در مست عشق چه خواهد گذشت؟
تاریخ انتشار: ۲۵ شهریور ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۱۲۳۹۶۵
در حاشیه ساخت روایتی از زندگی شمس و مولانا به کارگردانی حسن فتحی با بازی شهاب حسینی در نقش شمس تبریزی مهمترین خبر فـــــــرهنگی روز ساختـــــه شدن فیلمیست از زندگی مولانا جلالالدین محمد بلخی و شمس تبریزی به روایت حسن فتحی در قونیه با عنوان «مستعشق». فیلمی که تمامی صحنههای آن در ترکیه فیلمبرداری میشود و قونیه زمانه حیات مولانا در آن بازسازی خواهد شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
تهیهکننده «مست عشق» مهران برومند است و فیلم از دو سرمایهگذار ایرانی و ترکیهای بهره میبرد. متن این فیلم سینمایی را فرهاد توحیدی و حسن فتحی نوشتهاند و تا اینجای کار حضور شهاب حسینی در نقش شمس تبریزی قطعی شده است. از آنجا که این داستان حساسیتبرانگیزی نزد اذهان ایرانیست و همه این سالها مخاطبان ایرانی کنجکاو آثار فرهنگی حول زندگی مولانا بودهاند، بر آن شدیم تا از سه منظر، خبر ساخت این پروژه را بررسی کنیم.
از حجتالله ایوبی مؤسس و مدیرعامل بنیاد شمس و مولانا که سابقه ریاست بر سازمان سینمایی را نیز دارد خواستیم از دلایل ساخته نشدن چنین فیلمی تا امروز و ظرفیتهای سینمایی چنین اثری بگوید؛ از توفیق سبحانی مولویپژوه خواستیم درباره امکانهای ادبیات برای تصویر و شکل بصری این زندگی برایمان بنویسد و متن سوم متعلق به فرهاد توحیدی نویسنده فیلمنامه «مست عشق» است که برای نخستینبار در روزنامه ایران از جزئیات داستان و شکل روایی فیلمی که قرار است ساخته شود سخن گفته است.
حواستان باشد مخاطب به بیراهه نرود
توفیق سبحانی
مولوی پژوه
اطلاعی از کم و کیف ساخت این محصول مشترک سینمایی که قرار است بخشی از زندگی شمس و مولانا را به تصویر بکشد ندارم و نمیتوانم از چگونگی اثرگذاری آن بگویم. اگر کارگردان سینمایی «مست عشق» بهدنبال معرفی هر چه بهتر شمس و مولانا به مخاطبان است بیشک باید به سراغ چند کتاب اصلی این حوزه برود و از طرفی فیلمنامه هم با مشورت صاحبنظران نوشته شود. اگر فرض را بر این بگذاریم که فیلمنامه به دور از اعمال سلیقه شخصی کارگردان و عوامل ساخت فیلم نوشته شده باشد، این همکاری مشترک میان ایرانیها و ترکیهایها اتفاق خوبی است و شاید قدری از اختلافات بر سر تصاحب مولانا کم کند.
خاطرم میآید سی سال قبل ترکیهایها هم تئاتری بر اساس رابطه شمس و مولانا در قونیه به روی صحنه بردند. آنها هم علاقهمند به انجام این کار به شکل مشترک و با ما ایرانیان بودند، منتها مسئولان فرهنگی آن زمان کشورمان این دعوت را نادیده گرفتند. ای کاش کارگردان این اثر در نظر داشته باشد اگر ساخته سینماییاش منطبق بر مستندات تاریخی نباشد نه تنها نام او بهعنوان یکی از خادمان فرهنگی ثبت نمیشود بلکه نتیجه کار چیزی شبیه رمان «کیمیا خاتون» نوشته سعیده قدس میشود که بهدلیل دوری از واقعیت، حاشیههای بسیاری بهدنبال داشت. اگر فیلم بر اساس مستندات تاریخی نباشد نتیجهاش میشود شبیه تأثیر منفی رمان مذکور بر مخاطبان! شاید باورتان نشود حتی دختر خود من وقتی «کیمیا خاتون» را خواند به من گفت:«شمس عجب آدم مزخرفی بوده!». تازه این تأثیری است که یک اثر غیراصولی بر دختر فردی گذاشته که خودش مولویپژوه است.
نمونه ساخت آثار غیراصولی درباره زندگی شمس و مولانا را در تئاتر هم دیدهام؛ چند سال قبل برای تماشای نمایشی با همین موضوع به همراه یکی از استادان مطرح مولویپژوه به مجموعه تئاتر شهر رفته بودیم. به محض پایان زمان نمایش، دوست مذکور که بگذارید نامش محفوظ بماند به من گفت:«با تماشای این نمایش، دو ساعت از عمرمان را تباه کردیم!» امیدوارم چنین کمکاریها و خطاهایی درباره این ساخته سینمایی رخ ندهد؛ چراکه تأثیری منفی و مخرب بر مخاطبان ایرانی و ترکیهای و حتی فراتر از آنها بر مخاطبان خارجی خواهد گذاشت. ما ایرانیها حتی فراتر از ترکیهایها باید حواسمان به حفظ اصالت آثار برگرفته از زندگی شمس و مولانا باشد. هرگز فراموش نمیکنم سالها قبل یکی از بزرگان ادبی ترکیه به من گفت: «شما ایرانیها هستید که تا این اندازه مولانا را دوست دارید. اصلاً شما بودید که او را برای ما بزرگ کردید وگرنه عمدهترین دلیل علاقهمندیمان به مولانا به جهت ارزی ست که سالانه برایمان به ارمغان میآورد.» پس توصیهام نه تنها به این کارگردان سینما، بلکه به سایر هنرمندانی که خواهان ساخت آثاری بر مبنای زندگی بزرگان ادبیمان هستند این است که حواسشان باشد سلیقه شخصیشان در کار دخیل نشود و اصالت کار را حفظ کنند و آیندگان را به بیراهه نکشانند.
از روایت محمدعلی موحد تخطی نکنید
حجتالله ایوبی
مؤسس و مدیرعامل بنیاد شمس تبریزی
رابطه شمس و مولانا از موضوعاتی است که نه تنها در ایران بلکه در جهان غرب نیز بسیار مخاطب دارد. عده زیادی به مولانا عشق میورزند و ساخت هر تعداد کار و با هر نگاه و سلیقهای باز هم مخاطب خود را خواهد داشت. ملاقات شمس و مولانا و شرح این دیدار یک اتفاق بزرگ، افسانهای و اسرارآمیز است که رمز گشایی از آن کار بسیار سختی است و عده زیادی مشتاقند بدانند در آن چه اتفاقی افتاده است. میخواهند بدانند چه شد که مولانای فقیه و این عالم فرهیخته به یک شاعر دلسوخته تبدیل شد؛ شاعری که از سوز او گویی جهانی سوخته است. به همین دلیل پرداختن به این اتفاق بزرگ یک مطالبه مهم بوده و سینماگران الان نباید تصور کنند که سرانجام پروژهای درباره شمس و مولانا ساخته شده و دیگر لازم نیست سراغی از آن نگیرند. داستان مولانا و شمس اقیانوسی است که هر چه به آن پرداخته شود باز هم جای کار دارد و میتوان آن را از جنبهها و زوایای مختلف بررسی کرد. نکته مهم این است که تمرکز اصلی فیلمها و پروژهها روی این دیدار افسانهای باشد و توضیح دهد که چه شد یک دیدار به ایجاد یک تحول بزرگ منجر شد. در دورانی که ریاست سازمان سینمایی را بر عهده داشتم دوستان بسیاری برای پرداختن به چنین موضوعاتی ابراز علاقه کردند و نزدیک به 6 پروژه نیز مطرح شد. بزرگانی هم آنها را بررسی کردند اما متأسفانه بهدلیل عدم سرمایهگذاری و امکانات محدود به سرانجام نرسید. این اتفاق موجب شد اهالی سینما مجبورشوند بهدنبال کارهایی بروند که سریعتر به نتیجه میرسید و هزینه کمتری داشت. بنابراین نمیتوان غفلت از آن را به پای