قبل منتشر کرده بود. فهرستی که در صدرش نام بامداد خمار و نویسنده‌هایی مانند مرتضی مودب‌پور و فهیمه رحیمی به چشم می‌خورد. علاوه بر شرایط حاکم بر جامعه از منظر اجتماعی و سیاسی، جابه‌جایی محل برگزاری نمایشگاه نیز در ریزش بازدید از نمایشگاه اثرگذار بود. نمایشگاه کتاب این ریزش را حدود ۱۰ سال بعد در شهر آفتاب نیز تجربه کرد؛ سال ۱۳۹۵٫ سالی که علاوه بر ریزش بازدیدکنندگان، تعداد ناشران داخلی و خارجی نیز کاهش پیدا کرد.

 

دهه هشتاد


اگر دوباره به دهه هشتاد که با دوران اصلاحات آغاز و با دوران احمدی‌نژاد پایان یافت، بازگردیم با سیر نزولی انتشار کتاب نیز مواجه خواهیم بود که بر کیفیت نمایشگاه کتاب به خصوص در نیمه دوم دهه هشتاد اثرگذار بود. از منظر نشر باید گفت ابتدای دوره ریاست‌جمهوری احمدی‌نژاد، جهش ناگهانی آمار نشر شاید از دور حکایت از بهبود حال کتاب داشت، اما هنگامی که به آمار نگاه کنید، متوجه می‌شوید با تغییر دولت آمار نشر کتاب‌های مذهبی رشد چشمگیری داشته نه کتاب‌های حوزه ادبیات و فلسفه و علوم اجتماعی و آنچه در ادامه رخ داد و به نظر سیر نزولی می‌آید، تعدیل سیاست‌های متاثر از مداخله دولت در نشر است؛ کاهش شمارگان کتاب‌های دینی و افزایش شمارگان کتاب‌های حوزه جامعه‌شناسی، فلسفه و ادبیات. هر چند می‌توان تغییر فرهنگ مطالعه و ورود فناوری‌های نوین به این حوزه را نیز دخیل دانست. برای دریافت اطلاعات دقیق از آمار‌ها و تحلیل نشر این دوره می‌توانید گزارشی که تحت عنوان «گزارش ملی فرهنگ حوزه نشر کتاب» برای پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات تهیه شده و در سایت مرکز رصد فرهنگی کشور منتشر شده را مطالعه کنید.

دهه نود

 

برای نمایشگاه بین‌المللی کتاب، دهه پر افت و خیزی بود. بیست و چهارمین دوره نمایشگاه کتاب در سال ۹۰ هنگامی که سیدمحمد حسینی وزیر ارشاد بود، به نظر موفقیت خوبی در برگزاری به دست آورد؛ افزایش حضور ناشران داخلی و خارجی و بیشترین تعداد کتابی که در نمایشگاه تا آن زمان و حتی پس از آن به نمایش گذاشته شد: حدود ۴۷۰ هزار عنوان کتاب. در همین دهه بود که نسیم مرعشی را با پاییز فصل آخر سال است و هرس شناختیم. قیدار و رهش را از رضا امیرخانی خواندیم و فریبا کلهر پنج اثرش یعنی شروع یک زن، پایان یک مرد، شوهر عزیز من، عاشقانه و مردی از آنادانا را منتشر کرد. از گلی ترقی دو کتاب جدید خواندیم؛ فرصت دوباره و بازگشت. ناهید طباطبایی، سور شبانه را روانه بازار کرد و محمود دولت‌آبادی به مناسبت ۸۰ سالگی کتاب اسب‌ها، اسب‌ها از کنار یکدیگر را نوشت و چاپ کرد. محمدرضا بایرامی بالاخره مجوز مردگان باغ سبز را گرفت و لم‌یزرع را منتشر کرد. از مهدی یزدانی‌خرم، خون خورده، سرخ سفید و من منچستر یونایتد را دوست دارم وارد بازار شد.

 

رضا جولایی، برکه‌های باد، یک پرونده کهنه، شکوفه‌های عناب، پاییز ۳۲ و ماه غمگین، ماه سرخ را منتشر کرد. از فرهاد کشوری مردگان جزیره موریس، سرود مردگان، دست نوشته‌ها، صدای سروش و کشتی توفان‌زده را خواندیم. از منیرالدین بیروتی، بحر و نهر، آرام در سایه و ماهو، از ابوتراب خسروی، ملکان عذاب را و آواز پر جبرییل، از مصطفی مستور سه گزارش کوتاه درباره نوید و نگار، بهترین شکل ممکن، عشق و چیز‌های دیگر، از زنده‌یادیعقوب یادعلی آداب دنیا و آمرزش زمینی و متغیر منصور، از محمود حسینی‌زاد این برف کی آمده، آسمان، کیپ ابر، بیست زخم کاری، از جواد مجابی گفتن در عین نگفتن و ایالت نیست در جهان، از حسین سناپور، مخلوقات غریب و دیگر کتاب‌ها… ما دهه نود را این‌طور سر کردیم و ۹ دوره نمایشگاه کتاب در این دهه برای ما هر سال بی‌رونق‌تر شد؛ چه در زمان وزارت سیدمحمد حسینی، چه در زمان وزارت علی جنتی، چه دوران سیدعباس صالحی یا وزارت کوتاه سیدرضا صالحی‌امیری.

 

دهه نود را کرونا تمام کرد. نمایشگاه کتاب نیز مانند بسیاری از رویداد‌های دیگر تحت تاثیر بیماری همه‌گیر که روز‌ها و روزها، آمار مرگ و میرش ما را به وحشت می‌انداخت، معلق شد. بعد از دو سال غیبت (۱۳۹۹ و ۱۴۰۰) نمایشگاه کتاب تهران با شعار «با کتاب سلامتیم» به مصلی بازگشت. اما برای بازگرداندن ناشران و بازدیدکنندگان نیاز به زمان داشت. پارسال که می‌توانست فرصت طلایی برای بازگرداندن آن اشتیاق گم شده برای نمایشگاه کتاب باشد، مسائلی دیگر دخیل شد برای بی‌میلی برخی ناشران و بخشی از مردم نسبت به حضور در نمایشگاه. برخی آن را تحریم نمایشگاه نام نهادند، عده‌ای تکذیب کردند، بعضی از مسوولان اعلام کردند مشکلات خود ناشران باعث شده حضور پیدا نکنند و «تحریم» واژه دشمن است… هر چند در مقابل ناشرانی که شرکت نکردند، ناشرانی نیز به نمایشگاه پیوستند که آمار‌ها را افزایش دادند. سال گذشته یکی از پرحاشیه‌ترین نمایشگاه‌های کتاب را پشت سر گذاشتیم؛ نمایشگاهی با چند پرونده تخلف، چندین تذکر، خبر پلمب و… حالا این روز‌ها به استقبال سی و پنجمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب می‌رویم که با شعار «بخوانیم و بسازیم» از نوزدهم تا بیست و نهم اردیبهشت ماه برگزار می‌شود.

مرور جدول زیر کمک می‌کند بتوانیم بینشی نسبت به سیری که نمایشگاه کتاب در این سی و پنج دوره داشته به دست آوریم و اگر هر فراز و فرودش را با شرایط اجتماعی، سیاسی و اقتصادی دورانش بسنجیم، تحلیلی از تاثیر وضعیت جامعه بر این نمایشگاه خواهیم داشت.

 

دیگر خبرها

  • خانواده بافضیلت موجب تعالی جامعه می شود
  • جامعه کارگری باید مورد تکریم و احترام قرار گیرد
  • تغییر نگاه‌ها به کوثر چشم انداز ما بوده است
  • اعتماد‌ به‌ نفس بیشتر با استفاده کمتر از شبکه‌های اجتماعی
  • تاثیر استفاده کمتر از شبکه‌های اجتماعی بر افزایش اعتماد به نفس
  • سی‌وچهار دوره نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران در یک نگاه
  • مردان بایرن نگاه کنند: اینطوری قهرمان می‌شوند
  • رئیس انجمن جامعه شناسی ایران: پروژه یکدست‌سازی همه جا شکست خورده است/ هر روز شکاف‌های عمیق‌تری بین ایدئولوژی حاکمیت با مردم می‌بینیم/ گروه‌های مختلف مردم به همدیگر احترام می‌گذارند
  • ۲۱ درصد بیمه‌شدگان تامین اجتماعی، بانوان هستند/ حضور فعال زنان در بازار کار
  • نگاهی به تغییرات جدید در جامعه ژاپن با محوریت خانواده‌های ژاپنی