Web Analytics Made Easy - Statcounter

خبرگزاری مهر، گروه دین و اندیشه: با وجود آنکه قرن‌ها از عاشورای حسینی می‌گذرد و هر دوره به فراخور شرایط در مورد این واقعه جانگداز سخن به میان آمده، اما باز هم گویی هنوز حتی به لایه‌هایی سطحی از عمق عرفان این جریان نرسیده‌ایم چراکه  حرکت سیدالشهدا(ع) و هفتاد و دوتن از یاران مطهرش چنان ابعاد وسیع عرفانی و عقلانی را به شکلی توامان به تصویر کشید که هرچه قدر در مورد آن قلم بزنند و سخن بگویند اندک است و شاید رساترین وصف همین باشد که تمامی ابعاد یک انسان کامل، در کربلا به منصه ظهور رسید.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

بر آن شدیم در راستای بررسی محورهای مذکور، با «سعید طاووسی مسرور» استاد دانشگاه علامه طباطبایی و پژوهشگر سیره اهل بیت(ع) گفت وگو داشته باشیم که در ادامه حاصل آن را می‌خوانید:

*تاکنون در باب واقعه جانگداز سال ۶۱ هجری و آنچه که بر سَر امام حسین(ع) و یاران باوفایش آمد مباحث و مطالب فراوانی نقل و نوشته شده است که بسیاری از آنها ناظر بر مظلومیت حضرت و اتفاقاتی است که حسین بن علی (ع) در راه دفاع از دین پیامبراکرم(ص) به جان خرید. فارغ از این نگاه‌های رایج، اگر بخواهیم عملکرد سیدالشهدا(ع) را از بُعد عرفانی در طول تاریخ بررسی کنیم، به نظرتان چه گستره‌ و طیف عرفانی را می‌توان در سیره حضرت در روز عاشورا مشاهده کرد؟

واقعه عاشورا یکی از جریان‌هایی محسوب می‌شود که در طول تاریخ نگاه‌ها و تحلیل‌های مختلفی ناظر بر آن بوده است و در هر دوره به نسبت شرایط حاکم، نگرش متفاوتی نسبت به سایر ادوار به مساله عاشورا وجود داشته است. به همین تناسب برداشت‌ها از واقعه عاشورا زیر سایه این شرایط محقق شده برای مثال در دوره قاجار نگرش حماسی به واقعه عاشورا وجود نداشت و صرفاً نوع نگاه ذکر مصیبت و تأکید بر بلایایی بود که بر امام حسین(ع) و خاندان مطهرش فرود آمد.

در دوره قاجار نگرش حماسی به واقعه عاشورا وجود نداشت و صرفاً نوع نگاه ذکر مصیبت و تأکید بر بلایایی بود که بر امام حسین(ع) و خاندان مطهرش فرود آمد

از سوی دیگر در دوره‌هایی مثل انقلاب اسلامی ایران، نگاه حماسی و انقلابی به عاشورا تقویت شد و عنوان کردند عاشورا یک نهضت سیاسی و انقلابی بود چه اینکه چنین هم بود، اما اشاره ام به این مباحث از آن جهت بود که بگویم در واقعه عاشورا تمامی این مولفه‌ها وجود دارد و فقط صرف وجود یک یا چند بُعد نیست بلکه می‌توان از جنبه‌های مختلف این واقعه را بررسی کرد. به بیان دیگر عاشورا فقط بُعد تراژیک، مصیبت و انقلابی و نهضت‌سازی ندارد، بلکه عاشورا یک مجموعه است و ما در قالب آن مجموعه است که بحث اخلاق و عرفان را درک می‌کنیم.

تحقق نهایی عرفان عملی، همان عملکرد سیدالشهدا(ع) و یاران حضرت است و اگر نیست پس کجا و کدام بخش از وقایع تاریخ اسلام می‌توان چنین رویکردی را پیدا کرد؟ قطعا هیچ نمونه‌ای برای نهضت عاشورا نبوده، نیست و نخواهد بود که از جان گذشتگی در مسیر رسیدن به حضرت حق تا این اندازه تجلی یابد و عرفان را در مقام عمل به منصه ظهور برساند.

