هراس اسرائیل از پیامدهای اخراج بولتون و پیامهای آشتیجویانه ترامپ برای ایران
تاریخ انتشار: ۲۲ شهریور ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۰۹۱۰۴۵
آفتابنیوز :
سرویس بین الملل- مواضع سیاستمداران و چهرههای نظامی پیشین و فعلی اسرائیل نشان میدهد که در هیچ نقطهای از جهان به اندازه اسرائیل، رهبران مختلف نگران پیامدهای پس از برکناری "جان بولتون" مشاور امنیت ملی ترامپ نبودهاند.
به گزارش آفتابنیوز؛ "نفتالی بنت" از چهرههای مطرح جریان راست در اسرائیل که با نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل و کابینه او به عنوان وزیر همکاری کرده در تازهترین اظهاراتاش درباره اخراج "جان بولتون" مشاور امنیت ملی ترامپ از کاخ سفید گفته است: "ما باید بسیار نگران باشیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
او که در کنفرانس مشترک روزنامههای "جروزالم پست" و "معاریو" در روز چهارشنبه سخن میگفت در ادامه افزود: "ایده فشار بر ایران کارآمد است. ما درصدد فشار آوردن بر ایران هستیم تا از سوریه و دیگر نقاط عقبنشینی کند. اگر ما فشار را علیه ایران کاهش دهیم نتیجه بسیار بد خواهد بود. موقعیت ما بهتر از آن چیزی است که پیشتر بود. در عراق، سوریه و در لبنان وضعیت خوبی داریم. در مورد ایران در وضعیت بسیار دشواری قرار داریم".
"آویگدور لیبرمن" از دیگر چهرههای اردوگاه راست در سیاست اسرائیل و رهبر حزب "ئیسرائیل بیتنو" نیز با بنت موافق بود و در آن نشست گفت که تغییر جهت ترامپ در قبال ایران نشاندهنده آن است که نتانیاهو بزرگترین سرمایه استراتژیک خود که همکاری با ترامپ در مورد ایران بود را از دست داده است.
لیبرمن در اینباره افزود: "نتانیاهو در اینباره به قدری به ترامپ نزدیک شد که در کارزار انتخاباتیاش عکسهای خود را در کنار ترامپ منتشر کرد". اخراج بولتون بدان معنا است که نتانیاهو دیگر نمیتواند ادعا کند که درباره ایران در همکاری نزدیک با امریکا است. این به معنای تمام شدن همکاری بر پایه چشمانداز مشترکی میان نتانیاهو و کاخ سفید در مورد ایران است. وزیر دفاع سابق اسرائیل در ادامه افزود: "برای اسرائیل این مشکل بسیار بزرگی است. این وضعیت ما را در برابر چالشهای پیچیدهای قرار خواهد داد. واقعیت آن است که امریکاییها نخست به منافع خود فکر میکنند و ما باید فکر کنیم که نحوه تعامل و واکنشمان نسبت به شرایط جدید چگونه باشد. آشکار است که موضع بولتون در مورد ایران نزدیک به موضع اسرائیل بود و برکناری او تغییری در رویکرد امریکا در قبال ایران محسوب میشود".
در همین حال، "موشه یعلون" وزیردفاع سابق اسرائیل در مصاحبهای با شبکه خبری "آی 24"، اخراج بولتون را نشانه ضعف ترامپ و پیروزیای برای ایران دانسته است. این وزیر سابق اسرائیلی گفته است: "به رویدادهای ماههای اخیر نگاه کنید. ترامپ ماهها فشار شدیدی را بر ایران وارد کرد و تحریمهایی را اعمال نمود. با این حال، نسبت به ساقط شدن پهپاد امریکایی توسط ایران این موضوع را نادیده گرفت. این رفتار پیام ضعف امریکا است. این خبر بدی برای اسرائیل است".
او در ادامه این گفتوگو در واکنش به این موضوع که نتانیاهو مدعی شده که ایران دوست دارد رقبای او در انتخابات پیش روی اسرائیل پیروز شوند این موضوع را فرافکنی و ناصحیح دانسته و گفته است: "این تبلیغاتی غلط است. ایران باید اولویت شماره اول باشد. نتانیاهو به جای متهم کردن اپوزیسیون آبی و سفید باید بگوید چگونه میخواهد با تهدید متوجه از جانب ایران مقابله کند".
