دیپلماسی اقتصادی قربانی دیپلماسی لبخند!
تاریخ انتشار: ۲۵ شهریور ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۱۲۵۳۳۷
تقویت دیپلماسی اقتصادی ضعیف، ناکارآمد و منفعل کنونی کشور نقشه راهی است که میتواند در برابر دشمنیها و تحریمهای خارجی و حل معضلات اقتصادی داخلی، راهبردی موثر واقع شود. ۲۵ شهريور ۱۳۹۸ - ۱۱:۱۴ رسانه ها خواندنی نظرات - اخبار رسانه ها -
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، در این روزها چند سوال اساسی پیرامون اقتصاد کشور ذهن همه را به خود درگیر کرده و نقل محافل گوناگون شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وقتی قرار بود به خیال خوش غربگرایان همه مشکلات اقتصادی حتی مشکل آب خوردن مردم هم با معاملهی با کدخدا و اهالی دیارش حل شود و نشد و در مقابل کدخدا در تلاش است حلقههای تحریم ظالمانه خود را با یک جنگ تمام عیار اقتصادی ناعادلانه و سلطهطلبانه تنگتر کند، آیا اقتصاد ایران بدون تعامل با آمریکا و همپیمانانش در دنیای تجارت منزوی میشود؟
آیا برای گشایش اقتصادی نیاز به مذاکره با حکومت غیرقابل اعتماد آمریکا و شیادی شیطان صفت همچون ترامپ داریم -که البته تجربه تلخ برجام هم نتیجه دیپلماسی لبخند در برابر جنایتکاران را به روشنی خورشید نشان داد- یا در غیر این صورت به بن بست اقتصادی کشور میرسیم؟
در این شرایط، آینده پیش روی اقتصاد کشور، پیشرفت صنعتی و توسعه اقتصادی و تکلیف رفاه و معیشت مردم با این همه فشار و سختی چه خواهد شد؟
آیا ظرفیتها و مزیتهای قابل ملاحظهای برای پیروزی در این نبرد در اقتصاد ایران وجود دارد و یا یک بازی نامتوازن و یکطرفه است؟
چطور در حوزههای دفاعی، نظامی، امنیتی، مهندسی و حتی عرصههای علمی قلههای پیشرفت را با سرعتی باورنکردنی آن هم از نگاه دیگران پیمودیم، اما در اقتصاد مستاصل ماندهایم؟
برای پاسخ به این سوالات لازم است به چند مسئله کلان، از جمله وضعیت موجود جایگاه و شرایط ایران و وضعیت مطلوبی که میتوان با امکانات و توانمندیها و مزیتهای اقتصادی واقعی به آن دست یافت، پرداخته شود.
رویکرد اقتصاد سیاسی ایران جهت رشد و توسعه کشور و رویارویی با تحریمهای اقتصادی بر اساس فرامین رهبر معظم انقلاب اسلامی مبتنی بر " اقتصاد مقاومتی " است که راهبرد اصلی توسعهای آن اقتصادی درونزا و بروننگر تعریف میشود.
به بیان دیگر اقتصاد ایران باید به سمتی حرکت کند که با باور و تکیه به توان داخلی و افزایش تولید و بهرهوری علاوه بر تامین نیازهای داخل و رفع وابستگی، موجبات صادرات و کسب بازارهای خارجی و به دنبال آن رشد و توسعه اقتصادی را فراهم نماید و به بازیگر اقتصادی فعال و قدرتمند در منطقه و جهان تبدیل شود.
دولت تدبیر و امید با صرف 5 سال زمان در مذاکره و تعامل با آمریکا و اروپا به نتیجه نرسید و در همین زمان چشم به دستان چدنی با روکش مخملی دموکراتها دوخت و دل به لبخندهای شیطانی سردمداران استکبار جهانی خوش کرد و با فرصت سوزی و بی توجهی نسبت به سایر موقعیتهای تجاری، دیپلماسی فعال اقتصادی را قربانی دیپلماسی لبخند کرد، اما اگر همین دولت با عبرت از تجربه تلخ برجام و با بکارگیری توان دیپلماسی خود با تکیه به ظرفیتهای درونی و نگاهی اقتصاد محور به سمت کشورهای شرقی، دوست، متحد و بویژه همسایه هم راستای سیاستهای اقتصاد مقاومتی حرکت کند تحولی اساسی در توسعه و اقتصاد کشور و معیشت مردم ایجاد خواهد شد.
