چرا مردم سریالهای شبکه نمایش خانگی را نمیخرند؟
تاریخ انتشار: ۲۶ شهریور ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۱۴۴۰۱۲
زنی ۴۲ ساله خانهدار میگوید: مجبور هستم سریالهای تلویزیون را ببینم چون هزینه خرید سریالهای نمایش خانگی برایم زیاد است.
به گزارش مشرق، این روزها بازار سریالهای نمایش خانگی بیش از پیش گرم است؛ مجموعههایی که در سالهای ابتدایی آمدنشان بعضا به دلیل مشکلات مالی و بدقولی عوامل نصفهکاره رها میشدند، امروزه توانستهاند تعداد زیادی از مخاطبان تلویزیون را با خود همراه سازند تا مدیوم جدیدی را برای علاقمندان سریال رقم بزنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
حالا خبرنگار ایسنا به میان مردم رفته است تا میزان استقبال مردم از این سریالها و جایگزینی با برنامههای تلویزیون را جویا شود. همچنین در گفتوگو با تعدادی از فروشندگان دیوی دیهای سریالهای شبکه نمایش خانگی، تلاش شده، این استقبال راستیآزمایی شود.
بیشتر بخوانید:
رها کردن شبکه نمایش خانگی یک اشتباه استراتژیک است در سریالهای دوره پهلوی هم یک زن سه بار شوهر نمیکرد!مردم در شهرستانها فقط تلویزیون میببیند
زنی ۲۷ ساله که در مقطع کارشناسی رشته مشاوره تحصیل کرده است، میگوید: بیشتر سریالهای نمایش خانگی را تماشا میکنم چون مجبور نیستم سر ساعت مشخصی آنها را ببینم. به تشخیص خودم هر زمان که وقتم آزاد شد آنها را تماشا میکنم.
او ادامه میدهد: البته این به این معنا نیست که همه سریالهای نمایش خانگی جذاب هستند؛ مثلا برای من سریال «عاشقانه» هیچ جذابیتی نداشت اما باز هم از سریالهای تلویزیون بهتر است. به نظرم شاید مردمی که در شهرستان زندگی میکنند و از توان مالی خوبی برخوردار نیستند، مجبور به دیدن تلویزیون هستند در غیر این صورت فکر نمیکنم کسی تلویزیون ببیند.
سریال ریکاوریموضوعات سریالهای نمایش خانگی تکراری است
مردی ۳۱ ساله که در مقطع کارشناسی ارشد رشته صنایع درس میخواند، میگوید: من از طریق تبلیغات شبکههای مجازی با سریالهای نمایش خانگی آشنا شدم اما علاقهای به دیدنشان ندارم چون به نظرم موضوعاتشان تکراری است؛ به علاوه اینکه هیچکدام پایان درستی ندارند. مدام میگویند فلان بازیگر با ما همکاری نکرد یا ارشاد اجازه نداد پایان داستان آنچه که ما میخواستیم بشود.
او در رابطه با سریالهای تلویزیون هم چنین میگوید: سریالهای تلویزیون دو ماه روی یک سوژه متمرکز میشوند و دو ماه دیگر روی سوژه بعدی و برای من تازگی دارد. مهمتر از همه این که هرروز سر ساعت مشخصی تلویزیون را روشن میکنم و قسمت جدید از سریال را میبینم ولی سریالهای شبکه نمایش خانگی اینطور نیست و برای دیدن قسمت بعد باید یک هفته انتظار بکشم حتی بعضی وقتها یادم میرود هفته پیش چه اتفاقی در سریال افتاده بود.
سریالهای نمایش خانگی به واقعیت نزدیکتر هستند
زنی ۴۲ ساله خانهدار میگوید: مجبور هستم سریالهای تلویزیون را ببینم چون هزینه خرید سریالهای نمایش خانگی برایم زیاد است؛ اما چند سریال نمایش خانگی را از دوستانم، که خریداری کرده بودند قرض گرفتم و تماشا کردم؛ به نظرم چون موضوعات آنها محدودیتهای کمتری نسبت به تلویزیون دارند، بیشتر به واقعیت جامعه و مشکلات مردم نزدیک است.
