اعترافات تلخ دختر ۱۷ ساله: به خاطر مواد، به هر پیشنهاد بیشرمانهای تن میدادم
تاریخ انتشار: ۲۶ شهریور ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۱۳۶۹۹۳
دختر ۱۷ ساله که با تعارف یک نخ سیگار پا به دنیای افیونیها گذاشته و آینده اش را به سیاهی کشانده بود با شرمساری در برابر مادرش ماجرای ارتباط پنهانی با پسری جوان را فاش کرد.
به گزارش خراسان، وی در حالی که از شدت خماری توان ایستادن نداشت به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری شفای مشهد گفت: بعد از آن که پدر و مادرم از یکدیگر جدا شدند من و برادر بزرگ ترم نزد مادرم ماندیم چرا که آن زمان من دختری خردسال بودم و نمیتوانستم دوری مادرم را تحمل کنم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
آن روزها من هم مانند بسیاری از فرزندان طلاق از این که پدری بالای سرم نبود خیلی خجالت میکشیدم معنای مهر پدری برای من به دیدارهای چند ساعته آخر هفته آن هم دیدار در کلانتری خلاصه میشد. انگار پدرم میخواست با خرید تنقلات و اسباب بازی همه محبت و مهر پدری اش را در همان چند ساعت به من و برادرم نشان بدهد.
از این که فرزند طلاق نام گرفته بودم خیلی زجر میکشیدم به طوری که حتی از زمزمهها و رفتارهای ترحم گونه اطرافیانم متنفر بودم وقتی بستگان مادرم دست ترحم به بهانه محبت بر سرم میکشیدند احساس حقارت میکردم.
زمانی که در مهمانیهای خانوادگی یا مجالس جشن و عروسی از کودکان همسن و سال خودم کتک میخوردم بیشتر از همیشه احساس تنهایی به من دست میداد و جای خالی پدرم را با تمام وجود لمس میکردم از سوی دیگر نیز مادرم مجبور بود برای تامین هزینههای زندگی در بیرون از منزل کار کند به همین دلیل من و برادرم بیشتر اوقات را کنار مادربزرگم میگذراندیم به طوری که دیگر به نبود مادر در خانه نیز عادت داشتیم.
وقتی به سن نوجوانی رسیدم اختلافات بین من و مادرم آغاز شد چرا که او سعی میکرد رفتارهای هیجانی و گاهی تقلیدی خارج از عرف مرا کنترل کند به همین دلیل مدام سرزنشم میکرد و محدودیتهای زیادی را برایم به وجود میآورد. همواره باید به سوالاتی مانند کجا رفتم، با چه کسانی معاشرت میکنم؟ چه لباسی بپوشم و... پاسخ میدادم. او هنوز مرا کودکی دبستانی تصور میکرد و به جای من تصمیم میگرفت. سخت گیریهای مادرم به آن جا رسید که مجبورم کرد رشته ریاضی را برای ادامه تحصیل در دبیرستان انتخاب کنم در حالی که من دوست داشتم در رشته علوم انسانی ادامه تحصیل بدهم تا در آینده شغل وکالت را انتخاب کنم.
این گونه بود که همواره با مادرم مشاجره میکردم و محیط خانه را دوست نداشتم. خلاصه در یکی از همین روزها بود که با جست و جو و پرسه زنی در شبکههای اجتماعی با «یاور» آشنا شدم. خیلی زود به او که جوانی ۱۹ ساله بود دل باختم و دیدارهایمان به پارکها و کافی شاپها کشید. یاور همه دلخوشی زندگی ام شده بود به طوری که پس از گفتگو و درددل با او انگار حالم خوب میشد این ارتباط خیابانی به جایی رسید که وقتی از یاور جدا میشدم به آرامی اشک میریختم و آرامشم را از دست میدادم.
هیچ کس از عاقبت این عشقهای خیابانی سخنی برایم نگفته بود و من در تصورات خودم یاور را تنها عامل رسیدن به خوشبختی و فرار از تنشهای خانوادگی میدانستم تا این که در یکی از دیدارهای حضوری در یک کافی شاپ یاور سیگار خارجی را تعارفم کرد و مدعی شد کشیدن آن آرامم میکند وقتی دستم را برای گرفتن آن نخ سیگار دراز کردم هیچ وقت به ذهنم نمیرسید که در مدت کوتاهی نام معتاد را یدک میکشم.
مادرم تا عصر سرکار بود و من به راحتی در منزل سیگار میکشیدم تا این که به پیشنهاد یاور به همراه سیگار مصرف ماده مخدری به نام حشیش را آغاز کردم و آرام آرام در دام اعتیاد افتادم به طوری که مجبور بودم برای تهیه مواد مخدر به خواستههای بی شرمانه یاور تن بدهم. بالاخره مادرم در حالی که پنهانی مشغول مصرف مواد بودم متوجه ماجرا شد و مرا به دایره مددکاری اجتماعی کلانتری آورد.
منبع: فرارو
کلیدواژه: دختر معتاد بحران نوجوانی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۱۳۶۹۹۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
قتل هولناک دختر بچه ۱۰ ساله توسط همبازیاش!
به گزارش گروه اجتماعی ایسکانیوز، عقربهها ساعت ۱۷ بعد از ظهر پنجشنبه یازدهم بهمن ماه ۴۰۲ را نشان میداد که مرد جوان اهل کشور افغانستان هراسان با مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰ تماس گرفت و به اپراتور گفت: ساعتی قبل دختر ۱۰ سالهام به بهانه بازی از خانه بیرون رفت و دیگر بازنگشت، نگرانم بلایی سر او آمده باشد لطفاً کمک کنید.
بیشتر بخوانید: قتل یکی از مدیران شهرداری توسط همکار و با همدستی همسرشبدین ترتیب تجسس واحدهای گشت ماموران کلانتری خیلی زود آغاز شد اما جستوجو در خیابانهای شرق تهران بی نتیجه بود؛ تقریباً ۳ ساعت بعد، زنگ خانه دختر گمشده به صدا در آمد، چند کودک که در تپههای اطراف محله مسعودیه سرگرم بازی بودند با جسد خونین او مواجه شدند.
طولی نکشید که خبر این جنایت هولناک به سرعت در بیسیمهای کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ پیچید و خیلی زود تیمی از متخصصان بررسی صحنه جرم راهی محل حادثه در تپههای مسعودیه شدند.
ماشینهای کلانتری، پلیس آگاهی، آمبولانس پزشکی قانونی و خودروی بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی در محل حاضر شده بودند؛ جمعیت زیادی نیز در اطراف حلقه زردرنگ امنیتی جمع شده و با نگرانی به دنبال اخبار تازهای از این جنایت هولناک بودند.
بررسیهای اولیه نشان میداد دختر بچه براثر ضربات متعدد و بیرحمانه چاقو به قتل رسیده است اما این در حالی بود که محل کشف جسد با خانه مقتول فاصله زیادی نداشت؛ با توجه به این سرنخ، کارآگاهان جنایی پی بردند که پای قاتلی آشنا درمیان است.
پس از انتقال جسد به پزشکی قانونی، اقدامات اطلاعاتی و تحقیقات محلی کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی آغاز و در نخستین گام مشخص شد که مقتول چند ساعت قبل از اینکه جسدش کشف شده باشد با دختر ۱۰ ساله همسایه روبهرو خانهشان مشغول بازی بوده و محله را با همدیگر ترک کردهاند!
تحقیقات بیشتر نشان میداد، این ۲ دختر ۱۰ ساله، سه سالی میشود که همسایه هستند و بخاطر یک گوشی نیز با یکدیگر اختلافاتی نیز داشتهاند.
بنابر حساسیت موضوع، دختر ۱۰ ساله که از نظر حالت روحی و روانی شرایط مناسبی ندارد، هدف تحقیق قرار گرفت و در همان اظهارات اولیه خود مدعی شد، مقتول را با نقشه قبلی به بهانه بازی به اطراف تپههای مسعودیه کشانده و او را با ضربات چاقو به قتل رسانده است!
در بررسی از تلفن همراه دختربچه نیز فیلمهای جنایی و خشونتآمیز پیدا شد که نشان میداد او مدام این فیلمها را تماشا میکرده و و از این طریق به شدت، روحیات خشنی داشته است!
با صدور قرار قانونی از سوی مرجع قضایی، دختربچه ۱۰ ساله برای سیرمراحل قانونی پرونده به دادسرای ناحیه ۲۹ تهران ( ویژه اطفال و نوجوانان ) اعزام شد و تحقیقات جهت کشف ابعاد پنهان پرونده همچنان ادامه دارد.
انتهای پیام/
کد خبر: 1229864 برچسبها اخبار حوادث