ظرفیت و شرایط کشورهای دوست و همسایه برای تعامل تجاری ایران و کسب منافع اقتصادی آنقدر گسترده و مناسب است که با نگاهی اجمالی به بازارهای مصرفی کشورهای مذکور ادعای تحول اقتصادی ما را اثبات میکند.
پیش از بررسی لزوم تغییر نگاه دولت از غرب به شرق و تشریح مزیتهای اقتصادی ایران در تعامل با کشورهای شرقی لازم است از اصلیترین ابزار سیاسی بهره برداری از پتانسیلهای اقتصادی در تجارت بین کشورها که از آن با عنوان "دیپلماسی اقتصادی " یاد میشود، سخن بگوییم.
دیپلماسی اقتصادی همانطور که از نامش پیداست تلفیقی از دو مقوله دیپلماسی -روابط دولتمردان و سیاستمداران بویژه دیپلماتها در کشورهای مختلف- و اقتصاد و به معنی دقیق تر تبادل و تجارت کالا و خدمات تشکیل شده و منافع اقتصادی کشور در خارج از مرزها را گسترش داده و با استفاده از روش های متعدد در زمینههای بازرگانی و تجارت، سرمایهگذاری و هرگونه مبادله سودآور در جهت دستیابی به منافع اقتصادی، پیوندی ناگسستنی بین رفاه و قدرت یا اقتصاد و سیاسیت در عرصه داخلی و بین المللی ایجاد میکند.
در واقع دیپلماسی اقتصادی موفق علاوه بر عایدی اقتصادی، منافع سیاسی و امنیتی به دنبال دارد و به نفوذ و قدرت بیشتر کشور در منطقه و جهان اضافه میکند.
ظرفیتها و مزیتهای بالقوه ایران در دیپلماسی اقتصادی:
موقعیت ژئوپلیتیک ایران:بخشی از منطقه استراتژیک غرب آسیا (قلب خاورمیانه)عضو کشورهای حاشیه خلیج فارس و دریای خزرهم مرز با 15 کشور در 4 جهت جغرافیاییدسترسی قابل توجه به 6 هزار کیلومترمربع مرز خشکی با 7 کشور همسایه و امکان راهاندازی انحصاری خطوط لوله انتقال گازنقطه اتصال مناطق آسیای مرکزی و قفقاز، آسیای جنوبی، خلیج فارس و جهان عربمحوریت ایران در ترانزیت انرژی؛ اشراف ایران به تنگه هرمز که مهمترین گلوگاه انرژی جهان است و روزانه مقادیر زیادی از نیاز نفت غرب و شرق دنیا از این محل منتقل میشود از اهمیت استراتژیک بینظیری برخوردار است.قرار گرفتن در مسیر جاده ابریشم جدید چینمزیت ژئواکونومیک ایران:ایران در مرکز حوزه انرژی قرار دارد و میتواند به کانون انرژی منطقه تبدیل شود.ایران در ذخایر نفتی رتبه چهارم و در میان کشورهای دارنده ذخایر گازی رتبه اول در جهان است، از طرفی ذخایر نفت و گاز آمریکا و اروپا در آیندهای نزدیک به شدت کاهش پیدا خواهد کرد و ایران را در بازار انرژی جهان در موقعیت فوق العادهای قرار خواهد داد.برخورداری ازپیوندهای مشترک و عمیق تاریخی، فرهنگی، مذهبی و زبانی با بسیاری از کشورهای همسایه و جهان اسلامبرخورداری از امتیازات عضویت در سازمانهای منطقهای و فرا منطقهای خارج از اعمال نفوذ آمریکاداشتن متحدان قوی و مشترک المنافع با توجه به تقابل با سلطهجویی و فشارهای اقتصادی غرب به ویژه آمریکا (روسیه، چین و ترکیه)
نگاهی اجمالی به کشورهای شرقی و ظرفیتهای موجود برای بهرهبرداری در تجارت خارجی ایران:
هفت کشور دارای مرز خاکی با ایران:کشور عراق:عراق با جمعیت (بازار مصرفی) 39 میلیون نفری 95 درصد مایحتاج خود را از طریق واردات تامین میکند.