حافظ چنین سروده است: «به می سجاده رنگین کن گرت پیر مغان گوید/که سالک بی خبر نبود ز راه و رسم منزل ها»، آنان که با سیدالشهدا(ع) ماندند آن هم در حالی که حضرت فرمود: بیعت خود را از شما برداشتم واقعا چه دیده بودند که نرفتند و تا پای جان برای امام حسین(ع) شمشیر زدند؟ پاسخ آن است که آنان به شخصیت الهی امام حسین(ع) پی بردند و اعتقاد داشتند که صلاح و رشد همان است که امام(ع) می فرماید لذا تبعیت محض داشتند و خود را فدا کردند و این اوج عرفان است.

صحنه‌های مختلفی در واقعه عاشورا وجود دارد که حکایت از این مهم دارد، از نوجوانی چون قاسم بن الحسن (ع) تا پیرمردی چون «حبیب بن مظاهر» و «مسلم بن عوسجه». اساسا تحلیل آنها نسبت به مرگ خود نشان از رشد آنها دارد که گفتند اگر بمیرم و تکه تکه ام کنند و هزار باز زنده شوم و بمیرم و باز هم تکه تکه شوم «دست از تو نمی کشم»؛ و این یعنی عاشورا همان قدر که تراژدی و حماسه است در عین حال تجلی عرفان و معنویت هم هست و از این بُعد باید به آن توجه کنیم.

*فنا شدن در ادبیات عرفانی از اصلی‌ترین مراحل سیر و سلوک عارف محسوب می‌شود، این مولفه در واقعه عاشورا به وضوح در میان رهبر و پیروان دیده می‌شود، یعنی از امام حسین(ع) تا هفتاد و دو تن از یاران مطهرش. در این مورد و جنبه فنا شدن و از خودگذشتگی عرفانی در واقعه جانگداز کربلا توضیح دهید؟

ببینید، اساسا در واقعه عاشورا یک سری از صفات را به صوت تام شاهد هستیم، ما در عاشورا شاهد تجلی صفات حسنه و البته سیئه هستیم. به همان اندازه که خوبی‌ها در دشت کربلا موج می‌زنند رذیلت‌ها از سوی دیگر سر بر می‌آورند.

قرآن از این از خودگذشتگی‌ها به ایثار تعبیر می‌کند. یعنی دیگری را بر خود مقدم داشتن کما اینکه فرموده است: « وَیُؤْثِرُونَ عَلَی أَنْفُسِهِمْ وَلَوْ کَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ»   گفته شده این آیه در مدح انصار نازل شده است که مهاجران را بر خود مقدم کردند در حالی که خودشان محتاج‌تر بودند.

بنابراین ایثار سطوحی دارد و یک زمان ممکن است در یک سطح پایین انجام شود اما یک زمان هست که شخص همه چیز خود را در راه خدا می‌دهد. این اوج ولایت‌پذیری، بندگی و عبودیت است که در ظهر عاشورا و در عملکرد سیدالشهدا(ع) نمود داشت.

امام حسین(ع) یک انسان است، یک پدر است، فرزند شش ماهه دارد. یک برادر است، یک دایی است، یک عمو است؛ بنابراین حضرت، یک شخصیت انسانی دارد  و جنبه‌های مختلفی که هر انسان از آن برخوردار است را دارد اما همه آنها را برای خدا فدا می‌کند. از جان و جسم خود می‌گذرد، توجه داشته باشیم برخوردی که با جسم مطهر امام حسین(ع) شد در طول تاریخ سابقه نداشته است که بیایند و در حق بدن مطهر و بی جانی چنین جنایتی کنند.

بنابراین از خودگذشتگی که در سوال مطرح کردید، در واقع تجلی صفت قرآنی ایثار است که از اوصاف مومنان برشمرده شده و اوج آن در عاشورای حسینی ثبت شد. از سوی دیگر به معنای واقعی کلمه اوج عرفان است چرا که فنا شدن در حضرت حق و برای اوست.