سریال هیولاسریالهای نمایش خانگی گران هستند
زنی ۲۱ ساله که در مقطع کارشناسی رشته ارتباطات تحصیل کرده میگوید: خیلی دوست دارم سریالهای نمایش خانگی را ببینم اما توان خریدشان را ندارم حتی خواستم از طریق سایتهای مختلف این کار را انجام دهم اما برای دانلود فیلم از این سایتها باید اشتراک بخرم که هزینه آن هم برایم زیاد است.
او در ادامه بیان میکند: اما بخشهایی از این سریالها را که در شبکههای مجازی دنبال میکنم به نظرم از جذابیت بالایی برخوردار است؛ چون بازیگرهای شناخته شده و حرفهای در این سریال ها حضور دارند. همچنین نوع پوشش بازیگرها در این سریالها به مردم جامعه نزدیک تر است تا پوششهایی که ما در تلویزیون می بینیم.
منبع: ایسنامنبع: مشرق
کلیدواژه: بازار سکه و ارز اخبار خودرو حزب الله لبنان تحولات یمن سریال های شبکه نمایش خانگی سریال هیولا رقص روی شیشه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۱۴۴۰۱۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پرده جدیدی از شبکه نمایشهای خانگی؛ آیا حرف اول و آخر را پول میزند؟
پردهای که در این صحنه افتاد طعنه یا به نوعی جسارت یک مدیر به اهالی هنر است و البته پرسشی جدی در حوزه اقتصاد صنعت نمایشهای خانگی و تعاملشان با هنرمندان و مخاطبین: آیا حرف اول و آخر را پول میزند؟
به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو-سیدرضا میرجعفری، اظهارات یکی از مدیران پخش فیلم شبکه نمایش خانگی که در بخشی از آن به هزینههای تولید پروژه در یکی از مجموعهها اشاره میکند پشت پردههای جدیدی را در این صنعت را رو میکند که مورد توجه همه فعالین رسانه و فرهنگ قرار گرفتهاست.
این اظهارات واکنش گستردهای نیز در بین اهالی فرهنگ و هنر و به خصوص هنرمندان داشتهاست چرا که این مدیر تابع بازار با مقایسه صنف هنرمندان با سایر صنوف آنها را بیاخلاق و غیرمتعهد نامیدهاست.
پرسشی که از این دست مدیران برای افکار عمومی مطرح میشود این است که همقطارانش قبل از ورود به این عرصه چقدر با منطق اقتصاد کار فرهنگی آشنا بودهاند؟ و در سال آغاز کار هم چشماندازی از آنچه امروز از آن گلایه میکنند داشتهاند؟
شبکه نمایش خانگی که امروز بر سر آن جنجال شده یکی از اولین پلتفرمهای پخش کننده محتواهای سرگرمی از جمله سریال از این دست بوده که در سال 92 یا 93 تأسیس شده و آن سالها نیز به شدت تورم در کشور رقم بالایی را نشان میدهد و از نحوه سرمایهگذاری کلان روی آن هیچگونه اسناد شفافی وجود ندارد و از همین رو معلوم نیست این بنگاههای اقتصادی زیان ده هستند یا بازدهی لازم را دارند؟ و خود این ماجرا باعث ابهامی بزرگ در افکار عمومی و اظهار نظرهای زیادی در این مورد شدهاست.
پردهای که در این صحنه افتاد طعنه یا به نوعی جسارت مدیر به اهالی هنر است که وقتی مصاحبه کننده از وی در مورد اظهاراتش میپرسد آیا از حمله خود به هنرمندان و بایکوت شبکه خانگی مورد بحث نمیترسی؟ پاسخ میدهد: «چنین نگرانیهایی ندارد چون مساله این افراد فقط پول است و اگر پول باشد هرکاری میکنند.» البته از این قبیل اظهارات از طرف مدیران اقتصادی در حوزههای دیگر هنر مانند موسیقی هم شنیدهبودیم و این ماجرا مسبوق به سابقه است که البته هیچگاه باعث موضع گیری عملی فعالین این عرصه نشد و آب هم از آب تکان نخورد.