ارزش واردات عراق در هر سال بیش از 70 میلیارد دلار است
سهم ایران در سال 96 از این بازار کمتراز 6.5 میلیارد دلار بوده است.
ترکیه با جمعیت (بازار مصرفی) 82 میلیون نفری سالانه 233 میلیارد دلار کالا وارد میکند.
سهم ایران در سال 96 از این بازار 4 میلیارد دلار بوده است.
افغانستان با جمعیت (بازار مصرفی) 30 میلیون نفری همانند عراق 95 درصد مایحتاج خود را از طریق واردات تامین میکند.
ارزش واردات افغانستان سالانه 9 میلیارد دلار است.
سهم ایران در سال 96 از این بازار 3 میلیارد بوده است.
پاکستان با جمعیت (بازار مصرفی) 200 میلیون نفری سالانه 57 میلیارد دلار کالا وارد میکند.
سهم ایران در سال 96 از این بازار 930 میلیون دلار بوده است.
ترکمنستان با جمعیت (بازار مصرفی) 6 میلیون نفری سالانه حدود 5 میلیارد دلار کالا وارد میکند.
سهم ایران در سال 96 از این بازار 417 میلیون دلار! بوده است.
آذربایجان با جمعیت (بازار مصرفی) 10 میلیون نفری سالانه نزدیک به 9 میلیارد دلار کالا وارد میکند
سهم ایران در سال 96 از این بازار 320 میلیون دلار! بوده است.
ارمنستان با جمعیت (بازار مصرفی) 3 میلیون نفری سالانه 4 میلیارد دلار واردات دارد.
سهم ایران در سال 96 از این بازار 205 میلیون دلار! بوده است؛ بنابراین با یک حساب ساده مشخص میشود در همسایگی با 7 کشور (مرز خاکی)، بازاری 370 میلیون نفری به ارزش سالانهی 300 میلیارد دلاری در دسترس ایران قرار دارد که با وجود اشتراکات فراوان و تمایل مضاعف برای تعامل با ایران و نزدیکی و پایین بودن هزینههای حمل و نقل و ترانزیت، اما سهم ناچیز 5 درصدی به ارزش 15 میلیارد دلار مورد استفاده ایران قرار گرفته است.
کل صادرات غیر نفتی ایران به تمام نقاط جهان در سال 96 کمتر از 47 میلیارد دلار بود در حالی که تنها با تامین کالای 20 درصد از بازار همسایگان خاکی (بدون در نظر گرفتن 8 همسایه دریایی) میتوان معادل 60 میلیارد دلار صادرات داشت و در واقع سهم درآمد ملی از صادرات کالاهای غیر نفتی کشور را به 2 برابر ارتقا داد.
بدون شک چنین تغییری تحولات اساسی در تولید، اشتغال و رشد و رونق اقتصادی کشور ایجاد خواهد کرد.
البته رقم مذکور صرفا به واردات کالا در این کشورها مربوط است و سایر ظرفیتهای موجود از جمله خدمات فنی مهندسی و ساخت و ساز بنا، مسکن، راهاندازی صنایع، راه و جاده، حمل و نقل ریلی و مزایای ترانزیتی با توجه به موقعیت جغرافیایی ایران که میلیاردها دلار ارزش دارد، در نظر گرفته نشده است!
همچنین به این ظرفیتها بازار کشورهای دارای مرز دریایی با ایران را هم اضافه کنید.
روسیه به عنوان قویترین و اصلیترین بازیگر بلوک شرق در برابر بلوک غرب و تقابل دیرینه و عمیق با سیاستهای آمریکا در دوران جنگ سرد و فروپاشی شوروی، یک متحد مشترک المنافع استراتژیک با ایران محسوب میشود.
روسیه با تولید ناخالص داخلی 1500 میلیارد دلاری به عنوان ششمین اقتصاد و دومین قدرت نظامی جهان شناخته میشود.
این کشور سالانه به ارزش 230 میلیارد دلار واردات دارد که 30 میلیارد دلار آن به محصولات کشاورزی و مواد غذایی اختصاص دارد.
با وجود روابط حسنه و نزدیک سیاسی و همکاریهای نظامی و امنیتی در منطقه بین ایران و روسیه متاسفانه سهم ایران از بازار عظیم این کشور در سال 96 حدود 310 میلیون دلار (کمتر از 1 درصد) بوده است.