*یکی از مسایلی که در مورد واقعه عاشورا مطرح می‌شود، فارغ از همه آن اتفاقاتی که افتاد، جایگاه عقلانیت و عقلانی عمل کردن است. در توجیه عقلی این حرکت تاریخ‌ساز سیدالشهدا(ع) و در پاسخ به شبهه‌افکنان چه پاسخی باید داد؟

تمام واقعه عاشورا از حرکت امام حسین(ع) از مدینه تا شهادت حضرت در کربلا، قابل تبیین عقلانی است، یعنی هیچ مساله و اتفاقی در این مسیر نیست که بگوییم که سِرّ الهی بوده و ما نمی‌دانیم از چه بابت سر زده است. امام حسین(ع) اسوه است و اصلا از خود حضرت نقل شده است که من اسوه شما هستم، بنابراین اسوه باید قابل الگوگیری باشد.

این اسوه بر اساس عقلانیت رفتار می‌کند و ما می‌توانیم از او تبعیت کنیم، مثال‌های فراوانی را می توان مطرح کرد و شاید ممکن است که محل ابهام باشد و بگویند که این دستور الهی بوده است، مثلا شهریار در شعر معروف خود چنین سروده است:

بردن اهل حرم دستور بود و سر غیب

ورنه این بی ‌حرمتی ها کی روا دارد حسین

تمام واقعه عاشورا از حرکت امام حسین(ع) از مدینه تا شهادت حضرت در کربلا، قابل تبیین عقلانی است، یعنی هیچ مساله و اتفاقی در این مسیر نیست که بگوییم که سِرّ الهی بوده و ما نمی‌دانیم از چه بابت سر زده است

من با این نگاه مخالفم، اتفاقاً بردن زنان و بچه ها به کربلا، عقلانی‌ترین و منطقی‌ترین کار بود چنانچه «سید بن طاووس» در لهوف توضیح داده و تصریح کرده است که اگر سیدالشهدا(ع) خانواده را به همراه خود نمی‌برد بنی امیه آنان را اسیر می‌کرد و خطاب به حضرت می گفت خود را تسلیم کن تا خانواده ات را رها کنیم و امام حسین(ع) را از نهضت‌اش باز می‌داشتند کما اینکه در مورد کمیل چنین رفتاری داشتند و نوع معامله بنی امیه با کمیل همین بود که خانواده او را گروگان گرفتند و کمیل خود را تسلیم کرد و خانواده او آزاد و خودش به شهادت رسید.

*این سؤال نیز بسیار مطرح شده است که چرا وقتی امام حسین(ع) متوجه شهادت حضرت مسلم(ع) در کوفه شد، باز هم به حرکت خود ادامه داد؟

حرکت به سوی کوفه در واقع عقلانی‌ترین و بهترین انتخاب از سوی حضرت بوده است به این دلیل که شیعیان حضرت امیر(ع) در کوفه بودند و حتی اگر امام حسین(ع)به کوفه می رسید و پیروز هم نمی‌شد حداقل آنها می‌توانستند از جان حضرت محافظت کنند، ضمن اینکه جای دیگری هم نبود که امام به آن سو حرکت کند؛ اگر قرار بود که حضرت به مدینه برود چرا از مدینه خارج شد؟ در مدینه حامی نداشت، مکه برایش تهدید جانی وجود داشت و از خود امام حسین(ع) نقل شده که به جهت حفظ حرمت حرم خدا فرمود: «من یک وجب بیرون مکه کشته شوم بهتر از آن است که داخل مکه کشته شوم».

در ایران نیز، فضا آن چنان که امروز هست نبود که همه شیعه و حامی اهل بیت (ع) باشند. یک گزینه می ماند آن هم «یمن» که آنجا هم مشکل بود چرا که زمان معاویه به یمن حمله شد و یک فرد یمنی از حاکم گماشته شده از سوی امیرالمومنین در برابر هجمه سپاه بنی امیه دفاع نکرد، بنابراین رفتن به یمن توجیهی نداشت.

بعد از شهادت حضرت مسلم(ع) امکان پیروزی امام حسین(ع) وجود داشت فقط کمتر شده بود، اگر پای امام حسین(ع) به کوفه می رسید ممکن بود که ورق برگردد کما اینکه مسلم هجده هزار بیعت گرفته بود اما ابن زیاد که وارد کوفه شد پول پخش کرد و مردم را از حمله سپاه شام ترساند و ورق برگشت، در حالی که اگر امام حسین(ع) پایش به کوفه می رسید ممکن بود که اوضاع تغییر کند. با این وصف حرکت حضرت کاملا عقلانی بود.