کمکاری اهالی سینما گذاشت و پیشنهاد من این است بخشهایی که دلبسته فرهنگ و تمدن اسلام و ایران هستند و از طریق بخش خصوصی هم امکاناتی دارند اینگونه پروژهها را در اولویت کاری خود قرار دهند. البته در پرداختن به رویدادهای بزرگ فرهنگی نباید انتظاراتمان را به اندازه آن رویدادها بزرگ کنیم. چرا که در این صورت شاید موجب دلهره و وحشت شود و اهالی سینما دیگر به سراغ چنین کارهایی نروند. ما میتوانیم از پروژههای بزرگ روایتهای ساده و هنری داشته باشیم و حتی با نگاهی تجربی به سراغشان برویم. گاهی این تصور وجود دارد که حتماً باید کاری بدون عیب و نقص و بسیار پرهزینه در مورد این سوژهها تولید شود؛ در حالی که میتوان با روایتها و نگاهی متفاوت و پروژه های کوچک هم از این رویدادها سخن بگوییم. البته بین روایتهای متعددی که در مورد شمس و مولانا وجود دارد روایتهایی مجعول، تحریفشده و نادرستی هم وجود دارد. البته همین که در مورد این ماجرا افسانهها و قصههای زیادی وجود دارد نشانهای از عظمت ماجرا است. توصیه و تأکید من این است دوستان علاقهمند از نسخه و روایت استاد محمدعلی موحد که اززندگی شمس رمز گشایی کرده است بهره ببرند. ناگفته نماند سینما نیازمند تخیل است و ایرادی وارد نیست اگر در آن از تخیل شاعرانه، عارفانه و هنری کارگردان و نویسنده استفاده شود، اما تا جایی که از روایت استاد موحد که مستندترین روایت در این زمینه است تخطی نشود.
درام وظیفهای ندارد جز خلق عاطفه
فرهاد توحیدی
فیلمنامهنویس
پیش از این با پیشنهاد همکاری از طرف سازمان صداوسیما و بخش خصوصی، مطالعات متمرکزی روی شخصیت مولانا و شمس تبریزی داشتم. اما از دو سال پیش با دعوت به همکاری از سوی آقای مهران برومند (تهیهکننده) برای ساخت کار «مست عشق»، تحقیق و پژوهشم روی شخصیت مولانا و شمس جدیتر شد. اساس تحقیقم سه منبعی بود که طبق تأیید مولویپژوهان از مورد اعتمادترین منابع هستند؛ «مناقب العارفین» (شمسالدین احمد افلاکی)، «رساله سپهسالار» (فریدون بن احمد سپهسالار) و «مثنوی ولدنامه» که سروده سلطان ولد فرزند محبوب مولاناست. البته تحقیقاتم به همین منابع خلاصه نشد و کتابهای استاد محمدعلی موحد از جمله رساله «سپهسالار» با تصحیح و توضیح ایشان، «اسطرلاب حق» (گزیده «فیه مافیه»)، «خمی از شراب ربانی» (گزیده مقالات شمس) و «قصه قصهها» (کهنترین روایت از ماجرای شمس و مولانا) را هم مورد توجه قرار دادم. در کنارش آثار استاد علامه بدیعالزمان فروزانفر، «خط سوم» استاد ناصرالدین صاحبالزمانی، «مولوینامه» استاد جلالالدین همایی، کتاب «شکوه شمس» آنه ماری شیمل، «من و مولانا» نوشته ویلیام چیتیک، «مقالات شمس» و «مقالات مولانا»، «فیه مافیه» و رمانهای چاپ شده در این حوزه مثل «کیمیا خاتون» نوشته سعیده قدس، «عارف جانسوخته» نوشته نهال تجدد، «تحفههای آن جهانی» به کوشش علی دهباشی، «روایت سر دلبران» دکتر قدرتالله طاهری و... هم از امهات کتابهایی بودند که در مرحله تحقیق مورد استفاده قرار گرفتند.
شش، هفت ماه بعد از تمرکز و درآمدن چارچوب اولیه با آمدن آقای حسن فتحی کار رنگ و بوی اجراییتری گرفت و در هماهنگی و بحث و گفتوگو با ایشان به راهکار درستی در استفاده از این منابع متناسب با چارچوب داستان رسیدیم. ناگفته پیداست که امروز حضرت مولانا و حضرت شمس در قله تمرکز جهانی قرار دارند. جهان به آنها نظر دارد و از این ذخایر بزرگ برای پرکردن خلأهای معنوی بهره میبرند. شهرت و تأثیرگذاری این دو بزرگمرد تاریخ ادبیات و عرفان، فقط محدود به ایران نبوده و تمام ایرانِ فرهنگی تحت تأثیر اندیشه آنهاست و اثرگذاریشان از ایران فراتر رفته و حتی در کاخ سفید ملانیا ترامپ هم در توئیترش از شعر رومی مثال میآورد! درباره این تأثیرگذاری و شخصیت شمس و مولانا کتابهای زیادی توسط بزرگان این عرصه نوشته شده، اما به عنوان سینماگر کار ما خلق درام است و مهمترین هدف درام هم خلق عاطفه. در نگارش این درام هم کوشش کردیم عاطفه ایجاد کنیم و امیدواریم این آرزو را به گور نبریم.
جریان اصلی مورد توجه ما در این کارِ سینمایی مقطع 3 ساله از سال 642 تا سال 645 هجری قمری است و بر ملاقات اول مولانا، غیبت اول شمس، بازگشت مجدد شمس به قونیه و غیبت دوم شمس و شایعه قتل او متمرکز هستیم. اما به تناوب و با شکست زمان به گذشته دورتر هم بر میگردیم. استفاده از شکست زمان این اجازه را به ما داده تا به شکل گزینشی مقاطع مختلفی را از زندگی مولانا و شمس ببینیم. اگر عمری باقی باشد و خداوند یاری کند و همه اگرها محقق شود بعد از ساخت «مست عشق» مشغول ساخت سریال زندگینامه مولانا از تولد تا مرگ خواهیم شد.
منبع: ایران آنلاین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۱۲۳۹۶۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چهرههای مشهور ادبیات که مست عشق پارسا پیروزفر را دیدند | میرجلالالدین کزازی: از آغاز تا انجام، شادمان و خشنود بودم...| تصاویر
به گزارش همشهری آنلاین، روز جمعه ۱۴ اردیبهشت اکرانی خصوصی از فیلم «مست عشق» در موزه سینما تدارک دیده شده بود تا سازندگان این فیلم سینمایی میزبان برخی از چهرههای حوزه مولویشناسی و شمس پژوهی و شاهنامهپژوهی همچون محمدعلی موحد و میرجلالالدین کزاری و نیز بزرگان دیگری همچون ژاله آموزگار (پژوهشگر فرهنگ و زبانهای باستانی)، عبدالمجید ارفعی (متخصص زبانهای باستانی و مترجم خط میخی عیلامی)، احمد محیط طباطبایی (رییس ایکوم)، لوریس چکناواریان (آهنگساز و رهبر ارکستر)، یونس شکرخواه (متخصص علوم ارتباطات) و حجتالله ایوبی (رییس سابق سازمان سینمایی و کمیسیون ملی یونسکو) شدند.
در میان این چهرههای فرهنگی و هنری، محمدعلی موحد به تماشای فیلم نشست.
پشتوانه سینمای ایران ادبیات فاخر و گنج معنوی آن است از راست: لوریس چکناواریان، محمدعلی موحد و میرجلالالدین کزازیدر ابتدای این مجلس و پیش از نمایش فیلم، حجتالله ایوبی در سخنانی کوتاه گفت: ملت ایران یک بدهی به دنیا داشت و دنیا هم یک مطالبه بزرگ از ما. سینمای ایران که جزء سینماهای برتر جهان است باید کاری را برای حضرت مولانا و شمس انجام میداد.
او با تاکید بر اینکه خودش فیلم را ندیده است، ادامه داد: من این تلاش و عزم را گرامی میدارم بویژه آنکه بارها از زبان بزرگان جهان شنیدم که چه معمایی در سینمای ایران وجود دارد که با وجود حداقل امکانات این چنین درخشان است؟ به نظر بنده، راز و رمز این موفقیت در این سالن حاضر است؛ پشتوانه سینمای ایران ادبیات فاخر و گنج معنوی آن است که در هیچ کجای جهان وجود ندارد. سینمای شاعرانه ایران مرهون بزرگانی است که امروز در اینجا نشستند و آقایان فتحی، توحیدی و دیگر هنرمندان در این فضا تنفس کردند و با محمدعلی موحد زندگی کردند. فیلم و نگاه آنها عطر و رنگ موحد و کزازی و شفیعی کدکنی و بزرگان دیگر را میدهد. من این عزیزان را به "نام" و بدون لقب صدا کردم چون استاد شفیعی کدکنی در آخرین شماره مجله «بخارا» زیبا گفته است که محمدعلی موحد بالاترین لقبش در همین است که «محمدعلی موحد» است و لقب و پسوند و پیشوندی برازنده او نیست. این برای بقیه اساتید هم صدق میکند.
ایوبی افزود: یقین دارم که استقبال فراوان مخاطب آغاز راهی است که باز هم از مولانا و شمس سخن گفته شود.
سپس فرهاد توحیدی - فیلمنامهنویس «مست عشق» بیان کرد: نوشتن فیلمنامه این کار در کنار جناب آقای فتحی حدود سه سال و اندی طول کشید و در طول نوشتن متن، سایه معنوی دکتر موحد بر سر این کار بود.
او با اشاره به شیوه روایت فیلم گفت: من به عنوان یک معلم کوچک فیلمنامهنویسی عرض میکنم که سالهاست در میان همکارانم و بخصوص در میان جوانان علاقهمند به فیلمنامهنویسی اشتیاق زیادی برای گذر و عدول از نوشتن فیلمنامه به سبک و سیاق کلاسیک در چهارچوب شاهپیرنگ میبینم. آنها بسیار دوست دارند که فیلمنامهنویسی متفاوت را با روایتهای موازی تجربه کنند و برای یادگیری تکنیک داستانگویی در فیلمنامه نویسیِ آلترناتیو، طبیعتاً به ادبیات فیلمنامهنویسی ترجمه شده رجوع میشود.
ژاله آموزگاراین در حالی است که بخت بزرگ بنده و آقای فتحی این بود که در این کار برای سازماندهی روایتهای موازی از دل آثار مولانا و مثنوی استفاده کردیم. شاید بیراه نباشد که بگویم یکی از اولین کسانی که داستانگویی به این شیوه را ابداع کردند حضرت مولانا بود و البته پیشتر از او عطار و سنایی هم چنین تجربهای داشتند.
توحیدی ادامه داد: کوشش ما این بود از آن میراثی که حضرت مولانا و دیگران در روایتگری به جا گذاشتند و بزرگان امروز ادبیات ایران در کتابهای خود شرح دادند، استفاده کرده باشیم و امیدوارم آنچه بر پرده خواهید دید گوشه کوچکی از انتظارات شما را برآورده کند.
جهانِ پر از طمع و ویرانی را با افعال خود سیاهتر نکنیمدر پایان حسن فتحی - کارگردان «مست عشق» که از سر فیلمبرداری سریالش خود را به این برنامه رسانده بود - متنی را قرائت کرد که به این شرح بود: «همه ما آدمها بیآنکه خواسته باشیم، متولد میشویم و طنز قضیه در این است که چه بخواهیم و چه نخواهیم، متولد شدن ما با نوعی مسئولیت اخلاقی همراه است؛ مسئولیتِ اینکه اوضاع جهانی را که لُملُمه میزند از حرص و طمع و کشتار و ویرانی، با افعال خودمان سیاهتر از آنچه که هست نکنیم. پیام شیرین و شکّرین شمس و مولانا در این زمانه تلخکامی و خشونت و نفرتپراکنی، میتواند بارقه امیدی باشد برای ما ساکنانِ به عادت و روزمرگی گرفتار شدهی این روزگار تا شاید با پرهیز از خودشیفتگی و افکار خشک و تنگنظرانه در افعال و کردار خودمان تأمل و نواندیشی و تجدیدنظر کنیم.
حسن فتحیاین اثر سینمایی بیهیچ تفاخری برگ سبزی تحفه درویش و نمایش قطرهای از دریای بیکران اندیشههای عرفانی است.»
در همین زمینه میرجلالالدین کزازی؛ استاد زبان و ادبیات فارسی و شاهنامهپژوه در حاشیه اکران خصوصی «مست عشق» برای ادیبان و چهرههای فرهنگی درباره این فیلم اظهار کرد: از نگاهی فراخ و فراگیر، دید و داوری من درباره این توژینه داستانی یا فیلم این است که دستاندکاران و پدیدآورندگان آن در کار هنری که میخواستهاند کرد، کامدار بودهاند. توانستهاند به آن آماجها و آرمانهایی که در سر میپروردهاند، دست بیابند. از این دید این فیلم یکی از اندک فیلمهایی است که من از دیدن آن، از آغاز تا انجام فیلم، شادمان و خشنود بودم.
او افزود: آن دریافتی که این هنرمندان از چهره مولانا و منش و کنش او داشتهاند، در بخشی گسترده در این آفریده هنری بازتاب یافته است. دمهای دلپذیری را من به هنگام دیدن فیلم گذرانیدم اما چند ویژگی بیشتر بر من کارگر افتاد؛ بجز کارگردانی که هر چه در فیلم میگذرد به راستی به گونهای به او بازمیگردد زیرا اوست که سررشتهها را در دست دارد، خُنیا یا موسیقی فیلم بسیار بشکوه، کارساز و اثرگذار بود، به همان سان فیلم برداری آن. سه دیگر، آوابرداری این فیلم. از دید فنی این سه، نمود بیشتری در چشم من داشت.
کزازی درباره گفتوگوهای بین شمس و مولانا که از دید برخی، شاید برای مخاطب عام دیریابتر باشد و اینکه آیا فیلم توانسته شمایی از مولانا و شمس را به مخاطب عامتر معرفی کند، گفت: بیشینه این گفتوگوها چون از آبشخورها ستانده شده بود، از ویژگیهای بسیار پسندیده فیلم شمرده میشود اما زبان فیلم، شاید ناچار بودهاند من داوری نمیکنم، با زبان روزگار مولانا همیشه سازگار نبود، شاید میخواستهاند که بیننده امروزین بتواند پیوند بیشتری با فیلم بیابد. ببینندهای که با ادب پارسی و زبان مولانا به بسندگی آشنا نیست.
کد خبر 849267 منبع: ایسنا برچسبها کارگردانان سینمای ایران خبر مهم پارسا پیروزفر بازیگران سینما و تلویزیون ایران مولانا سینمای ایران شهاب حسینی (بازیگر)