بسیاری از کشورهای دیگر مثل چین، هند، ونزوئلا و سوریه که در همسایگی ما نیستند اما روابط نزدیکی به دلایل مختلف با ما دارند میتوانند کشور هدف جهت تعاملات تجاری و اقتصادی باشند.
بنابراین ملاحظه میکنید توسعه تجارت خارجی ایران و بهدنبال آن ارتقا اقتصاد داخلی و تبدیل ماهیت وابستهی نظام اقتصادی کشور به اقتصادی مقاوم و پویا و استفاده از شرایط و زمینههای موجود، به دلیل ضعف در سیاستگذاریهای اقتصادی لیبرال، مدیریت اجرایی ضعیف، بی توجهی مسئولان امر به مزیتهای اقتصادی و ظرفیتهای خارج از سلطهی غرب و عدم برخورداری از دیپلماسی اقتصادی فعال در وزارت امورخارجه، مغفول مانده است.
در مجموع باور به توان داخلی، اعتماد به جوانان و متخصصان ایرانی، شناخت دشمنان خارجی و تغییر نگاه از غرب به شرق، درک مزیتهای اقتصادی، توجه به پیشنهادات کارشناسان خبره، حمایت از صنعت و تولید و کالای ایرانی، تسهیل و ثبات در قوانین کسب و کار و قوانین صادراتی و در نهایت تقویت دیپلماسی اقتصادی ضعیف، ناکارآمد و منفعل سابق و کنونی کشور نقشه راهی است که میتواند در برابر دشمنیها و تحریمهای خارجی و حل معضلات اقتصادی داخلی، راهبردی موثر واقع شود.
با وجود اینکه از تشکیل دیپلماسی اقتصادی در وزارت امورخارجه قریب به 2 سال میگذرد اما به گفته صادرکنندگان و آمارهای رسمی تراز تجاری کشور عملکرد قابل قبولی آن هم با توجه به شرایط خاص جنگ اقتصادی و فشار تحریم ها نداشته است.
منبع:دانشجو
انتهای پیام/
بازگشت به صفحه رسانهها
R41383/P/S9,1299/CT12منبع: تسنیم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۱۲۵۳۳۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چرا ایران تحریمناپذیر است؟
ایران تحریمناپذیر است. این گزاره قابل تامل و مهمی است که رئیسجمهوری روز یکشنبه در افتتاحیه نمایشگاه توانمندیهای صادراتی (ایران اکسپو ۲۰۲۴) بیان و در تبیین چرایی آن هم به این موضوع اشاره کرد که جوانان و متخصصان داخلی، در سالهای گذشته توانستهاند با نوآوری و ابتکارهای خاص علاوه بر تامین نیازهای ضروری کشور، دریچههای صادراتی جدید به روی دنیا باز کنند. رئیسجمهوری همچنین با تاکید بر اینکه برگزاری نمایشگاه توانمندیهای صادراتی گواه تحریمناپذیربودن جمهوری اسلامی ایران است، گفت: «تحریم در ایران اسلامی با اراده پولادین مردم هرگز به نتیجه نرسیده و پس از این هم نخواهد رسید. برگزاری این نمایشگاه همچنین نشاندهنده آن است که طرحهای شیطانی منزویکردن ایران هرگز به نتیجه نرسیده و نخواهد رسید.»
رئیسی همچنین این نمایشگاه را رونمایی از دستاوردها و توانمندیهای جوانان کشورمان در تلاش برای تبدیل تحریمها و تهدیدها به فرصت، توصیف و تصریح کرد: «به تعبیر دیگر ترجمان این نمایشگاه و رویداد بزرگ اقتصادی آن است که ما توانستیم و باز نیز میتوانیم.» بر این اساس، اظهارات رئیسی را میتوان بازتاب تغییر و تحولات سرنوشتساز سالهای اخیر اقتصاد ایران دانست، یعنی دقیقا همان نقطه عطفی که طراحان و معماران تحریمهای یکجانبه و حداکثری گمان میکردند با به راه انداختن آنچه کارزار فشار حداکثری نام گذاشتند، میتوانند جریان تولید و تجارت را در کشور به کلی فلج کنند و درنهایت به خواسته خود که همان از بین بردن توان سیاسی و نظامی کشور بود، دست پیدا کنند و مردم را در برابر حاکمیت قرار دهند، اما کارنامه سالهای اخیر نشانگر شکست ابرتحریمهایی است که به گمان تحلیلگران بینالمللی اگر نسبت به هر کشوری اعمال شده بود، فروپاشی ساختار اقتصادی آن کشور ظرف چندماه قطعی بود.