در این باب می‌توان مثال‌های فراوانی را بیان کرد. «ابن خلدون» می‌گوید حرکت امام حسین(ع) عقلانی نبود چون عقلای آن زمان حضرت را منع کردند و گفتند به این سفر نرو! ابن خلدون مطرح می کند کسانی مانند «عبدالله بن عباس»، «عبدالله بن عمر»، «عبدالله بن جعفر» و ... به حضرت گفتند که سمت عراق حرکت نکند! با وجود این، ابن خلدون نمی گوید که بزرگانی از جمله «حبیب بن مظاهر»، «مسلم بن عوسجه» که از اصحاب امام حسین(ع) بودند و در کوفه حضور داشتند و خود از بزرگان کوفه بودند و از اوضاع کاملا مطلع بودند، آن حضرت را دعوت کردند اما کسانی که راحت در مکه نشسته بودند وبه حضرت می گفتند به این سفر نرو آیا راهکاری هم ارایه کردند؟

این در حالی است که در آن شرایط کوفیان از قبل حکومت ابن زیاد، اوضاع را مناسب یافته و از حضرت دعوت کردند تا به کوفه بیاید و لذا حرکت امام حسین(ع) به سمت کوفه عقلانی ترین کار بود. از سوی دیگر کوفیان اقدام عملی کردند و نماز جمعه و جماعت را پشت سر «نعمان بن بشیر انصاری» تحریم کردند و به حضرت نامه نوشتند که اگر بیایی حاکم را بیرون می کنیم. لذا نقل است که امام حسین(ع) فرمود: «این مسیر دیگر بر من واجب شد» علت هم آن بود که پیروان حضرت به میدان آمده بودند. به تعبیر شهید «سید محمدباقر صدر»، امام حسین(ع) در اینجا فعل انجام نداده است بلکه پاسخ به فعل داد. در اینجا تکلیف بر امام حسین(ع) واجب شد. از سوی دیگر اگر سؤال پیش بیاید که امام حسین(ع) در چه راهی شهید شد پاسخ آن است که حضرت در راه احیای حکومت حق و مبارزه با باطل به شهادت  رسیدند.

شهادت نتیجه قیام امام حسین(ع) بود، حتی حکومت هم هدف اصلی نبود، بلکه وسیله ای بود که آن سنت پیامبر اکرم(ص) را زنده کند

شهادت نتیجه قیام امام حسین(ع) بود، حتی حکومت هم هدف اصلی نبود، بلکه وسیله ای بود که آن سنت پیامبر اکرم(ص) را زنده کند؛ کما اینکه نقل شده که امام (ع) به مردم بصره نوشته است که زمان ما زمانی است که سنت ها مرده و بدعت ها زنده شده است، حضرت می‌خواست با این مساله مبارزه کند و مبارزه کلان نیاز به ابزار دارد و یکی از ابزارها می‌تواند حکومت باشد لذا این حرکت و رویکرد سیدالشهدا(ع) گواه تامی بر عقلانیت در قدم به قدم واقعه کربلا است.

 *سخن پایانی شما به عنوان حسن ختام بحث؟

عاشورا تمام شدنی نیست، هزار و سیصد و هشتاد سال از عاشورا می گذرد. این گونه نیست که هرچه بوده را گفتند و تمام. عاشورا یک دریای جوشان و یک واقعه زنده است، نه یک واقعه که گوشه‌ای از تاریخ اتفاق افتاده و تمام شده، باید از ابعاد مختلف درباره عاشورا تحلیل دقیق داشته باشیم.

کد خبر 4713726

منبع: مهر

کلیدواژه: عاشورا کربلا عاشورا کربلا امام حسین ع کنفرانس بین المللی معرفی کتاب ماه محرم امام موسی صدر مراسم عزاداری آیت الله جوادی آملی فعالیت های قرآنی شبکه چهار سیما رادیو گفتگو آیت الله مدرسی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۰۸۳۳۱۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

لزوم ترویج فرهنگ زیبای همیاری همگانی در صیانت از محیط زیست

حجت الاسلام حسین حسین‌زاده در گفت وگو با خبرنگار مهر ضمن تأکید بر اهمیت صیانت از محیط‌زیست به تعریف محیط‌زیست پرداخت و آن را دربردارنده تمام مؤلفه‌های مؤثر بر حیات انسان توصیف کرد و اظهار داشت: محیط‌زیست را در دو سطح محیط پیرامونی زندگی انسان و بسترهای دیگر طبیعت می‌توان دنبال کرد.