روزنامه "یدیعوت آحرونوت" اسرائیل نیز در سرمقاله تازه خود تحت عنوان "نتانیاهو متحد خود در مورد ایران را در کاخ سفید از دست داد"، درباره اخراج بولتون و پیامدهای آن برای اسرائیل مینویسد: "تصمیم ترامپ برای مذاکره با ایران باعث تشدید روابط پر تنش با مشاور امنیت ملیاش شد. رییسجمهوری امریکا ناامید شده چرا که در صحنه بینالمللی پیروزیای کسب نکرده است. او به دنبال کسب موفقیت است، حتی اگر این پیروزی به بهای آزرده خاطر ساختن دوست مورد اعتماد او نتانیاهو باشد. سیاست بولتون این بود: تغییر رژیم در تهران، بمباران ایران، صاف کردن و منهدم کردن طالبان، در هم شکستن حزب الله، خرد کردن حماس و استقرار نیروهای نظامی در مرز با کره شمالی. او معتقد بود که طالبان و کیم جونگ اون به دلیل خواست مذاکره ترامپ، او را مسخره میکنند.
تنش میان آن دو پس از آن افزایش یافت که ترامپ خواستار مذاکره بدون پیش شرط با روحانی شد. میزان حمایت از ترامپ در نظرسنجیهای عمومی به کمتر از 38 درصد رسیده است. او تصور میکرد در پیونگ یانگ، کیم دوست او شده اما نتیجهای از مذاکره با او حاصل نشد. حال ترامپ به ایران چشم دوخته؛ اقدامی که باعث نارضایتی بولتون و همچنین نتانیاهو شده است. در جهت عکس بولتون، پمپئو مرد بله قربانگوی ترامپ است. او کماکان یک دستور کار دارد: وفاداری به رییسجمهوری امریکا. پمپئو آرزو دارد در انتخابات سال 2024 بتواند رییسجمهوری امریکا شود. ترامپ که روزگاری امریکا را از برجام خارج ساخت، صرفا بدین خاطر که آن توافق دستاورد دوره اوباما بود، اکنون پیامهای آشتیجویانه برای ایران ارسال میکند. با این حال، ایرانیها تنها در صورتی با ترامپ به توافق خواهند رسید که مطمئن شوند بتوانند در ازای آن امتیازی از ترامپ دریافت کنند. آنان برخلاف "کیم جونگ اون" صرفا به عکس گرفتن با ترامپ نیازی ندارند. وضعیت جدید نشان دهنده تغییر رویکرد ترامپ است. این بدان معناست که نتانیاهو دیگر در کاخ سفید کسی را ندارد که مانند او به مسائل نگاه کند. او دیگر نمیتواند پیامها را از اورشلیم (بیت المقدس) در گوش رییسجمهوری امریکا نجوا کند".
منبع: آفتاب
کلیدواژه: اسرائیل جان بولتون دونالد ترامپ بنیامین نتانیاهو ایران برجام آمریکا تحریم خاورمیانه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۰۹۱۰۴۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
زهر چشمی که ایران در حمله به «نواتیم» از نتانیاهو گرفت، بیسابقه بود
ضربه کاری بیسابقهای که ایران با وجود اعلام قبلی به پایگاه نظامی نواتیم وارد کرد، به نتانیاهو فهماند که اگر جنگ واقعی آغاز شود، چیزی از امکانات نظامی اسرائیل نخواهد ماند.
به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: در این باره روزنامه دنیای اقتصاد در تحلیلی مینویسد: پس از گذشت دو هفته از حمله ترکیبی موشکی و پهپادی ایران به اسرائیل، و با انتشار ابعاد تازهای از این حمله، میتوان ادعا کرد کیفیت حمله بالستیکی ایران به این پایگاه راهبردی، حتی در تصمیم نتانیاهو در خودداری از حمله تلافیجویانه به ایران مؤثر بوده است. پایگاه هوائی نِواتیم متعلق به نیروی هوائی اسرائیل در ۱۵ کیلومتری جنوب شرقی شهر بئرشبع در صحرای نقب قرار دارد. این پایگاه عظیم با سه باند با طولهای مختلف پروازی میزبان جتهای رادارگریز اف ۳۵، هواپیماهای ترابری، هواپیماهای تانکر و هواگردهای شناسایی و تشخیص الکترونیکی است.
پس از آنکه سخنگوی ارتش اسرائیل، حمله ایران به این پایگاه را کماهمیت و جزئی اعلام کرد، این رسانههای آمریکایی بودند که از قول منابع آگاه اعلام کردند، ضربات موشکی ایران، «چیزی بیش از ضربات جزئی اعلامشده از سوی اسرائیل بوده است». ما اکنون میدانیم که یکی از باندها با صدمه جدی مواجه شده، یکی از هواپیماهای پهنپیکر اسرائیلی از نوع سی ۱۳۰ (که البته این نوع هواپیماها کاربردهای شناسایی - الکترونیکی هم دارد) آسیب دیده و همچنین یک آشیانه اف ۳۵ و یک انبار قطعات یدکی نیز منهدم شدهاند. در ابتدا، تعداد موشکهای برخورد کرده به پایگاه، ۳ فروند، سپس ۵ فروند و بعد ۹ فروند اعلام شد. رسانههای غربی احتمالا با توافق مقامات پنتاگون با انتشار قطرهای اطلاعات قصد دارند تا یک نکته را به مقامات اسرائیل گوشزد کنند: «اگر آمریکا کمک نمیکرد چیزی از پایگاه نواتیم باقی نمیماند».