هدفگذاری ایران برای اقتصاد عاری از نفت
برهمین اساس، رهبر انقلاب نیز در سال ۹۸ و در اوج فشارهای تحریمی در یکی از بیانات خود فرمودند: همین تحریم میتواند یک فرصت باشد که [پیش از این هم]بوده و بعد از این هم میتواند فرصت باشد. میتواند اقتصاد کشور را از اتکا به نفت نجات دهد و بند ناف اقتصاد را از نفت قطع کند. عمده مشکلات اقتصادی ما به خاطر وابستگی به نفت است. وابستگی به نفت باعث شده که برای پیشرفت کشور، استعداد و نیروی داخل توجه چندانی نشود اگر بتوانیم این کار را بکنیم، بهترین فرصت را به دست آوردهایم. باهوشهای آمریکاییها هم توجه به این نکته دارند و دیدم در گزارشی توصیه کرده بودند که نگذاریم ایران اقتصاد بدون نفت را تجربه کند، یک راه پشتی درست کنید که ایران بهکلی از نفت منقطع نشود، چون میرود بهکلی دنبال اقتصاد غیرنفتی.
ناکامی نقشه فروپاشی با وجود کاهش کیفیت زندگی مردم
به باور کارشناسان، هرچند ایران در طول ۴۵ سال گذشته عملا زیر شدیدترین فشارهای تحریمی آمریکا و اروپا قرار داشته است، اما از سال ۲۰۱۱ و اعمال تحریمهای نفتی که سودای صفرشدن صادرات نفت را داشت، این استراتژی دنبال میشد که قطع کامل درآمدهای ارزی حاصل از فروش نفت آن هم در شرایطی که بیش از ٩٠درصد بودجه وابسته به آن بود، حتی امور روزمره مردم هم دچار آسیب جدی شود تا در سایه وقوع آشوبهای داخلی و سرخوردگی از ناتوانی در تهیه دارو و غذا، خواستههای نامشروع غرب از جمهوری اسلامی پای میز مذاکره تحمیلی وصول شود. در هر صورت با عبور از سالهای سخت تحمل فشارهای بیرونی، نقشه شوم طراحان تحریم آنطور که انتظار داشتند پیش نرفت و ایران توانست با بهرهگیری از توان داخلی و ایجاد فرصتهای جدید نیازهای فوری را برطرف کند.
برای نمونه طراحان تحریم بنا داشتند صنایع مادر کشور نظیر نفت، پتروشیمی، خودروسازی، فولاد، لوازم خانگی، سیمان و... را از کار بیندازند، اما در نقطه مقابل پیش گرفتن راهبردهای جدید نهتنها این صنایع را از کار نینداخت که حتی برآیند یک دهه گذشته نشان میدهد در برخی از حوزهها تحریم به جای نغمت به نعمت تبدیل شد و استعدادهایی بروز پیدا کرد که در شرایط عادی هیچگاه مجال بروز آن پیدا نمیشد. البته ناگفته پیداست که هرچند آرزوی خامفروپاشی اقتصاد ایران نقش بر آب شده، اما تحریم اساسا آسیبهایی به کیفیت زندگی مردم هم زده و رشد اقتصادی کشور هم به ویژه در دهه ٩٠ برمبنای برنامههای توسعه و سند چشمانداز پیش نرفته که این مسئله در واقع همان محرومماندن کشور از درآمدهای ارزی مناسب و یا بسیاری از تکنولوژیهای جدید جهانی در بخش صنعت است. برای مثال مطابق آمارها در سال ٢٠٢١ رقم درآمد سرانه ملی مردم ایران ٥٣٤٣ دلار اعلام شده بود که مطمئنا اگر جریان تحریمهای یکجانبه نبود رفاه ایرانیان در وضعیت دیگری قرار داشت. بهعلاوه در دیگر شاخصهای کلان مانند نرخ ارز، تورم، بیکاری و تشکیل سرمایه جدید هم اوضاع باب میل مردم و سیاستگذاران نبوده است. البته بخش بزرگی از شوکهای وارد شده به اقتصاد ایران زیرپوست تحریمها، همان مصیبت تکمحصولی و نفتی بودن اقتصاد کشور بوده که چالشهای بزرگی برای کشور ایجاد کرده است.