طیف واکنشی هنرمندان اما به این ماجرا متفاوت است، برخی واکنشهای تندی به این ماجرا داشتند مثلا همایون اسعدیان در واکنشی تند اظهار داشته است: «قیاس به نفس میفرمایید جناب شانهساز. «حداقل برای منی که در دو پروژه با شما کار کردم و چیزهای بسیاری از شما دیدم این حرفها باعث تاسف است. همایون اسعدیان عضو کوچک این سینما تا زمانی که شما در نماوا حضور داشته باشید در هیچ سمتی با این مجموعه همکاری نخواهم کرد.» یا مازیار میری نیز در واکنشی صریح گفت:«تا زمانی که ایشان رسما از اهالی سینما عذرخواهی نکنند از تمام پروژههایی که قرار به همکاری با این پروژه داشتم رسما انصراف میدهم.» رضا کیانیان هم کار را به شکایت از این مدیر نمایش خانگی از طرف انجمن صنفی بازیگران سینمای ایران کشاند که البته مشخص نیست این امر امکان پذیر است یا خیر؟ البته باید منتظر ماند و دید این کشمکش بین هنرمندان و اصحاب این حوزه با این مدیر شبکه نمایش خانگی و البته اظهارات این چنینی چه خواهد شد؟
اینکه واکنشها در این مورد تا کجا ادامه دار خواهد شد؟ موضوعیست که باید برایش صبر کرد اما در مقابل این طیف افرادی هستند که یا هنوز واکنشی نشان ندادند یا محافظه کارانهتر با مسئله برخورد کردهاند مثلا از نرگس آبیار که پروژه او در این گفتوگوی کوتاه نام برده شد هیچ واکنشی سر نزد یا اسماعیل عفیفه که تهیهکننده مجموعه «جنگل آسفالت» در همین نمایش خانگی است، با لحنی واکنش نشان داد که نهتنها بوی قطع همکاری نمیداد، بلکه خیلی متواضعانه بود و مشخص بود صرفا برای دلخوشی عوامل سریال بیان شده است. عفیفه در بخشی از این واکنش در اینستاگرامش نوشت: «علیرغم بالا و پایینی که هر پروژه دارد صمیمانه و همراه با اعتماد متقابل مشغول کاریم.»
همه این فضا و آنچه امروز به عنوان یک مسئله رسانهای و دست به دست میشود ماجرایی پیچیده به اندازه گرههای کور یک ماجراست و حجم واکنشها نیز گویای همین است اما آنچه هنوز در فضای افکار عمومی مبهم خواهد ماند فضای غیر شفاف مالی، عدم تنظیمگری و رگولاتوری به مفهوم عام و این پرسش با پاسخهای مبهم است که چرا دخل و خرج این حوزه مشخص نیست؟ و آیا واقعا در حوزه فرهنگ پر آسیب حرف اول و آخر را پول میزند؟ یا موضوعات دیگری هم مطرح است؟
وقتی میتوان این موضوع را بهتر درک کرد که خود را با این پرسش مواجه کنیم چرا در همه این سالها اقتصاد صنعت سینمای ایران سوای از سرمایهگذاریهای دولتی و بعضا خصوصی سوداگرانه کوچکتر و به سهم شبکههای نمایش خانگی اضافه میشود چنانچه با فاصلهای کوتاه یا حتی همزمان با اکران فیلم روی پرده نقرهای به نوعی وادار به اکران آنلاین در این شبکهها میشوند؟
آیا زور همین هنرمندان به ستوه آمده طیف اول به مدیران ناآشنای فرهنگی که به قول خودشان حرف اول و آخر را پول میزند میرسد یا ماجرا با چند بیانیه و شکایت صوری خاتمه خواهد یافت؟