ترامپ زیر میز مذاکره زد/ آیا آمریکا منتظر دستور سعودی برای حمله به ایران است؟
تاریخ انتشار: ۲۵ شهریور ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۱۲۴۷۲۶
رویداد۲۴ در حالی که تحولات ماه گذشته بسیاری از کارشناسان و مقامات را به سمت احتمال مذاکره مستقیم سران دو کشور آمریکاو ایران در حاشیه نشست آتی مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک سوق داده بود، دونالد ترامپ رییس جمهور ایالات متحده شب گذشته در توییتر خود اظهارات پیشینش درباره تمایل به مذاکره بدون پیش شرط با ایران را پس گرفت و از احتمال حمله به ایران در صورت درخواست عربستان خبر داد!
اظهار نظر توئیتری ترامپ در حالی منتشر شده که هفته گذشته جان بولتون به دلیل اختلاف نظرهایی که با رییس جمهور آمریکا در امور ایران داشت، اخراج شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
تغییر لحن ناگهانی ترامپ
رئیسجمهوری آمریکا بامداد دوشنبه ۲۵ شهریور توئیتی منتشر کرد که بهنظر میرسد آنچه در ماههای اخیر در مورد تمایل به انجام مذاکرات بدون پیششرط با رهبران ایران منتشر شده است را رد میکند یا نادرست میداند.
دونالد ترامپ در توئیتر خود نوشت: «[رسانههای]اخبار جعلی میگویند که من تمایل دارم با ایران "بدون پیششرط" دیدار کنم. این یک شرح غلط است (مثل همیشه!)». او در اولین واکنش رسانه ای خود به حمله پهپادی حوثی ها به عربستان نیز به طور ضمنی مدعی شد مقصد این حادثه را میشناسد و منتظر درخواست کمک عربستان برای حمله متقابل به مقصر حادثه است. سوال اینجاست که چه تحولی در این فاصله رخ داده است؟ حمله پهپادی روز شنبه حوثیهای یمن به دو تاسیسات کلیدی نفتی در عربستان سعودی منجر به نابودی تاسیساتی شده که بیشترین تولید نفت جهان را برعهده دارد. حوثیها مسئولیت این حمله را برعهده گرفته اند، اما پیکان اتهامات آمریکا به سمت ایران نشانه رفته است. مایک پمپئو روز گذشته در توییتر خود ایران را متهم کرد که در حملات اخیر دست داشته است. او گفته بود: شاهدی دال بر اینکه این پهپادها و حملات از سوی یمن انجام گرفته شده باشد وجود ندارد.
یکی از مقامات دولت ترامپ بهای بی سی نیوز گفته ایران تعداد قابل توجهی موشک کروز و بیش از ۲۰ پهپاد را از سرزمین خودش به سمت تاسیسات کلیدی نفتی عربستان نشانه رفته است. این مقام دولت ترامپ پا را از ادعاهای پمپئو هم فراتر گذاشته و گفته اینکه حوثیها مسئولیت حمله را بر عهده گرفته اند دروغ است. این حملات کار ایران بوده. حوثیها مسئولیت کاری را برعهده گرفته اند که نکردند. ترامپ در توییتر خود با اشاره به حمله به تاسیسات نفتی عربستان نوشت: خطوط عرضه نفت عربستان سعودی هدف حمله قرار گرفته. دلایلی برای این باور هست که میدانیم کار چه کسی بوده، ما بسته به تایید موضوع آماده اقدام نظامی هستیم، اما منتظریم عربستان سعودی نظر خود را درباره اینکه به باور آنها چه کسی عامل این حمله بوده بگوید و اینکه تحت چه شرایطی اقدام خواهیم کرد! این مقام دولت ترامپ بهای بی سی گفته: رییس جمهور کاملا میداند که ایران مقصر حادثه بوده، اما میخواهد سعودیها اعلام کنند آیا به کمک آمریکا نیاز دارند یا خیر؟ منتقدان این تهدید ترامپ را مورد اعتراض قرار داده اند. جاستین آماس نماینده ایالت میشیگان در توییتر خود نوشت: در قانون اساسی ما قدرت اعلان جنگ با کنگره است نه رییس جمهور و به ویژه نه عربستان سعودی! ما به دستور قدرتهای خارجی وارد جنگ نمیشویم. کریس مورفی سناتور دموکرات آمریکایی نیز در باره این تهدید رییس جمهور استدلالهایی را در رابطه با ادعای آمریکا درباره بمباران ایران به بهانه حمله حوثیها به عربستان مطرح کرد. در یک رشته توییت اطلاعاتی را درباره درگیریهای یمن منتشر کرد و نوشت: درگیری بین عربستان و یمن به سال ۱۹۳۲ و زمانی که شاه تازه کار سعودی سرزمین یمن را در جنگی که بر اثر اختلافات مرزی رخ داده بود گرفت بر میگردد. سعودیها سعی کرده اند در همه این مدت در امور داخلی یمن نفوذ داشته باشند. او در ادامه نوشت: حوثیها قبیلهای شیعه در شمال یمن هستند که مذهب زیدی دارند. در دهه ۱۹۸۰ سعودیها در اقدامی سعی کردند وهابیت سنی را وارد منطقه حوثیها کنند و به این ترتیب جناح بندیهایی در جامعه حوثیها شکل بدهند... حوثیها مقاومت کردند... در دهه ۲۰۰۰ میلادی دولتهای مورد حمایت عربستان در یمن ۶ جنگ را علیه شورشیهای حوثی کلید زدند. بوش با بیشتر این جنگها مخالف بود و معتقد بود کمپینهای ضد حوثی بیشتر آسیب زننده اند به ویزه اینکه ایران کمک به حوثیها را شروع کرده بود. مورفی در ادامه نوشت: در این جنگها قدرت نظامی حوثیها رشد کرد... در سال ۲۰۱۵ حوثیها صنعا را گرفتند و عربستان و امارات جنگ تمام عیار علیه حوثیها را به راه انداختند. از سال ۲۰۱۵ تا کنون درگیریهای این دو طرف تلفات قابل توجهی به جای گذاشته و فاجعهای بشری با ۱۰۰ هزار کودکی که از گرسنگی و بیماری کشته اند را به بار اورده است. او در ادامه نوشت: در این مدت حوثیها به سمت ایران گرایش پیدا کردند. ایرانیها هیچ روابطی شبیه به کنترل و فرماندهی حوثیها ندارند بلکه نفوذشان هر روز با ادامه این جنگ بر حوثیها بیشتر شده است. شاید پهپادهای حوثیها از ایران امده باشد. در طول زمان سعودیها تعداد زیادی از شهروندان غیر نظامی حوثی را کشته اند و بنابراین حوثیها هم حملاتی را علیه عربستان انجام دادند. مورفی با نادیده گرفتن حمایتهای آمریکا از عربستان در جنگ علیه یمن در پایان مدعی شد: سعودیها از دهه ۸۰ حوثیها را به حاشیه رانده اند و از دهه ۲۰۰۰ با آنها جنگیده اند. شاید دست ایرانیها و حوثیها به خون آلوده باشد، اما آمریکا نباید بخشی از این فاجعه بشود. خبر های مرتبط
منبع: رویداد24
کلیدواژه: رویداد24 حمله آمریکا به ایران جنگ ایران و آمریکا درگیری ایران و آمریکا درگیری ایران و عربستان جنگ ایران و عربستان تاسیسات نفتی آرامکو حوثی های یمن حمایت ایران از حوثی ها حمله پهپادی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.rouydad24.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «رویداد24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۱۲۴۷۲۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تولد توافق امنیتی جدید عربستان و آمریکا در انتظار چراغ سبز اسرائیل/ آیا آمریکا مجوز غنی سازی را به عربستان سعودی می دهد؟/ ریاض در یک قدمی پیروزی بزرگ قرار دارد
به گفته مقامات آمریکایی، عربستان سعودی و ایالات متحده در حال نهایی کردن جزئیات یک توافق مهم برای تقویت تجارت و دفاع دوجانبه هستند، اما اگر عربستان و اسرائیل روابط دیپلماتیک برقرار نکنند، توافقی حاصل نخواهد شد.
به گزارش جماران، سی ان ان در تحلیلی در این باره می نویسد:
یک معاهده دفاعی، ائتلاف امنیتی هفت دهه ای بین عربستان سعودی و ایالات متحده را مستحکم و آنها را هر چه بیشتر به یکدیگر نزدیک می کند، زیرا دشمنان ایالات متحده مانند ایران، روسیه و چین به دنبال گسترش نفوذ خود در خاورمیانه هستند. بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، مدتهاست که به دنبال روابط با عربستان سعودی است، زیرا این اقدام میتواند در سراسر جهان اسلام تاثیر خود را بگذارد.
متیو میلر، سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا روز پنجشنبه گفت که ایالات متحده در حال مذاکره برای یک قرارداد بزرگ شامل سه جزء است.