تنوع بخشیدن به محصولات صادراتی ناجی کشور شد
در این میان، تغییر ریل سیاستگذاری و تنوعبخشیدن به سبد محصولات صادراتی توانسته تا حدود زیادی ضربهگیر تحریمها باشد، ضمن اینکه روند بودجهنویسی در سالهای اخیر و پس از روی کار آمدن دولت سیزدهم هم تغییرات شگرفی داشته که در آن سهم درآمدهای نفتی از بودجه بسیار کمتر از سالهای قبل شده و حتی دولت با اتخاذ تصمیمات شجاعانه مانند ایجاد پایههای مالیاتی جدید، اصلاح نظام اداری، بهبود محیط کسبوکار و مقابله با فساد که برخی ناظران و تحلیلگران آنها را غیرممکن میدانستند، توانسته دیوار بلند تحریمها را از سر راه بردارد.
ضمن آنکه نمیتوان این تغییر رویه بزرگ را نادیده گرفت که سیاست مذاکره با امید به رفع تحریم تبدیل به آخرین و کماهمیتترین راهبرد دولت سیزدهم شده و این باور به وجود آمده که با اتکا به امکانات داخلی و بهرهگیری از دانش متخصصان داخلی میتوان منافعی برای کشور کسب کرد که پای میز هیچ مذاکرهای پیدا نشده و نخواهد شد. میتوان اینگونه تعبیر کرد که اجرای سیاست اقتصاد مقاومتی و قطعکردن نفت از بند ناف اقتصاد و حذف خودتحریمیها میتواند سفره مردم را هم دچار تغییر کند که این مسئله در صدر اولویتهای کشور قرار گرفته است.
روایت طراحان و معماران تحریم از ناکارآمدی فشارها
در کتاب «تحریمها چطور کار میکند؟ ایران و آثار جنگ اقتصادی» که اخیرا منتشر شده، آمده است: باراک اوباما با ممانعت از تجـــارت ســایر کشورها با ایران در سال۲۰۱۱ ماهیت تحریمهای ایالات متحده را تغییر داد. تحریمهای اوباما منبع اصلی درآمد ارزی ایران یعنی فروش نفت را مختل کرد. این تحریمها همچنین موجب قطع ارتباط بانکهای ایرانی از جمله بانک مرکزی با سیستم مالی بینالمللی شد. تا به امروز، تاثیر اقتصادی تحریمها با آنچه تشکیلات محافظهکار جنگطلب آمریکا پیشبینی میکردند فاصله زیادی داشته است. بهطور قطع، تحریمها به دو دهه رشد اقتصادی ثابت پایان داد، اما تحریم نه باعث فروپاشی اقتصاد شد و نه قیامهای تودهای برای فشار جدی بر دولت را به وجود آورد.
انعطاف نسبی اقتصاد و تصمیم برای اجازه دادن به کاهش ارزش پول، به شروع -تاکنون بسیار کم- بازسازی اقتصادی به دور از صادرات نفت و به سمت تولید داخلی کمک کرد. بهرغم کاهش منابع، دولت از مکانیسم حمایت اجتماعی خود برای محافظت از فقیرترین خانوارها در برابر گرسنگی و سقوط به فقر شدید استفاده کرد. همچنین ریچارد نفیو، مقام سابق وزارتخارجه آمریکا که به عنوان معمار تحریمهای هستهای علیه ایران شناخته میشود، با اشاره به پیشبینیهای نادرست دولت ترامپ مبنی بر فروپاشی ایران طی چند ماه تاکید کرد: «دولت ترامپ از ثبات نسبی حکومت ایران سرخورده شد». نفیو نوشته است: «سال ۲۰۱۸، اظهارنظرهای گستردهای از مقامهای ارشد آمریکایی با این مضمون شنیده میشد که ایران تنها چند ماه و چند ضربت شدید برای فروپاشی فاصله دارد. اعتراضات و آشفتگیهای سیاسی در این کشور ادامه دارند، اما هیچ نشانه معقولی از وجود ناآرامیهای استثنایی در آن دیده نمیشود.»