وی بر لزوم بازشناسی دقیق الزامات صیانت از محیط‌زیست تأکید و درختکاری و کاشت نهال را از برجسته‌ترین توصیه‌های روایی برشمرد و خاطرنشان کرد: پیامبر اکرم صلی‌الله علیه و اله در روایتی می‌فرمایند؛ اگر قیامت فرارسد و در دست یکی از شما نهالی باشد، چنانچه بتواند برنخیزد تا آن را بکارد، باید آن را بکارد.

حجت‌الاسلام حسین‌زاده با بیان این که کاشت نهال و توسعه فرهنگ درخت‌کاری باید مورد اهتمام همگان از جمله ائمه جمعه قرار گیرد، اظهار داشت: دعوت به همکاری گروه‌های مختلف مردمی با منابع طبیعی در روز درختکاری از جمله مؤلفه‌های مؤثر بر ترویج فرهنگ زیبای همیاری همگانی در صیانت از محیط زیست است.

وی در ادامه تبیین برخی دیگر از مصادیق صیانت از محیط‌زیست به موضوع مهم آب اشاره کرد و اذعان داشت: پرهیز از کثیف و تباه سازی آب و دوری از آزار و اذیت حیوانات از سفارش‌هایی مبانی دینی است؛ چرا که همگان در برابر زمین، سرزمین و حیوانات مسئول هستیم و این مهم باید موردتوجه عموم جامعه قرار گیرد.

امام‌جمعه امامزاده عبدالله به مسئولیت گفتمانی ائمه جمعه در مواجهه با محیط‌زیست اشاره نمود و اذعان داشت: نیاز است تا ائمه جمعه در تمام مشارکت‌های عمومی و تخصصی عرصه محیط‌زیست حضوری فعال و جهادی داشته، میدان‌دار عرصه جهاد تبیین و فرهنگ‌سازی باشند.

وی به زیبایی‌های حضور ائمه جمعه در مناسبت‌های مختلف به‌ویژه عرصه صیانت از حیوانات و جمع‌آوری پسماند از محیط‌زیست اشاره نمود و خاطرنشان کرد: توجه متقابل به ظرفیت‌های موعظه و کارگاه بهترین راهکار جهاد تبیین و نهادینه‌سازی فرهنگ زیبای مدیریت پسماند و صیانت از محیط‌زیست است.

حجت‌الاسلام حسین‌زاده تصریح کرد: ائمه جمعه ضمن تبیین مباحث دینی و اجتماعی باید پرچم‌دار میدان‌های فرهنگ‌ساز بوده ورود علمی و عملی به فرهنگ‌سازی داشته باشند.

کد خبر 6087540

دیگر خبرها

  • چرا زیارت حضرت عبدالعظیم حسنی برابر با زیارت امام حسین (ع) است؟
  • زمینه‌سازان شهادت امام حسین (ع)
  • بزرگداشت حمزه سیدالشهدا در کشور کم‌رنگ است
  • چرایی برابری فضیلت زیارت عبدالعظیم(ع) و امام حسین(ع)
  • اشراقی: ملاک اندیشه‌های امام، رهبر انقلاب هستند
  • شخصیت و جایگاه حضرت حمزه سید الشهدا(ع) و عزاداری برای او به دستور رسول الله(ص)
  • ویژگی‌های حضرت حمزه(س) در بیان قرآن و روایات
  • لزوم ترویج فرهنگ زیبای همیاری همگانی در صیانت از محیط زیست
  • حضرت عبدالعظیم (ع) پرچمدار جهاد تبیین بود
  • مرتضی اشراقی: اندیشه‌های امام به‌طور هدفمند تحریف می‌شود/ شاخص و ملاک حقیقت اندیشه حضرت امام، رهبر معظم انقلاب هستند/ یکی از وظایف مهم مورخ، جهاد تببین است/ امروز مردم غزه تاریخ ساز یک حماسه عظیم هستند