مولفه اول شامل بسته ای از توافقات بین آمریکا و عربستان سعودی، مولفه دیگر عادی سازی روابط بین عربستان سعودی و اسرائیل و مولفه سوم تشکیل کشور فلسطین است.
به گفته سخنگوی وزارت خارجه آمریکا این سه با هم مرتبط هستند و هیچ کدام بدون دیگران جلو نمی روند. آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه آمریکا، در یک میزگرد در کنفرانس اقتصادی این هفته در ریاض گفت: برای اینکه عادی سازی بین عربستان سعودی و اسرائیل محقق شود، باید مسیری برای تشکیل کشور فلسطین و «آرامش در غزه» وجود داشته باشد. به نظر من کاری که عربستان سعودی و ایالات متحده با هم در زمینه توافقات خود انجام داده اند، به طور بالقوه به اتمام نزدیک است، اما برای پیشبرد عادی سازی دو چیز لازم است: آرامش در غزه و مسیری معتبر به سوی یک کشور فلسطینی.
وزارت خارجه آمریکا اعلام کرد، در حاشیه این مجمع، بلینکن با محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی (MBS) دیدار کرد تا در مورد این توافق گفتگو کند. کارشناسان، پیمان عربستان و آمریکا را «مجموعه ای جامع از تفاهمات» توصیف می کنند که شامل تضمین های امنیتی، اقتصادی و فناوری برای سعودی و همچنین حمایت از برنامه هسته ای غیرنظامی این کشور می شود.
انتظار میرود این توافق عادیسازی از توافقنامه ابراهیم، مجموعهای از معاهدههایی که چهار کشور عربی اسرائیل را در سال 2020 به رسمیت شناختند و تقاضای دیرینه اعراب برای تشکیل یک کشور مستقل فلسطینی به عنوان پیششرط به رسمیت شناختن اسرائیل را نادیده گرفتند الگوبرداری شود.
محمد بن سلمان پیشتر گفته بود که توافق با اسرائیل «بزرگترین توافق تاریخی از زمان جنگ سرد» خواهد بود. در سال 2021، نتانیاهو این توافق را اینگونه توصیف کرد که اسرائیل را قادر میسازد «دکترین قدیمی و خطرناک سرزمین در ازای صلح را جایگزین کند و صلح را در ازای صلح به ارمغان آورد، بدون اینکه اسرائیل حتی یک سانتیمتر از دست بدهد».
از آن زمان، دولت بایدن عادی سازی اسرائیل و عربستان را در مرکز سیاست خاورمیانه ای خود قرار داده است. ایالات متحده و عربستان سعودی در سال 2023 به گفتگوها درباره این پیمان ادامه دادند و انتظار میرفت که بلینکن در 10 اکتبر سال گذشته به ریاض برود تا درباره جزئیات آن صحبت کند، این تاریخ درست سه روز قبل از حمله حماس به اسرائیل بود که عملا این توافق را به تاخیر انداخت.
تحلیلگران می گویند که حمله بعدی اسرائیل به غزه که این منطقه را ویران کرده و بیش از 34000 فلسطینی را کشته، ممکن است پارامترهای توافق را برای عربستان سعودی تغییر داده باشد. اکنون پذیرش بخشی که خواستار مسیری «غیرقابل بازگشت» به سوی تشکیل یک کشور فلسطینی است، کلید اصلی بخش عادی سازی توافق گسترده تر خواهد بود.
نتانیاهو بارها چشم انداز تشکیل کشور مستقل فلسطینی را رد کرده و استدلال می کند که این امر به امنیت اسرائیل آسیب می زند و بر ادامه جنگ غزه تا زمانی که حماس از بین برود، مصمم است.
تحلیلگران می گویند که این موانع ممکن است منجر به تلاش عربستان برای بستن توافق دوجانبه بدون جزء عادی سازی توافق شود. اما چنین رویکردی با موانع بزرگی روبرو خواهد شد. سناتور جمهوری خواه لیندسی گراهام در این باره می گوید: توافقی که تعهد نظامی قاطعانه ایالات متحده به امنیت عربستان سعودی را بدون مولفه عادی سازی ایجاد می کند، بعید است از کنگره آمریکا عبور کند.
اگر توافقنامه دفاعی متقابل در قالب یک معاهده مورد مذاکره قرار گیرد، برای الزام آور شدن نیاز به 67 رأی در سنا دارد. گراهام در پاسخ به گزارشهایی مبنی بر تصمیم عربستان سعودی گفت: بدون عادیسازی روابط اسرائیل و عربستان و اطمینان از تامین نیازهای امنیتی اسرائیل در مورد پرونده فلسطین، رای بسیار کمی برای توافق دفاعی متقابل بین ایالات متحده و عربستان سعودی وجود خواهد داشت.