در ادامه یادداشت مقام سابق آمریکایی آمده است: «حکومت، از لحاظ سیاسی، استحکام معقولی دارد و هیچ نشانهای از جدایی نیروهای امنیتی از آن دیده نمیشود.» نفیو در کتاب «هنر تحریمها؛ نگاهی از درون میدان» مینویسید: «استقامت در برابر درد تحریم اقتصادی، همان توانایی است که یک اقتصاد در عین از دست دادن بسیاری از ظرفیتهای تولیدی خود برای ادامه حیات دارد. مانند گروهان نظامی که حتی در صورت از دست رفتن آن، یک ارتش میتواند کار خود را پیش ببرد. اهمیت داشتن روش و راهبرد برای استقامت در کشور هدف این است که وقتی راهبردهایی برای حفظ استقامت وجود داشته باشد، کشورهایی که در معرض تحریم قرار میگیرند، عزم خود را بالاتر برده و جایگاه خود را در این زمینه تقویت میکنند.»
ایران در برابر تحریم واکسینه شده است
یک کارشناس برجسته ایتالیایی در حوزه اقتصاد نیز با اشاره به پویایی و رشد اقتصادی ایران طی سالهای اخیر تصریح کرد که تحریمهای یکجانبه غرب علیه ایران به اقتصاد این بلوک آسیب زده و موجب شده است تا شرکتهای غربی از بازار بزرگ ایران محروم شود. وضعیتی که به گفته او، شرکتهای غربی را شاکی کرده است.
«جیانکارلو الیا والوری» طی یادداشتی تحلیلی مینویسد: «در حالی که اینجا در ایتالیا برای پیروی از دستورات ایالات متحده آمریکا مغزمان را کار میگیریم، فرقی هم نمیکند که روسایجمهورش خوب، بد یا حتی خوابآلوده باشد، اقتصاد ایران به توسعه خود ادامه میدهد.» والوری در گزارش خود نتیجهگیری کرده است: «تحریمها و محدودیتهای یکجانبه برخی کشورهای غربی علیه ایران به اقتصاد غرب آسیب وارد کرده است، زیرا این تصمیم موجب گردیده تا شرکتهای غربی از بازار ایران دور شوند. این وضعیت به طور خاص بسیاری از کارآفرینان و شرکتهای اسپانیایی را شاکی کرده است.
این درحالی است که جمهوری اسلامی ایران پس از اعمال تحریمها، جایگزینهایی برای شرکتهای غربی پیدا کرده و از کشورهای دیگر کالا میخرد، اما بحران اقتصادی در کشورهای اروپایی باعث شده است که شرکتهای اروپایی از تصمیمهای سیاسی برخی دولتهای اروپایی تحت هدایت دیگران (eterodiretti)، ناراضی باشند.»
آگاته دمارایس، دانشآموخته اقتصاد و عضو ارشد اندیشکده «شورای اروپایی روابط خارجی»، نیز در تازهترین کتاب خود تشریح میکند که چرا تحریم در بیشتر موارد اثر معکوس بر جای میگذارد. به گفته دمارایس، اثر استفاده بیرویه از تحریم مانند استفاده بیرویه از آنتیبیوتیک است و موجب افت اثرگذاری آن میشود و مقاومتها نسبت به آن را افزایش میدهد. در صورت عدمرعایت این پنج عامل، کشورهای تحریمشونده با تدابیری که میاندیشند، علاج را قبل از وقوع حادثه می یابند و با ایجاد شبکههای مالی مستقل، کار خود را پیش میبرند. دمارایس این رفتار را به واکسیناسیون تشبیه میکند و معتقد است روسیه و ایران تا حد زیادی دچار چنین وضعیتی هستند. به گفته او، کشورهای تحت تحریم به سه طریق میتوانند تحریمهای آمریکا را دور بزنند. در وهله نخست آنها میتوانند دلار را را کنار بگذارند که با توجه به گستردگی استفاده از آن در معاملات، اقدام دشواری است.
در وهله دوم، آنها میتوانند ساخت یک شبکه جایگزین سوئیفت را پیگیری کنند. چین این راهحل را از طریق راهاندازی شبکه «سیپس» پیگیری کرده است و حجم معاملات آن به یکصدم شبکه سوئیفت میرسد. درنهایت رمزارز بانکهای مرکزی آخرین ابزاری است که کشورهای تحریمشده میتوانند از آن استفاده کنند.