اما چرا حمله به نواتیم، نتانیاهو را از پاسخ جدی باز داشت؟ از مجموع پرتابههای ایران، ۱۲۰ فروند موشک بودهاند و رهگیری این نوع موشکها به دلیل شیوه حرکت بسیار سخت است. اگرچه سایر موشکها را هواپیماهای جنگی اسرائیل و متحدانش، سامانه گنبد آهنین یا حتی فلاخن داوود میتوانند (با درصد زیاد) از بین ببرند، اما این تجهیزات در برابر موشک بالستیک ناتوان از انهدام (و حتی رهگیری) هستند. موشکهای بالستیک ایران (حتی انواع قدیمیتر) از لحظه پرتاب، ظرف دو دقیقه از جو خارج شده، ۹ دقیقه خارج از جو به حرکت خود ادامه میدهند و در یک دقیقه آخر با سرعت ۶تا ۸ برابر صوت به سمت هدف حرکت میکنند. اسرائیل دربرابر این نوع موشکها با محدودیت مواجه است. تنها سامانه ارو (پیکان) قادر به درگیری با این نوع موشکهاست؛ اما این سامانه به دلیل لانچرهای کمتعداد، با محدودیت تعداد موشک مواجه است. اطلاعات ارتش آمریکا نشان میدهد که اگر حمایت ناوشکنهای آمریکایی مستقر در مدیترانه از «نواتیم» نبود، احتمالا بیش از ۲۰ موشک به این پایگاه اصابت میکرد.
دوباره به شب ۲۵ فروردین بازگردیم. اگر ایران حمله را از قبل اطلاع نمیداد، بهجای موشکهای قدیمیتر، از فتاح ۲ یا خیبرشکن و خرمشهر استفاده میکرد و تعداد موشکها را دو برابر میکرد، چه رخ میداد؟ اسرائیل تعدادی از بهترین داراییهای خود نظیر هواپیماهای شناسایی و پیشاخطار گلف استریم، سوخترسانهای ۷۰۷ و از همه مهمتر بخشی از اف۳۵ها را از دست میداد. پس قدرتی برای حمله متقابل به ایران نمییافت. واقعیت این است که نیروی هوائی اسرائیل برای حملات کوتاه و پرتعداد تجهیز شده و برای حمله به کشوری در ۱۲۰۰ کیلومتری، تجهیزات کافی ندارد. اسرائیل تنها از ۳۹ فروند اف ۳۵ برخوردار است و نباید از یاد برد که سایر تجهیزاتش رادارگریز نیستند. این تعداد هواپیما برای یک حمله بزرگ کافی نیستند. اسرائیل مشکل کمبود سوخترسان دارد و اگر ۷۰۷های سوخترسانش را که تنها ۷ فروند هستند، از دست دهد، حتی قادر به یک حمله محدود به ایران نیز نیست. (به همین دلیل هم بخشی از آنها را به آلمان فرستاد تا از دسترس ایران دور باشد.)
حمله ایران به نواتیم به نتانیاهو نشان داد که هرگز بدون آمریکا حریف جدی برای ایران نیست. ایران بیش از ۱۷پایگاه هوایی، صدها پایگاه موشکی با هزاران سیلوی پرتاب دارد و حمله به چنین اهدافی نیاز به هزاران بمبافکن و صدها تانکر سوخترسان دارد. اگر قرار باشد که ایران، سه پایگاه اصلی اسرائیل را زیر بارانی از موشک بالستیک بگیرد، در کمتر از یک هفته توان هوائی اسرائیل به کمتر از نصف کاهش مییابد.
به نظر میرسد گزارش فرماندهان ستاد مشترک ارتش اسرائیل (که اتفاقا در کابینه جنگ او نقش اساسی دارند) در ممانعت از حمله اسرائیل تاثیر جدی داشته است. سالها قبل یک افسر ارشد سیا در دولت اوباما گفته بود که اسرائیلیها مایلند تا آخرین سرباز آمریکایی با ایران بجنگند، آنها علاقهای به درگیری طولانی نظامی با ایران ندارند. این عملیات به ایران نیز نشان داد که حمایت آمریکا از اسرائیل بیچون و چرا نیست و اگر ایران حتی به اسرائیل حمله قانونی داشته باشد، حتی از نتانیاهو و کابینه جنگطلب او نیز کاری ساخته نیست.