کارشناسان می گویند که شاید بایدن بتواند با الگوبرداری از توافقنامه امنیتی دیگری که سال گذشته با بحرین امضا کرد، کنگره را برای رسیدن به توافق دور بزند. به گفته فراس مکساد، کارشناس ارشد و مدیر توسعه استراتژیک در موسسه خاورمیانه در واشنگتن دی سی، مسیر دیگری وجود دارد که حول توافقنامه یکپارچگی و رفاه امنیت جامع که دولت بایدن در سپتامبر 2023 با بحرین امضاء کرد، الگوبرداری شده است. متن این پیمان صراحتاً بیان میکند که ممکن است از طرف های دیگر برای پیوستن دعوت شود.
با این حال، هیچ نشانه ای مبنی بر اینکه دولت بایدن برای تصویب توافق دوجانبه با عربستان سعودی، کنگره را دور بزند، وجود ندارد. برای عربستان سعودی، توافق دوجانبه با ایالات متحده یک پیروزی بزرگ خواهد بود، که نشان دهنده پایان دورانی است که بایدن به دنبال تضعیف محمد بن سلمان به اتهام دست داشتن در قتل جمال خاشقجی، ستون نویس واشنگتن پست در کنسولگری سعودی در استانبول بود.
برخی کارشناسان معتقدند که این توافق همچنین «سلطه آمریکا را در خاورمیانه برای نسلها تثبیت میکند و چالش رو به رشد چین و روسیه را کمرنگ میکند.» محمد بن سلمان مشتاق تقویت سیستم دفاعی عربستان و تنوع بخشیدن به اقتصاد عربستان به دور از هیدروکربن است، زیرا او یک سیاست اقتصادی بلندپروازانه به نام چشم انداز 2030 را دنبال می کند. پادشاهی سعودی دارای یک برنامه هسته ای غیرنظامی نوپا است که ولیعهد مایل به توسعه آن با حمایت ایالات متحده است.
به گفته کارن یانگ، محقق ارشد پژوهشی در مرکز دانشگاه کلمبیا، عربستان سعودی مایل است با ایالات متحده معامله کند و این احتمالاً بهترین زمان در دوران دولت بایدن برای کمک به برخی از مسائل مهم در کنگره نظیر سیاست جهانی انرژی است.
یکی دیگر از نقاط سخت در حمایت ایالات متحده از چنین برنامه ای، مخالفت آمریکا با غنی سازی محلی اورانیوم در داخل خاک کشورها است، غنی سازی یک جزء کلیدی برای تولید انرژی هسته ای است که می تواند برای تولید سلاح های هسته ای نیز استفاده شود. عربستان سعودی از نظر ذخایر اورانیوم غنی است و اصرار دارد که بتواند آن را در داخل غنی سازی کند . در صورت تحقق چنین مسئله ای این برای یک کشور عربی برای اولین بار خواهد بود. برای مثال، امارات متحده عربی همسایه، اورانیوم غنی شده را برای نیروگاه های هسته ای خود وارد می کند.
روز چهارشنبه، سناتور دموکرات، اد مارکی، رئیس مشترک گروه کاری تسلیحات هستهای و کنترل تسلیحات، از دولت بایدن خواست اطمینان حاصل کند که ریاض از غنیسازی و بازفرآوری مواد هستهای خودداری میکند . او در بخش هایی از سخنان خود به اظهارات قبلی محمد بن سلمان استناد کرد که گفته بود عربستان سعودی در صورت حرکت تهران به سمت سلاح هسته ای در این مسیر گام خواهد گذاشت. وی گفت: مسیر صلح خاورمیانه نباید شامل چشم انداز عربستان سعودی مجهز به سلاح هسته ای باشد که منافع آمریکا، متحدان و شرکای خود را در سراسر منطقه تضعیف کند.
پیمان عربستان سعودی و آمریکا دو کشور را موظف می کند که برای بازدارندگی و مقابله با هرگونه تجاوز خارجی با یکدیگر همکاری کنند، اما به این تعهد جنبه معاهده رسمی نمی دهد.
زمانی که شرایط سیاسی اجازه دهد، هنوز جایی برای یک توافق امنیتی چندجانبه که در نهایت شامل اسرائیل، بحرین، ایالات متحده و دیگران باشد، وجود خواهد داشت. انتخاب با اسرائیل خواهد بود که چه زمانی آماده پاس دادن توپ به سمت تشکیل کشور مستقل فلسطین باشد.