مسیر خنثیسازی کامل تحریمها چیست؟
در یکجمعبندی کلی میتوان اینطور بیان کرد که با عبور از جنگ اقتصادی یکجانبه علیه ایران حالا فرصتی فراهم شده است که میتوان در بستر انجام اصلاحات اقتصادی و تقویت تولید ملی، به تحقق رشد اقتصادی بالا در سالهای آینده خوشبین بود.
در واقع اگر کجرویهای مزمن گذشته نظیر خامفروشی منابع و ثروتهای بیننسلی، ولنگاری نظام بانکی و بیتوجهی به بخشهای مولد برطرف شود، این انتظار واقعبینانه وجود دارد که شرایط معیشتی مردم و اهداف ذکرشده در برنامه جدید توسعه هم محقق شود.
گذشته از اعتراف سناریونویسان تحریمی به ناتوانی در ویرانکردن بنیه اقتصادی کشور، به طور کلی مهمترین محورهای پیگیریشده در دولت سیزدهم برای خنثیسازی کامل تحریم را هم میتوان در این محورها جستوجو کرد که لازم است با ارزیابی و کنترل دائمی، به شکل ویژه از سوی نظام تصمیمگیری و اجرایی دنبال شود:
- رفع ناترازیهای موجود در اقتصاد از جمله ناترازی در شبکه بانکی، ناترازی انرژی و ناترازی در صندوقهای بازنشستگی
- تقویت بازارهای صادراتی جدید و استفاده از فرصت پیوستن به اتحادیههای منطقهای و جهانی اوراسیا و بریکس
- تقویت اقتصاد دانشبنیان و ایجاد انگیزه برای نخبگان
- کنترل جدی بازارهای دارایی و حذف انگیزههای سفتهبازانه از طریق خرید و فروش طلا و ارز
– تقویت روابط تجاری با کشورهای همسایه، آفریقا، آمریکای جنوبی و ایجاد قراردادهای دائمی برای صادرات محصول غیرنفتی و دارای ارزش افزوده
- مقابله با ابرچالش کمآبی و احیای محیطزیست
- بهبود محیط کسبوکار با هدف افزایش مشارکت مردم و بخش خصوصی در اقتصاد
- پیگیری مبارزه با جریانهای مافیایی و ذینفوذ به قصد حذف کامل موریانه فساد از بدنه اقتصاد کشور.
جغرافیای اقتصادی ایران تحریمناپذیر است
یک کارشناس اقتصادی در مورد تحریمناپذیر بودن اقتصاد ایران گفت: «اقتصاد ایران در دوران تحریم دچار افول و کاهش چشمگیر رشد اقتصادی شد، اما هیچگاه سقوط نکرد؛ دلیل این مسئله تنوع بالای محصولات تولیدی در داخل کشور است که حتی نسبت به کشورهای همسایه و کشورهای حوزه خلیجفارس دارای تفاوتهای بسیاری هستیم، چراکه این کشورها تنها به نفت متکی هستند، اما ایران با کشاورزی، معادن، صنعت پتروشیمی و دیگر صنایع توانسته روی پای خود بایستد و علاوه بر تامین نیازهای داخلی، توسعه صادرات و کشف مقاصد جدید صادراتی را دنبال کند.»
علی حیاتنیا بیان کرد: «شرایط اقلیمی و جغرافیای اقتصادی ایران باعث شده تحریمها و جنگ اقتصادی آمریکا و اروپا به نتیجه نرسد، برای مثال ایران در برخی محصولات کشاورزی جزو برترین کشورهای جهان است یا در حوزه محصولات معدنی پیشرو هستیم، بنابراین با چنین ویژگیهایی نمیتوان تصور کرد اقتصاد ایران زمینگیر شود.» این کارشناس اقتصادی افزود: «البته باید به این نکته توجه کرد که برای به حداقل رساندن اثر تحریمها، باید زنجیره ارزش محصولات را تکمیل و نفت را از بودجه کشور تا حد ممکن حذف کرد، همچنین اصلاحات ساختاری را در نظام اقتصادی و صنایع کشور انجام داد.» حیاتنیا تاکید کرد: «با انجام اصلاحات عمیق اقتصادی و رفع نقاط آسیبپذیر میتوان به این موضوع خوشبین بود که دیگر با اعمال تحریم دچار نوسانات در سطح بازار و کلیت اقتصاد نباشیم.»
منبع: شهروند
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی