جمهوری اسلامی ایران با اخراج بولتون به دام مذاکره با آمریکا نمیافتد
تاریخ انتشار: ۲۴ شهریور ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۱۰۹۴۹۹
حسن هانیزاده، کارشناس مسائل بینالمللی، در گفتوگو با خبرنگار ایکنا درباره تأثیر اخراج جان بولتون از سوی ترامپ بر تغییر سیاستهای آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران گفت: جان بولتون به دلیل نزدیکی به لابی صهیونیستی و اولویت دادن به منافع رژیم صهیونیستی نسبت به منافع آمریکا، کاخ سفید و شخص ترامپ را به اتخاذ یک سلسله مواضع افراطی نسبت به کشورهای مختلف جهان را وادار کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اخراج بولتون؛ زمینهساز اتخاذ سیاستهای معتدلتر از سوی ترامپ
وی ادامه داد: شکست طرح معامله قرن، شکست کودتا ضد دولت منتخب ونزوئلا، شکست سیاستهای ترامپ در برابر ایران، روسیه، چین و کره شمالی، همگی ناشی از محاسبات غلطی بود که برپایه تفکرات و ایدههای بولتون طراحی شده بود و ترامپ را به این نتیجه رساند که ادامه این سیاستها به انزوای جهانی آمریکا و حتی شکست او در انتخابات ریاست جمهوری 2020 میانجامد.
هانیزاده با بیان اینکه اقدام ترامپ را چندان نمیتوان به منزله تغییر سیاستهای کاخ سفید نسبت به ایران تلقی کرد، گفت: اما این اقدام زمینه را برای اتخاذ سیاستهای معتدلتر و عقلانیتر از سوی ترامپ هموار میکند.
این کارشناس مسائل بینالمللی بیان کرد: برکناری بولتون در حقیقت ناشی از نارضایتی کنگره آمریکا و نخبگان سیاسی این کشور نسبت به سیاستهای تهاجمی و چکشی کاخ سفید نسبت به ایران، چین و روسیه بود و این امر را میتوان به مثابه یک سیگنال مثبت از سوی ترامپ به ایران برای مذاکره ارزیابی کرد.
آیا ترامپ بخشی از شرایط ایران را پذیرفته؟
وی تأکید کرد: به باور ترامپ اگر او بتواند با ایران وارد مذاکره شود پیروزی در انتخابات 2020 قطعی خواهد بود. دلیل آن هم این است که ایران تأثیرگذاری و نفوذ فراوانی در منطقه و جهان دارد و از توان بالایی در حل بسیاری از بحرانهای منطقهای برخوردار است و تعامل و مذاکره با چنین کشوری یک امتیاز ویژه برای او در مقابل رقبای دموکرات خواهد بود.
هانیزاده ابراز کرد: به عبارتی اخراج بولتون بدین معناست که ترامپ بخشی از شرایط ایران را پذیرفته و آماده مذاکره است، اما این مذاکره در صورت تحقق باید شفاف و براساس شرایط اعلام شده ایران انجام شود و لذا بعید است ایران در آینده نزدیک به عنوان برگ برنده انتخاباتی ترامپ وارد دام مذاکره با آمریکا شود. البته در حال حاضر نیز وجود فرد تندرویی مانند مایک پمپئو، وزیر امور خارجه، در دولت ترامپ مانع از تغییر سیاستهای کلان آمریکا نسبت به ایران است و به همین دلیل برای قضاوت دقیقتر باید منتظر ماند و تصمیمات بعدی ترامپ را نسبت به ایران پس از اخراج بولتون مشاهده کرد.
موافقت ترامپ با پیشنهاد مکرون؛ گامی مثبت اما لرزان
هانیزاده درباره برخی گمانهزنیها پیرامون موافقت ترامپ با پیشنهاد خط اعتباری 15 میلیارد دلاری مکرون به ایران پس از اخراج بولتون گفت: این میتواند یک گام لرزان مثبت از سوی آمریکا باشد ولی کافی نیست. 15 میلیارد دلار در تعاملات اقتصادی ایران چندان تأثیرگذار نیست. امریکا در درجه اول باید کلیه تحریمهای اعمال شده علیه ایران را لغو کند و از سیاستهای تهدیدآمیز نظامی نسبت به ایران عقبنشینی کند و در آن زمان است که ایران میتواند در مورد مذاکره با آمریکا تصمیمگیری کند.
انتهای پیام
منبع: ایکنا
کلیدواژه: جان بولتون دونالد ترامپ مذاکره خط اعتباری 15 میلیاردی حسن هانی زاده لابی صهیونیستی انتخابات ایکنا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iqna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۱۰۹۴۹۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حربه زنگ زده یهودستیزی
پدیدهای که پیش از این کمتر شاهد موجی از احساسات نسبت به مردم مظلوم فلسطین و نفرت از اسرائیل و صهیونیسم بودیم.
پدیدهای که حتی گفته میشود با اعتراضات ضد جنگ مردم آمریکا در دهه ۱۹۷۰ و مخالفت با سیاستهای ایالات متحده در ویتنام هم قابل مقایسه نیست. از این جهت که این تظاهرات و اعتراضات از دانشگاههای آمریکا شروع شده است.
این نشان میدهد که جامعه نخبگی کشورهای غربی نه از زاویه دینی و تفکیک اسلام و مسیحیت بلکه از زاویه عدالت خواهی و انسانیت موجی از اعتراضات و نارضایتی از سیاستهای دولتهای غربی بخصوص آمریکا در پشتیبانی همه جانبه از رژیم صهیونیستی براه انداختند.
نکته قابل تامل اینکه بار دیگر هم مقامات آمریکایی و هم سیاستمداران اسرائیلی تلاش میکنند از ابزار یهودستیزی برای توجیه سرکوب این اعتراضات استفاده میکنند. ابزاری که به نظر میرسد کاربرد خود را از دست داده است.
پیش از این هر گونه اعتراضی که نسبت به سیاست رژیم صهیونیستی چه در اروپا و چه در آمریکا صورت میگرفت همواره با انگ یهودستیزی با آن برخورد میشد.
در شروع حملات رژیم صهیونیستی به نوار غزه در آبان ماه سال گذشته ما شاهد چنین موجی از اعتراضات در سطح کمتری بودیم، اما دولتهای غربی سعی کردند با توجیه یهودستیزی، اعتراضات را سرکوب و عملا با عنوان یک اقدام مجرمانه با آن برخورد کنند. حتی در آمریکا، روسای چند دانشگاه را بخاطر ابراز همدردی با مردم فلسطین مجبور به استعفا و کناره گیری کردند.
اما در حال حاضر این سطح گسترده از اعتراضات و ابزار تنفر نسبت به اقدامات جنایتکارانه رژیم صهیونیستی به جایی رسیده که دیگر این ابزار مظلوم نمایی اسرائیلیها کاربرد خود را از دست داده و سیاستهای دولتهای اروپایی به اسم مقابله به یهود ستیزی در توجیه حمایت هایشان از رژیم صهیونیستی دیگر اثری ندارد و بعید به نظر میرسد که کنگره آمریکا و حامیان اسرائیل در ایالات متحده بتوانند با احضار روسای دانشگاهها آنها را نسبت به جنبش دانشجویی که در حمایت از مردم غزه براه افتاده است مورد توبیخ و سرزنش قرار بدهند.
چرا که در شرایط کنونی ما شاهد سطح گستردهای از اعتراضات هستیم که از علاوه بر آمریکا به کشورهای اروپایی هم رسیده است و تداوم این اعتراضات و نارضایتیها قطعا میتواند بخشهای دیگری از جوامع اروپا و آمریکا را در بگیرد.